mordabjournal.blogfa.com
مرداب ژورنالمرداب ژورنال - مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد
http://mordabjournal.blogfa.com/
مرداب ژورنال - مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد
http://mordabjournal.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.256 sec
SCORE
6.2
مرداب ژورنال | mordabjournal.blogfa.com Reviews
https://mordabjournal.blogfa.com
مرداب ژورنال - مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد
مرداب ژورنال
http://www.mordabjournal.blogfa.com/9209.aspx
مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد. نمی دونم از پرخوری بود یا از فکر و خیالایی بود که برای آینده داشتم و فکرمو بخودش مشغول کرده بود. صبح که داشتم می اومدم اداره. یه نفر و دیدم که خیلی راحت رو نیمکت وسط بلوار کشاورز خوابیده بود و کفشاشو گذاشته بود زیرسرش. نمی دونم فرق اون با من چی بود. یا دیشب پرخوری نکرده بود یا آینده ای نداشت که با فکر کردن بهش حالش و خراب کنه! نوشته شده در شنبه نهم آذر ۱۳۹۲ساعت 8:48 توسط مرداب. بی سوادی سیاه، بی سوادی سفید. پلکی احساس روزنامه جام جم امروز.
مرداب ژورنال - در پی انتصاب اخیر
http://www.mordabjournal.blogfa.com/post-152.aspx
مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد. در پی انتصاب اخیر. در پی انتصاب اخیر، سخنگوی قوه مطبوعمون گفت که این انتصاب در راستای سلامت که بسیار حائز اهمیت و ضروری است صورت گرفته و اصلا ربطی به ارتقاء جایگاه اداری زنها ندارد. همچنین در پی این نظر همین آقا تو جلسه به یکی از خانم ها تذکر منکراتی داد و اصلا نه از موضع قدرت، بلکه از هر موضع دیگه ای که می تونید فکر کنید، گفت که از جلسه بعد تذکر نمی دیم و از ورود این قبیل افراد تو جلسه جلوگیری می کنیم. بی سوادی سیاه، بی سوادی سفید.
مرداب ژورنال
http://www.mordabjournal.blogfa.com/9203.aspx
مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد. برخی نامزدهای انتخاباتی پس از به تسخیر درآوردن سطح زمین و زیر زمین برای تبلیغات انتخاباتی خود آسمان را هم به قلمرو انتخاباتی خود افزوده و اقدام به فرستادن بالن به هوا در سطح شهر کرده اند. اینگونه است که بعد از این آسمان نیز از آلودگی تبلیغات انتخاباتی بی بهره نخواهد ماند. نوشته شده در دوشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۲ساعت 12:11 توسط مرداب. بی سوادی سیاه، بی سوادی سفید. پلکی احساس روزنامه جام جم امروز. اندر حواشی جلسه دیروزمان. دلنوشته هاي يك مادر.
مرداب ژورنال - حواشی جلسه دیروز
http://www.mordabjournal.blogfa.com/post-150.aspx
مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد. ۱- سخنگوی قوه مطبوع ما دیروز بدجوری سرماخورده بود و از اونجایی که خون اونا از خون مابقی مردم رنگین تره خلاصه حدود ۴۰-۵۰ نفر آدمی که تو اون جلسه بودند از گرما هلاک شدند تا به خاطر ایشون کولرها خاموش باشند. خلاصه جلسه دیروز تموم شد اما نفهمیدیم با شفافیت یا بی شفافیت! نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۲ساعت 10:45 توسط مرداب. بی سوادی سیاه، بی سوادی سفید. پلکی احساس روزنامه جام جم امروز. اندر حواشی جلسه دیروزمان. دلنوشته هاي يك مادر.
مرداب ژورنال - بازار داغ انتقاد و انتقاد پذیری
http://www.mordabjournal.blogfa.com/post-147.aspx
مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد. بازار داغ انتقاد و انتقاد پذیری. دیروز اول مهر بود و رئیس جمهور منتخب مردم در مراسم بازگشایی مدارس اعلام کرد که باید دانش آموزان در درس انشاء آزاد باشند تا آنجائی که بتوانند از رئیس جمهور خودشون انتقاد کنند. دیروز ما هم تو جلسه ای که بودیم بحث انتقاد و انتقاد پذیری حسابی داغ بود. سخنگوی قوه مطبوعمون در پاسخ به انتقاد -کمی مایل به تندی- یکی از خبرنگاران گفت: انتقاد بجا و درستی بود و . نوشته شده در سه شنبه دوم مهر ۱۳۹۲ساعت 15:13 توسط مرداب.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9201.aspx
بارهای اضافی را به دره می اندازم. و تو چه می دانی بار یعنی چه و دره یعنی چه . بر می خیزم تا به سفری که سالهاست متوقف شده ادامه دهم. می خواهم وجب به وجب سرزمینم را بشناسم. تصمیم گرفته ام بهترببینم وبیشتر بشنوم. در مورد دیده ها و شنیده هایم بیندیشم. اقتدارگرایی آدمها را نابود و اندیشمندان را محافظه کار می کند،می دانم. داستان تندروان و محافظه کاران خیلی تکرار شده ،. اما کمتر کسی از نابودشدگان حرف زده است. که در آمارهای رسمی و غیر رسمی. نشانی از آنها نیست. و خیلی از اصحاب علوم اجتماعی مفهومی برای آنها. طاق ا...
