neveshtak.blogsky.com
نوشتکنوشتک -
http://neveshtak.blogsky.com/
نوشتک -
http://neveshtak.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
5 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
38
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
5 sec
SCORE
6.2
نوشتک | neveshtak.blogsky.com Reviews
https://neveshtak.blogsky.com
نوشتک -
نسخه قابل چاپ
http://www.neveshtak.blogsky.com/print/post-53
می گشت در شهر. مرد خانه بر دوش. سر بی پناه -. به آواز می راند. از بنزین اش باکی نبود. به کاربراتش می نازید. این بود که زود تر از انتظار. سر می رسیدش انتها. گاه بی راه می رفت. به آنجا که شب ها. سگ ها بی ارباب. به جان هم گشنه. بی گذشت می گشتند در شهر. به سان شبانی بی ساز. می خواند سرود جنگل. از قانونی بس ساده می گفت. به رسم هار خویش. از برای دل تنهای خویش. در شهر بی ارباب.
کرسی - نوشتک
http://www.neveshtak.blogsky.com/1389/10/11/post-52
شنبه 11 دیماه سال 1389. شاد و سر خوش. قصه ها می بافتیم. آن که ترانه اش. با کرنشی به ناز. می پرسد نشان این جا. این کنج گرم پابرجا. آن که بر کرسی. آن چه هر یک. خانه ای که ویران شد(برای ورود از فیلتر شکن استفاده کنید. نمایش (ترجمهی قطعهای از برتراند راسل). بداهه ای برای راه. نویسنده های محفل بخوانند! باز باد می بارد از شرق. چیزی میان رویا و کابوس. بشنوید تئاتر ریرا را. یک داستان هزار و دویست و اندی کلمهای در ذکر مصائب مرحوم ع. ب. لیست کامل عناوین یادداشتها. تعداد بازدیدکنندگان : 20857.
چپق - نوشتک
http://www.neveshtak.blogsky.com/1389/11/18/post-54
دوشنبه 18 بهمنماه سال 1389. می کشیم از پی هم. از وضع خویش خورسند. می گوییم هر یک به یکدیگر. دمت گرم و تن ات سالم. دیم زار است قبرمان. گله ای از غذا نیست. همه از پیش مقدر. چنین است رسم ما. که پای بند بمانیم. به آن چه آوارگان را سزاست. اگر کسی به رسم تعارف. پیش آورد عقابی زرین پای. به زهد پس نکشیم. چاق کنیم این چپق را. که دودش در چشم دشمنان. بماند تا ابد باقی. باشد ما را بر این درد. به سان سران سرمایه. خانه ای که ویران شد(برای ورود از فیلتر شکن استفاده کنید. نمایش (ترجمهی قطعهای از برتراند راسل).
مرد بی کاشانه - نوشتک
http://www.neveshtak.blogsky.com/1389/10/25/post-53
شنبه 25 دیماه سال 1389. می گشت در شهر. مرد خانه بر دوش. سر بی پناه -. به آواز می راند. از بنزین اش باکی نبود. به کاربراتش می نازید. این بود که زود تر از انتظار. سر می رسیدش انتها. گاه بی راه می رفت. به آنجا که شب ها. سگ ها بی ارباب. به جان هم گشنه. بی گذشت می گشتند در شهر. به سان شبانی بی ساز. می خواند سرود جنگل. از قانونی بس ساده می گفت. به رسم هار خویش. از برای دل تنهای خویش. در شهر بی ارباب. خانه ای که ویران شد(برای ورود از فیلتر شکن استفاده کنید. نمایش (ترجمهی قطعهای از برتراند راسل).
