paeeze777.persianblog.ir
نامه های بازگشت به فرستنده...نامه های بازگشت به فرستنده...
http://paeeze777.persianblog.ir/
نامه های بازگشت به فرستنده...
http://paeeze777.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.6 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
6
SSL
EXTERNAL LINKS
12
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.594 sec
SCORE
6.2
نامه های بازگشت به فرستنده... | paeeze777.persianblog.ir Reviews
https://paeeze777.persianblog.ir
نامه های بازگشت به فرستنده...
paeeze777.persianblog.ir
سکوت محض تا هميشه - نامه های بازگشت به فرستنده...
http://paeeze777.persianblog.ir/post/3
نامه های بازگشت به فرستنده. 1662;نجشنبه ۱٩ امرداد ،۱۳۸٥. سکوت محض تا هميشه. حالا فقط به اندازه همین چند سطر ناچیز آخر دفتر کوچک سبزرنگم مجال دارم. کم هم نیست برای پایان.برای. نوشته شده در ساعت ٦:٠٢ ب.ظ توسط آقای ناجور. پيام هاي ديگران .
محض خنده - نامه های بازگشت به فرستنده...
http://paeeze777.persianblog.ir/post/7
نامه های بازگشت به فرستنده. 1662;نجشنبه ۱٢ بهمن ،۱۳۸٥. یکی از همین روزها و شبهای نه چندان دور گذشته بود که یکی میگفت: خدا همیشه چیزی توی کیسه اش دارد.باید صبور بود. من هم گفتم : خب هر چه هم که باشد حتما کلاه خداوند آنقدر ها بزرگ هست که همه خرگوشهای دنیا تویش جا بشوند. خسته ام.به اندازه یک عمر خسته ام.قدر یک عمر که خسته باشی تازه انگار زندگی میشود همان رشته ای که میگویند سر دراز دارد.قدر یک عمر که خسته باشی انگار تازه باید عمر روی عمر زندگی کنی و رنجهایت را شماره کنی! ملتقای فریادهای ناکشیده و بغضهای فروخ...
ميروم توی لاک خودم... - نامه های بازگشت به فرستنده...
http://paeeze777.persianblog.ir/post/2
نامه های بازگشت به فرستنده. 1670;هارشنبه ۱٧ خرداد ،۱۳۸٥. ميروم توی لاک خودم. نوشته شده در ساعت ٤:٥٢ ب.ظ توسط آقای ناجور. پيام هاي ديگران .
ارديبهشت... - نامه های بازگشت به فرستنده...
http://paeeze777.persianblog.ir/post/5
نامه های بازگشت به فرستنده. 1583;وشنبه ٢٩ آبان ،۱۳۸٥. اردیبهشت ماه برایم عزیز بود. آن خنده گاه گاه برایم عزیز بود. باران بی هوا و فرار من و شما. دنبال سر پناه برایم عزیز بود! از قاب عکس چادر مشکی که بگذریم. عکس قشنگ ماه برایم عزیز بود! اصلا همین که از دل من رو گرفته اید. آن چادر سیاه برایم عزیز بود! از فال نیک قهوه فنجان چشمهات. یعنی که آن نگاه برایم عزیز بود. با میوه های نورس و ممنوعه تنت. طعم گس گناه برایم عزیز بود. قلبم به جرم عشق شما اعتراف کرد. یعنی که اشتباه برایم عزیز بود! پيام هاي ديگران .
نامه های بازگشت به فرستنده...