طاغی - اي دنياي بيوفا
http://www.taghee.blogfa.com/post-81.aspx
سكولار نيستم اما تو مهمترين دغدغهام هستي. اي دنياي بي وفا. مي دانم جايي زيباتر از تو هست به نام بهشت ، اما. اينكه من روي زمين راه مي روم ، اين كه به دنيا آمده ام حتما دليلي داشته است. ربنا ما خلقت هذا باطلا. مي دانم محل گذري، اما گذرگاه دقيقا كجاست؟ از روز حساب برايم گفتهاند، اما تو هم بيحساب نيستي. هيچ كس در روي تو بيحساب به رويم لبخند نزد و هيچ كس بيحساب يك ليوان آب به دستم نداد. بعضي با خودم حساب كردند ، بعضي با خدا. چرا خدا براي من حساب مي كند با آنها؟ زيستن در تو راه و رسم دارد دنيا. عقل ، عقل، عقل.
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9310.aspx
صغري هنوز به مدرسه نمي رفت كه شبي با پدر و برادران به خانهي يكي از اقوام رفت ، تلويزيون روشن بود و زنان چادري را نشان مي داد. يكي از آنها در گفت و گو با خبرنگار صدا و سيما با حرارت سخناني انقلابي مي گفت . كربلايي كه محو تلويزيون بود گفت: " شيرزنه! از بر كه نمي تونه اين چيزا رو بگه، حتما كتابي ، قرآني زير چادر داره .". كربلايي هم يكي از آن تلويزيون ها را گرفت و به خانه آورد. او مي خواست اخبار را ببيند. اخبار جنگ ، سخنراني روحانيون و برنامه هاي سياسي و مذهبي. مدتي طول كشيد تا بدانند كه جعبهي جادويي مرگ ندا...
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9206.aspx
چرا نمي توان به آدمهاي پولدار زنگ زد و گفت:يك زوج جوان براي شروع زندگي مشترك و تهيهي لوازم ضروري منزل به كمك احتياج دارند؟ چرا نميتوان گفت: مادر فقيري براي كيف و كفش پسر دبستانيش به 100 هزارتومان پول ناقابل نياز دارد؟ چرا نمي توان به پولدارها زنگ زد و گفت:يك جوان دانشجو براي شهريهي اين ترمش مانده است؟ يك زن و شوهر جوان براي اجاره خانه پول ندارند؟ راستي براي پولدارهاي برج نشين كار سختي است كه دست بي پولها را بگيرند تا زير دست و پاي تورم ويرانگر له نشوند؟ اصلا آيا وظيفهي آنها كمك كردن است؟ آيا كسي حوصله دا...
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9111.aspx
خودباوري چيز مهمي است.تازه فهميده ام.من به خاطر بي سوادي وناآگاهي خودم كه البته هنوز هم ادامه دارد و هرگز از آن خلاص نخواهم. شد خيال مي كردم ما بيخوديم.ما نمي توانيم بينديشيم.ما نتوانسته ايم. توسعه پيدا كنيم . سياست در كشور ما هميشه جولانگاه افرادي بوده. است كه توانسته اند قدرت را به مدد ميل،زور،تزوير و امكانات بيشتر به چنگ آورند و در انحصار بگيرند.فره ايزدي ، شاهي آرماني و همه. ايدئولوژيهاي سنتي و مدرن براي فتح كرسي قدرت و توجيه اعمال آن برتوده هاي بيچاره و بي شكل و بي تشكل ساخته و پرداخته شدند.وقتي.
