nemidanamhaa.blogfa.com
نمی دانم هانمی دانم ها - من به نمی دانم های خود ایمان دارم ...
http://nemidanamhaa.blogfa.com/
نمی دانم ها - من به نمی دانم های خود ایمان دارم ...
http://nemidanamhaa.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.9 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
37
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.875 sec
SCORE
6.2
نمی دانم ها | nemidanamhaa.blogfa.com Reviews
https://nemidanamhaa.blogfa.com
نمی دانم ها - من به نمی دانم های خود ایمان دارم ...
nemidanamhaa.blogfa.com
نمی دانم ها - دلتنگی دوباره ام...تکرار بغضی ناروا...
http://www.nemidanamhaa.blogfa.com/post/25
من به نمی دانم های خود ایمان دارم . دلتنگی دوباره ام.تکرار بغضی ناروا. در بهانه نبودنها و بودن های ناقص من. برای تو که حضورت گرمی مرداد را خنکای اردیبهشت کرد. و برای من که آخرین دغدغه با تو بودنم،پاکت خالی سیگار و حرفهای ناتمام و فیلمهای ندیده . برای فرشاد.روزهایت همیشه پرتغالی باد. وقتی تو را گم میکنم،شبها میان کوچه ها/آشفته پیدا میکنم،خود را برون زین ماجرا! وقتی که بی تفاوتی با دستهای خواهشم/دلتنگی دوباره ام،تکرار بغضی ناروا. آری چه پر بهانه بود،لبخند های تلخ تو/شب گریه های شعر من در جستجوی واژه ها.
نمی دانم ها
http://www.nemidanamhaa.blogfa.com/1392/07
من به نمی دانم های خود ایمان دارم . ماه نقره فام نگون بخت. با دست و بالى اغشته به جوهر و رنگ! لبخنده اى تلخ بر صورت . وسطل رنگى ريخته بر بوم کهکشان. نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ مهر۱۳۹۲ساعت 16:38 توسط مرتضی. تقدیم به سعید نادری.غزلسرای ناب روزگار نابابم. تقدیم به زلزله زده گان آذربایجان غمگین.،. خسته ام ای شهر ویران. دلتنگی دوباره ام.تکرار بغضی ناروا. خیال خام پلنگ من. غزلسرای بی غزل.شاعر بی ترانه ام. تمام رنگها یک رنگند. و خدا می داند سادگی از. بوی تند قهوه اسپرسو.
نمی دانم ها - تراژدی سکوت!!!!
http://www.nemidanamhaa.blogfa.com/post/24
من به نمی دانم های خود ایمان دارم . آغاز میکنم بزرگترین امتحان کتبی زندگی ام را، زندگی شخصی پیله واری، که هیچ تشابهی با زندگی دیگران ندارد. بر این شدم که بگویم،بازگویم این کاری را که در زندگی ام همیشه، پیشه اصلی ام بود و همه حرفی بود که برای نگفتن داشتم."سکوت". آن هم چه سکوتی؟ به سنگینی بغض و به بلندای غرور. به التهاب تشنگی و به اشتیاق گریستن و به التیام خنده های پس از گریستن. (همین است که میگویم شبیه هیچکس نیستم .تا به حال چنین سکوتی دیده ای؟ چه برسد به اینکه چشیده باشی؟ خسته ام ای شهر ویران.
نمی دانم ها - ....خسته ام ای شهر ویران....
http://www.nemidanamhaa.blogfa.com/post/26
من به نمی دانم های خود ایمان دارم . خسته ام ای شهر ویران. وقت بی وقت نوشتن،گاه بی گاه سرودن/لحظه در لحظه شکستن،دم به دم بی وقفه مردن! کوچه و پرسه و سیگار،پشت هر پنجره دیوار/عابران در تردد،عابران خسته از کار. دکه ها پر روزنامه،روزنامه های رنگی! نشریات زرد و قرمز:چهره های سرد و سنگی. دخترکهای تکیده:پیره زنهای هیاهو! نوجوانان در صف مد:پیره مردان تکاپو! ایستگاه بی مسافر:خوابگاه انفرادی/کودکان کار و غربت:وحشت از بی اعتمادی. طرح گشت پوچ ارشاد،طرح زوج و فرد انسان! طرح تعقیب ارازل،طرح نو سازی زندان.
