najvayeney.blogfa.com
غزلی در شبِ بی شکافغزلی در شبِ بی شکاف - شب، همه ايام، شبِ بي شكاف ......... تا غزلِ عش ق، شبم را شکافت
http://najvayeney.blogfa.com/
غزلی در شبِ بی شکاف - شب، همه ايام، شبِ بي شكاف ......... تا غزلِ عش ق، شبم را شکافت
http://najvayeney.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
24
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.185 sec
SCORE
6.2
غزلی در شبِ بی شکاف | najvayeney.blogfa.com Reviews
https://najvayeney.blogfa.com
غزلی در شبِ بی شکاف - شب، همه ايام، شبِ بي شكاف ......... تا غزلِ عش ق، شبم را شکافت
غزلی در شبِ بی شکاف - بزم شبانه
http://www.najvayeney.blogfa.com/post-58.aspx
غزلی در شب بی شکاف. شب، همه ايام، شب بي شكاف . تا غزل عشق، شبم را شکافت. دوشم به خواب آمدی ای ماه پر فروغ. از شرم کل هستی من در تعرق است. نوشته شده در جمعه ۲۱ آبان۱۳۸۹ساعت 22:36 توسط مریم. من فاخته سان کوکو. در گذار فصل انجماد. ما دوباره سبز می شویم. در رگ کشیده زمان. ما هماره نبض می شویم. ما جوانه می زنیم. ما دوباره زنده بی بهانه می شویم. آنکه بی نا در نی ام آواز شد. نغمه های درد من را ساز شد. خویش ننماید ندانم کیست او. بی گمان آن یار پنهانی ست او. تنها ماه میداند و رود. بی بی جان گوهر. به امید صبحی دیگر.
غزلی در شبِ بی شکاف - قاصدكي نيست
http://www.najvayeney.blogfa.com/post-57.aspx
غزلی در شب بی شکاف. شب، همه ايام، شب بي شكاف . تا غزل عشق، شبم را شکافت. كلون اين دهليز را. گاهي شكستن خموشي ام براي خودم هم نشدني ميشه. هر که او از همزبانی شد جدا بی زبان شد گر چه دارد صد نوا. نوشته شده در دوشنبه ۱۹ مهر۱۳۸۹ساعت 18:39 توسط مریم. من فاخته سان کوکو. در گذار فصل انجماد. ما دوباره سبز می شویم. در رگ کشیده زمان. ما هماره نبض می شویم. ما جوانه می زنیم. ما دوباره زنده بی بهانه می شویم. آنکه بی نا در نی ام آواز شد. نغمه های درد من را ساز شد. خویش ننماید ندانم کیست او. بی گمان آن یار پنهانی ست او.
غزلی در شبِ بی شکاف
http://www.najvayeney.blogfa.com/8907.aspx
غزلی در شب بی شکاف. شب، همه ايام، شب بي شكاف . تا غزل عشق، شبم را شکافت. كلون اين دهليز را. گاهي شكستن خموشي ام براي خودم هم نشدني ميشه. هر که او از همزبانی شد جدا بی زبان شد گر چه دارد صد نوا. نوشته شده در دوشنبه ۱۹ مهر۱۳۸۹ساعت 18:39 توسط مریم. من فاخته سان کوکو. در گذار فصل انجماد. ما دوباره سبز می شویم. در رگ کشیده زمان. ما هماره نبض می شویم. ما جوانه می زنیم. ما دوباره زنده بی بهانه می شویم. آنکه بی نا در نی ام آواز شد. نغمه های درد من را ساز شد. خویش ننماید ندانم کیست او. بی گمان آن یار پنهانی ست او.
غزلی در شبِ بی شکاف - از این حوالی...
http://www.najvayeney.blogfa.com/post-59.aspx
غزلی در شب بی شکاف. شب، همه ايام، شب بي شكاف . تا غزل عشق، شبم را شکافت. چند پسته لال مانده است. آنها که لب گشودند خورده شدند. آنها که لال مانده اند می شکنند. دندانساز راست می گفت:. پسته لال سکوت دندان شکن است! من تعجب می کنم. با یک اکسیژن ترکیب می شوند. وآب ازآب تکان نمی خورد! که ما نمی فهمیم. ما دردهای داریم که آنها نمی فهمند. نفهمی بد دردی است. خوش به حال دامپزشکان! شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد. شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد. پدر یک گاو خرید. و من بزرگ شدم. اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت. پدر گف...
