tariki88.blogfa.com
زیبایی مرگ
http://www.tariki88.blogfa.com/8904.aspx
من اومدم که بگم سلام. فکرکنم حرف دیگه ای واسه ی گفتن ندارم .شاید به خاطر اینه که این چند مدتو ننوشتم. خوب تابستون شروع شد منم فکر کردم مدرس تموم شد ولی انگار اشتباه فکر میکردم. چون من بیچاره از دوازدهم دوباره میرم مدرسه . اخه چرا. من که فقط هفته ای چار روز میرم ولی بقیه ی بچه ها هر روز میرن. فکر کنم بیکارن.یا من تنبلم. ولی از این حرفا گذشته بازم تابستون خوب وقشنگه. خوب امیدوارم تابستون قشنگی داشته باشین ومثل من مدرسه نرین ولی شاید شما مثل. تطیلی می خواد دیگه .نمی خواد؟ برنا و فاطمه عزیز. قاصدکی از سمت کره.
emperorofthesea-p.blogfa.com
امپراطور دریا - خلاصه قسمت 48و49 امپراطوردریا یوم جانگ عشقه
http://www.emperorofthesea-p.blogfa.com/post-21.aspx
بیو گرافی هنرپیشه های کره. خلاصه قسمت 48و49 امپراطوردریا یوم جانگ عشقه. یوم مون هنوز نگران جانگهواست که گونگ بوک هم متوجه موضوع میشه و مک بونگ هم از اینکه جانگهوا را تنها گذشته ناراحت و گونگ بوک بهش میگه ناراحت نباش من نجاتش میدم. کیم یانگ هم پیش یوم مون میاد و میگه همه به خاطر یک دختر بهم ریختند .مگه اون کیه؟ ما اگه نمی خواستم قربانی بدیم که نباید اصلا جنگ را شروع میکردیم تو با اون دختر چی بدست میاری؟ میخواهی همه چیز را رها کنی مگه تو به من قول ندادی که همه چیز را که مربوطه یه یوم مون بوده فراموش کنی.
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ
http://www.tannaz1375.blogfa.com/8803.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. با عرض سلام من امروز بیوگرافی خودم می نویسم. خب اسمم که طنازه. من متولد۱۹/۱۰/۱۳۷۵هستم یعنی ۱۳ سال دارم و دانش اموز کلاس اول راهنمایی هستم. دارای یک خواهر بزرگتر از خودم هستم که اسمش مریم هست(البته نه این مریم که برام نظر می ذاره چون اصلا وبلاگ نداره)و دارای دو دایی و دو زن دایی هستم و یک دختر دایی و پسر دایی که هردو تقریبا یک سال دارن البته پسره بزرگتره و یک سال رو داره. منم دو تا مادربزرگ و یک پدر بزرگ دارم(یکی از پدر بزرگام فوت کرده). پس نظ...
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ
http://www.tannaz1375.blogfa.com/8712.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. مو طلایی و سه خرس قسمت دوم. سلام دوستان عزیز خوبید. خب داستان ادامه پیدا می کند تا انجا گفتیم که حس بدبختی می کرد و سوار ماشین شد. خیلی دلش می خواست گریه کند ولی فکر می کرد عمویش می گوید بچه ی لوسی. انها به راه افتادند کمی جلوتر جنگل های زیادی به چشمش خورد. کمکم که نزدیک شدند امیلی چند خانه ی قلمبه مانند دید که به رنگ سفید بود نزدیک شدند ورسیدند امیلی گفت:( اینجا خانه ی تازه ی من است؟ عمویش هم گفت:( خانه ی کوچک مال تویه و بزرگه مالمن نظرت چیه؟
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ
http://www.tannaz1375.blogfa.com/9007.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. میخوام ازتون خواهش کنم یکی رو انتخاب کنید. منتظر نظرات گرمتون هستم. نوشته شده در پنجشنبه هفتم مهر 1390ساعت 10:44 بعد از ظهر توسط ღ ღطنازღ ღ. سلام به وبلاگ من خوش آمدید. من طناز 15 ساله از تهران هستم و برای کودکان داستان می گویم و امید وارم شما هم خوشتان بیاید. ღ ღفرهنگ و سياست (دایی نیوشا)ღ ღ. ღ ღديوونه زنجيریღ ღ. ღ ღبلاگچه ی خاطرات(خاله بهار عزیزم)ღ ღ. ღ ღکودکانه(حامد شوهانی)ღ ღ. ღ ღخدمات برای وبلاگ نویسان جوانღ ღ. ღ ღنیوشا جووووووووووووونღ ღ.
