mysetar.persianblog.ir

quiet-moments.persianblog.ir

بهــــانه - لحظه های خاموشی

http://quiet-moments.persianblog.ir/post/7

مرا اینگونه باور کن. کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته. خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته؟ نمی دانم مرا آیا گناهی هست؟ وقتی گفتند در راهی، چشمانم پر از اشک شوق بود. حس کردنت، شوق آمدنت و در آغوش کشیدنت . همه و همه نوید روزهای خوب و خوش را میداد. اما چرا گاهی اوقات همه چیز آنطور که باید پیش نمی رود؟ هنگامیکه فهمیدم نمی آیی . هیچکس نمیدانست این رنج چه کرد با روز و شبهای من! روزها از درون می گریستم. زیرا نمی خواستم ناراحتی من باعث رنجش دیگران شود. اما سکوت شبها را با صدای هق هق گریه هایم می شکستم.

zibatarinbahane.persianblog.ir

عطر بهار نارنج

http://zibatarinbahane.persianblog.ir/1386/1

خاموشی تنها دلیل تاریکی است! کمی مرا تحمل کن. تمام بهارهای نداشته ام برای تو! امشب مرا ز جهان بستان. آه ای شکوه دل انگیزم. بعد از خدا نبود ز تو هم پنهان. چشمان خیس و غم انگیزم. امشب که دگر باران. از شعر تو می ریزد. یاد تو و اشک من. بر خاطره می ریزد. امشب ز ترانه مرا برخوان. وین قصه ندارد جان. من غصه ی دیرینم. امشب که مرا با عشق. با آینه هم بغض ام. آواره شدن، کم نیست! بی سر زمين تر از باد. نوشيدن يه چای داغ. برای تو می نويسم هميشه. يک فنجان خواهش داغ. پيشی ملوس و جوجو.

zibatarinbahane.persianblog.ir

جایی که يادت هست، یادم نيست!... - عطر بهار نارنج

http://zibatarinbahane.persianblog.ir/post/45

جایی که يادت هست، یادم نيست! تکه پاره های افکارم، چون ابرهای نازک دل تنگی بر کهنه دشت خلوت و تنهایی ام. گریه های عاشقانه را مانند است :. از آن بالا می بینمت. تو دریا شده ای. کم نمی آورم ،. درست به خاطرم نیست. یه جا برات نوشتم. فقط تو موندی باقی. تا وقتی که بمیرم. تو چشم تو اسیرم. به جاش تو هم می مونی. تا وقتی زنده هستم. کنج دل شکسته ام. بذار دعات کنم باز. تا وقتی آسمون هست. تا وقتی دست خورشید رو شونه ی زمین هست. بی سر زمين تر از باد. نوشيدن يه چای داغ. برای تو می نويسم هميشه. يک فنجان خواهش داغ.

zibatarinbahane.persianblog.ir

حسرت بودن تو... - عطر بهار نارنج

http://zibatarinbahane.persianblog.ir/post/44

فروغ را بسیار دوست می دارم، گاه روح اهورایی شعرهای او در کالبد محقر ترانه هایم. حلول می کند. بخوانید نمونه ی زیر را:. دیگر این روزها دلم که می گیرد. وصف تو نخوانده ، می میرد. تو ، سرشار عشقی از سر نو. قلب تنهای من بهانه می گیرد. یاد آن دو چشم شیرینت. می رود ز خاطرم؟ لیک از زائران گور من آنروز. کس نمانده جز خسی ، خاری. دیگر این روزها دلم که می گیرد. خنده هایم به گریه می میرد. یاد تو ولی، چه خصمانه. جان ز دل شکسته می گیرد. باز امشب ستاره ی خیال تو. از پس پرده ها مرا می خواند. باز این بغض خفته ام امشب.