نمی دانم ها
http://www.nemidanamhaa.blogfa.com/1391/04
من به نمی دانم های خود ایمان دارم . واثه از تو نوشتن،گریه بهترین بهانه است. همدم خوب همیشه،هق هق تلخ شبانه است. کوچه،کوچه مینوشتم،خط به خط خاطره هامو. دونه دونه می شکستی،تک تک پنجره هامو! بی تفاوت نگذر از من،ای عبور وحشی باد. نگذر از دلواپسی هام،اسم تو عشقو به من داد! ای تو ای شعر رسیدن،من هنوز اول راهم! چن نفس ترانه مونده؟ ای غزل،پشت و پناهم. نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ تیر۱۳۹۱ساعت 19:45 توسط مرتضی. دیوانه ام میخواستی،آیا به دست تو. دیوانه ای با این جنون زنجیر خواهد شد؟ دل سیاه مردمان شهر را چه می کنید؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
ترانه های فراموش شده
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/9107.aspx
ترانه های فراموش شده. تقدیم به آرزوهای . و فیلم تنها دوبار زندگی می کنیم. خواب می بینم و میان سمت های بی اختیار. سرم را به همین دایره سرگردان تکیه می دهم! خواب می بینم دوباره این سالها نیست. هفتاد و شش شماره را که شمردم. قد دیوارهای شهر تا حدود یک لبخند. تا اندازه نیم نگاه عصرانه عشق های ما. تا تبادل ترکه واپسین ترانه کوتاه آمد. باز بین بوته های ساعی. بوی جوانی قدم برمی داشت. تا سرزندگی پرسه هایمان. به پستوی دورترین نوشته هم سرایت کند! امروز دوباره نامم را از انبوه نامها شناختم. و می خواهم تمام متانت کویر.
ترانه های فراموش شده
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/9006.aspx
ترانه های فراموش شده. تنها راه زنده ماندن است! پانوشت: خیالم لابه لای خرت و پرت های این روزها گم شده است! نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۰ساعت18:29توسط من. اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد. خیال را از آن بیرون خواهم کرد. اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد. به شاعر خواهم گفت. خیال ، دشمن فرداست. اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد. به نظامی خواهم گفت. بر طبل ها بکوبد. خیال ، دشمن سرزمین است. اگر آزادی دست ندهد. در گوشه هواخوری زندان. برای زندانیان خواهم گفت. فقط به اندازه خیال آزادید. نام مرا صدا کن.
ترانه های فراموش شده -
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/post-57.aspx
ترانه های فراموش شده. تقدیم به فیلم شهرزیبا. چرت های چرب شاعر. این بار که بازگشتی. خوشحالیم کمی غمگین است. کمی سرش درد می کند. مردد دوستی و دورشدگی مانده! وقتی نبودی ، میان صدای همه دستگاه ها. ته مانده جنب و جوش را هم جاور می زد. همه انگار یخ می بستند. و من جای نیامدنت را وجب می کردم! حالا دوباره با همان لباس سرمه ای سیر. گوشه گرم کارگاه ایستاده ای. تا چرت های چرب نیم روزی ام را. با تماشایت شاعر شوم و. خواب دستهای براقت را ببینم! خسته که می شوی. زیبایی ات مثل غریبی کودکی. پلک هایت که برای نیفتادن می جنگند.
ترانه های فراموش شده
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/9104.aspx
ترانه های فراموش شده. به تماشای اشک نشین چشمهایم شک داشتم. به منظره ناب آن سوی خیابان شک داشتم. به امتداد تصویر آن طرف این خط چین های سفید. به بیداری برگزاری این قاب قدیمی شک داشتم. اما تو به بلندی بد بینی باور من. مانند یک رگبار گرامی غمگین. اندازه همه سفرهای رفته ات. سمت دیگر خیابان مقابلم ایستاده بودی! تو به هر بهانه ای بازگشته بودی. وبوی بنفشه باز رسیدنت. تاسر محله سرک می کشید! تاسالهای رفتنت مثل فراوانی حرف مردم فراموش شود. تاتو همان نرگسی سرما ندیده باشی و. من همین نگران دوباره نبودنت! بین تنهایی ب...