غزلی در شبِ بی شکاف
http://www.najvayeney.blogfa.com/8908.aspx
غزلی در شب بی شکاف. شب، همه ايام، شب بي شكاف . تا غزل عشق، شبم را شکافت. چند پسته لال مانده است. آنها که لب گشودند خورده شدند. آنها که لال مانده اند می شکنند. دندانساز راست می گفت:. پسته لال سکوت دندان شکن است! من تعجب می کنم. با یک اکسیژن ترکیب می شوند. وآب ازآب تکان نمی خورد! که ما نمی فهمیم. ما دردهای داریم که آنها نمی فهمند. نفهمی بد دردی است. خوش به حال دامپزشکان! شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد. شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد. پدر یک گاو خرید. و من بزرگ شدم. اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت. پدر گف...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
چهار فصل اندیشه
http://www.stensakh.blogfa.com/8811.aspx
زنده اندیشان به زیبایی رسند. تو همانی که در اندیشه می پرورانی. گفت : این یک فریضه است! باید به جا اوری! دلیل احساسی یا دل بخواهی ندارد، واجب است، باید بخوانی. گفتم: "لا اکراه" را ندید بگیریم، جبر و اختیار را هم مناقشه بدانیم، سنت را نپذیرفته و شعور را هم به عاریت دهیم اندیشه را چه کنیم؟ چنانچه بخواهید درس را تمام کنید باید همه ی واحدها را بگذرانید، پس اگر چیزی را پذیرفتید نمی توانید حتی به حکم عقل و منطق ان را انجام ندهید! تبسمی از روی رضایت زد و گفت: التماس دعا. و من نیزلبخند زدم. گفت چی می گی با خودت!
چهار فصل اندیشه
http://www.stensakh.blogfa.com/8708.aspx
زنده اندیشان به زیبایی رسند. نوشته شده در چهارشنبه هشتم آبان 1387ساعت 9:26 PM. فرصت شمر طریقه رندی که این نشان. چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست. از اینکه لحظاتی را مهمان این خانه هستید خرسندم. اسباب پذیرایی نوشته هاییست که می خوانید . امیدوارم مقبول افتد و شرمنده نشوم. دردم از یار است و درمان نیز هم. عظمت خود را دریابیم. ترا من چشم در راهم. برای او می نویسم. غزلی در شب بی شکاف. به امید صبحی دیگر.
چهار فصل اندیشه
http://www.stensakh.blogfa.com/8807.aspx
زنده اندیشان به زیبایی رسند. من از شما احمق ترم! پیشنهاد شد مقاله ای پیرامون علامت و اسطوره های ان بنگارم. به نقش طاووس و درخت زندگی رسیدم در اندیشه ی سیمرغ غرق شدم و به عظمت سرو خمیده سر تعظیم فرود اوردم . چقدر دریای معانی در هنرمان نهفته است و ما چه راحت از کنارشان می گذریم! نوشته شده در پنجشنبه سی ام مهر 1388ساعت 9:59 AM. از شما خواستم برای همسرم دعا کنید و شما دارید برای همه بیماران دعا می کنید! راهب گفت : "من دارم برای همسرت دعا می کنم.". دعا های جدا جدا و منفرد، نیروی چندانی ندارد و به جایی نمی رسد!
مدایح بی صله - آذر ماه مبارک . . .
http://www.adamak84.blogfa.com/post-10.aspx
قصه مردی که لب نداشت . . . آذر ماه مبارک . . . برای رقص گ ل گ ل ماهی در حوض کوچک پرآب:. گاهی وقت ها سقفی کوچک از پهنه آسمانی بی انتها بزرگ تر است . . . خدایا هرگز نگویمت دستم بگیر عمریست گرفته ای . . . رهایم مکن! آموخته ام که باران با استمرارش سنگ را سوراخ می کند نه با قدرتش. نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۸۹ساعت 23:7 توسط آدمک. مرا دیگرگونه خدایی می بایست. شایسته ی آفرینه ای. که نواله ی ناگزیر را. گردن کج نمی کند. غزلی در شب بی شکاف. بارانی ترین لحظه ها. رنگ های رفته دنیا. چشمانت با من گفتند.