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ - سلامی دوباره ه ه ه ه ه ه ه
http://www.tannaz1375.blogfa.com/post-88.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. سلامی دوباره ه ه ه ه ه ه ه. سلام به همه ی شما دوستان عزیزم. دلم برای همتون تنگ شده او می خوام از این به بعد مانند قبل فعالیتم و زیاد کنم و با داستان ها ی جدیدم دوباره پذیرای حضور گرمتون در وبلاگم باشم. خبر های بسیاری دارم و می خوام چند تاشو الان بگم. اول از همه اینکه من ۱۵ ساله شدم و رفتم اول دبیرستان. خلاصه خیلی بزرگ تر از اون طناز سابق شدم و خبر دوم این هست که می خوام یک داستان جالب و پر هیجان و براتون بذارم به نام برکه ی جادویی.
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ
http://www.tannaz1375.blogfa.com/8801.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. نوشته شده در سه شنبه چهارم فروردین 1388ساعت 1:35 بعد از ظهر توسط ღ ღطنازღ ღ. سلام به وبلاگ من خوش آمدید. من طناز 15 ساله از تهران هستم و برای کودکان داستان می گویم و امید وارم شما هم خوشتان بیاید. ღ ღفرهنگ و سياست (دایی نیوشا)ღ ღ. ღ ღديوونه زنجيریღ ღ. ღ ღبلاگچه ی خاطرات(خاله بهار عزیزم)ღ ღ. ღ ღکودکانه(حامد شوهانی)ღ ღ. ღ ღخدمات برای وبلاگ نویسان جوانღ ღ. ღ ღایران باستان(خاله یاس گلم)ღ ღ. ღ ღنیوشا جووووووووووووونღ ღ. ღ ღزیبای خفتهღ ღ.
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ
http://www.tannaz1375.blogfa.com/8806.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. اولین شروع زندگی پرنسس کوچک. با سلام به دوستان خوب و مهربونم و باتشکر از حضور سبزتون در وبلاگم وقتی نظراتم دیدم شک شدم این همه نظر مگه میشه! خب نظر فراموش نشه اینم عکس بای بای. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم شهریور 1388ساعت 12:20 بعد از ظهر توسط ღ ღطنازღ ღ. سلام دوستان من امروز چند تا عکس و اول از همه یه خبر از همسایه مون یاسمن و خودم که باهاش اشنا میشید تقریبا۳ رو ز اشنا شدیم امروزم با هاش قرار دارم ساعت۳ خاطره اش رو می نویسم. میدونید چرا چو...
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ - سلامی دوباره
http://www.tannaz1375.blogfa.com/post-87.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. میخوام ازتون خواهش کنم یکی رو انتخاب کنید. منتظر نظرات گرمتون هستم. نوشته شده در پنجشنبه هفتم مهر ۱۳۹۰ساعت ۲۲:۴۴ بعد از ظهر توسط ღ ღطنازღ ღ. سلام به وبلاگ من خوش آمدید. من طناز 15 ساله از تهران هستم و برای کودکان داستان می گویم و امید وارم شما هم خوشتان بیاید. ღ ღفرهنگ و سياست (دایی نیوشا)ღ ღ. ღ ღديوونه زنجيریღ ღ. ღ ღبلاگچه ی خاطرات(خاله بهار عزیزم)ღ ღ. ღ ღکودکانه(حامد شوهانی)ღ ღ. ღ ღخدمات برای وبلاگ نویسان جوانღ ღ. ღ ღنیوشا جووووووووووووونღ ღ.
tannaz1375.blogfa.com
ღ♥ღ◕‿◕سفر به سرزمین داستان و خاطره◕‿◕ღ♥ღ
http://www.tannaz1375.blogfa.com/8808.aspx
ღ ღ سفر به سرزمین داستان و خاطره ღ ღ. خاطره و داستان های طناز. سلامی به گرمی پتو،به نرمی اتو،شیرینی لبو چاکرتیم هلو. خب سلام دوستان دلم برای همتون یه ذره شده بود خب راستی دوستان من دیگه هروقت ا کنم بالاش یه تیتر اس ام اسی می زنم! خب دوستان جا داره از نرگس خانومی از شما ممنونم منم داستانم مثل شما دوست دارم ولی یه خورده به نظرم طرفداراش کمه حالا انتخاب بکنید:. ۱داستان های شگفت انگیز رنسس میا. ۲شهری به نام لبخند. ۳ماجراهای هلن و هایلن. نوشته شده در پنجشنبه هفتم آبان 1388ساعت 8:33 قبل از ظهر توسط ღ ღطنازღ ღ.