mojtabarb.blogfa.com

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد... - در انتظار چترهای بسته ام...

http://www.anaar71.blogfa.com/post-8.aspx

از دلت یک انار می افتد. در انتظار چترهای بسته ام. آدمایی که فکر می کنن خوشبختن , خیلی خوشبخت تر از کسانی هستن که واقعا خوشبختن و نمی دونن! این غزل جزء کارهای اخیر منه. یا بهتر بگم , آخرین شعریه که تونستم تمومش کنم.این روزا هیچ کدوم از شعرام تموم نمی شن.میون اونهمه خوشبختی اینم یه بدبختیه! به خودم مدتی ست زل زده ام , و از آغاز خود پشیمانم. من خودم را نمی شناسم.نه.چیزی از "مرده ها" نمی دانم! و گناهی نکرده ام.هرچند , قصه ام از همیشه سرخ تر است. عشق" با خنجرش که می آید رنگ خون می دهد به دستانم.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد...

http://www.anaar71.blogfa.com/9107.aspx

از دلت یک انار می افتد. عجیبه که این ماهی نیمه جون. هنوز داره بی تو نفس می کشه. می ترسه تو آغوش تو گم بشه. که از داشتنت داره دس می کشه. خودش رو تو دستای تو حل می کرد. اگه موج بی رحم چشمات میذاشت. به دنیای آروم تو برمیگشت. اگه رودخونه راه برگشتی داشت. اگه روزی دستات اونو گم کنه. کسی منتظر نیست پیدا بشه. به ته مونده ی آرزوش میرسه. که روزی شبیه تو دریا بشه. که روزی به جای تو از غصه هاش. بپرسه چرا زود راهی شدن؟ بپرسه کی نفرینشون کرده که. خدا قهرشون کرد و ماهی شدن. به جای تو جاری شه و آبی شو.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد...

http://www.anaar71.blogfa.com/8907.aspx

از دلت یک انار می افتد. کوچه در اشک دخترک گم شد. کوچه یک اتفاق زخمی بود. کوچه از بعد ها نمی آمد. بسته در یک اتاق زخمی بود. بعد ها یک کلاغ سرگردان. با خودش مرد قصه مان را برد. مثل خمپاره منفجر می شد. درد" در بغض دخترک می مرد. بعد خون می چکید از غزلم. و نمی ماند از دلم چیزی. آهداری دوباره توی غزل. واژه های غریب می ریزی! چه کسی آن دل بزرگ تو را. آمد و چون ستاره کوچک کرد؟ ابر ها آمدند و بعد از آن. دخترک هم به آسمان شک کرد. وضعیت آبی است.می دانم. کوچه مان را کلاغ ها بردند. قصه مان یک دروغ بیش نبود.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد...

http://www.anaar71.blogfa.com/9011.aspx

از دلت یک انار می افتد. شناسنامه ی من یک دروغ اجباری ست. هنوز تا متولد شدن مجالم هست. امسال برای اولین بار دور از خانواده م یه سال بزرگ تر شدم. یادمه پارسال آینده ی بی نهایت مجهولی داشتم ، ولی حالا حداقل یه تصویر کلی از مسیری که نمی دونم به کجا ختم می شه دارم. و نمی دونم چرا حس می کنم سال به سال به کودکی هام نزدیک تر می شم! این شعر هدیه ی من به خودمه! تا حالا همچین وزنی رو تجربه نکرده بودم! خیلی اذیتم کرد ولی از سرودنش لذت بردم. تا اونجایی که تونستم سعی کردم ایراد وزنی نداشته باشه. به موج ها آرزو نمی آید.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد... - ترانه ی ماهی

http://www.anaar71.blogfa.com/post-16.aspx

از دلت یک انار می افتد. عجیبه که این ماهی نیمه جون. هنوز داره بی تو نفس می کشه. می ترسه تو آغوش تو گم بشه. که از داشتنت داره دس می کشه. خودش رو تو دستای تو حل می کرد. اگه موج بی رحم چشمات میذاشت. به دنیای آروم تو برمیگشت. اگه رودخونه راه برگشتی داشت. اگه روزی دستات اونو گم کنه. کسی منتظر نیست پیدا بشه. به ته مونده ی آرزوش میرسه. که روزی شبیه تو دریا بشه. که روزی به جای تو از غصه هاش. بپرسه چرا زود راهی شدن؟ بپرسه کی نفرینشون کرده که. خدا قهرشون کرد و ماهی شدن. به جای تو جاری شه و آبی شو.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد... - کوچه ی ما...

