nimehdovom.blogfa.com

40years.blogsky.com

آرشیو مطالب وبلاگ - ســــــاده

http://www.40years.blogsky.com/posts

من یک زنم. مثل همه ی زن های دیگر و متفاوت با همه ی زنهای دیگر! یکشنبه 14 شهریورماه سال 1395 13:00). هو الهادی . بالا رفتیم رأست بود پایین اومدیم ، دروغ و رنج و حسرت و آه . اینجا ، این پایین با همه ی بازیچه بودنش ، می تونه پله باشه برای بالا رفتن . می تونه جایی باشه واسه غرق شدن! چهارشنبه 10 شهریورماه سال 1395 20:19). هو البصیر هویت ما آدم ها تنها یک چیز است و بس! نیمه ی دوم زندگی یک زن. سفر تندرستی من -بهسا. بدبختی های یک زن چاق. یک خانم خانه دار. لیست کامل عناوین یادداشتها. تعداد بازدیدکنندگان : 19623.

aboutmylifee.blogfa.com

نقطه سرخط . - رانندگی

http://www.aboutmylifee.blogfa.com/post/62

نقطه سرخط . - رانندگی. بعد از 18 سالگی فکر میکردم اولین کاری که انجام میدم گرفتن گواهینامه س، بابام ماشین نداشت، پیش خودم گفتم قراره با ماشین کی رانندگی کنم که برم گواهینامه بگیرم؟ بعد از تموم شدن کارشناسی هم مامان و خواهرا دائم بهم میگفتن برو گواهینامه ات رو بگیر، ولی می گفتم بگیرم که چی بشه؟ دائم به منم میگفت برو ولی من هی تنبلی کردم و پشت گوش انداختم.وقتی می دیدم اون هیچ استفاده ای از گواهینامه ش نکردو بعد از امتحانش دیگه پشت فرمون ماشین ننشست با خودم گفتم ما که تازه ماشینم نداریم، پس بی فایده س!

amitisghorbat.blogsky.com

سوشی،دوستان - غربت

http://www.amitisghorbat.blogsky.com/1395/05/18/post-192

وقتی میشه از یک روز بد ، یک روز خوب ساخت! راستی سوشی رفتیم با دو تا از دوستامون ، خواهر نبود ، من که خیلی نخورم ، ولی خوب بود در کل ، کلی هم حرف زدیم ، خیلی خوب خانمش ، یک جورایی هم همشهری هستیم ، اما خوب خیلی زندگیمون فرق داره ، اون تا حالا خونه بود و الان تصمیم گرفته بره درس بخونه ، اما استرس گرفته ، خیلی خانم خونه است و مبل عوض کردن و خوب خرج کردن و ایناست! دوشنبه 18 مرداد 1395 ساعت 01:57 توسط: Amitis. امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد. یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 07:55. چون ماهی خام :).

amitisghorbat.blogsky.com

پیش به سوی بهبود - غربت

http://www.amitisghorbat.blogsky.com/1395/05/15/post-191/پیش-به-سوی-بهبود

پیش به سوی بهبود. از کجا شروع کنیم؟ دیدن ماشین جدید همون قدر که ذوق داره واسه من همون قدر هم استرس ، که از نظر مالی باید این همه پول داده باشه، ماشینی که دوست پسر پسندید یک tiguan 2016 , بود، یک چیزی حدود ٥٠٠$ خرج ماهیانه اش بود اگر قسطی می گرفت ، نقد هم که دیگه بماند، دیگه نظرش رو عوض کردم ، گفتم بی خیال بابا با این پول میشه رفت سفر، میشه پیش خونه داد، مگه دیوانه ایم؟ یادتون چند بار نوشته بودم ، مبل های خونه رو اعصاب من رژه رفتن که؟ کلی حرف داشتم که یادم رفت ،. جمعه 15 مرداد 1395 ساعت 11:37 توسط: Amitis.

