rahgozareandisheha.blogfa.com
در رهگذر اندیشه هادر رهگذر اندیشه ها - در کوچه باد می آید...
http://rahgozareandisheha.blogfa.com/
در رهگذر اندیشه ها - در کوچه باد می آید...
http://rahgozareandisheha.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
40
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.29 sec
SCORE
6.2
در رهگذر اندیشه ها | rahgozareandisheha.blogfa.com Reviews
https://rahgozareandisheha.blogfa.com
در رهگذر اندیشه ها - در کوچه باد می آید...
در رهگذر اندیشه ها - شادی گزنده
http://www.rahgozareandisheha.blogfa.com/post-42.aspx
در رهگذر اندیشه ها. در کوچه باد می آید. به آن شب نمی مانست. تهی از شور حيات. محو و تيره بود يکسر. کابوس رو به حقيقت. تمنای سکوت می کرد. خبری از کشش و جوشش بود. طرحی مبهم در ذهن. از حد من خارج بود. نوشته شده در شنبه بیست و دوم دی ۱۳۸۶ساعت 15:24 توسط آرزو. یک دنیا سوال بی جواب.
در رهگذر اندیشه ها - چشم در راهم
http://www.rahgozareandisheha.blogfa.com/post-44.aspx
در رهگذر اندیشه ها. در کوچه باد می آید. اين روزها اگرچه هوا خوشرنگ است. خودم را در ميان ابرهای خاکستری پيچيده در هم. تا ببارم بر صدايی که مرا به خود می خواند. نوشته شده در چهارشنبه دهم بهمن ۱۳۸۶ساعت 15:55 توسط آرزو. یک دنیا سوال بی جواب.
در رهگذر اندیشه ها - بهار
http://www.rahgozareandisheha.blogfa.com/post-47.aspx
در رهگذر اندیشه ها. در کوچه باد می آید. بوي بهار كه مي ياد. دوباره يادم مي ياد كه نيستي پيشم. تو كه آغاز بودي ولي حالا پاياني واسم. بهار كه مي شه. دوباره ياد تو رو پ ر مي كنه واسم. سالهاست بهارا خزونه واسم. نيستي تا منم مثل بهار. تبسم لحظه هات شم. مست بشم از ه رم نگات. برم تا اوج خواستنت. رها بشم از بود و نبود. يه بار ديگه بخوام نري. يه بار ديگه تو گوشم بخوني دوسم داري. يه بار ديگه پ ر بكشم از دوست داشتنت. مي فهمي مي خوامت هنوز. نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۸۷ساعت 12:5 توسط آرزو.
در رهگذر اندیشه ها - بغض پایداریست......
http://www.rahgozareandisheha.blogfa.com/post-48.aspx
در رهگذر اندیشه ها. در کوچه باد می آید. کدورت در پس هر واژه ای. با قیاسی بی حاصل. سهم خود طلب می کرد از یک به یک. گسستن به طلوع خورشید می مانست. بادکنک رنگی به یکباره محو شد. شعله غروری زبانه کشید. گذاشت چرا ها در ذهن بزرگتر شد. تمنای گرما می کرد. ولی احساس بود که نارس بود. چه جای نگاههای آتشین. خاکستر زیر آتش بود. بسان اولین زمزمه ها. اولین تراوش واژه ها. اولین نگاههای بی اختیار. ولی بهار است که می آید. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۸۷ساعت 14:7 توسط آرزو. یک دنیا سوال بی جواب.
در رهگذر اندیشه ها - مرگ
http://www.rahgozareandisheha.blogfa.com/post-54.aspx
در رهگذر اندیشه ها. در کوچه باد می آید. غبار گرفته است راهم. در گورستان اندیشه هایمان به عناد ایستادگی می کنم. صدا سر می دهم. ولی افسوس است که در زمان جاری است. آنها خدا را نیز با خود برده اند. و خاطرات زندانی اسیر گرفته تا امتداد خط پایان است. دیگر فسون گر همیشگی نیست. عشق را نیز با خود برده اند. ومن چه اندوهبار به ایثار باران می اندیشم. گورستان بزرگی است اکنون. در سینه یک به یک ما. و این مرگ است که در آغوش جای می دهم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۸۷ساعت 0:43 توسط آرزو. یک دنیا سوال بی جواب.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دلتنگم - یک دنیا سوال بی جواب
http://psredrose.persianblog.ir/post/234
یک دنیا سوال بی جواب. یک مشت دلنوشته برای خودم و خودت. نویسنده : مریم م. ساعت ۱٠:٢٤ ب.ظ روز شنبه ۱٩ اسفند ۱۳٩۱. تازگیا، دلم که از دنیا میگیره و یه دنیا که دلتنگ میشم، گوشیمو. بر میدارم و روی تخت دراز میکشم و به موبایلی که سالهاست. خاموشه مسج میزنم با اینکه میدونم صاحبش دیگه نیست،. خاموشه و حتی در پاسخ پیغام دلیوری رو. و چقدر درد دارد. که من به جستجویت هستم. در کوچه های شهری که. تو در آن زندگی نمیکنی. پروفایل نويسنده : مریم م. هميشه اينا رو ميخونم. زنانه ترین اعترافات حوا. یادداشتهای یک گلابی دیوانه.