نغمه سکوت
http://www.naghmeyesokot.blogfa.com/8806.aspx
گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر، به جز از خدمت رندان نکنم کار دگر. ماه رويت ديده شد اي جان جان. بدرود اي ماهي كه آرزوها در تو نزديك بود. (دعاي وداع زينت پرستندگان). نوشته شده در دوشنبه سی ام شهریور ۱۳۸۸ساعت 12:7 توسط نغمه ی سکوت. وسیله، اسلامی که معتقد نیست. هدف وسیله را توجیه میکند حفظ کنند! توضیح واضحات: این پست در خوش بینانه ترین حالت ممکن نوشته شده است! پینوشت: سیر تکاملی داد! کاری با آن ندارم! اما یک چیز را در سیر تکوین دادگاههای کشورم به خوبی حس میکنم! اینکه دادگاه به این سطح باید اعلام عمومی شود!
چهار فصل اندیشه
http://www.stensakh.blogfa.com/8802.aspx
زنده اندیشان به زیبایی رسند. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم اردیبهشت 1388ساعت 0:0 AM. فرصت شمر طریقه رندی که این نشان. چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست. از اینکه لحظاتی را مهمان این خانه هستید خرسندم. اسباب پذیرایی نوشته هاییست که می خوانید . امیدوارم مقبول افتد و شرمنده نشوم. دردم از یار است و درمان نیز هم. عظمت خود را دریابیم. ترا من چشم در راهم. برای او می نویسم. غزلی در شب بی شکاف. به امید صبحی دیگر.
چهار فصل اندیشه
http://www.stensakh.blogfa.com/8805.aspx
زنده اندیشان به زیبایی رسند. درد دل با خدا. روزی نشسته بودم و به خود و این دنیا فکر می کردم. به سختی هایش ، به حوادث گوناگونش به استکبارش و به مردمانش. به مردمانی که خود از آنان بودم و . روم رو برگردوندم و گفتم:. چقدر احساس تنهایی میکنم. من که نزدیکم - بقره۱۸۶. گفتم: ای کاش همیشه برای درد و دل کنارم بودی گفتی:. أقرب الیه من حبل الورید. از رگ گردن به تو نزدیکترم - ق/۱۶. گفتم: تو همیشه نزدیکی من دورم. کاش می شد من بهت نزدیک شم گفتی:. و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال.
چهار فصل اندیشه - لاک پشتها!!!
http://www.stensakh.blogfa.com/post-38.aspx
زنده اندیشان به زیبایی رسند. یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیک نیک بروند. از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد بسیار ارام عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفر آماده شوند! پس از هفت سال خانواده ی لاک پشتها خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند. در سال دوم سفرشان (بالاخره) جایی مناسب پیدا کردند که اندکی کثیف بود. برای مدتی حدود شش ماه محوطه را تمیز کردند! سه سال گذشت و لاک پشت جوان برنگشت. پنج سال شش سال در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت خانواده ی لاک پشت...
مدایح بی صله
http://www.adamak84.blogfa.com/8909.aspx
قصه مردی که لب نداشت . . . آذر ماه مبارک . . . برای رقص گ ل گ ل ماهی در حوض کوچک پرآب:. گاهی وقت ها سقفی کوچک از پهنه آسمانی بی انتها بزرگ تر است . . . خدایا هرگز نگویمت دستم بگیر عمریست گرفته ای . . . رهایم مکن! آموخته ام که باران با استمرارش سنگ را سوراخ می کند نه با قدرتش. نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۸۹ساعت 23:7 توسط آدمک. مرا دیگرگونه خدایی می بایست. شایسته ی آفرینه ای. که نواله ی ناگزیر را. گردن کج نمی کند. غزلی در شب بی شکاف. بارانی ترین لحظه ها. رنگ های رفته دنیا. چشمانت با من گفتند.