http://www.anaar71.blogfa.com/post-9.aspx

از دلت یک انار می افتد. کوچه در اشک دخترک گم شد. کوچه یک اتفاق زخمی بود. کوچه از بعد ها نمی آمد. بسته در یک اتاق زخمی بود. بعد ها یک کلاغ سرگردان. با خودش مرد قصه مان را برد. مثل خمپاره منفجر می شد. درد" در بغض دخترک می مرد. بعد خون می چکید از غزلم. و نمی ماند از دلم چیزی. آهداری دوباره توی غزل. واژه های غریب می ریزی! چه کسی آن دل بزرگ تو را. آمد و چون ستاره کوچک کرد؟ ابر ها آمدند و بعد از آن. دخترک هم به آسمان شک کرد. وضعیت آبی است.می دانم. کوچه مان را کلاغ ها بردند. قصه مان یک دروغ بیش نبود.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد... - لطف یه دوست...

http://www.anaar71.blogfa.com/post-15.aspx

از دلت یک انار می افتد. وقتی تو نیستی حال من خوبه. وقتی تو نیستی با خودم تنهام. دردای بعداز ظهر تکراری. من از خدا تنها تورو می خوام. وقتی تو نیستی حال من خوبه. یه دختر خوشبخت افسرده. دنیام سیاهه مثل چتری که. دنیاشو بارون با خودش برده. وقتی تو نیستی حال من خوبه. کی گفته این دیوونه دلتنگه؟ وقتی تو نیستی خونه غمگین نیس. نه جای خالیت خیلی کم رنگه! نیستی و دستامو نمی بینی. بی تو پر از دلتنگی و درده. نه تو نمی فهمی چقدر خوبه. اینکه منو دستات رها کرده. نهغیر ممکن نیس خوشبختی. وقتی که پشت میله ها باشه.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد... - کاش می شد دوباره برگردم...

http://www.anaar71.blogfa.com/post-11.aspx

از دلت یک انار می افتد. کاش می شد دوباره برگردم. با دومین شعری که تونستم در دوران شیرین(! دانشجویی تمومش کنم آپ می شم. حس می کنم دانشگاه هیچ ربطی به شعر نداره! اینجا باید یا دانشجو باشی یا شاعر! در هر دو صورت 4 روز در هفته رو باید از صبح تا شب بری سر کلاس. با این تفاوت که اگه دانشجو باشی باید شب تا صبح درس بخونی و اگه شاعر باشی باید در هفته 8تا انجمن بری و روزا سر کلاس شعر بگی و شبا شعر بخونی و خلاصه همش توو خلسه باشی! و حالا فقط نقد این شعره که آرومم می کنه. صبح را از تو قرض می گیرم. یا شبیه ادامه ی دستی.

anaar71.blogfa.com

از دلت یک انار می افتد... - تحویل سال های بلاتکلیف...

http://www.anaar71.blogfa.com/post-14.aspx

از دلت یک انار می افتد. تحویل سال های بلاتکلیف. رفتی و دلتنگی نمی ذاره. از شوق تکرار تو لبریزم. با اینکه آغوشم برات بازه. پشت سرت دریا نمی ریزم. رفتی و دلتنگی نمی ذاره. با رفتنت دنیامو گم کردم. تو با خدای عاشقت خوش باش. وقتش رسیده بی تو برگردم. رفتی و دلتنگی نمی ذاره. این آخر دنیاست.می دونم. با اینکه گفتم بی خیال تو. من دیگه نمی تونم. نمی شه گفت با تو بهم خوش نگذشت. نمی شه گفت بد بودی. نمی شه هم آرزو کرد 2باره تکرار شی. تو به تاریخ پیوستی. حالا دیگه فقط یه خاطره ای که هیچوقت نمی تونم فراموشش کنم.