طرفدار - یک دنیا سوال بی جواب
http://psredrose.persianblog.ir/post/229
یک دنیا سوال بی جواب. یک مشت دلنوشته برای خودم و خودت. نویسنده : مریم م. ساعت ۱٢:۱٦ ق.ظ روز چهارشنبه ٦ دی ۱۳٩۱. از تو به کجا شکایت کنم؟ اینجا همه طرافدار تو هستند . اینکه نگات نمیکنم یعنی گرفتار توام! رفتن همه . ولی نترس! درباره : من با هیچکس بر سر آیین و باوری که دارد نمی جنگم . . . . خدای هر کس همانیست که خرد او می گوید . . . پروفایل نويسنده : مریم م. هميشه اينا رو ميخونم. زنانه ترین اعترافات حوا. یادداشتهای یک گلابی دیوانه. بانوی فانوس به دست. دانشگاه با طعم باران. گاهی برای بودن باید رفت.
دروغ - یک دنیا سوال بی جواب
http://psredrose.persianblog.ir/post/233
یک دنیا سوال بی جواب. یک مشت دلنوشته برای خودم و خودت. نویسنده : مریم م. ساعت ۱٢:٢٧ ق.ظ روز سهشنبه ۱ اسفند ۱۳٩۱. فقط برای همین یکبار. مرا در افسون مبهم این دروغ دلنشین شناور کن. سر به گوش من بگذار و. درباره : من با هیچکس بر سر آیین و باوری که دارد نمی جنگم . . . . خدای هر کس همانیست که خرد او می گوید . . . پروفایل نويسنده : مریم م. هميشه اينا رو ميخونم. زنانه ترین اعترافات حوا. یادداشتهای یک گلابی دیوانه. بانوی فانوس به دست. دانشگاه با طعم باران. گاهی برای بودن باید رفت. یادداشت ها یک دختر ترشیده.
جدایی - یک دنیا سوال بی جواب
http://psredrose.persianblog.ir/post/235
یک دنیا سوال بی جواب. یک مشت دلنوشته برای خودم و خودت. نویسنده : مریم م. ساعت ۱٠:٤٦ ب.ظ روز چهارشنبه ٢۳ اسفند ۱۳٩۱. من و تو. هر دو، توی یه خونه جا میشیم. اما توی یه ستاره . نه! درباره : من با هیچکس بر سر آیین و باوری که دارد نمی جنگم . . . . خدای هر کس همانیست که خرد او می گوید . . . پروفایل نويسنده : مریم م. هميشه اينا رو ميخونم. زنانه ترین اعترافات حوا. یادداشتهای یک گلابی دیوانه. بانوی فانوس به دست. دانشگاه با طعم باران. گاهی برای بودن باید رفت. یادداشت ها یک دختر ترشیده. طنزهای ارمغان زمان فشمی.
hey... you - یک دنیا سوال بی جواب
http://psredrose.persianblog.ir/post/226
یک دنیا سوال بی جواب. یک مشت دلنوشته برای خودم و خودت. نویسنده : مریم م. ساعت ۱٠:٥٩ ب.ظ روز شنبه ٦ خرداد ۱۳٩۱. کثیف ترین چاپلوسی زمانیست. که مردی بخاطر طبیعی ترین نیازش. با دروغ به معصومی بگوید: دوستت دارم. پ ن: شک نکن که با خود خودتم! درباره : من با هیچکس بر سر آیین و باوری که دارد نمی جنگم . . . . خدای هر کس همانیست که خرد او می گوید . . . پروفایل نويسنده : مریم م. هميشه اينا رو ميخونم. زنانه ترین اعترافات حوا. یادداشتهای یک گلابی دیوانه. بانوی فانوس به دست. دانشگاه با طعم باران. عطر سکرآور گلهای یاس.
