nazpari-mehpar.blogfa.com

mese-hichkas.blogfa.com

..:: مثه هیچکس ::..

http://www.mese-hichkas.blogfa.com/8903.aspx

مثه هیچکس : . همه آمدند و رفتند و دل من هنوز تو را مي خواست.آمد و ماند.و دل من هنوز! حیف که تاریخ فقط به سراغ آدم های گنده می رود. نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۳۸۹ساعت 17:55 توسط مثه هیچکس. گم می شوی در روزهای آخر این سال و دستهای تو چون شاخه های خشک درختان دیر سال در زیر گام برف از یاد می روند و گریه های همه شبه ات در زوزه های باد گم می شوند.صد سال بعد از این دستان هرزه نسیمی خاک تن تو را در کوچه های شهر می افشاند, وز خاک پیکرت یک مرد می رمد مردی که بی گمان در روزهای آخر یک سال گم می شود.

mese-hichkas.blogfa.com

..:: مثه هیچکس ::.. -

http://www.mese-hichkas.blogfa.com/post-33.aspx

مثه هیچکس : . همه آمدند و رفتند و دل من هنوز تو را مي خواست.آمد و ماند.و دل من هنوز! پشت این دیوار کتیبه ای می تراشند. میان دو لحظه ی پوچ در آمد و رفتم. انگار دری به سردی خاک باز کردم:. گورستان به زندگیم تابید. بازی های کودکی ام روی این سنگ های سیاه پلاسیدند. سنگ ها را می شنوم:. کنار قبرستان انتظار چه بیهوده است. پ ن: کجایی یاور همیشه مومن؟ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۸۸ساعت 11:36 توسط مثه هیچکس. LIKE NO ONE: . راستی تا حالا عاشق شدی؟

mese-hichkas.blogfa.com

..:: مثه هیچکس ::.. -

http://www.mese-hichkas.blogfa.com/post-30.aspx

مثه هیچکس : . همه آمدند و رفتند و دل من هنوز تو را مي خواست.آمد و ماند.و دل من هنوز! دین و کفر هر دو یک ایمان است و یک آرمان. اختلاف بر سر راه است و تکنیک کار! نوشته شده در چهارشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 12:17 توسط مثه هیچکس. LIKE NO ONE: . راستی تا حالا عاشق شدی؟

mese-hichkas.blogfa.com

..:: مثه هیچکس ::.. - همه چیز بوی خاک می دهد...

http://www.mese-hichkas.blogfa.com/post-39.aspx

مثه هیچکس : . همه آمدند و رفتند و دل من هنوز تو را مي خواست.آمد و ماند.و دل من هنوز! همه چیز بوی خاک می دهد. این یکی را از دنیای دیگری برایت می نویسم. روی سنگی نشسته ام که نام تو را رویش حک کرده اند و شعری هم زیرش نوشته اند که معنی خاصی نمی دهد.لااقل حالا! چند وجب پایین تر زیر چند مشت خاطره خاکی خوابیده ای.یا شاید روی تخته سنگی کنار باریکه آبی زیر درخت سیبی نشته ای و جاودانگی را تجربه می کنی! من اما با چشم های تارم این چند خط را میلرزم و مینویسم.هم هوای اینجا سرد است هم چیزی پشت این لباس ها! LIKE NO ONE: .

hesaretanhaie.blogfa.com

حصار تنهایی... - دو بیمار

http://www.hesaretanhaie.blogfa.com/post-31.aspx

هيچکس تنهايي ام را حس نکرد. آن که سامان غزلهايم از اوست بي سروسامانيم را حس نکرد. در بیمارستانی دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش بنشیند. تخت او در کنار تنها پنجره ی اتاق بود. اما بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد. و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آنها ساعت ها با یکدیگر صحبت می کردند. از همسر . خانواده و . روزها و هفته ها سپری شد. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۸۷ساعت 9:43 توسط ! گاهی دلش برای خودش تنگ می شود.