طاغی - تلويزيون 1
http://www.taghee.blogfa.com/post-82.aspx
صغري هنوز به مدرسه نمي رفت كه شبي با پدر و برادران به خانهي يكي از اقوام رفت ، تلويزيون روشن بود و زنان چادري را نشان مي داد. يكي از آنها در گفت و گو با خبرنگار صدا و سيما با حرارت سخناني انقلابي مي گفت . كربلايي كه محو تلويزيون بود گفت: " شيرزنه! از بر كه نمي تونه اين چيزا رو بگه، حتما كتابي ، قرآني زير چادر داره .". كربلايي هم يكي از آن تلويزيون ها را گرفت و به خانه آورد. او مي خواست اخبار را ببيند. اخبار جنگ ، سخنراني روحانيون و برنامه هاي سياسي و مذهبي. مدتي طول كشيد تا بدانند كه جعبهي جادويي مرگ ندا...
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9211.aspx
گوك و چو ب زي(بازي) صفا داره خدا. جستن و دويدنا داره خدا. ی ك ح له* پ يي(پايين) داره ي كي بالا. توپ و ر ر سوند نا داره خدا. ج م شه كه ن روز سر رسي. فصل بهار از در رسي. گل بيار نو گلاب پاشه. ع ر سون پري و اكبر رسي. نوا بوديم .تو ما را به نوا رساندي. دوري زبرم اي مه خوبان چه نويسم. من مور زمينم به سليمان چه نويسم. ترسم كه قلم شعله زند نامه بسوزد. با اين دل سوزان به عزيزان چه نويسم. توي دلم حسادت كردم.دلم ميخواست دست و پاي مادر "نشان كند". زمستان بود.ما در اتاقهاي سرپايين زندگي ميكرديم.دور بخاري بزر...خجالت...
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9203.aspx
در زهدان مادر آرام گرفته ام. لزج و خواب آلود . و جاي خواب راحت است. به دست و پا و چشم نيازي نيست. ام به اين سو و آن سو مي روم. تا هر جا كه مادر بتواند. از غوغاي جهان مي ترسم. نور چشمم را مي زند. و صداهاي ناشناس ضربان قلبم را تشديد مي كند. در اين تاريكستان وهم آلود. اي است كه خوابم را عميقتر مي كند. مي خواهم پا به دنيا بگذارم. نوشته شده در یکشنبه ۲۶ خرداد۱۳۹۲ساعت 14:34 توسط طاغی. سعید که پر نداره، خودش خبر نداره. ٱٱ،من دیگه لپ لپ نمی خوام .من دیگه لپ لپ نمی خوام. لپ لپ کدومه عزیزم؟ این دیگه تو زرد نمی شه.
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9309.aspx
مزار سيدالحسين در 110 كيلومتري شمال غربي نهبندان ، درنزديك روستاي دهك ، مركز منطقهي عربخانه و درمنطقهاي با صفا و ييلاقي واقع شده است. قدمت بناي اوليه آرامگاه كه بر فراز تپه بنا شده به عهد قاجار مي رسد و اخيرا بازسازي شده است.مي گويند نسب امامزاده سيد الحسين( ع ) با چند واسطه از طريق حضرت ابالفضل( ع ) به امام علي ( ع ) ميرسد. در بين همسفران پسر جواني بود كه به اتاق وانت تكيه داده و ايستاده بود. صغري كه بهانه مي گرفت ،آن جوان سر به سرش مي گذاشت و شعر مي خواند:. دختر ك سيخ چ ر ك ، خوزگار پ س ر ك. انقلاب تاز...
طاغی
http://www.taghee.blogfa.com/9210.aspx
جزيره هاي سرگردان در اقيانوس آلودهي بوروكراسي. بود و نبودمان يكسان. ما اينجاييم تا به تأمين مخارج خانواده كمك كنيم. و براي چند آدم متوهم هويت درست كنيم. ما اينجاييم تا اشتغال ايجاد شود براي ما. و منزلت ايجاد شود براي آنها. براستي چه خوشگل مي شوند با كت شلوارهاي مارك دار. و حقوقهاي چند ميليوني! اتومبيل مدل بالا،سكونت در بالاي شهر و همهي شاخص هاي رفاه! تمام حفره هاي روح آدم جلا مي گيرد با پول و منزلت. و فرزندان چه شيرين زبانند. وقتي مي گويند:بابا سرش خيلي شلوغه! به لطف خدا آنها هم آدمهاي مهمي مي شوند.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
بی نام تو هرگز
بی نام تو هرگز. این که چقدر از آن روز ها گذشته. یا اینکه چقدر هر دویمان عوض شده ایم. یا اینکه هر کداممان کجای دنیا افتاده ایم. باز باران که ببارد ،. هروقت که میخواهد باشد. دلم هوایت را میکند. نوشته شده در دوشنبه دهم فروردین ۱۳۹۴ساعت 0:1 توسط مونا. تقدیر خوبان را آن گونه زببا بنویس. جز لبخند آنها چیز دیگری نبینیم. سال نو بر همه ی عزیزان مبارک. نوشته شده در یکشنبه نهم فروردین ۱۳۹۴ساعت 18:3 توسط مونا. یادت را جا گذاشتی. نمی خواهم عمری به این امید باشم. که برای بردنش برمی گردی. از بس باتو زمین خورده ام.