چهار فصل اندیشه
http://www.stensakh.blogfa.com/cat-2.aspx
زنده اندیشان به زیبایی رسند. فرصت شمر طریقه رندی که این نشان. چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست. از اینکه لحظاتی را مهمان این خانه هستید خرسندم. اسباب پذیرایی نوشته هاییست که می خوانید . امیدوارم مقبول افتد و شرمنده نشوم. دردم از یار است و درمان نیز هم. عظمت خود را دریابیم. ترا من چشم در راهم. برای او می نویسم. غزلی در شب بی شکاف. به امید صبحی دیگر.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
24
نجوای ماه
به زودی آدرس خونه جدید رو براتون می ذارم. نوشته شده در دوشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۴ساعت 23:7 توسط بانو. دير اومدم . دير مي يام . ولي دليل و بهونه نميشه كه تو رو يادم بره . هر چقدر هم كه وسايل ارتباطي جمعي زياد بشه ، اما هيچ جا مثل اينجا براي من امن نيست . مطمئن ترين جا براي از خود گفتن و از تو سرودن است . قشنگ ترين مكان براي به تصوير كشيدن تو . خودت هم مي دوني كه هيچ جا به اندازه اينجا خود " تو " رو نمي تونم بنوسم . اينجا اصلا سندش به نام خودت خورده . شش دونگ شش دونگ. بايد قلمم رو دلگرم كني! چيپس و بوستان لاله .
نجوای مهر
Topwindow.moveTo(0,0); if (document.all) { top.window.resizeTo(screen.availWidth,screen.availHeight); } else if (document.layers document.getElementById) { if (top.window.outerHeight. باران که می بارد. همه پرندگان به دنبال سرپناهند. اما عقاب برای اجتناب از خیس شدن. بالاتر از ابرها پرواز می کند. این دیدگاه است که تفاوت را خلق می کند. نوشته شده در Sat 21 Mar 2015. من به آینده زیبایی که در انتظارم است ایمان دارم. من بذر آینده ا ی درخشان را در ذهنم کاشته ام. و با ایمان از آن مراقبت می کنم تا به ثمر بنشیند.
به نام خدای شبهای ارام من
به نام خدای شبهای ارام من. I am your you - - - پست ثابت. سلام خوش اومدین قبل از اینکه برین سر مطالب چند تا نکته رو باید بهتون یاد اوری کنم. خواهشا نظر خصوصی نذارین ممنون. در نظر سنجی ها شرکت کنید. یه صلوات شمار هم در قسمت امکانات وبلاگ هست که برای سلامتی اقامونه خلاصه مقدار صلواتی که میفرستی بر میگرده به ارادتی که نسبت به پسر فاطمه داری -یه چیزی گفتم تا فردا بشینی صلوات بفرستی-. کپی با ذکر یک صلوات. مجاز است . *. زندگی قافیه باران است. و کاش گاهی همینقدر منتظر تو، خیره به آسمان مینشستیم. جناب تدبیر و امید.
نجوای نسیم
ج ون شاندوز بای ز ( 1941 ) خواننده و ترانه نویس نامدار و اسطوره ای موسیقی فولک آمریکایی و کنشگر اجتماعی است . او به صدایی گیرا و زبانی بی پرده ی در بیان نظرات سیاسی و انسان دوستانه اش مشهور است. Where icicles hung the blossoms swing. But in my heart there is no spring. You were my spring my summer too. It's always winter without you. The flocks head north and the lilacs bloom. At night they scent my moonlit room. You were my spring my summer too. I'm going north to look for you. جایی که شکوفه ها میرقصند و.
دریا برایم قصهها دارد
دریا برایم قصهها دارد. نجوای نسیم حوالی دریا. قصههای دریایی(معرفی مجموعه شعر دریا برایم قصهها دارد). شعر را باید رویدادی تازه قلمداد کرد که پایانش قائم به خود است، ونمی شود آن را به طور کامل با هیچ چیزی که در گذشته روی داده است، توضیح داد. (نقد ادبی قرن بیستم،ژان اتادیه، ترجمه مهشیدنونهالی، ص303). دریابرایم قصه ها دارد" اولین تجربۀ صدیقه محمدجانی(نسیم حوالی دریا)است که توسط انتشارات شاملو به چاپ رسیده است. این مجموعه ، شامل 110 سه گانی، 30 رباعی،12سپید و نیمایی، 6 غرل و 3 چهارپاره است. گرفتن عکس تلاشی اس...
