sargashteha.persianblog.ir
sargashtehasargashteha
http://sargashteha.persianblog.ir/
sargashteha
http://sargashteha.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
3.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
41
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
3.438 sec
SCORE
6.2
sargashteha | sargashteha.persianblog.ir Reviews
https://sargashteha.persianblog.ir
sargashteha
هبوط در کوير - sargashteha
http://sargashteha.persianblog.ir/post/47
من رنگهای این سرزمین را بیگانه می بینم. رنگهای این سرزمین مرا می آزارند. آهوان این صحرا گرگان هار من اند. کوهها دیوان سیاه و زشت خفته اند. زمین قبرستان پلید و غبارآلودی است که مرا در خود به کینه میفشرد . ابر کفن سپیدی است که بر گور خاکی من گسترده اند. و طناب گهواره ام را از دست مادرم ربوده اند و بر گردنم افکنده اند و سرش در چنگ خلیفه ای است که در پس این کوهها شب و روز در کمین من است . دریا گرگی است که آهوی معصوم مرا می بلعد . پرندگان این سرزمین ، سایه های وحشت اند و ابابیل بلایند. من با بهار می میرم.
هبوط در کوير - sargashteha
http://sargashteha.persianblog.ir/post/39
سلام مثل اينکه اينجا هم يه وبلاگ ديگه شد برام . بقيه دوستان کم لطفی کردن ديگه نمينويسن . ميدونم شايد بعضی ها از خوندن اين مطالب خسته شدن اما چند قسمت بيشتر نمونده . بزودی تموم ميشه . بخاطر اينکه خودم اين مطلب رو خيلی دوست دارم تا آخرش ادامه ميدم . اميدوارم بعد از اين مطلب بدردبخور و يا وقتی داشته باشم که بنويسم چون نوشتن توی دفترچه ممنوع. هم وقتمو ميگيره . به هر حال ممنون از اونهائی که ميخونن. هنوز نميدونم اينجا چطوری بايد لينک داد . ميخواستم لينک وبلاگمو بدم که نشد. چه میدانم چند ساعت؟ پيام هاي ديگران .
هبوط در کوير - sargashteha
http://sargashteha.persianblog.ir/post/45
هفتمین روز بود ، خدا می آسود ، فارغ از کار آفرینش و شاد از بنای قصر بلند و شگفت و زیبای وجود در صحرای ساکت و بی مرز عدم ، تکیه زده بر کرسی بزرگش بر بالای بلند عرش کبریائی خویش . از نگاهش برقی همچون آذرخش میدرخشید و بر لبانش لبخند پیروزی ، همچون نخستین سپیده دم خلقت ، شکفته بود . سرود نرم و معطر "سفر آفرینش". تورات را با خویش زمزمه میکرد و طنین آن همچون نغمه ارگ که سرود زیبای گریگوری را می نوازد در زیر رواق بلند و بلورین کلیسای عالم دور میزد و فضا را نوازش میکرد . تندر فرمان خداوند بود . پيام هاي ديگران .
هبوط در کوير - sargashteha
http://sargashteha.persianblog.ir/post/42
خداوند خدا ، در حالیکه کمترین خط ناخشنودی بر سیمای زیبایش خوانده نمیشد و حتی موجی از یک تأئید هوشیارانه و عمیق بر پیشانی داشت که تنها من آن را خوب احساس کردم ، رویش را به سوی صف فرشتگان موکلی که دست اندر کار خلق آدمیان بودند برگرداند و با اشاره ای فرمان داد تا به کار خود مشغول گردند . دانستم چرا بر زبان نیاورد ، نمی خواست همه توقع کنند ، آنها که کاردستی ناخودآگاه طبیعت و وراثت و تاریخ اند ، گیاهانی اند که به اقتضای زمین و آب و هوا و فصل! میرویند و اینان را به چنین رسالتی چه کار؟ توده های کوچک لجن در صفی ...
sargashteha
http://sargashteha.persianblog.ir/1383/9
ناگهان خداوند خدا مرا ندا داد که او را بدستم ده! می گریستم . احساس کردم که نمیتوانم . کار دشواری بود . در زیر فشار سنگین چنین محبتی چه می کشیدم! خدا همه محبتهایش را که از همه کوهها سنگین تر است بر دل نازک جوان من نهاده بود! خم شدم . چه تلاشی میکردم که نلغزم ، که بتوانم . در دستم گل تو و در برابرم خداوند! دستهایم را با ادب ، آهسته و لرزان پیش آوردم . تو سخت می تپیدی ، چنانکه نزدیک بود از دستم بیفتی و من چه دلهره ای داشتم! او را خودت بساز! و من بقدری اشک ریختم که تو در دستهای من خیس شدی . پيام هاي ديگران .
