naznakon2007.persianblog.ir

sepideyetanha.persianblog.ir

سپيده تنها

http://sepideyetanha.persianblog.ir/post/6

تنها ترين* * * *. حميد عشق در خانه *. میخوام براتوم یه قصه قشنگ بگم. بکی بود بکی نبود. روزی زوزگاری ( قدیما) یه دخترک کوچولو بود /. ولی اون شاید جسمش خیلی کوچیک بود اما یه دل داشت مثل دریا. اون با دلش میتونست همه کار بکنه چون احساس / عشق / محبت داشت / اون لطافت گل رو احساس میکرد هیچ وقت گلی رو نچیند چون خودش یه گل بود گل رو درک میکرد. اون میدونست عاشقی چیه ولی هیچ وقت نتونست عاشق کسی بشه آخه اون کوچولو بود. پس عشق چه فایده ای داره. دخترک داستان ما باید صبر داشته باشه. پيام هاي ديگران .

sepideyetanha.persianblog.ir

سپيده تنها

http://sepideyetanha.persianblog.ir/1385/10

تنها ترين* * * *. حميد عشق در خانه *. همه چیز با نقطه آغاز می شود. همه چیز با نقطه اغاز می شود و با نقطه پایان می یابد: متولد شدن/ بزرگ شدن و درس خواندن/ عاشق شدن/. زندگی کردن و بچه دار شد/ شکست خوردن/ موفق شدن .و حتی مردن! تولد از یک نقطه است و مرگ در یک نقطه. تو نیز دو نقطه ای/ دو نقطه که همه چیز در آن دو خلا صه می شوند/ دو نقطه با تیله ها ی مشکی. و مردمک های شبرنگ که تمام نقطه ها در آن دو جان می گیرند/ دو نقطه ای که مرگ یا زندگی را نوید. پيام هاي ديگران . مثل اسبی توی جاده. جادها را میدوم من. 1580;&#1...

sepideyetanha.persianblog.ir

سپيده تنها

http://sepideyetanha.persianblog.ir/1385/11

تنها ترين* * * *. حميد عشق در خانه *. اينها نتيجه تقدير من نبود. آغاز با تو بود. فكر نكن دلم برايت تنگ نميشود. فكر نكن نمي توانم ببينمت. يعني نمي خواهم ببينمت. نگذاشتند با نخواستيم كلي فرق دارد. كه عصر خنك آن پنجشنبه باريد. و تو اسمش را گذاشتي اتفاق آشناييمان. ميسپارمت به آن دو ستاره. كه ديگر مال ما نيست. برو زيبا سرنوشت را نمي شود از سر نوشت. پيام هاي ديگران . 1740;کشنبه ٢٢ بهمن ،۱۳۸٥ - سپيده. سلام به همه دوستای خوبم ببخشید که این قدر دیر دارم آپ میکنم. آخه سرم خیلی شلوغه کلی کار رو سرم ریخته. روز به رو...

sepideyetanha.persianblog.ir

سپيده تنها

http://sepideyetanha.persianblog.ir/post/4

تنها ترين* * * *. حميد عشق در خانه *. سلام به همه دوستای خوبم ببخشید که این قدر دیر دارم آپ میکنم. آخه سرم خیلی شلوغه کلی کار رو سرم ریخته. همه فکر کردن من شاگرد بقال مش حسنم. هر کی یه کاری می خواد براش انجام بدم / سپیده میشه کلهء منو بخارونی. سپیده میشه این درس به من توضیح بدی آخه من نبودم یکی نیست بهش بگه خوب من چه گناهی کردم که تو غایب بودی سپیده. سپیده.ووووو. خلاصه منم که زیاد بلد نیستم از کلمه نه استفاده کنم تا ار دستشون خلاص بشم /. با این حال از قضیه هم بچه ها خیلی حال میکنن. پيام هاي ديگران .

hamhameyebiseda.persianblog.ir

... - تا اطلاع ثانوی اسمش درخت خرمالو ست

http://hamhameyebiseda.persianblog.ir/post/73

1777;۳۸۸/۱۱/۳. مگه نمی گن باب الحوائجی. مگه نمی گن امید آخری. مگه نمی گن دکتر دکترایی. نوشته شده در ساعت ۱۱:۳٦ ‎ق.ظ توسط علی ذوالقدر. پيام هاي ديگران .