amitisghorbat.blogsky.com

هیجان - غربت

http://www.amitisghorbat.blogsky.com/1395/05/09/post-190/هیجان

رفتیم ماشین صفر دیدیم ، خیلی حسش مثبت بود ، واسه دوست پسر! هم چنان به نظر من گرون این همه پول واسه ماشین. شنبه 9 مرداد 1395 ساعت 19:21 توسط: Amitis. امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد. بعضی وقتا باید بی خیال پول و خرج و مخارج شد و فقط لذت برد آمی. پنجشنبه 14 مرداد 1395 ساعت 09:27. پیشاپیش تبریک عرض می نومایم. دوشنبه 11 مرداد 1395 ساعت 18:30. ماجراهای خانم توت فرنگی و آقای گلابی. درد دل روزهای زندگی من. نیمه دوم زندگی یک زن. روزمره گیهای یک زن متأهل خانه دار. و خدای که در این نزدیکی است.

amitisghorbat.blogsky.com

غربت

http://www.amitisghorbat.blogsky.com/page/3

امیتیس خسته ، روز کاری به سه تا قرار ، خیلی خستم کرد ،. سهشنبه 29 تیر 1395 ساعت 20:59 توسط: Amitis. این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 04:19 توسط: Amitis. پیش به سوی البالو چیدن. شنبه 26 تیر 1395 ساعت 12:03 توسط: Amitis. خلاصه امروز بعد از مدت ها گفتم خدا رو شکر ، بابای من همیشه چه خوب پیش رفت کارها چه بد میگفت خدا رو شکر، من که امروز این رو گفتم ، یهو دیدم چه مدت من این جمله رو نگفتم . بعد از قرن ها بنویسم :) ). نیمه دوم ...

aboutmylifee.blogfa.com

نقطه سرخط . - تولد پیش از موعد همسر

http://www.aboutmylifee.blogfa.com/post/57

نقطه سرخط . - تولد پیش از موعد همسر. تولد پیش از موعد همسر. تولد پیش از موعد همسر. کلی حرف داشتم که بنویسم ولی انقد پر مشغله بودم که نشد! روز یکشنبه دفاع پروپزال داشتم، درحالی که دو روز بود با همسر قهر بودم و صبح همون روز هم یه دعوای حسابی باهم داشتیم! همسر زنگ زد، انگار نه انگار که صبحش اونجوری دعوا می کردیم، بهم دلگرمی داد، گفت اگه فکر میکنی حضور من موثره مرخصی میگیرم و میام، گفت نگران نباشمف من تلاشم رو کردم و مزد تلاشم رو میگیرم. شاید چون زمان زیادی پیش هم هستیم هی بهم گیر می دیم و دعوامون میشه!

nil-nil.blogfa.com

مرز چهل سالگی

http://nil-nil.blogfa.com/9207.aspx

خاطرات و مسایل اجتماعی روز. همینطور که داخل پارکینگ شدیم تا خریدهارو از ماشین بردارم و بذارم تو چرخ و ببرم بالا چشمم افتاد به 206 همسایه که بیچاره از بس بچه های خانوم سروری باهاش رانندگی یاد گرفتن دیگه جای سالم روی بدنه ش نیست که دیدم لادن، دختر خانوم سروری حین پارک کردن، بدنه ی ماشین سمت راننده رو کوبید به ستون کنار پارکینگ! منم هاج و واج که خریدها تو دستم بود گفتم ای واااااااای! همسری کلی بهش دلداری داد و گفت: نگران نباش عمو! فقط جهت سفارش بعنوان شریک آینده می گم! همینطور که تو فکر بودم با خودم گفتم ام...

nil-nil.blogfa.com

مرز چهل سالگی

http://nil-nil.blogfa.com/9208.aspx

خاطرات و مسایل اجتماعی روز. حالا شنبه کلاس داشتم و سرما خورده بودم ناجور. البته عطسه و سرفه و اینا نداشتم ها! مثل باقی موارد که دلم پر هست و تو خودم می ریزم و کسی از سر درونم خبر نداره و فقط خنده روی لبم رو می بینه! سرماخوردگیم هم هویدا نبود که! گلوم سخت درد می کرد و سردرد بودم و از درون احساس خلا می کردم. دکتر هم رفته بودم و دارو می خوردم و پنی سیلین هم نوش جان کرده بودم ولی خب باید دوره ش طی می شد. در این حین همگی شون با تعجب می گفتن واااااااای اصلا به شما نمیاد که بچه های به این بزرگی داشته باشین واینا.