paeezan81.blogfa.com

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - تـــــــ ــرســــــــ ...

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/164

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! انسان های اطراف من هنوز زندگی را جدی نگرفته اند. و این تنها چیزی است که مرا می ترساند. ترس تنها حس مانده در این حوالی برای من است. نه ترس زمین خوردن پسر خاله پنج ساله ام. نه این ترس ها. ترس را می گویم همان چیز هایی که حرفه ای تر از زمین هستند. تا یک خراش بر پیکر آدم بزنند و رد بشوند. ترس هایی را می گویم. که آنقدر تدریجی در زندگی ات وارد می شوند. که دیگر با خود تو مو نمی زنند. ترس هایی که هیچ کاری به رنگ موهایت ندارند.

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - مـــــــنـــــــــــت...!!

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/139

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! کسی را که بارها او را بخشیدی. تا این بار در آرزوی بخشش تو باشد . گاهی نباید صبر کرد. باید رها کرد و رفت تا بداند. که اگر ماندی رفتن را بلد بودی. گاهی بر سر کارهایی که. برای کسی انجام میدهی. تا آن را کم اهمیت نداند ! با موجودات عجیبی زندگی میکنیم. تنها با بی محلی آدم می شوند! خودت باش . . . بگذار گرگ های شهر. می خواهند بگویند . . . به دنیا آمده اند. تا زوزه بکشند . . . محال نیست (خواهر گلم شقایق). من فقط یکمی خاک بودم .همین!

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - دلـــــــــم خیلی گرفته...!!

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/148

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! دلم گرفته است نه اینکه کسی کاری کرده باشد نه . من آنقدر آدم گریز شده ام که کسی کارش به اطراف من هم نمی رسد! دلم گرفته است که آنچه هستم را دوست دارم و آنچه هستند را میپذیرم. و آنچه هستم را نمی فهمند و دنیا هم به رویش نمی آورد این تناقض را. پرم از رفت و آمد انسان هایی که گمشده ای دارند و آدم به آدم نشانی اش را میگیرند. تنهایی ام را بغل کرده ام چقدر سخت است باور اینکه هیچ کس نبوده ای. دست کودک دو ساله ات را از شدت لطافت تشخیص ندهی .

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - فـــــــاصله....

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/143

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! تولد تو را در فیس بوک تبریک میگویم. و خبر مرگ مرا در روزنامۀ فردا میخوانی. من با سلیقۀ مادرم لباس میخرم. و تو تنها در برق رفتگی های خانه ات . بزن بی کسی هایم را. که تکه تکه نوشته میشود. روی این بیلبورد مجازی! قرار است با منتقدانم شام بخورم . خودت باش . . . بگذار گرگ های شهر. می خواهند بگویند . . . به دنیا آمده اند. تا زوزه بکشند . . . محال نیست (خواهر گلم شقایق). من فقط یکمی خاک بودم .همین! احساسی به نام عشق. بغض کوچک یک ابر(فاطیما).

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - مـــــــــــرده...

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/129

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! همه ما از مرده می ترسیم! اگر بگویند قرار است نیم ساعت فقط نیم ساعت با یک. مرده با یک جسد در یک اتاق تنها باشی. به سختی جلوی اضطراب و ترسمان را میتوانیم بگیریم! اما یک جسد که ترس ندارد. جسد یک تکه گوشت و مقداری استخوان بی خاصیت. که نه میتواند حرف بزند ، نه قضاوت کند ، نه خیانت! جسد بیشتر از ترسناک بودن ، خنده دار است! اما اگر بدانید که هر روز با صد ها مرده دست می دهید. هر چیز که شبیه چیز دیگری باشد خودش را از دست می دهد.

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - بـــــی اعـتنایـــــــی....

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/131

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! که از حد بگذرد. جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مزمن! دوست داشتن یا نداشتن . کشداری رخوتناک حسی است. که دیگر تو را به واکنش نمیکشاند! در آن لحظه فقط در سکوت غرق می شوی. و نگاه میکنی و نگاه و نگاه. دنیای این روزهایم پر است. از هرج و مرج و آشفتگی . ساعت زمانت را به من هم قرض میدهی؟ خودت باش . . . بگذار گرگ های شهر. می خواهند بگویند . . . به دنیا آمده اند. تا زوزه بکشند . . . محال نیست (خواهر گلم شقایق). من فقط یکمی خاک بودم .همین!

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - ....

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/160

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! شب ها به یادش گریه میکنی؟ یه روز تو تنها آرزوی زندگیش میشی! این بدترین انتقامه ! خودت باش . . . بگذار گرگ های شهر. می خواهند بگویند . . . به دنیا آمده اند. تا زوزه بکشند . . . محال نیست (خواهر گلم شقایق). من فقط یکمی خاک بودم .همین! احساسی به نام عشق. بغض کوچک یک ابر(فاطیما). بشنو از نی چون حکایت میکند. مثله این وبلاگ رو جایی ندیدم. بزرگترین وبلاگ گروهی ایران. پس کوچه های پرسه و پروانه. سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت.

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - تنـــــــــفــــــر...!!

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/127

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! چقدر از آدمک های شهرم خسته ام! امروز سرم را آن قدر پایین آوردم تا هیچ کدامشان را نبینم. پسربچه ای از آن پایین به من خیره شده بود هر چه گشتم. معصومیت را در چشمانش پیدا نکردم! دوباره سرم را بالا گرفتم. زنی با اخم نگاهم کرد لابد داشت گناهانم را می شمرد! خودش را نمی دید که سرتا پایش سیاه سیاه شده! پیرمردی به من رسید انگار نابینا بود. خواستم کمکش کنم ولی فکر کردم چه اهمیت دارد. بعد به او حسودیم شد! نزدیکش رفتم خواستم دستش را بگیرم.

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - ....

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/162

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! ف کر ت ا ز س رҐ ا فتاב. به ه مین راح تی. نه آسمان ب ه ز مین آم ב و نه בنیا تیر ه و تار ش ב. ساבه ت ر ا ز آنچه که ف کر ش را می کرבҐ ا ز س رҐ ا فتاבی! ا فتاבی בر سﭞ و س ط چ شمان م. با ه ر ق طر ه ا شکم ف رو میریزی. و عاق ب ﭞ ت مآҐ میش وی! ت ماҐ میش وی! خودت باش . . . بگذار گرگ های شهر. می خواهند بگویند . . . به دنیا آمده اند. تا زوزه بکشند . . . محال نیست (خواهر گلم شقایق). من فقط یکمی خاک بودم .همین! احساسی به نام عشق.

sadaftakhoda.blogfa.com

جــــــهنـــــــم ســـــــرگــــــــردان - ....!!

http://www.sadaftakhoda.blogfa.com/post/124

خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! خسته از هزار مهاجرت باران دیده حوالی مقصد. آنقدر خسته که چشمت نبیند ارتفاعت را کم کنی. و یک شکارچی اولین شلیک زندگیش آنقدر خطا برود. که به تو مشترک شود. تا مدال افتخار سینه ی کسی باشی. که اصلا به تقدیر اعتقاد ندارد . شبیه گلوله ای که در تپانچه جان داد. قبل از آنکه حرفی برای شلیک داشته باشد. من به بوی باروت بیشتر از عطر فرانسویت احترام میگذارم. بی آنکه از حقیقت انتظار بروز داشته باشم. گرامافون را خاموش کن. روزی سرانجام به آنجا می رسی.