برچسب من و بارانم - روزهای من
http://www.rouzmaregiha.blogsky.com/tag/من-و-بارانم
جمعه 26 دی 1393 @ 07:01 ق.ظ. دو سالگیت مبارک بهترینم. عزیز زیبا و دوست داشتنی من، دو سال از بودنت کنارمان گذشت به سان چشم برهم زدنی! وجود نازنینت از 30 دی1391 گرمابخش زندگیمان شده است و مهرت چنان آرام آرام در روح و جانمان حل شده است که تو گویی از ازل بوده ای کنارمان و مباد روزی که حتی لحظه ای از کنارمان دور شوی. تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد. وجود نازکت آزرده گزند مباد. سلامت همه آفاق در سلامت توست. به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد. جمال صورت و معنی ز امن صحت توست. که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد. عباسی= ...
مصائب کتابخوانی - روزهای من
http://www.rouzmaregiha.blogsky.com/1393/03/20/post-786/مصائب-کتابخوانی
سهشنبه 20 خرداد 1393 @ 12:24 ب.ظ. قطعا به او هرهر م . ی خندیدم و حواله اش میدادم جای دیگری برای کسب روزی! من اما خبرم نبود که می رسد روزی چونان که فرشته نویدش را داده بود! من چه می دانستم روزی خواهد آمد که تنها زمانی مجال برای خواندن می یابم که دراز به دراز در بستر بیماری افتاده باشم و کاری نتوانم انجام دهم مگر کتابخوانی! و یا صندوقچه ی فیلمهای روزم چنان پر شود از فیلمهای ندیده که جای گذاشتن حتی یک فیلم اضافه هم نباشد آنجا! عمرا اگر تا 6 سال آینده وقت کنی حتی مجله بخوانی چه رسد به کتاب! عجب دوران سختیست ...
دایره لغات و تواناییها - روزهای من
http://www.rouzmaregiha.blogsky.com/1393/08/12/post-792/دایره-لغات-و-تواناییها
دوشنبه 12 آبان 1393 @ 05:32 ب.ظ. دایره لغات و تواناییها. دایره لغات باران در این روزها:. می هام= می خوام. ماشین باباش= ماشین بابامه زود بیا پایین! ماهو= ماهرو (هم کلاسیشه). دده بودا بودا، آره؟ هنوز نفهمیدم یعنی چی ظاهرا سوال می پرسه در مورد چیزی! هام= هرآنچه خوراکی هایی ممنوعی که با باباش یواشکی میخورند مثل پفک، چیپس، لواشک و. . آبی= آبمیوه منتها از نوع سن ایچش (در راستای مورد قبلی). دست= دستم کثیفه ببرم بشورم دستمو! می هام= می خوام. عباسی= مخفف تاب تاب عباسی است و منظور این است که دلش تاب بازی می خواهد!
برچسب ناخوشی ها - روزهای من
http://www.rouzmaregiha.blogsky.com/tag/ناخوشی-ها
یکشنبه 9 شهریور 1393 @ 02:14 ب.ظ. برای مخاطب خاصی که اینجا را نمی خواند یعنی آدرسش را ندارد! این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. دلنوشته های یک خیال کبود. عاشقانه های من و عسلیم. خانه فلفل بانو و شوهر خان. تو را من چشم در راهم. روزنگار تقویم زندگی ما. روزهای آبی بی پایان. در رهگذر اندیشه ها. آن خط سوم منم. آدم آدم دیگه . لیست کامل عناوین یادداشتها. تعداد بازدیدکنندگان : 267061.
تاریخها و روایح - روزهای من
http://www.rouzmaregiha.blogsky.com/1393/04/09/post-788/تاریخها-و-روایح
دوشنبه 9 تیر 1393 @ 02:35 ب.ظ. 1- به نظر من زمان که می رسد به یک تاریخ مشخص برای آدمی، قدرت این را دارد تا حال او را از فرش به عرش یا برعکس از عرش به فرش بیاورد! از من می شنوید هیچ گاه قدرت تاریخ ها را در زندگی دست کم نگیرید مخصوصا اگر این تاریخها برای آدمی معنی و مفهموم هم داشته باشند= روز قبولی در کنکور، روز تولد عزیزتان، روز استخدام در محل کار دوست داشتنی یا لعنتیتان، بلکه هم روز اخراج از آن خراب شده (اصولا جایی که آدم را از کار بی کار کند خراب شده است دیگر، پس نیست؟ شکر خدا که خطر مرگ از بیخ گوشم گذش...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
40
ره گذر
وقتی از درون تهی باشی. بیرونت را زینت می دهی. تا خلأ درونت را پ ر کنی. وقتی از درون کامل باشی. نیازی به رنگ و لعاب بیرون نداری . . . دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴ - 23:32 نورا. نمی گردد کسی زاهد. ندارد لطف بی درک ولایت. من از کرسی صدر مجمع تشخیص. کس نمیگردد به این بالا نشستنها. سه شنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۴ - 15:53 نورا. بسم الله الرحمن الرحیم. حالا که عاشق کرده ای قلب غزل ها را. حتی مسلمان کرده ای لات و هبل ها را. حالا که باب استخاره سوره نحل است. برگرد و با ما بگذران ماه عسل ها را. مثل مادر بي سوادي. دوست پ...