ترانه های فراموش شده -
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/post-61.aspx
ترانه های فراموش شده. تقدیم به دخترک افسانه های کهن. چشمهایت را که باز می کنی. از دریغ گذشته و ترس آینده رها می شوم. پنجره زمان تازه ای گشوده می شود. زمانی حوالی رسیدن همه آرزوهای آدمیان. میانه چشمهایت می چرخد و. مرا تا نهایت منظره رهایی می برد! یادم می رود چه کسی نیامده و. سالها خاک کدام جاده خسته را خورده ام. دستم را می گیری و. من خط خیالهای آبی را خوانا می نویسم! قصه ات تمام نشده. همه کودکی های دنیا میان جانم کوک می شود. بازیگوش، گوشه چال شده لبخندت. کز می کنم و از تمام گفتگوهای بی و سروته رها می شوم!
ترانه های فراموش شده -
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/post-54.aspx
ترانه های فراموش شده. به تماشای اشک نشین چشمهایم شک داشتم. به منظره ناب آن سوی خیابان شک داشتم. به امتداد تصویر آن طرف این خط چین های سفید. به بیداری برگزاری این قاب قدیمی شک داشتم. اما تو به بلندی بد بینی باور من. مانند یک رگبار گرامی غمگین. اندازه همه سفرهای رفته ات. سمت دیگر خیابان مقابلم ایستاده بودی! تو به هر بهانه ای بازگشته بودی. وبوی بنفشه باز رسیدنت. تاسر محله سرک می کشید! تاسالهای رفتنت مثل فراوانی حرف مردم فراموش شود. تاتو همان نرگسی سرما ندیده باشی و. من همین نگران دوباره نبودنت! بین تنهایی ب...
ترانه های فراموش شده -
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/post-60.aspx
ترانه های فراموش شده. تقدیم به فرید سعادتمند. و موسیقی خاطره انگیزش برای سریال خوب پروانه. دوباره آن بالا بایست و. فریادهای خودت را دانه دانه یاد کن. گاهی حرفهای آن چنانی که فقط خوذت می فهمی. گاهی خسته مثل بی رمقی یک سایه. گاهی از عشق بگو. از شاعرانگی بی شعر چشمهایمان. از گیجی و گرفتاری و درآخر گوشه نشینی آرزوهایمان. از اعتصابهای بچه گانه بی سروته. اما فقط حرف بزن. تو که آن بالا سر صحبت را باز می کنی. واژه های من این پایین جان می دهند. تا حواسم میان تصویر و صدایت عاشقانه پرسه بزند! تا پرت تو شوم. سایت رس...
ترانه های فراموش شده -
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/post-55.aspx
ترانه های فراموش شده. تقدیم به ابوالفضل توکلی عزیز. و فیلم پرسه در مه. برآخرين نقطه پايت بايست. پابگير تايک پر پيش از پريدن. بانوی همه نت هاي ننوشته. با موسيقی من بگرد. تا جهانی گرفتارقصه ما باشد! سخن دست ها وسيم ها. سرگذشت ستاره بازی زمينی من. با چشمهای آسمانی توست! پس بگرد منظومه معطر محله های خاطره! ترانه هايم باتو تنظيم می شود. باهم شانگی ات درگوشه گوشه اين شهر آشنا. با همنشينی ات ميان همان صندلي های سنگی. با اشتياق تعريف ساده ات وقت تماشای باران. من به انتهای نواختن نوازش خيالت می رسم! نام مرا صدا کن.
