kiyarash_1385.persianblog.ir
اميد زندگي ما
http://kiyarash_1385.persianblog.ir/1392/5
تولدت مبارک نازنین مادر. ساعت ۳:٥۳ ب.ظ روز ۱۳٩٢/٥/٤. چقدر خوبه تو رو دارم ،چقدر خوبه که اینجایی. تویی معنای دوست داشتن، تو که بی وقفه زیبایی. با تو آروم و خوشبختم،با تو سرشارم از شادی. تو رویایی ترین عشقی که عالم رو بهم دادی. امروز 3 مرداد است ، هفتمین سالروز میلاد تو و میلاد مادری من . بوسه های گاه و بیگاهت نهایت عاشقی و شوریدگی من است، نهایت حس زیبای مادری ام. همیشه میگویند تا مادر نشوی نمی دانی مادر بودن یعنی چه؟ راست می گویند این حس عجیب مادرانه را فقط مادرها می توانند درک کنند، خدایا شکر. پی نوشت 3...
kourosh1387.persianblog.ir
کورش وروجک کوچولویه خونه ما
http://kourosh1387.persianblog.ir/1389/4
کورش وروجک کوچولویه خونه ما. دنیایه این روزایه کورشی. 1777;۳۸٩/٤/۱٩. آقا حسابی شیطون وشیرین شده وهنوزم تصمیم نداره حرف بزنه. آ آب (دریا -رودخانه.). نی نی(برای خوردن شیر). دیش (برای سره کار گذاشتنه من). د(2) این حرف اینقدر معنی داره که فقط در شرایطش می شه ترجمه اش کرد. اینم شازده عاشق خواهر جون. تا غافل می شیم داره ماتیک می زنه. یا سراغ وسایل صباست. ولی خداییش حسابی پسرم فنیه .همیشه دست به آچاره. راستی اینم دوست کورش.حسابی خوردنیه.کلی با هم بازی کردن تازه فهمیدم چقدر آقا کوچولو مهربونه.
shaya-a.blogspot.com
shaya
http://shaya-a.blogspot.com/2008/02/2.html
۴ اسفند ۱۳۸۶ ه.ش. تولدم خیلی خوش گذشت .جای همگی خالی بود.دوستام سینا و مازیار و رایان و تارا و آرش و مانی و شیوا و کیمیا وسامیار کوچولو همه اومده بودند.تازه 2 تا از دوستای جدیدم هم توی شکم ماماناشون اومده بودند. شکل کیکم یک قطار بود که من خیلی دوستش داشتم. برای همین دلم نیومد با چاقو ببرمش.عوضش با دوستام ریختیم سرش و با انگشت و دست، کیک خوردیم.من با انگشت روی کیک نقاشی میکردم و خامه هاشو میکردم توی دهن عمو رامین! این هم آخر و عاقبت کیکم. و هر چی مامانم گفت نمی خوای خودت کادوهاتو باز کنی؟ شایا جون. تو...
shaya-a.blogspot.com
shaya: February 2007
http://shaya-a.blogspot.com/2007_02_01_archive.html
۷ اسفند ۱۳۸۵ ه.ش. اینقدر این بازی کیف میده! مخصوصا اینکه مامانم مجبور میشه بدوه و اینجوری ورزش هم می کنه! منم روی زمین نشستن و تا یه ساعت بعد از رفتن مهمونها با کادوهام بازی کردم و بلتد بلند واسه خودم آواز خوندم. دندونه هشتمم هم در اومده. جدیدا صداهای د و م را هم زیاد استفاده می کنم.صدای خروپف هم بلدم در بیارم.همچنان شب ها حدود دوازده می خوابم. از تمام کسانیکه تلفن کردن و تولدمو تبریک گفتن تشکر می کنم. سال دیگه حتما خودم باهاشون صحبت می کنم. ارسال توسط shaya : ۸:۱۷ قبلازظهر 4 نظر. ۳۰ بهمن ۱۳۸۵ ه.ش. دیروز...