" عشق و نفـــرت "
با تو حکایتی دگر. با تو حکایتی دگر، این دل ما به سر کند. شب سیاه قصه را هوای تو سحر کند. باور ما نمی شود، در سر ما نمیرود. از گذر سینه ی ما یار دگر گذر کند. ش کوه بسی شنیده ام از دل درد کشیده ام. کور شوم جز تو اگر زمزمه ای دگر کنم. مقصد و مقصودم تویی عشقم و معبودم تویی. از تو حضر نمی کنم سایه مگر سفر کند. چاره ی کار ما تویی، یاور رو یار ما تویی. توبه نمی کند اثر، مرگ مگر اثر کند. مجرم آزاده منم تن به جزا داده منم. قاضی درگاه تویی حکم سحر گاه تویی. نوشته شده در سه شنبه دهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 10:40 توسط MORTEZA.
رهگذر تازه ها
خبرم کن ای ستاره . که کدام آسمان را. به شهاب میرسانی . چی می خوام بگم؟ یه جای خوب واسه حس کردن زندگی. یک استکان سکوت از دریای دل . مثل من.مثل تو. دلنوشته های یک بانوی پاکیزه ی بهشتی. گاه نوشت های م تی. گریز از معنا -تعطیل-. چراغی در افق -تعطیل-. تسبیح آبی زیر آسمان کبود -تعطیل-. معضلی بر خاسته از جهنم -تعطیل-. افت و خیز . -تعطیل-. عقب مانده ام . و نه از خستگی. خسته ام از جسمی که بی تاب است. خسته ام از ذهنی که درگیر است. و ثانیه هایی که بی هوا میگذرند! و من پا به پای زندگیم نمی دوم . عقب مانده ام . پی نوش...
رهگذر تازه ها
نویسنده: شهاب رهگذر - سهشنبه ٢٦ خرداد ،۱۳٩٤. همچین رهگذرانه خواستم آپدیت کنم اینجا رو که بدونید چی به چیه! 1: امتحانم یک شنبه ی هفته ی دیگه تموم میشه به سلامتی البته تو رمضونه امتحانم گویا! 2: موضوع پایان نامم رو هر کاریش میکنم جوری میشه که دربارش چیز زیادی نیست باس یه فکر اساسی طوری بکنم اصلا! 3: من وقتی میگم دختره رو ندیدم اصلا یعنی نمیخوام ببینمش حتی! نه این که پاشید برید خونش بگید میخواد ببینه دخترتونو : اونام بگن بیاد خاستگاری خوب بگید بیاد دههع بگید بیاد دیگه. 6: سانسور شد :دی.
ღ♥ღخدا به دادم برس...خسته ام از همه چی ღ
ღ ღخدا به دادم برس.خسته ام از همه چی ღ. ای عشق مدد کن که به سامان برسیم. همه جا ارام است (دل من) استثناست! نوشته شده در بیست و نهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 13:48 توسط رهگذر. فقط بخاطر تنها عشقم. تقدیم به کسی که وجودش برای من قابل ستایش است. و با تمام وجود دوسش دارم. عشق من. خنده های تو. نوشته شده در بیست و چهارم دی ۱۳۹۳ساعت 12:0 توسط رهگذر. شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته شوند. تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف تری ببینیم. نوشته شده در دوم مهر ۱۳۹۳ساعت 13:56 توسط رهگذر. می گویند ساده ام!
در رهگذر اندیشه ها
در رهگذر اندیشه ها. در کوچه باد می آید. در انتهای این دنیا. احساس من درگیر است. جان می گیرد و آتش می زند جان مرا. نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۰ساعت 14:24 توسط آرزو. صدایی سکوتم را آزار می دهد خاکستر پنهانم آشکار می شود به یکباره.مرا می برد با خود تا دور شدنی به وسعت گذشته. نوشته شده در یکشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۰ساعت 16:41 توسط آرزو. کاش دلتنگی ام قد یک دوری دو روزه بود. کاش دلتنگی ام قد یک بی خبری ساده ولی نزدیک بود. کاش دلهره ام قد یک دلهره بود. آهنگ ایستادگی از برای باور است. رهگذر اندیشه هایم .