پـرت و پـلاهای یه دختر دیوونه
پرت و پلاهای یه دختر دیوونه. هی هی نگاه چند سال از اخرین پست میگذره. یه زمانی اینجا چقدر برام عزیز بود. همه ی حرفای دلم و اینجا خالی میکردم. حالا این روزا انقدر حرفا تو دلم تلنبار شده که برای خالی کردنش دوباره پناه اوردم به اینجا. خسته ام مثل تمام این سالا.شاید حتی بیشتر از همیشه. به یکم استراحت احتیاج دارم. لعنتی دلم یکم رفتن میخواد. حتی نمتونم حس و حالم و بنویسم. نوشته شده در سه شنبه ششم خرداد 1393ساعت 0:30 توسط افسونگر تنها. و این بود عیدی که این همه برای رسیدنش مردم ذوق و شوق داشتن. اخر شب همین طور ن...
مرداب تنهایی
بدی های من به خاطر بدی کردن نیست،. به خاطر احساس شدید خوبی های بی حاصل است. بدی های من چه هستند؟ جز شرم و عجز خوبی های من از بیان کردن. جز ناله ی اسارت جویی های من در این دنیایی. که تا چشم کار می کند دیوار است و دیوار است. جیره بندی آفتاب است و قحطی فرصت است. ترس است و خفگی است و حقارت است. دوشنبه 25 فروردین 1393 ] [ 04:54 ب.ظ ] [ نیلوفر مرداب ] [ نظرات ]. در این شهر صدای پای انسان هایی است. که همچنان که تو را می بوسند طناب دار تو را می بافند. در این شهر هرچه تنهاتر باشی پیروز تری. شوخی ساده ی باد و درخت.
مرگ
چیزی ندارم واسه ی گفتن جز این که دوستت دارم هنگامه جونم . دوست دارم چون عشقمی دوست دارم چون همیشه و همه جا توی فکرمی. بر درختي تهي ازبار زدن پيوندي. ميتوان در دل اين مزرعه خشک و تهي بذري ريخت. از ميان فاصله ها را برداشت. دل من با دل. هر دو بيزار از اين فاصله هاست. باز در کلبه ی عشق، عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک ، چشم مرا جاری کرد. دونه های برف فقط برای دیدن چشات از آسمون پایین میان. اما پاشونو که زمین می ذارن فدای مهربونیت می شن. خیلی دوستت دارم پس به قولت عمل کن. یاد می آرم که در د...
mordabi-ke-daryabod.blogfa.com
ღتــــــــنهاتـــرین عــاشقღ
ღشعر و عکسهای عاشقانهღاس ام اس های باحال و عاشقانهღدانلود موزیک و کلیپღ. دریافت پول رایگان برای جم رایگان. اره فقط باوارد شدن. به سایت زیر و ثبت نام در این سایت شما می توانید دلار رایگان به دست آورده و جم. نوشته شده در سه شنبه ششم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 12:34 توسط ღღتنها ترین عاشق ღღ. نوشته شده در یکشنبه چهارم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 12:0 توسط ღღتنها ترین عاشق ღღ. عشق حقیقی مثل روح است ، افراد زیادی درباره ی آن صحبت می کنند ، ولی تعداد معدودی آن را دیده اند . گاهی در جستجوی چیزی هستید که نمی توانید آن را ببینید . مرد ب...
مرداب ژورنال
مرداب سال ها به خواب می رود تا در پناه آرامش و سکوتش نیلوفری بشکفد. زندگی یک چالش نیست. اگر آن را به عنوان یک مشکل یا چالش بنگری قدم اشتباه برداشته ای. زندگی رازی ست که باید با آن زیست، عاشقش شد و تجربه اش کرد. نوشته شده در شنبه هفتم دی ۱۳۹۲ساعت 9:24 توسط مرداب. نمی دونم از پرخوری بود یا از فکر و خیالایی بود که برای آینده داشتم و فکرمو بخودش مشغول کرده بود. صبح که داشتم می اومدم اداره. یه نفر و دیدم که خیلی راحت رو نیمکت وسط بلوار کشاورز خوابیده بود و کفشاشو گذاشته بود زیرسرش. در پی انتصاب اخیر. نوشته شد...
