bargrizan.blogsky.com
آرشیو مطالب وبلاگ - آخرین برگ پاییزی..
http://bargrizan.blogsky.com/posts
روزی که مرا ز من ستانی. جمعه 2 بهمنماه سال 1388 00:00). آنقدر داغ است بازار مکافات عمل دل اگر بینا بود هر روز، روز محشر است الهی! تو خود شاهدی که . صادق راه تو میپوید، ذکر تو میگوید و قرب تو میجوید. الهی! از صادق اشکی و آهی. و از تو نگاهی. به حقک و حرمتک یا عزیز و یا غفار مدتی پیش خوابی بس عجیب دیدم در عالم خواب دیدم ،قیامت شده و همه در محضر حضرت حق محشور شدیم. عمر پا بر دل من می نهد. سهشنبه 29 دیماه سال 1388 08:58). زندگی آب روان است. جمعه 25 دیماه سال 1388 21:26). نه وصل ما بود ممکن. سینه مالامال درد ا...
armann.blogfa.com
عکس های من
http://armann.blogfa.com/8902.aspx
استقبال و پذیرایی گرم جمعی از وبلاگ نویسان کاشانی توسط گروهی از وبلاگ نویسان بوشهری. گروهی از وبلاگ نویسان اهل کاشان که در روز ۱۹/۲/۸۹ وارد شهر بوشهر شدند با استقبال گرم جمعی از وبلاگ نویسان بوشهری روبرو شدند. این گروه شش نفره که عموما علاوه بر وبلاگ نویسی عکاس نیز بودند با هماهنگی آقای آرمان اصلاح پذیر و به قصد سیاحت و گردش عکاسی در تاریخ ۱۵/۲/۸۹ کاشان را به مقصد شیراز ترک نمودند . در آخر این شب نیز مهمانان به سمت محل اسکانشان که توسط آقای محمد صالحی نیا ( چل. سپس به دعوت آقای رضا بوستانی ( عبدونامه.
khanome-khabarnegar.blogfa.com
من تنها نبودم
http://khanome-khabarnegar.blogfa.com/9003.aspx
من زاییده یک بامداد بارانیم / دستهایم معطر به بوی نم/ چشمهایم آمیخته با آسمان. از آشنايي با شما خوشوقتيم! براي تعطيلات و تازه كردن روح و عوض كردن هوا! مي ري همين نزديكااااا مثلن همين دبي خودمون! از اونجايي كه رفتي روحي تازه كني به همسفرت پيشنهاد ديسكو مي دي ولي چون ممكنه همشهرياي ديگه هم براي تر و تازه كردن روحشون بيان اونورا! مي رين ديسكو اروپايي.اون كنار منارا ايستادي داري چشم مي چروني كه اون وسط مسطا يه نفرو مي بيني خيلي آشنا! مي ري جلو خوب كه نگاه مي كني مي بيني يكي از برادراي مخلص! بیتا (من و دل).
theaterbushehr.blogfa.com
بوشهر...تئاتر...و زندگی من
http://www.theaterbushehr.blogfa.com/9006.aspx
بوشهرتئاتر.و زندگی من. هنر ، کلید فهم زندگیست. درباره ی نویسنده ی وبلاگ. متولد 29 آبان 1367. اهل و ساکن بوشهر. خانه وبلاگ نویسان بوشهر. هودج) استاد محمد لطفی. نمایش ، پانتومیم ،. ساسان قجر. انجمن نمایش شهرستان گناوه. گروه هنری طلوع پردیس. یک تئاتری فعلا خبرنگار! گروه فرهنگی هنری بی تا ( مهدی جلالی ). انول ( امین چاهشوری ). جالبوت ( محمد ). قطره محال اندیش (علیرضا). طلوع واژهای صبح (امین ماندگار). ه (ح) پ ر و (ط) ت. سوگند شبانه من و تو. گروه فرهنگی هنری صدف. وب نوشته های شاهین بهرام نژاد. الهه و چراغ جادو.