http://paeeze777.persianblog.ir/archive
نامه های بازگشت به فرستنده. عناوین مطالب وبلاگ نامه های بازگشت به فرستنده. 1662;نجشنبه ۱٢ بهمن ،۱۳۸٥. 1583;وشنبه ٢٩ آبان ،۱۳۸٥. 1670;هارشنبه ۳ آبان ،۱۳۸٥. سکوت محض تا هميشه. 1662;نجشنبه ۱٩ امرداد ،۱۳۸٥. ميروم توی لاک خودم. 1670;هارشنبه ۱٧ خرداد ،۱۳۸٥. جمعه ۱٢ خرداد ،۱۳۸٥. 1580;معه ۱٢ خرداد ،۱۳۸٥.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
6
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/4
1662;نجشنبه ٧ مهر ،۱۳۸٤. فرا رسيدن ماه زلال رمضان گواراي وجودتان، درياچهي قو را هم از دعاهاي خود بينصيب نگذاريد. ميخواستم باز هم با يك غزل و چند دوبيتي به روز كنم اما . به وبلاگ يكي از دوستان كه سر ميزدم با غزلي از خودم برخوردم كه متاسفانه به نام. دوست ديگري خورده بود، وبلاگ آب وكاشي. در تاريخ دوشنبه 10مرداد 1384با غزلي با رديف به جاي چاي به روز شده بود البته ميدانم كه اين فقط يك اشتباه است و هيچ قصدي در كار نبوده، اين غزل را من. جهان، دلتنگي بسيار، من، تو. غريبي، عاشقي، گيتار، من تو. يك استكان خيال...
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/7
1662;نجشنبه ۳ فروردین ،۱۳۸٥. بهار نو مبارک، امیدوارم همیشه سبز و خرم و بهاری باشید. مرا با هر چه میخواهی عوض کن. اگر جای دوبیتیهات تنگ است. مرا با دفتری کاهی عوض کن. دلم با آب و نان راضی نمیشد. به حرف دیگران راضی نمیشد. اگر این دل پرستو بود هرگز. به مرگ آسمان راضی نمی شد. به اشک من چکیدن یاد میداد. به دل حسرت کشیدن یاد میداد. خدا ای کاش یک ذره به من هم. کبوتر آفریدن یاد میداد. تو بارقص نئونها رقص کردی. برای میکروفونها رقص کردی. برایت دف زدم مثل همیشه. تو با آکاردئونها رقص کردی. از این به بعد.
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/9
1580;معه ٢۸ مهر ،۱۳۸٥. شب باران شب فنجان قهوه. تب تو یا تب فنجان قهوه؟ اگر امشب نیایی میگذارم. لبم را بر لب فنجان قهوه. دوبیتی بود، نایش را به من داد. نیاش را، نینوایش را به من داد. دو دستم را که خالی دید فورا. یکی از بیتهایش را به من داد. و دو عاشقانه ی به هم پیوسته:. به دست بادها افکنده گیسو. پسین یک سه شنبه، ادکلن، سیب. هوای گریه، نسکافه، النگو. با من آشنا تو. نگفتی تا کجا من تا کجا تو. شکست، افتاد، پرپر شد، رها شد. چه فرقی میکند من بود. هوا کمی سرد شده. قطار آدم برفیها میگذرد. کسی را در خاکها برف.
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/5
1670;هارشنبه ٩ آذر ،۱۳۸٤. با چند دوبيتی و چند غزل؟ با دو دوبيتی و يک غزل. مسافر چتر خود را بست، تر شد. نگاهم کرد باران بيشتر شد. نگاهش کردی از من دست برداشت. به من خنديد، با تو همسفر شد. مسافر حرف خود را رک زد و رفت. به سيگارش دوباره پک زد و رفت. کلاغی آمد از آن سوی جاده. به رويای مسافر نک زد و رفت. باران پرنده نيست، کبوتر پرنده نيست. در ذهن حوض، ماه شناور پرنده نيست. در بادهای زخمی اين شهر مدتی ست. پيراهن رهای تو ديگر پرنده نيست. خود را پرنده فرض کن و در قفس بمير! اما بدان پرنده ی بی پر پرنده نيست.
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/2
1588;نبه ٢٩ امرداد ،۱۳۸٤. و اما شكلكي براي مرگ. مجموعهي شعر دوست عزيز همهي ما جليل صفر بيگي. سال 1382 آنرا به زيور طبع آراسته است. جليل در شعرهايش زباني ساده و صميمي و دلنشيني دارد و هماره در پي كشفي تازه است رباعيهاي او را بيشتر دوست دارم او سعي ميكند جاني تازه به رباعي ببخشد و تاحدودي هم موفق بوده است و. شب و تنهايي و باران. عنوان آخرين فصل شكلكي براي مرگ است كه13 دوبيتي را در مشت دارد از اين دست:. خودت را شكل دلقك دربياور. اداي يك عروسك دربياور. سر هر فرصتي تا زنده هستي. براي مرگ شكلك در بياور.