مرداب
عمر من دیگر چون مردابی ست راکد و ساکت و آرام و خموش نه از او شعله کشد موج و شتاب نه در او نعره زند خشم و خروش گاهگه شاید یک ماهی پیر مانده و خسته در او بگریزد وز خرامیدن پیرانه ی خویش موجکی خرد و خفیف انگیزد. من و سکوت و عاشقی. گنبد مینا(پگاه.به یادش). رهاتر از بودن(سارا آرامش ). خانه سبز من (وجی). ورود با کفش های سیاه ممنوع) نیلوفر. چند کمان نزدیک تر(محمدرضا). فارغ از شمارش (پریسا). گوریل ها هم گاهی گریه می کنند(آرام آرامفر). تنهایی با دنیای سحر. رز ها هميشه عاشقند. آبی ترين .(یه دوست). به بهار که میرسیم.
سهم تنهایی من
بگذشت در فراق توشبهای بی شمار.هر شب در این امید که فردا ببینمت. تقدیم به تو . سلام به دوستای گلم . یه پست ویژه - ). این شعر قشنگ رو تقدیم میکنم به همه دخترای کوچولوی خوشکل مامانی که تازه به دنیا اومدن و همچنین تقدیم به . ( نفس . دختر ناز فاطمه خانوم عزیز ). البته نفس الان باید نزدید یه سالش باشه . ازش عکسی ندارم که واستون بزارم ولی به زودی عکسشم واستون میزارم . لطفا با نظرات زیباتون همراهیمون کنید . با تو سخن میگویم. گوش كن، با تو سخن میگویم :. زندگی در نگهم گلزاریست. و تو با قامت چون نیلوفر،. و تکان داد...
مرداب موزیک
Raquo; خرداد 1395. Raquo; اسفند 1392. Raquo; بهمن 1392. Raquo; شهریور 1391. Raquo; مرداد 1391. Raquo; تیر 1391. Raquo; نمایش تمام مطالب. دانلود آهنگ جدید مجید یحیایی به نام خدارو میشه حس کرد. دوشنبه 10 خرداد 1395, 01:43 ب.ظ. بزودی از رسانه مرداب موزیک. دانلود آهنگ جدید امید جهان به نام بیقرارم شو. دوشنبه 10 خرداد 1395, 01:40 ب.ظ. ترانه : حامد پهلان ، تنظیم و ویولن : رضا جمال ، میکس و مسترینگ : محمد کلهرترانه : حامد پهلان ، تنظیم و ویولن : رضا جمال ، میکس و مسترینگ : محمد کلهر. تنظیم کنندگان : هومن آزما ،...
مرد تهی دست
اگر می دانستم پایان دنیا یک متر است در کودکی آنقدر قد نمی کشیدم. شانه ام زیر غمت خم میشود. چقدر زلف هايت پريشان است! نوشته شده در شنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۳ساعت 12:26 توسط مجید عزتی. مانند اسفندضجه میزنم، میسوزم. من به مهرتو پاییز به اغوش میکشم. فراق ات مثال بهمن سنگین است. من غم زمستانی دگر به دوش میکشم. اذر بمان که فقط تو آب حیاتی. بی آبان ، زخم بیابان به تن میکشم. دستم به دی که گذشت نمی رسد شاید. من با خزان و زمستان بهار میکشم. نوشته شده در شنبه بیست و سوم اسفند ۱۳۹۳ساعت 11:6 توسط مجید عزتی. تا نگذرد ...
مرداب تنهایی
لطفا با نظراتت منو خوش حال کن. راستی من یک وب دیگه هم دارم که اون دقیقا برخلاف این یکی شاد و طنزه اگه دوست داری به اونم سر بزن. نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۱/۱۱/۰۲ ساعت ۱۶:۳۴ بعد از ظهر توسط آریانا. سرگذشت حقیقت و دروغ. روزي دروغ به حقيقت گفت : ميل داري با هم به دريا برويم و شنا کنيم. حقيقت ساده لوح پذيرفت و گول خورد . آن دو با هم به کنار ساحل رفتند. وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد . دروغ حيله گر لباسهاي او را پوشيد و رفت . از آن روز هميشه حقيقت عريان و زشت است. سرگذشت حقیقت و دروغ. نوشته شده در...