رهگذر آرام
خسته از تمام روزمرگی ها نشسته ام و فیس بوکم را به صحبت میگیرم. عکس دوستانی را میبینم آنور مرز های ممنوعه. که به کنسرت داریوش میروند و شوق چشمشان. شبیه مشروب دستشان لبریز است. آزادی را در چشم هایشان خیره میشوم و لبخند میزنم / تلخ لبخند میزنم. دلم برایشان تنگ شده و چه خوب که دلشان با چیز هایی سرگرم است که. در خانه ی پدری ، جایی برای اکران نداشت. به خودم می اندیشم که درگیر رفتنم . شبیه سربازی که آنقدر از شکست مطمئن است. که فرار را به قراری که با تمام مرز های کشورش بسته ترجیح میدهد. تمام تونل ها برای یک روز ...
ایستگاه آسمان
آتش کز عشق جانان بر فروخت غیر مهرش،هرچه در دل بود سوخت. اعمال روز عرفه :. 2/زیارت امام حسین عليهالسلام که ثواب هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد، بلکه بالاتر. ز عصر، قبل از مشغول شدن به خواندن دعاهاي عرفه دو رکعت نماز در زير آسمان (بهتره)/ و اعتراف و اقرار نزد حق تعالي به گناهان خود .به جهت درک ثواب عرفات و آمرزيده شدن گناهان. در رکعت او ل بعد از حمد توحيد و در دوم پس از حمد ق ل يا ا يه ا ال کاف رو ن بخواند. روز عرفه از اعياد عظيمه است اگرچه به اسم عيد ناميده نشده است . مهم نیست چقدر بالا رفته ای مهم این.
حرفهای عاشقانه - دانلود آهنگ
حرفهای عاشقانه - دانلود آهنگ. من انتخاب شدم - سیامک عباسی. نگو که چترت عاشق نکرده بارونو . قدم بزن شب تنهایی خیابونو. ببار آه بکش تا دوباره آب کنی . دل شکسته و یخ بسته ی زمستونو. دوباره آه بکش آه تو بساطم نیست . کسی به فکر منو مرگ خاطراتم نیست. نگیر دستمو وقتی دوتایی غرق میشیم . منو نجات نده موقع نجاتم نیست. تو خسته ای خودتو جای من نذار برو . به آخرین سفر دور از انتظار برو. یه کاری کن که نتونم بیام دنبالت . خلاص کن منو با آخرین قطار برو. خراب کن همه ی ریل ها رو پشت سرت . بذار خراب بشم پشت آخرین سفرت.
رهگذر باد
ای شب از رویای تو رنگین شده. سینه از عطر تو ام سنگین شده. ای به روی چشم من گسترده خویش. شادیام بخشیده از اندوه بیش. همچو بارانی که شوید جسم خاک. هستیم ز آلودگیها کرده پاک. ای تپشهای تن سوزان من. آتشی در سایۀ مژگان من. ای ز گندمزارها سرشارتر. ای ز زرین شاخهها پ ر بارتر. ای در بگشوده بر خورشیدها. در هجوم ظلمت تردیدها. با تو ام دیگر ز دردی بیم نیست. هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست. این دل تنگ من و این بار نور؟ هایهوی زندگی در قعر گور؟ ای دو چشمانت چمنزاران من. داغ چشمت خورده بر چشمان من. زر نهادن در کف طرارها.
℘ رهـگذر بـاد ℘
دلمان که میگیرد تاوان لحظه هایی ست که دل میبندیم! زندگی راز بزرگی است که در ما جاریست. زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست. زندگی آبتنی کردن در این رود است. وقت رفتن به همان عریانی،که به هنگام ورود آمده ایم. دست ما در کف این رود به دنبال چه میگردد؟ پنجشنبه ۲۸ اسفند۱۳۹۳ 14:7. آدم چه دیر میفهمد ، ومن چه دیر فهمیدم انسان یعنی عجالتا! چهارشنبه ۱۹ آذر۱۳۹۳ 20:48. بر فراز قله خیال. بر فراز قله خیال خانه ای ساختم از ابر. چون کلبه ای کاغذی. و نقاشی ای از آبرنگ. بر بومی از دریا. خانه ابریم را به ویرانی کشید. نه "داد زدن" .