prp110.blogfa.com

pesaremon-arshia.blogfa.com

پسر ما ارشیا

http://pesaremon-arshia.blogfa.com/9005.aspx

این وبلاگ برای پسر ما ارشیا هست تا بعدا که بزرگتر شد بفهمه که ما چقدر دوستش داریم. امروز وارد ۱۵ ماهگیت شدی وفقط خدا میدونه که این روزها چقدر زود گذشتن.روزهایی که بعضی وقتاش دعا میکردم که خدا کی میشه این پسره زودتر بزرگ بشه تا عاقل وحرف گوش کن بشه ومن رو انقدر اذیت نکنه وبعضی وقتای دیگش دعا میکردم که خدا این روزها دیرتر بگذرن تا من از شیرینی این روزها بیشترین لذت رو ببرم. کلمه هایی که میگی به زبون خودت و البته ترجمشون. به به:غذا.بب(هر دوتاش با فتحه):بغل. الو.آبو:هاپو. نی نی های نازما.

pesaremon-arshia.blogfa.com

پسر ما ارشیا

http://pesaremon-arshia.blogfa.com/9006.aspx

این وبلاگ برای پسر ما ارشیا هست تا بعدا که بزرگتر شد بفهمه که ما چقدر دوستش داریم. حالا دیگه پسرم انقدر بزرگ شده که تو تموم کارهای خونه به مامانش کمک میکنه! واسم جارو میکنه دستمال میکشه وسعی میکنه تو کابینت ها رو تمیز کنه و همچنین طی میکشه والبته از همه مهمتر وقتی میریم خرید با اصرار فراوان وسایل رو از دستم میگیره تا بیاره خونه! یعنی کی اون روز میاد که همه این کارها رو از روی میل واراده خودت بکنی نه صرفا به خاطر تقلید از ما. نوشته شده در سه شنبه پانزدهم شهریور ۱۳۹۰ساعت 15:46 توسط راحله مامان ارشیا.

pesaremon-arshia.blogfa.com

پسر ما ارشیا

http://pesaremon-arshia.blogfa.com/8912.aspx

این وبلاگ برای پسر ما ارشیا هست تا بعدا که بزرگتر شد بفهمه که ما چقدر دوستش داریم. چهار شنبه سوری یه سنت قدیمه که همه مردم اون شب اتش روشن میکنن وجشن میگیرن تو امروز اولین چهارشنبه سوریت رو پشت سر گذاشتی هرچند از ترس اینکه نکنه تو مریض بشی(چون هوا سرد بود) واینکه صداهای بلند ترقه اذیت نکنه تو رو بیرون از خونه نبردم وتو خونه با خاله حمیده وعمو فرهاد بودی .ایشالله سال دیگه بزرگ شدی وبا هم دیگه میریم بیرون واز رو اتش میپریم. نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۹ساعت 11:31 توسط راحله مامان ارشیا.

araz-r.blogfa.com

وروجک

http://araz-r.blogfa.com/9109.aspx

عصر با خاله الهام مربیش صحبت کردم و گفتم برام مهمه آراز بازی کنه و انرژیش تخلیه بشه و بدونم در روز چیکار میکنه آموزش میبینه؟ نمیدونم خیلی پراکنده نوشتم و بداهه. اما همه این پراکنده نویسی ها برای اینه که یکم فکرم مغشوشه. نمیدونم حتی از چی نگرانم اما هرچی که هست حالم خوب نیست. نوشته شده توسط محبوبه اسدپور در سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۱ ساعت 0:22 لینک ثابت. آراز عزیزم 15مهر88 بدنیا اومد و زندگیمون رو غرق شادی کرد. مینویسم که بدونه و یادمون بمونه که لحظه لحظه زندگیمون باهاش قشنگتر شده. آخرین پست های وبلاگ.