غزلی در شبِ بی شکاف
غزلی در شب بی شکاف. شب، همه ايام، شب بي شكاف . تا غزل عشق، شبم را شکافت. دلم هوای آفتاب می کند. در این هوای گرم تشنگی. نوشته شده در چهارشنبه 11 خرداد1390ساعت 0:19 توسط مریم. هیچ کس تنها نیست. تو از یاد من و جمع قریب این غریبستان نخواهی رفت. خدایت نیز اینجا هست. شهریارت نیز زیر آسمان این غریبستان. اگر چه سخت تنها . و پژواک صدای غرق در مهرت هنوز از عالم افلاک می آید. تو خواهی ماند در جمع قریب این غریبستان. نوشته شده در پنجشنبه 16 دی1389ساعت 12:45 توسط مریم. ناشناس. ماندن *. ماندن -ی نمی ماند. من تعجب می کنم.
گوهر های حکیمانه
خرید اینترنتی شارژ ایرانسل. به نام خداوند بخشنده ی مهربا ن. هم نشین از هم نشین رنگ می گیرد ،خوشا آنکه با تو هم نشن است. دو کلام حرف حساب خداوند با ما:. 1-خداوند می فرماید:من شریکی خوب هستم وهر کس در عملش همراه با منشریک بگیرد آن عملش بدون اینکه اختصاص به من داشته باشد مخصوص شریک من است .چرا که من چیزی را نمی پذیرم مگر اینکه به صورت کامل برای من باشد. 2-خداوند در روز قیامت زمانیکه پاداش وجزای عمل ها وکرده های بندگان خود رامی دهد می فرماید:{ای کسانی که عمل های خود را برای دیگران انجام می دادید! تاريخ : جمع...
نجواي پرستو
اگر از كوچه ي معشوقه ي ما مي گذري بر حذر باش كه سر مي شكند ديوارش. خدا می دونه که من چقدر آسمون رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدرشب و روز رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدر ماه و ستاره رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدر نسیم رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدر رود و دریا رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدر بارون و برف رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدر غروب رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدر پرندگان رو دوست دارم. خدا می دونه که من چقدر میوه ها رو دوست دارم. خدا می دونه . دوس ت دارم. باتو، من...
نجواي پاورچين
عزیزان هرکسی از بنده کامنت بی ادبانه دریافت کند کار من نیست. متاسفانه یک تبعه افغانستانی بنام آریانا. رتیاس،زانیار،و.هزاران اسم جعلی. از طرف بنده به همه. لینکها ودوستان و نظر دهنده ها کامنت بی ادبانه مینویسد. نوشته شده در سه شنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۲ساعت 19:55 توسط اشرفي. براي ادامه خوانش مطلب لطفا بر روي ادامه مطلب كليك كنيد. نوشته شده در جمعه دهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 16:4 توسط اشرفي. صور خیال در تاریخ بیهقی. تاریخنویس ناگزیر است از تخیل استفاده کند. تاریخ بیهقی کنایههای بسیاری دارد. استعارههای مکنیه تاریخ بیهقی ...
در آغوش خداوند
نجواهای من با تنها امیدم. یه دختر کوچولو پر از رویا پر از امیدپر از انگیزه روزهاشو پشت سر میذاره . تلاش میکنه. از همون بچگی دیگران رو ب خودش ترجیح میده آخه می بینه همه بهش محبت میکنن فکر میکنه مدیون همه ست . حتی اگه مامانش به خاطر اون با خواهرای بزرگترش دعوا میکنه تو دلش از دست مامانش ناراحت میشه . آخه چرا با اونا دعوا می کنی؟ اونا از من بزرگترن؟ با خودش عهد کرد تا اونا هستن زندگی براش حروم ولی هیچ کس متوجه این لطفش نشد. حتی نفهمیدن که با این دختر کوچولو دارن چکار می کنن. دختر کوچولوداره جون میده. نیمه گ...
نجوای سبز