shaya-a.blogspot.com
shaya: November 2007
http://shaya-a.blogspot.com/2007_11_01_archive.html
۵ آذر ۱۳۸۶ ه.ش. جمله سازی های من:. مانا شاشا دووتایی بوس. الاکلنگ = شاشا بالا نی نی پانتین نی نی بالا شاشا پانتین. ابر کینار ماه در = ابرها از روی ماه رفتن کنار و ماه دراومد. آب شینا ماهی کوپولی= توی آب شنا میکردیم که یک ماهی کپلی گرفتیم. شاشا توپ پرت عمو آپووچی: شایا توپش را پرت کرد عمو نادر در حال شیرجه زدن روی زمین توپ را گرفت. تالا شاشا نازی: تارا شایا را ناز کرد. نی نی کواه شاشا ، مانا نه نه: نی نی زد روی کلاه شایا مانا بهش گفت نباید بزنی روی کلاه شایا. شاشا بدو پیشی بدو: شایا دنبال گربه ها کرده بود.
ellani.persianblog.ir
الآنی
http://ellani.persianblog.ir/1392/11
منو از تنم بگیری. تو نوشته هام می مونم. و نگاه زیبای تو که در آنی، تمام خستگی و فکرهای توو در تووی ذهنم را تغییر می دهد. معصومیت نگاهت که با هیچ نگاهی در این دنیا قابل قیاس نیست. از دریچه ی این صفحه ی جادویی ، جادویم می کنی. و وادارم . تا سجده کنم بر آفریننده ی بی همتای تو. نوشته شده در ۱۳٩٢/۱۱/٢۳ساعت ۳:٥٦ ب.ظ توسط elani نظرات . گاه نامه ي زندگي من. زندگی شستن یک بشقاب است. Design by : Night Skin. مجله فرهنگ و هنر.
ellani.persianblog.ir
الآنی
http://ellani.persianblog.ir/1392/9
منو از تنم بگیری. تو نوشته هام می مونم. امشب از هر سه شب اندوهگین ترم سه شب سرد ، سرد و طوفانی. قصه ی حیاط های زندان شکل که تو خود بهتر از هر کسی می دانی. قصه ی حیاط های مانده از بهار و تابستان سردی و وسعت این خزان بارانی. حصارهای کهنه و غمگین رفته از زمین به آسمان ، می دانی؟ تو به من راه را نشان بده ای که بهتر از هرستاره، راه می دانی. رفتنم پیش چشمت مجسم و واضح تو به ایمان فرقه مان ، دانایی. مقصدم گرچه بی انتها و بی نور است می رسم من ، بگو تو می دانی. بامداد 28آبان ماه 1392. گاه نامه ي زندگي من.
arosakemaman.persianblog.ir
عروسک مامان >> تفریح به میمند فارس
http://arosakemaman.persianblog.ir/post/168
اینجا دفتر خاطرات زندگی عروسک نازم ورق میخوره ، که وقتی بزرگ شد بدونه از موقعی که پا گذاشته به زندگی عاشقانه مامانی و باباییش چقدر شور و نشاط و شادی برامون به ارمغان آورده و چقدر دوستش داریم. متولد 16 بهمن 1384. 6 محرم الحرام 1427 قمری. و 5 فوریه 2006 میلادی. روز یکشنبه ساعت 13:30. توسط خانم دکتر مینو رباطی تولد یافت. وزن هنگام تولد: 50/3. مامان زهرا و مهدی. حواشی جشن تولدهای زهرا خانوم. دختر قشنگم تولدت مبارک. مژده مژده به زهرا خانم. تولد سه سالگی مهدی. پا گشای سحر (دختر خالم). جشن مولودی امام زمان (عج).
arosakemaman.persianblog.ir
عروسک مامان >> دختر نازنینم 8 سالگیت مبارک
http://arosakemaman.persianblog.ir/post/163
اینجا دفتر خاطرات زندگی عروسک نازم ورق میخوره ، که وقتی بزرگ شد بدونه از موقعی که پا گذاشته به زندگی عاشقانه مامانی و باباییش چقدر شور و نشاط و شادی برامون به ارمغان آورده و چقدر دوستش داریم. متولد 16 بهمن 1384. 6 محرم الحرام 1427 قمری. و 5 فوریه 2006 میلادی. روز یکشنبه ساعت 13:30. توسط خانم دکتر مینو رباطی تولد یافت. وزن هنگام تولد: 50/3. مامان زهرا و مهدی. حواشی جشن تولدهای زهرا خانوم. دختر قشنگم تولدت مبارک. مژده مژده به زهرا خانم. تولد سه سالگی مهدی. پا گشای سحر (دختر خالم). جشن مولودی امام زمان (عج).