pesaremon-arshia.blogfa.com

پسر ما ارشیا

http://pesaremon-arshia.blogfa.com/9004.aspx

این وبلاگ برای پسر ما ارشیا هست تا بعدا که بزرگتر شد بفهمه که ما چقدر دوستش داریم. پسر کوچولوی عزیزم ببخشید که خیلی وقته وبلاگت رو آپ نکردم میدونی که این روزا سرم حسابی شلوغه مراسم بله برون ونامزدی خالت بود وشروع امتحانای من وکلی کار دیگه که باعث شد نتونم این کار رو بکنم ولی الان تلافی میکنم. تاب تاب.دد.رفت.الان دیگه چیزی یادم نمیاد. مثل همه بچه های دیگه عاشق بیرون رفتنی وتا جایی که اولین کلمه ای که گفتی ومیدونستی معنیش چیه دد بود! نوشته شده در یکشنبه پنجم تیر ۱۳۹۰ساعت 0:31 توسط راحله مامان ارشیا.

pesaremon-arshia.blogfa.com

پسر ما ارشیا - فرهنگ لغات ارشیا1

http://pesaremon-arshia.blogfa.com/post-55.aspx

این وبلاگ برای پسر ما ارشیا هست تا بعدا که بزرگتر شد بفهمه که ما چقدر دوستش داریم. تو این فرهنگ لغات کلماتی رو که الان میگی مینویسم و این کار روتا وقتی که بتونی خوب حرف بزنی انجام میدم. بابا =بابا دد ادو=الو دااااازی=نازی دت=رفت ماما. نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۰ساعت 11:20 توسط راحله مامان ارشیا. نی نی های نازما. پرهام ورهام پسرهای سمیه.

araz-r.blogfa.com

وروجک

http://araz-r.blogfa.com/post-56.aspx

امروز وقتی ایلگار و آراز رفته بودن بیرون یه گفتگوی بامزه ای درباره کار داشتن. آراز: بریم بستنی و شیر بخریم بعد بریم خونه تو برو سرکار. تعطیل میدونی یعنی چی؟ آراز : آره یعنی بسته. ایلگار : آره یعنی مهد کودک تو هم بسته است. آراز: نه من رفتم مهد کودک. ایلگار: امروز که نرفتی. آراز: دیشب* رفتم مهد کودک مامان هم رفت سرکار نقاشی تو هم رفتی سرکار خودت. ایلگار: سرکار مامان نقاشیه؟ آراز: اونکه تو تلویزیون نشون میده. هرچیزی که مربوط به گذشته باشه رو اراز میگه دیشب :). آخرین پست های وبلاگ. قصه های مهد 1 .

araz-r.blogfa.com

وروجک

http://araz-r.blogfa.com/post-52.aspx

عصر با خاله الهام مربیش صحبت کردم و گفتم برام مهمه آراز بازی کنه و انرژیش تخلیه بشه و بدونم در روز چیکار میکنه آموزش میبینه؟ نمیدونم خیلی پراکنده نوشتم و بداهه. اما همه این پراکنده نویسی ها برای اینه که یکم فکرم مغشوشه. نمیدونم حتی از چی نگرانم اما هرچی که هست حالم خوب نیست. نوشته شده توسط محبوبه اسدپور در سه شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۱ ساعت 0:22 لینک ثابت. آراز عزیزم 15مهر88 بدنیا اومد و زندگیمون رو غرق شادی کرد. مینویسم که بدونه و یادمون بمونه که لحظه لحظه زندگیمون باهاش قشنگتر شده. آخرین پست های وبلاگ.

pesaremon-arshia.blogfa.com

پسر ما ارشیا

http://pesaremon-arshia.blogfa.com/9002.aspx

این وبلاگ برای پسر ما ارشیا هست تا بعدا که بزرگتر شد بفهمه که ما چقدر دوستش داریم. قدمی دیگر در راه مستقل شدن. نمیدونم واسه این کار زود بود یا دیر! ولی بالاخره از دیشب شبا تو اتاق خودت میخوابی .من فکر میکردم وقتی بیدار بشی وببینی پیش ما نیستی گریه کنی ولی واقعا انگار بزرگ شدی واصلا گریه نکردی وفقط شب که بیدار شدی صدا کردی ومن اومدم وبهت آب دادم وتو تختت تکون دادمت تا خوابت برد. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 12:16 توسط راحله مامان ارشیا. نی نی های نازما. پرهام ورهام پسرهای سمیه.