khanome-khabarnegar.blogfa.com
من تنها نبودم
http://khanome-khabarnegar.blogfa.com/9105.aspx
من زاییده یک بامداد بارانیم / دستهایم معطر به بوی نم/ چشمهایم آمیخته با آسمان. یه فنجون شیر داغ. یه تکه شکلات تلخ. نیم ساعت سکوت و تاریکی. کافیه برای فراموش کردن روزهای . چقدر دلم هوای هوای پاییزو کرده.شبای پاییز جون میده برا این حس که گاهی خیلی دیر به دیر سراغ آدم میاد. خدا پدر آقایونو بیامرزه صدقه سر ماه رمضون ساعت کاری رو کردن هشت و نیم تا بتونیم شب بدون هیچ استرس و دغدغه ای نیم ساعت دیرتر بخوابیم. نوشته شده در شنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۱ساعت ۰:۳۹ قبل از ظهر توسط سارا. باز باران. باز عشق. بیتا (من و دل).
khanome-khabarnegar.blogfa.com
من تنها نبودم
http://khanome-khabarnegar.blogfa.com/9011.aspx
من زاییده یک بامداد بارانیم / دستهایم معطر به بوی نم/ چشمهایم آمیخته با آسمان. یه روز بد، یه روز خیلی بد،وقتی داشتم از جایی برمی گشتم، پشت جزوه زبان شروع کردم به نوشتن:. این 30 سالگی لعنتی. این روزهای لعنتی، این آدمهای لعنتی، لعنتی، لعنتی، لعنتی. چقدر اون روزها فکر کردن به 30 سالگی برام وحشتناک بود. و هر چی لعنتی بود رو کاغذ نوشتم و . من صحنه ترورشو دیدم و. چقدر دلم می خواد فقط یه شب جای این کابوسای گاه و بیگاه یکی از اون رویاها رو ببینم. هنوز دنبال کتاب "هرگز نگو هرگز" نوشته ایرج سهرابی می گردم.چند ...
khanome-khabarnegar.blogfa.com
من تنها نبودم
http://khanome-khabarnegar.blogfa.com/9010.aspx
من زاییده یک بامداد بارانیم / دستهایم معطر به بوی نم/ چشمهایم آمیخته با آسمان. چاپ دهم سال 74 با قیمت پشت جلد 240 تومان.با وجود اینکه تا دلتون بخواد کتاب نخونده تو کتابخونم دارم ولی این کتاب رو بیشتر از 100 بار خوندمش شایدم بیشتر از 150 بار! اونقدر خوندمش که جمله هاشو تک به تک حفظم. چرا هر چه بیشتر به دنبالت می گردم کمتر تو را می یابم؟ و مصطفی بعد مرگ مرضیه نوشته بود:. بیستون ماند و بناهای دگر گشت خراب. این در خانه عشق است که باز است هنوز. او رفت و من،. و نمی دانست که بی او،. باز باران. باز عشق. وقتی دیش...
bargrizan.blogsky.com
آخرین برگ پاییزی..
http://bargrizan.blogsky.com/1388/10
عمر پا بر دل من می نهد. رحمی بکن و گرنه خراب. توخود شاهدی که فقط به یادت مشغولم. پارسال دقیقا این روزا بود که مامان بزرگ خوب و مهربون و دوست داشتنیم واسه همیشه تنهام گذاشت. مامان بزرگ تو جاودانه شدی و این منم که هیچم هنوز. مامان بزرگ دعا کن برام. تنها نشستم توی اطاقم. ساعت دقیقا 1:35 شبه و خوابم نمیاد. بلند میشم و پرده اطاقم رو کنار میزنم و توی کوچه رو نگاه میکنم. فقط یه پیرمرد رفتگر رو میبینم که داره با خودش شعر زیبایی رو زمزمه میکنه. گذشتم همه عمر و هر روز رفت. ز دیروز و هر روز و امروز رفت. بگویم صدهزا...