نسخه قابل چاپ
http://www.neveshtak.blogsky.com/print/post-52
شاد و سر خوش. قصه ها می بافتیم. آن که ترانه اش. با کرنشی به ناز. می پرسد نشان این جا. این کنج گرم پابرجا. آن که بر کرسی. آن چه هر یک.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
افسون
http://www.enchantment.blogsky.com/page/40
به کودکی پستی. به جوانی مستی.به پیری سستی. پس خدا را کی پرستی؟ شنبه 30 آذرماه سال 1387. این داستان واقعی است! مهم نیست داستان زیر اتفاق افتاده یا نه! فقط گذاشتم تا بخونی و ببینی که خیلی ها هستن که من و تو نمی تونیم درکشون کنیم و فقط از دور براشون تاسف می خوریم یا نهایتا دعا می کنیم. نوشتم تا بخونی و بدونی که هر کسی مشکلاتی داره. تا می تونی به آدما کمک کن. را نه به خواست خود، بلکه به تشویق و ترغیب دوستانم مینویسم. نام من میلدرد است. در ایالت آیوا در مدرسهء. شاگرد نابغه را احساس نکردهام. ماهها او سعی کرد و...
افسون
http://www.enchantment.blogsky.com/1390/11
به کودکی پستی. به جوانی مستی.به پیری سستی. پس خدا را کی پرستی؟ دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390. فعلا به دلیل کمبود بودجه وام ازدواج نمیدیم. بی خیال وام شده بودم تا دو هفته پیش که یکی زنگ زده بود به خانوم و گفته بود بیاید وامتون رو بگیرید پرونده تون بسته شه. من هم خوشحال که بالاخره نتیجه داد کارمون. رفتم بانک، یکی از اون مسئول قبلی بدتر و بی خاصیت تر اومده بود جاش! دو تا فرم داد امضا زدم. بهش گفتم خب؟ گفتم پول ما رو نمیدین؟ منو دیده میگه واسه چی اومدی؟ میگم مگه خود شما نگفتی بیام پول رو بگیرم؟ این از اونا بود).
آسمان آفتابی
http://www.asemaneaftabi.blogfa.com/8812.aspx
بازنشر یک پست محذوف. که مرهمشان نمیتوانی گذاشتن. مینهای خفته در خاکند. که فاجعه را تعمیق میکنند. پیغمبران مانده در غارند. شورشیان وحشی در نزاع با خداوندگارشان. می ترسم از شعرهای نگفته ام. و من چقدر شعر نگفته دارم. نوشته شده در شنبه پانزدهم اسفند ۱۳۸۸توسط پرندک. سازندگی" برایم رویایی مرده شده. من رویایی در دل داشتم. در گورستان دانشگاه دفنش کردم. خسته و خاک آلود بیرون آمدهام. مبهوت تر از آنکه توانایی گریستنم باشد. تا کی باز آبستن آرزوها شوم. نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم اسفند ۱۳۸۸توسط پرندک. این همه مهم است.
آسمان آفتابی - آن روز ناگزیر که می آید
http://www.asemaneaftabi.blogfa.com/post-129.aspx
آن روز ناگزیر که می آید. پس تو هم رفتنی شدی.". بیخودی سعی می کند بغضی که ترکیده را قورت بدهد: "اشکال نداره، باران هنوز خیلی وقت اینجا می مونه.". بغلش می کنم و ساکت می مانم چون نمی دانم چه باید بگویم. چون جمله های تکراری "به خدا اتفاق مهمی نیفتاده! من آماگیشو داشتم. اصلا بهتر شد" و چیزهایی مثل اینها، ربطی به درد او ندارند. این درد، درد گنگ و انتزاعی محرومیت و خستگی من، یا بهت او، یا رنگ باختگی یک آرزوی نزدیک نیست. این درد، درد تکه تکه شدن است. درد ملموس و واقعی تکه تکه شدن تن آدم. دفترهای سپید بی گناهی.