ترانه های فراموش شده
http://www.zakhme-aghl.blogfa.com/8909.aspx
ترانه های فراموش شده. چهارمين سالگرد درگذشت استاد بابك بيات گرامي باد. سال چهارم را امروز آغاز كزده ام! با اين همه ،. از تحمل ساعت آسان تر است! با يادي از حسين پناهي كه شمار شعرهايش در آشفتگي اين روزهايم، دست خورده دلتنگي هايم شده است! نوشته شده در شنبه ششم آذر ۱۳۸۹ساعت11:45توسط من. اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد. خیال را از آن بیرون خواهم کرد. اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد. به شاعر خواهم گفت. خیال ، دشمن فرداست. اگر یک بار دیگر آزادی دست دهد. به نظامی خواهم گفت. بر طبل ها بکوبد. خیال ، دشمن سرزمین است.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
37
قلمرو ذهن آشفته ی من
قلمرو ذهن آشفته ی من. این جا یه خلوت خصوصیه وارد نشید! نه همتش رو دارم به روزش کنم. نه دلش رو دارم که تعطیلش کنم. نوشته شده در بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲ساعت توسط . فهمیدم این براش خیلی مهمه که ایمان داشته باشم که کاری که می کنه وظیفه اش نیست و من باید قدردانش باشم و اونو از سر لطف ببینم این براش خیلی مهمه و همینه که خاصش می کنه و نمی ذاره در تعاریف از پیش تعیین شده جامعه قرار بگیره، فکر کنم شاید قبلن ها دچار این مسئله بوده که دیگران لطفش رو از سر وظیفه می دانستن. نوشته شده در دوم شهریور ۱۳۹۲ساعت توسط . می خو...
برای تویی که نمی دانمت...
برای تویی که نمی دانمت. بارانی می خواهم تا ببارد,. از جنس صبر و زیبایی,. از جنس امید,. ببارد و تمام غم های عالم را بشوید و با خودش ببرد! به آن دورترین ها,. آنقدر دور که اصلن یادم را به روزهای بی باران نیندازد! روزهایی که فارغ از هر نگاه و عقیده ای فقط و فقط به خدای ات تکیه میکنی,. و با خودت مدااام تکرار میکنی:. الهی و ربی من لی غیرک! شاید اسم این روزها را بشود گذاشت :. همان روزی که از آمدنش واهمه داشتی. همانی که نمی دانستی می خواهد بیاد و با زندگی ات چه کار کند؟ نوشته شده در دوشنبه ۷ تیر۱۳۹۵ساعت توسط من.
دل نوشته
تو نیکی میکن و در دجله انداز. چقدر دلم گرفت وقتی بعد یکسال سری به وبلاگ فراموش شده و خاک گرفته م زدم. کی دیگه حالا با وبلاگ کار میکنه آخه. تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۵ 23:23 نويسنده : z.h. تو نیکی میکن و در دجله انداز. اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی ،. باران روزی به تو خواهد گفت کجا کاشته ای . پس نیکی را بکار. بالای هر زمینی . و زیر هر آسمانی. تو نمیدانی کی و کجا آن را خواهی یافت . اما بدان که کار نیک هر جا کاشته شود به بار می نشیند. سلام هزارتا سلام به دنیای مجازی. بگذار آواز...
نمیدانم چرا...
نمیدانم تا کدامین طلوع زنده خواهم ماند و در کدامین غروب خواهم رفت. خدايا با من حرف بزن. كودك نجوا كرد : خدايا با من حرف بزن . مرغ دريايي اواز خواند . كودك نشنيد. سپس كودك فرياد زد : خدايا با من حرف بزن. رعد در اسمان پيچيد اما كودك گوش نداد. كودك نگاهي به اطرافش انداخت و گفت:خدايا بگذار ببينمت. ستاره اي درخشيد ولي كودك توجه نكرد. كودك فرياد زد:خدايا به من معجزه اي نشان بده . ویک زندگی متولد شد. اما كودك نفهميد. كودك با نااميدي گريست. خدايا با من در ارتباط باش . بگذار بدانم اينجايي . چرا نمي آيي تا بسان کو...