hamhameyebiseda.persianblog.ir

خرابم آقا - تا اطلاع ثانوی اسمش درخت خرمالو ست

http://hamhameyebiseda.persianblog.ir/post/74

1777;۳۸۸/۱۱/۸. مادرش نظر کرده اسمشو بذاره ابوالفضل. غلامت نذر کرده بیاره پابوست کربلا. من کی باشم که بخوام کفر بگم. آقا 7 روز شد. همه گفتن به خدا توکل کن. امشب ختم قرآن گرفتیم. نمی دونم شاید زیادی خوبم. پاورقی با چشمهای قرمز. یا هزار مرتبه شکرت. آقا کمک به رسم گندم. نوشته شده در ساعت ٧:٤٩ ‎ب.ظ توسط علی ذوالقدر. پيام هاي ديگران .

hamhameyebiseda.persianblog.ir

می نوازد - تا اطلاع ثانوی اسمش درخت خرمالو ست

http://hamhameyebiseda.persianblog.ir/post/70

1777;۳۸۸/٦/٢۱. پاورقی با سرمستی از طنین تنبور. یا شکرت دیشب خوب بود نه بهتر بود نمی دانم شاید عالی بود. نوشته شده در ساعت ۸:۳٧ ‎ق.ظ توسط علی ذوالقدر. پيام هاي ديگران .

shidehhh.persianblog.ir

از دسته حديث! - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/113

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1587;ه‌شنبه ٢۱ فروردین ،۱۳۸٦. ما که دوباره دانشگاهها باز شده.مثله خر موندیم تو گل. تو عید که فقط مراسم بخور بخواب بود(به جز عیدی گرفتن هااااا. همه کارها مونده.دیروز طبقه معمول می خواستیم نریم سره کلاسه .که خدا رفت تو جلدمونو. یه کم از کارها رو شروع کردیم.استاده هم هیچی نگفت بهمون.بیچاره نمی دونه که نمی شه تو روی ما خندید. دیروز رفتیم دفتره مدیر گروه کارش داشتیم دیدیم یه مرده تو دفترشه .یه کم فکر کردیم دیدیم خوده مدیر گروهمونه. لرزشی دوباره را ممکن است. دنيای اس ام اس.

shidehhh.persianblog.ir

آدرس جدید - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/121

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1662;نجشنبه ۱٥ فروردین ،۱۳٩٢. سال هاست که اینجا ننوشتم . امروز از سر بیکاری به یاد اینجا افتادم. و کلی از دیدن نظرات خوشحال شدم. خواستم بگم من و دوس جون خدا رو شکر هنوز در کنار هم هستیم. من نوشتم ها ساعته ۱۱:۱٥ ‎ق.ظ من یعنی shideh joon. پيام هاي ديگران . او هوايم را داشت وقتی که پیاده رو لیز و یخبندان بود بي هوا رفت بي هوا ماندم چه هوايش امروز که پياده رو ها ليزو يخبندان است در سرم پيچيده. ۶کی منو دوس نداره. برای خداحافظی خيلی دير بود. مهران صدام می کنن.

shidehhh.persianblog.ir

بگير بگيره - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/114

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1740;کشنبه ٢٦ فروردین ،۱۳۸٦. ما که همچون خر در گل هستیم از دسته این استادا. بابا اینا دیگه کین؟ همشون فوقه تخصص دارن تو کوفت سازیه بخور بخوابه عید . دیگه ببین چقدر قضیه جدیه که منه تنبل هم خیره سرم به کار کردن افتادم. حالا اونا رو ولش اینا چرا باز قاطی کردن و از اردیبهشت قراره مراسمه بگیر بگیر رو در شدیدترین نوعش اجرا کنن. خودم هم میام ها بیخودی به دلتون صابون نزنید که از دستم راحت می شید که اصلا از این خبرا نیست. آخه دلتون میاد من برم؟ من که گناه دارم! مهران صدام م...