Life Style اون قدیما - افسون
http://www.enchantment.blogsky.com/1391/05/04/post-144
به کودکی پستی. به جوانی مستی.به پیری سستی. پس خدا را کی پرستی؟ چهارشنبه 4 مردادماه سال 1391. Life Style اون قدیما. اونطور که میگن، قدیما با اذان صبح مردا می رفتن سر کار. به نظر من واسه همین بوده که برکت تو زندگی مردم زیاد بوده. و میگن که چند ساعت مونده به غروب به خونه برمیگشتن و با اذان مغرب و شام، می خوابیدن و استراحت می کردن. یعنی ساعت بدن با ساعت طبیعت هماهنگ بوده، نه مثل الان که . . . روزی رو بین الطلوعین تقسیم می کنن! این جمله ای بوده که بزرگترای ما خیلی بهش اعتقاد داشتن، اما حالا چی؟ تعداد بازدیدکن...
افسون
http://www.enchantment.blogsky.com/1390/08
به کودکی پستی. به جوانی مستی.به پیری سستی. پس خدا را کی پرستی؟ پنجشنبه 12 آبانماه سال 1390. نفت رو از اون گوشه ی سفره بده بی زحمت! کل مملکت در خدمت نظام فعالیت می کنن. دقیقا نمیشه نظر داد که چند نفر کارشون مرتبط با نظام و نظامی گری ئه. در افسریه کمتر تهرانی می بینی. غالبا شهرستانی هستند، خصوصا لر و ترک. به جز عده ی قلیلی، مابقی دنبال درجه گرفتن و ترفیع گرفتن و افزایش حقوق و اضافه کار و . هستن. بعد باز هم بپرس پس چرا احمدی نژاد نفت رو سر سفره هامون نیاورد؟ هر آنچه از شعر می خواهید. نون و قلم (Sir Ali Dib).
رفتن - افسون
http://www.enchantment.blogsky.com/1391/04/26/post-143
به کودکی پستی. به جوانی مستی.به پیری سستی. پس خدا را کی پرستی؟ دوشنبه 26 تیرماه سال 1391. شهرستانی ها میان تهران . . . تهرانی ها میرن خارج . . . شهر آلوده ست، همه برن بیرون! هر آنچه از شعر می خواهید. داستانک (م.ا.د.ه.د.). نون و قلم (Sir Ali Dib). دایره (آقای مربی ع.ن.). یاس آرام (آقای معلم ع.م.). خونابه (آقای شاعر س.ه.ر.). سلسبیل (آقای دکتر م.ل.پ.). نفس آباد (آقای مهندس ع.ش.). بی گدار (آقای مهندس ر.ا. س.). خاطره های پراکنده (Orangeous). Life Style اون قدیما. نفت رو از اون گوشه ی سفره بده بی زحمت!
روز معلم - افسون
http://www.enchantment.blogsky.com/1391/02/13/post-142
به کودکی پستی. به جوانی مستی.به پیری سستی. پس خدا را کی پرستی؟ چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391. خیلی دوست داشتم تا از همه ی کسانی که روز معلم امسال رو بهم تبریک گفتند اینجا نام ببرم و توی این صفحات ثبتشون کنم:. 1- همسر عزیزم که با هدیه و گلی که برام خرید من رو مثل همیشه شرمنده خوبی هاش کرد. 2- مادر مهربانم که بهم یه کیف سی دی خیلی خیلی بزرگ هدیه داد. 3- پدرم که برام یه اس ام اس تبریک فرستاد. 4- پدر خانم و مادر خانمم که این روز رو بهم تبریک گفتند. 6- مادربزرگ خانمم که این روز رو بهم تبریک گفت. به پاس این...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
38
من و چند داستان دیگر
من و چند داستان دیگر. نگاهی از زندگی به زندگی. خطایی در این ابزارک وجود داشت. ه.ش. ۱۳۸۹ دی ۲۸, سهشنبه. نوشتهها برای چینی ها مقدس است. هیچوقت آنها را دور نمی اندازند یا پاره نمی کنند. معبد مخصوصی دارند که آتششان می زنند. عزیزم حیف برایم تمام شدی والّا دعوتت می کردم، امشب برای سوزاندن تمام مکتوبیاتمان. عزیزم این آخرین نوشته بود که هیچوقت آن را نخواهی خواند. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. هزار دفتر مثنوی پر از من.