I DONT KNOW"S
هزارمین سیگارم را روشن می کنم. پس چرا سکته نمی کنم؟ نمی دانم . . کافکا می گوید: همه چیز سیاه است . جیمز جویس می گوید : همه چیز خاکستری است . مودلیانی می گوید : همه چیز گردنی دراز و باریک است . استریندبرگ می گوید : همه چیز جنگی پایدار میان زن و مرد است . داروین می گوید : همه چیز پیروزی توانمندان است. لورانس : همه چیز سکس است . نیوتن : همه چیز نسبی است . مارکس : همه چیز پول است . گورکی : همه چیز مبارزه خلق کارگر است . برتون : همه چیز رویاست . آراگون : همه چیز الزا* است . هدایت : همه چیز فانتزی است .
نمی دانم ها
من به نمی دانم های خود ایمان دارم . ماه نقره فام نگون بخت. با دست و بالى اغشته به جوهر و رنگ! لبخنده اى تلخ بر صورت . وسطل رنگى ريخته بر بوم کهکشان. نوشته شده در پنجشنبه 18 مهر1392ساعت 16:38 توسط مرتضی. تقدیم به سعید نادری.غزلسرای ناب روزگار نابابم. سر رفته ام از خویشتن در اوج تنهایی. جا مانده ام در شعر،در تو،در معمایی. دست تو را گم کردم و گم کرده ام خود را. در شهر بی شاعر بدون یک هم آوایی. مردابم و تقدیر من در دست خورشید! فواره ای تو،سر بلندی،رو به بالایی! وا مانده ام بر خاک شور این بیابان. تمام ستاره ک...
دانستنی ها
رو ادامه مطلب کلیک کنید. نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت15:38توسط زهرا. یا میدانید: آمار زنان گمشده چینی به ۴۴ میلیون نفر می رسد؟ خرگوشها و طوطی ها بدون نیاز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود را ببینند. یک ملخ 350 برابر قدش می تواند بپرد. اگر با انسان مقایسه کنیم یعنی یک آدم باید بتواند به اندازه ی طول یک زمین فوتبال بپرد. ایول اگه یه ملخ دروازه بان پرسپولیس بشه چه حالی میده). آیا میدانستید که در تایوان بشقابهای گندمی درست میشود وافراد بعد از خوردن غذا بشقابهایشان را هم میخورند. اگر 18 سال و ...
Nemidas's blog - The Boss de Saint_Louis - Skyrock.com
The Boss de Saint Louis. Moi et mes pots de 6emeC A Saint Louis. Et aussi les fille de m'a classe et d'autre fille ( 6emeA 6emeD. 20/05/2006 at 7:51 AM. 03/11/2006 at 12:24 PM. Subscribe to my blog! Don't forget that insults, racism, etc. are forbidden by Skyrock's 'General Terms of Use' and that you can be identified by your IP address (66.160.134.2) if someone makes a complaint. Please enter the sequence of characters in the field below. Posted on Friday, 03 November 2006 at 12:24 PM. Effaçons toutes l...
Empty
nemidiyorumgeldeoku.blogcu.com
Ben yazarım siz anlamayın .) - nemidiyorumgeldeoku - Blogcu.com
Bu yastıkların üstünde uyumalı-y- - dık. Üye blogların içeriğinden blog yazarları sorumludur. Şikayetler için tıklayınız.
نمی دونم که هیچی نمی دونم ....
نمی دونم که هیچی نمی دونم . آرتروز فكري و مشت و مال مغز. سلام شرمنده نبودم.صاحاب داستان اجازه نداد داستانشو بزارم.منم نمي تونستم بدون اجازش داستانو بزارم.شايد بتونم داستاناي ديگه بزارم اگه تونستم حتما. نوشته شده در یکشنبه ۱ اسفند۱۳۸۹ساعت ۱:۸ قبل از ظهر توسط امین . یه خبر می خوام تو تابستان داستان های واقعی بنویسم.چیز هایی که می خوام بنویسم از زبون خودشون شیندم داستان زندگی خودشونه و خیلی تاثیر گذاره اعصاب خودمو بد جور به هم ریخت منتظر داستان ها باشید. کاش دل آهنربا نداشت تا دل دیگری را جذب نمی کرد. نگاهی...