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/6
1580;معه ٢۳ دی ،۱۳۸٤. دوستان هميشه مهربانم سلام! چند شعر کوتاه زمستانی.و ديگر هيچ! غرق در اندوه ابرهاست. بيگانه نيستی با من! اين گونه که آدم های برفی هستند. آدم برفی ها نيستند. از آسمان تا دريا راهی نيست. با ابرها می آيند. با رودها می دوند. نه مهربانی سر انگشتان من. نه گرمای دستان تو. آدم برفی را ابرها آورده بودند. چشم هايی از گيلاس ما را بس. و شالگردنی از مهربانی. آدم برفی ها بهار نمی خواهند. بگو فصل ها نيايند. ما را زمستانی بس. و اندوهی که جاودانه سپيد است. بيهوده برف ها می بارند. آن سوی پنجره ها برف.
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/archive
عناوین مطالب وبلاگ دریاچه ی قو. دوشنبه ۸ تیر ،۱۳۸۸. 1583;وشنبه ۸ تیر ،۱۳۸۸. پنجشنبه ٢٦ بهمن ،۱۳۸٥. 1662;نجشنبه ٢٦ بهمن ،۱۳۸٥. جمعه ٢۸ مهر ،۱۳۸٥. 1580;معه ٢۸ مهر ،۱۳۸٥. سهشنبه ٢٧ تیر ،۱۳۸٥. 1587;ه‌شنبه ٢٧ تیر ،۱۳۸٥. پنجشنبه ۳ فروردین ،۱۳۸٥. 1662;نجشنبه ۳ فروردین ،۱۳۸٥. جمعه ٢۳ دی ،۱۳۸٤. 1580;معه ٢۳ دی ،۱۳۸٤. چهارشنبه ٩ آذر ،۱۳۸٤. 1670;هارشنبه ٩ آذر ،۱۳۸٤. پنجشنبه ٧ مهر ،۱۳۸٤. 1662;نجشنبه ٧ مهر ،۱۳۸٤. شنبه ۱٢ شهریور ،۱۳۸٤. شنبه ٢٩ امرداد ،۱۳۸٤. سهشنبه ٢٥ امرداد ،۱۳۸٤. عمو علوي و شعرهايش.
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/3
1588;نبه ۱٢ شهریور ،۱۳۸٤. بدون هيچ حرفی يك غزل و پنج دوبيتی همه از خودم اما قبل از همه چيز:. فقط امشب تو ماه روشنم باش. گل گلدوزی پيراهنم باش. غزل هم گفته ام، اما تو حتما. طرفدار دوبيتی گفتنم باش! چسبيده بود چشم تو بر شيشه ی قطار. چسبيده بود چشم تو و پلك می زدی. از پشت شيشه های رها مانده در غبار. پيراهنی كه بر تن تو بود كوپه را. پر كرده بود از هوس جبر و اختيار. پر می شد از تو خلسه ی فنجان، اگر نه كی. لب می نهادی از لب من بر لب بخار! تهران و من دو مرد پس از تو كه بی تو گم. رد می شوند از افق چشم هايمان.
دریاچه ی قو
http://habibnazari.persianblog.ir/post/8
1587;ه‌شنبه ٢٧ تیر ،۱۳۸٥. تاخیرم را ببخشید این چند هفته ای که نبودم روز های بسیار تلخی را سپری کردم روزهایی که تا هنوز و همیشه . سبز باشید و خرم و بهاری با روزهایی سر شار از امید و شادی حرف های دلم را در قالب یک ترانه و چند دوبیتی بخوانید پیشکش به جاودانه ترین بهار دنیا. می دونم تو مهربونی. جمعه ها پلکاشونو وا می کنن. می کشن به آسمون نگاشونو. اگه از راه نرسی پنجره ها. وقف گریه می کنن دلاشونو. دل من یکی از این پنجره هاس. بی تو از دار و ندار آدما. سهم این پنجره تنها شدنه. می دونم تو مهربونی نمی خوای. دلی م...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
12
گذر زندگی
دانلود آهنگ جدید و زیبای رستاک با نام قبل از اینکه بری. از رسانه پاییز 62 ، دانلود آهنگ رستاک بنام قبل از اینکه بری با بهترین کیفیت و لینک مستقیم در ادامه. ترانه سرا : مهتاب یغما ، آهنگساز : رستاک حلاج ، تنظیم ، میکس و مستر : آبان حبیبی. یک لحظه قبل از اینکه بری چک کن. خالی نباشه پاکت سیگارم. جوری برو که حس نکنم رفتی. وقتی برو که حال خوشی دارم. بردار و با خودت ببر از اینجا. هرچی که از تو خاطره می سازه. عطرت نمونه رو تن این خونه. وقتی برو که پنجره ها بازه. بی من نپوش ژاکت آبیتو. با اون لباس ساده و مغروری.