خانه هر چی می خواهد باشه، فقط سبز باشد
خانه هر چی می خواهد باشه، فقط سبز باشد. ما ایرانی ایم، آرمانمان آزادی است. تصاویر جدیدی از دفن مخفیانه در بهشت زهرا. ساعت ٦:۳۳ ب.ظ روز ۱۳۸۸/٦/٦. تارنمای «نوروز» نزدیک به جبهه مشارکت اسلامی ایران، تصاویر جدیدی از آنچه «دفنهای غیرقانونی کشتهشدگان حوادث اخیر» اعلام کرده، منتشر کردهاست. این وب سایت خبری، ۳۱ مرداد ماه به نقل از یکی از پرسنل «گورستان بهشت زهرا» گزارش کرد که در روزهای ۲۱ و ۲۴ تیرماه، جواز دفن ۴۴ نفر بدون ذکر نام، برای خاکسپاری در قطعه ۳۰۲ صادر شدهاست. دست اندرکاران سایت نوروز میگوی...
...نوشتآباد
با عرض سلام و ادب. این وبلاگ دیگر به روز رسانی نخواهد شد. کلی ه اشعار همراه با فایل صوتی آنها. در بخش شعر بارگذاری خواهد گردید. با تشکر از همراهی شما : محم دصادق طهرانی زاده. نوشته شده در شنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۱ساعت 23:13 توسط محمدصادق طهرانی زاده. هفته چهارم اسفند ۱۳۹۱.
ღداستان های منღ
خیلی خیلی خوش امدید. یادتون نره به پستای قدیمی تر سر بزنید. دوشنبه 28 دی 1394 ] [ 08:33 ب.ظ ] [ sajede ]. دلم خیلی براتون تنگ شده بود. اینم از اولین پست امسال. چهارشنبه 23 فروردین 1396 ] [ 03:27 ب.ظ ] [ sajede ]. یکشنبه 27 تیر 1395 ] [ 03:30 ب.ظ ] [ sajede ]. ربات من در تلگرام(یک ربات بسیار کاربری و سرگرم کننده). دختری از جنس پاییز(وب دومم). چرت و پرت های من. تیله های شادی یه دخی فروردینی. بهترین وبلاگ فروزن و اواتار. پاتوق با حجاب ها. کد لوگو و بنر. ابزار هدایت به بالای صفحه.
نوشتک های یک نوشتکیسنده
نوشتک های یک نوشتکیسنده. نوشتک های یک نوشتکیسنده. امتحان های کوچک و تکراری. گزینه های روی میز. پرچم خاله خرسه ها بالاست! دست نوشته های یک طلبه. نوشتارهای مسعود شفیعی کیا. نوشتک صفرم - بخوانید پیش نوشتک -. نوشتکیسندگی یک موضوع جدید است و واضع آن نیز نوشتکیسنده ی این وبلاگ است. پس هیچ گونه انتقاد نگارشی یا غیره به این وضع مورد قبول نمی باشد. اللهم ارحم من لا یرحمه العباد. و اقبل من لا یقبله البلاد}. ۰۹ بهمن ۹۱ ، ۲۲:۳۹. وقت هایی که فکر میکنم حق با من است عصبانی نمی شوم. ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۴۵. و بدست نیامد&...
نوشتک
دوشنبه 18 بهمنماه سال 1389. می کشیم از پی هم. از وضع خویش خورسند. می گوییم هر یک به یکدیگر. دمت گرم و تن ات سالم. دیم زار است قبرمان. گله ای از غذا نیست. همه از پیش مقدر. چنین است رسم ما. که پای بند بمانیم. به آن چه آوارگان را سزاست. اگر کسی به رسم تعارف. پیش آورد عقابی زرین پای. به زهد پس نکشیم. چاق کنیم این چپق را. که دودش در چشم دشمنان. بماند تا ابد باقی. باشد ما را بر این درد. به سان سران سرمایه. شنبه 25 دیماه سال 1389. می گشت در شهر. مرد خانه بر دوش. سر بی پناه -. به آواز می راند. سر می رسیدش انتها.