hesaretanhaie.blogfa.com

حصار تنهایی... - آپ جدید

http://www.hesaretanhaie.blogfa.com/post-23.aspx

هيچکس تنهايي ام را حس نکرد. آن که سامان غزلهايم از اوست بي سروسامانيم را حس نکرد. به نام خالق تو. سلام سلام به همه دوستای گلمون. بازم اومدممممممممممممممم.( مجید). آ قا میعاد فرمودند:از همه دوستای گلمون عذر خواهی می کنه بابت اعلام نکردن آپش). حقیقتش این روزا حال و روز خوشی نداره.شما هم که اینقدر گلین که بخشیدینش. خووووووووب بریم سر اصل مطلب اینم مطالب من.امیدوارم حال کنین:. هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و هر کس چنین لیاقتی دارد هرگز باعث اشک ریختن تو نمی شود. دوستتون داریم.با بای. سیاوش (یه دوست).(;.

hesaretanhaie.blogfa.com

حصار تنهایی... - برهوت تنهایی من

http://www.hesaretanhaie.blogfa.com/post-25.aspx

هيچکس تنهايي ام را حس نکرد. آن که سامان غزلهايم از اوست بي سروسامانيم را حس نکرد. هوايم ابريست گويى كه غبار دورى تو سراسر و جودم را فرا گرفته وابر چشمانم هواى گريه دارد نم نم. اشك بر روى صفحه ى كاغذ فرو مى ريزد وقلبم ازرنج و دورى تو حكايت مى كند انگار كه تمامى غمها به. سويم پرواز مى كنند ديگر نيستى تا پنجره ى چشمانم را به رويت بگشايم. ديگر نيستى تابرايم تبسم. كنى ومن از لبخند شيرينت قصه شادى را نظاره كنم اى سروپا همه خوبى به تو مي انديشم. ميشكنندو من در برهوت تنهايى خويش به شمارش گامهايم ميپردازم. پذيرفت...

hesaretanhaie.blogfa.com

حصار تنهایی... - زیباترین قلب...!!!

http://www.hesaretanhaie.blogfa.com/post-30.aspx

هيچکس تنهايي ام را حس نکرد. آن که سامان غزلهايم از اوست بي سروسامانيم را حس نکرد. مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیباترین قلب را در آن شهر دارد. جمعیت زیادی گرد آمدند. قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس. همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیده اند. مرد جوان. در کمال افتخار . با صدایی بلند تر به تعریف از قلب خود پرداخت. ناگهان پیرمردی جلوی. جمعیت آمد و گفت: اما قلب تو به زیبایی قلب من نیست. عوض نمی کنم. می دانی؟ عشق میان دو انسان هستند.

hesaretanhaie.blogfa.com

حصار تنهایی...

http://www.hesaretanhaie.blogfa.com/8702.aspx

هيچکس تنهايي ام را حس نکرد. آن که سامان غزلهايم از اوست بي سروسامانيم را حس نکرد. هوايم ابريست گويى كه غبار دورى تو سراسر و جودم را فرا گرفته وابر چشمانم هواى گريه دارد نم نم. اشك بر روى صفحه ى كاغذ فرو مى ريزد وقلبم ازرنج و دورى تو حكايت مى كند انگار كه تمامى غمها به. سويم پرواز مى كنند ديگر نيستى تا پنجره ى چشمانم را به رويت بگشايم. ديگر نيستى تابرايم تبسم. كنى ومن از لبخند شيرينت قصه شادى را نظاره كنم اى سروپا همه خوبى به تو مي انديشم. ميشكنندو من در برهوت تنهايى خويش به شمارش گامهايم ميپردازم. پذيرفت...

hesaretanhaie.blogfa.com

حصار تنهایی...

http://www.hesaretanhaie.blogfa.com/8607.aspx

هيچکس تنهايي ام را حس نکرد. آن که سامان غزلهايم از اوست بي سروسامانيم را حس نکرد. سلام به همه دوستان. خیلی خیلی وقتتونو نمی گیرم فقط میخوام به این سوالم کمی فکر کنی و اگه ممکنه تو نظراتت جوابتو بنویسی. اگه یه روز عزیزترین شخص زندگیت بخوات ترکت کنه. چی ازش به یادگار بر می داری؟ نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۸۶ساعت 20:55 توسط ! برای او که می داند دوستش دارم. بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است. مرا به خلوت چشمانی فراخواندی که ازدحام زائرانش سکوت خلوت شبهای. عاشقان را درهم شکسته بود.