حرفهایی که نگفتم
ای مثل من تک و تنها دستامو بگیر که عمر رفت. همه چی تویی زمین و آسمون هیچ. یه روزایی یه جاهایی از زندگی به یه گیجی می رسی به یه سردرگمی. می مونی راهی که رفتی و میری درست یا نه؟ یه اتفاقایی مثل یه سیلی محکم می خوره تو صورتت. کجای کار می لنگه که مستحق این هستی رو خودتم نمی دونی. نمی تونی بفهمی دوست داشتن بده یا خوب/ چی خوبه چی بده/ تو آدمهای غلط رو انتخاب می کنی یا تو اشتباه می کنی/ چرا همه اونایی که خودشون از تنهایی و دلتنگی و جور و جفا ی دیگران. کی فهمید محبت رو؟ تا محبت رو دید. کجا می رن این جماعت؟ روباه...
Raspina
ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻦ ﮐﺠﺎﯾﯽ. ﻭ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻧﺮﺳﯿﺪﯼ! ﮔﺎﻫﯽ ﻓﻘﻂ ﺯﻧﺪﮔﯽ کن . ﯾﺎﺩ ﻗﻮلهایی ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﺍﺩﯼ ﻧﺒﺎﺵ،. ﺗﻮ ﺗﻼﺷﺘﻮ ﮐﺮﺩﯼ ﺍﻣﺎ ﻧﺸﺪ! ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻧﺪﻩ! ﻫﺮ ﭼﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ :. ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﯼ،. ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻢ ﻧﺬﺍﺷﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﻧﺸﺪ. ﯾﻪ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ. ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺭﯼ. ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯ ﻗﻤﺮﯼﻫﺎ. نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۵/۰۲/۲۰ساعت ۱۱:۴۵ قبل از ظهر توسط فهیمه. سالها بعد یادتو از خاطرم خواهد گذشت. و نخواهم دانست کجایی. آما آرزوی من برای خوشبختی تو، تو را در بر خواهد گرفت. و نخواهی دانست چرا.
یه لبخند...!
با سلام . ورود شمارا به وبلاگ یه لبخند! خوش آمد میگویم . برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید. مجله اینترنتی دانستنی ها. اس ام اس عاشقانه جدید. سایت اجتماعی فارس عرب. اس ام اس جدید و خنده دار. دونفری های من وخدا. کلیک کن ببین چه خبره. گالري عکس هاي زیبا. به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟ پ ن پ چسبیده بود. کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد! بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیااومده با کلی ذوق به بابام. نشونش می دم.میگه بچته؟ میگم پ ن پ اینو الان. آهنگ اندی تو ماشین گذاشتم دوستم میگه اندیه؟ پاشید...
به تکرار های بی تو بودن قسم
به تکرار های بی تو بودن قسم. تکرارت خواهم کرد زیباترین تکرارمن! آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید. شیطان دچار درد شدید در سر میشود. و باز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند. و با خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود. و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود. و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید. این پیام را به دیگران ارسال کنید ،. شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟ فریب شیطان را نخور! نوشته شده در جمعه پانزدهم دی ۱۳۹۱ساعت 9:28 توسط مرا هرگز کسی نام ننهاد. اسلام عليك يارسول الله. امیدوار...
نامه های بازگشت به فرستنده...