جدید ترین ها فقط اینجا
جدید ترین ها فقط اینجا. سلام و یک نوشتک. جمعه 22 اردیبهشت 1391 07:42 ب.ظ. سلام دوستان لطفا من را برای نوشتن این وبلاگ یاری کنید و نظر بدین. اس ام اس روز مادر. جمعه 22 اردیبهشت 1391 08:03 ب.ظ. مجموعه عکسهای ته خلاقیت دیگه آخرشه. جمعه 22 اردیبهشت 1391 08:01 ب.ظ. جمعه 22 اردیبهشت 1391 07:57 ب.ظ. عجیب ترین ساختمان های دنیا. جمعه 22 اردیبهشت 1391 07:48 ب.ظ. پر مو ترین دختر دنیا. جمعه 22 اردیبهشت 1391 07:39 ب.ظ. دختر ۱۱ ساله تایلندی سوپاترا ساسوفان رسما بعنوان پر موترین دختر دنیا. اس ام اس روز مادر.
ytyfuy
مردی از قبیله خثعم نزد رسول خدا آمد و گفت : منفورترین کار نزد خداوند چیست؟ فرمود : شرک ورزیدن به خداوند .پرسید : پس از آن چیست؟ فرمود : ب ریدن از خویشان .پرسید : پس از آن چیست؟ فرمود : امر به منکر و نهی از معروف . [.عبدالل ه بن محم د به نقل از امام صادق علیه السلام ]. پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ.
دار زد مرا به جرم دوست داشتنش
دار زد مرا به جرم دوست داشتنش. به کلاغ ها بگویید . . . قصه ی من اینجا تمام شد! یکی بود و نبود مرا با خود برد . . . . . . . نوشته شده در یکشنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 3:12 توسط M. دقیقه های بی تو . . . سالیان شدند برای من . . ! نوشته شده در شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 14:47 توسط M. هر سکوتی سرشار از نا گفته ها نیست. بعضی وقتها سرشار از خجالت گفته هاست . . . ! نوشته شده در شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 14:45 توسط M. به اندازه ي تمام سه نقطه هاي دنيا با تو حرف داشتم! نوشته شده در شنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 14:40 توسط M.
نوشتن بر سنگ
از این حرافیها و وراجیها که بگذرم، باید زندگی کرد. آینده دید. کار کرد. فعال بود .و در این میان، باید لحظات و دقایق و ساعتها و روزها و هفتهها و ماههای بیحوصلگی و بیانگیزگی و دلزدگی و بیرمقی را تحمل کرد که دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور. از کتاب های دیگران. پیداشدن از شب [نثر داستانی]. دشت بی حاصل [دانلود موسیقی]. افراد باقیمانده [فلسفهبافی- نگاه به اجتماع]. زهرمار بخوری [از کتاب]. دستت است [یادداشت شخصی]. یوسف علیخانی در شیراز [فراخوان]. ۲۹ مرداد ۹۴، ۰۷:۲۸ - عرفان. چرا مجموعه دست ها و کاتر ها رو .
دفترچه ممنوع
اين را مي نويسم كه خودم يادم بماند احساس خوشبختي هيچ وقت به من نزديك نبوده و هرگز آن را دست يافتني و يا قريب الوقوع احساس نكرده ام. گويي كهكشان كهكشان دورتر از من ايستاده و به من لبخند مي زند .احساس. خوشبختي را مي گويم! شايد من از منظر خيلي از آدمها آدم خوشبختي باشم.شايد با تمام محاسبات خودم هم اين طور باشد ولي اين كه چه چيزي حس مي كنم با اين كه چه چيزي هست فرق مي كند . فكر كنم چالش بزرگ روان درمان گرها هم با مراجعينشان همين مساله است! و خوشبختي چيزي جز رضايت از چيزي كه هستيد و به دست آورده ايد نيست!