quiet-moments.persianblog.ir

لحظه های خاموشی

http://quiet-moments.persianblog.ir/1389/1/7

مرا اینگونه باور کن. کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته. خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته؟ نمی دانم مرا آیا گناهی هست؟ وقتی گفتند در راهی، چشمانم پر از اشک شوق بود. حس کردنت، شوق آمدنت و در آغوش کشیدنت . همه و همه نوید روزهای خوب و خوش را میداد. اما چرا گاهی اوقات همه چیز آنطور که باید پیش نمی رود؟ هنگامیکه فهمیدم نمی آیی . هیچکس نمیدانست این رنج چه کرد با روز و شبهای من! روزها از درون می گریستم. زیرا نمی خواستم ناراحتی من باعث رنجش دیگران شود. اما سکوت شبها را با صدای هق هق گریه هایم می شکستم.

quiet-moments.persianblog.ir

لحظه های خاموشی

http://quiet-moments.persianblog.ir/1386/11/15

مرا اینگونه باور کن. کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته. خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته؟ نمی دانم مرا آیا گناهی هست؟ نیمه شب بر عالم افلاکیان. با دلی افسرده می کردم نگاه. همچنان در پهن دشت اشتیاق. کاروان ماه می پیمود راه. اشک حسرت چهره ام را می گداخت. دیگر از غم طاقت و تابم نبود. زانکه در این کوره راه زندگی. آسمانم بود و مهتابم نبود. پرده جانکاه ظلمت را بسوز. ای دل من شعله آهت کجاست؟ جانم از این تیرگی ها بر لب رسید. آسمان عمر من ماهت کجاست؟ طراح قالب لحظه های خاموشی. من و غمباره ى سكوت .

quiet-moments.persianblog.ir

برای اولین بار - لحظه های خاموشی

http://quiet-moments.persianblog.ir/post/6

مرا اینگونه باور کن. کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته. خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته؟ نمی دانم مرا آیا گناهی هست؟ راهمان را انتخاب کردیم. چشمانمان را بستیم و دست در دست هم رهسپار شدیم. بسوی مکانی که آنرا سرزمین خوشبختی می نامیدند. و این اولین باری بود در زندگی ام . که می خندیدم. اما هنکامیکه بجای سرزمین خوشبختی، به بن بست رسیدیم. فهمیدم تمام راهی که پیمودیم اشتباه بود . بالاخره پس از سه سال فهمیدم که تو . چشمانت را بستی، تا ناملایمات و سختی ها را نبینی! برای تو، زندگی معنایی نداشت!

zibatarinbahane.persianblog.ir

عطر بهار نارنج

http://zibatarinbahane.persianblog.ir/1385/11

فروغ را بسیار دوست می دارم، گاه روح اهورایی شعرهای او در کالبد محقر ترانه هایم. حلول می کند. بخوانید نمونه ی زیر را:. دیگر این روزها دلم که می گیرد. وصف تو نخوانده ، می میرد. تو ، سرشار عشقی از سر نو. قلب تنهای من بهانه می گیرد. یاد آن دو چشم شیرینت. می رود ز خاطرم؟ لیک از زائران گور من آنروز. کس نمانده جز خسی ، خاری. دیگر این روزها دلم که می گیرد. خنده هایم به گریه می میرد. یاد تو ولی، چه خصمانه. جان ز دل شکسته می گیرد. باز امشب ستاره ی خیال تو. از پس پرده ها مرا می خواند. باز این بغض خفته ام امشب.

quiet-moments.persianblog.ir

لحظه های خاموشی

http://quiet-moments.persianblog.ir/1386/11/1

مرا اینگونه باور کن. کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته. خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته؟ نمی دانم مرا آیا گناهی هست؟ لحظه ای با من باش تا بگویمت. 1662;نجشنبه ٤ بهمن ۱۳۸٦ توسط خاموش پيام هاي ديگران . طراح قالب لحظه های خاموشی. من و غمباره ى سكوت . با صدای تو ميبينم. من هم می آیم. Design By Irgap Team.