نامه های بازگشت به فرستنده. 1662;نجشنبه ۱٢ بهمن ،۱۳۸٥. یکی از همین روزها و شبهای نه چندان دور گذشته بود که یکی میگفت: خدا همیشه چیزی توی کیسه اش دارد.باید صبور بود. من هم گفتم : خب هر چه هم که باشد حتما کلاه خداوند آنقدر ها بزرگ هست که همه خرگوشهای دنیا تویش جا بشوند. خسته ام.به اندازه یک عمر خسته ام.قدر یک عمر که خسته باشی تازه انگار زندگی میشود همان رشته ای که میگویند سر دراز دارد.قدر یک عمر که خسته باشی انگار تازه باید عمر روی عمر زندگی کنی و رنجهایت را شماره کنی! ملتقای فریادهای ناکشیده و بغضهای فروخ...
پاییز 83
انتهای آن پله های نفسگیر. این سرازیری بی اختیار است. نه ، قسم می خورم خوابی ندیده ام که اینگونه تعبیر شود. فقط گاهی که از جیب خالی خسته می شدم. کمی پاهایم را از گلیم روزی ام درازتر میخواستم. تا همخوابه ام نگوید دست از پا دارازتر آمدی. شاید این تموز دمادم-بالای 50 درجه مدار عقلانیتم را پاره کرده است که اینگونه یاوه میبافم. اما هنوز اقساطم در دفترچه های همیشگی شان با آن صفرهای ناتمامشان ستبر ایستاده اند. تا کودنی چون من گمان بر خیالات نبرد که آزاد است. نوشته شده در یکشنبه ۲۸ تیر۱۳۹۴ساعت 16:2 توسط مسافر.
به یاد او
می سرایم شعریک شبگرد را. انجماد درد روی درد را. می روم تا عمق یک پاییز تلخ. تا شکست برگ های زرد را. کلبه ای دیدم پر از دلواپسی. و هجوم فصل های سرد را. من پرم از واژه های گفتنی. تا کجا پیدا کنم همدرد را. بارها گفتم کسی باور نکرد. بی پناهی برد آن شبگرد را. نوشته شده در ۱۳٩٠/٧/۱۱ساعت ٦:٥۳ ب.ظ توسط نسرین نظرات . خبربه دورترین نقطه جهان برسد. نخواست اوبه من خسته بی گمان برسد. که پیش چشم خودت. کسی که سهم توباشدبه دیگران برسد. خداکندفقط این عشق ازسرم برود. خداکندکه فقط زود آن زمان برسد. چه غمگین مهرماه آمد.
پرشین بلاگ
پائیز عاشق
تا قلب عریان کسی را ندیده ای بدن عریانت را نشانش نده. هیچ گاه چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی فهمد گریان نکن. قلبت را خالی نگه دار اگر هم خواستی کسی را در قلبت جای دهی سعی کن فقط یک نفر باشد. به او بگو تورا بیشتر از خودم و کمتر از خدا دوست دارم زیرا به خدا اعتقاد و به تو نیاز دارم. وبلاگ در دست تعمیر است * *. سه شنبه 3 اردیبهشت1387ساعت 17:30 یادگاری دختر پائیزی. چه لطیف است حس آغازی دوباره،. و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز. و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن. روزی که تو آغاز شدی.
ღعشـ ـق رویآیے قلے خــآن و گلے بــآنوღ
ღعش ق رویآیے قلے خآن و گلے بآنوღ. ز مین م ن فق ط روے م دآر تو می چ رخد. چقد این جآ رو دوس دآرم. ه ر چقدر م که م تروک ش ده بآشه . بآزم دوسش دآرم . خآطرآت قشنگمونو این جآ نوشت م. این جآ ه میشه ب رآمون خآص خآص می مونه . دآستآن آشنآییمون م نوشته بود م . :). م ن تو بآ ه میم خ دآمونو کنآرمون دآریم. یه روز میآم ا ز وصآل رویآیی قلی خآن و گلی بآنو می نویس م :) :* :). نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۱ ساعت 18:7 توسط ღقلے خآن و گلے بآنوღ. خ دآ و قتی تو رو می آفرید. فق ط به یک چیز فکر می کرد. بيشت ري رو بآه ...