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
حادثه - یادبود
http://yaadbood.persianblog.ir/tag/حادثه
خیابان شریعتی دهان باز کرد! و نشست خیابان دکتر شریعتی. و سقوط خودرو پژو 405. حوالی ساعت ١٩:٣٠ دوشنبه ۴/۶/١٣٨٧ بود که خیابان دکتر شریعتی بر اثر حفاری مترو فرو ریخت و یک دستگاه پژو ۴٠۵ رو به کام خودش کشید! راننده این خودرو بلافاصله از خودرو بیرون اومد و جون خودشو نجات داد! البته بعد از بیرون آوردن خودرو پس از حدود ٣ساعت و نیم تلاش! ماموران آتش نشانی و پلیس و . که واقعا بساط سرگرمی مردم رو فراهم آورده بودن جای تعجب داشت که راننده هیچ آسیبی بهش وارد نشده بوده! حدود یک ماه پیش هم چند متر اون طرف تر یه ریزش کو...
خداحافظ همین حالا ... - یادبود
http://yaadbood.persianblog.ir/post/79
خداحافظ همین حالا . خدا حافظ همین حالا،همین حالا که من تنهام. خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام. خداحافظ کمی غمگین،به یاد اون همه تردید. به یاد آسمونی که منو از چشم تو می دید. اگه گفتم خداحافظ، نه اینکه رفتنت ساده است. نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده است. خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها. بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا. 1777;٠:۱۱ ب.ظ ; ۱۳۸٧/٦/۱۳. خداحافظ همین حالا . خیابان شریعتی دهان باز کرد! زندگی حکمت اوست . من و گنجیشکای خونه. من برای سالها می نویسم. باشگاه مدیران و متخصصان.
سادگی - یادبود
http://yaadbood.persianblog.ir/post/60
ساده نباشی عاشق نمی شی! 1777;٠:٥٠ ب.ظ ; ۱۳۸٧/٢/۱٦. خداحافظ همین حالا . خیابان شریعتی دهان باز کرد! زندگی حکمت اوست . من و گنجیشکای خونه. من برای سالها می نویسم. باشگاه مدیران و متخصصان. Powered by PersianBlog.ir.
دفتـرچـه ممنـــوع
http://daryaaee.blogfa.com/9204.aspx
شعر ، داستان ، عكس ، خاطره و دلنوشته های یک دریا. مامانم دلم برات تنگ شده. امشب اومدم فقط بنویسم. بدون هیچ عکسی چون عکسی لایقش پیدا نمی کنم. اومدم بگم مامانم دلم برات تنگ شده. بخدااا دیگه طاقت ندارم. مامان تنها شدم عزیزدلم. خیلی تنهام. تنهای تنها. مامان خوش زبونم، مامان قشنگم، فرشته خونه م، فدات بشم بخدا رفتنت خیلی زود بود. شبا میام اینجا میشینم بی هیچ هدفی. فقط عکساتو نگاه می کنم و اشک می ریزم. مامانم، عزیزم، نازنینم چیکار کنم آخه؟ حرفمو به کی بگم، دردمو به کی بگم؟ دارم از غصه می میرم خداااااااا.
دفتـرچـه ممنـــوع
http://daryaaee.blogfa.com/9405.aspx
شعر ، داستان ، عكس ، خاطره و دلنوشته های یک دریا. خوب این دفتر هم بسته شد. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 23:27 توسط دریا. ندارد دفتر دریا به جز الفاظ دریائی. راوی حکایت باقی . دانشنامه آزاد ويكي پديا. ستاره زد ، سلام کن. سالهای تاکنون ( استاد عبدالجبار کاکائی ). پابرهنه تا ماه ( استاد رضا کاظمی ).
دفتـرچـه ممنـــوع - بارونو دوست دارم ...
http://daryaaee.blogfa.com/post-193.aspx
شعر ، داستان ، عكس ، خاطره و دلنوشته های یک دریا. بارونو دوست دارم . چقدر خوبه وقتی که بارون میاد،. چقدر خوبه وقتی چترمو زیر بارون می بندم،. چقدر خوبه وقتی توی بارون پیاده راه میرم،. اونوقت دیگه سنگینی نگاه رهگذرا که با تعجب بهم خیره میشن اذیتم نمی کنه ،. چون اشکام با دونه های بارون قاطی میشه،. چقدر دوست دارم این بارونای به موقع رو. نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم آبان ۱۳۹۰ساعت 22:40 توسط دریا. ندارد دفتر دریا به جز الفاظ دریائی. راوی حکایت باقی . دانشنامه آزاد ويكي پديا. ستاره زد ، سلام کن.
خیابان شریعتی دهان باز کرد! - یادبود
http://yaadbood.persianblog.ir/post/78
خیابان شریعتی دهان باز کرد! و نشست خیابان دکتر شریعتی. و سقوط خودرو پژو 405. حوالی ساعت ١٩:٣٠ دوشنبه ۴/۶/١٣٨٧ بود که خیابان دکتر شریعتی بر اثر حفاری مترو فرو ریخت و یک دستگاه پژو ۴٠۵ رو به کام خودش کشید! راننده این خودرو بلافاصله از خودرو بیرون اومد و جون خودشو نجات داد! البته بعد از بیرون آوردن خودرو پس از حدود ٣ساعت و نیم تلاش! ماموران آتش نشانی و پلیس و . که واقعا بساط سرگرمی مردم رو فراهم آورده بودن جای تعجب داشت که راننده هیچ آسیبی بهش وارد نشده بوده! حدود یک ماه پیش هم چند متر اون طرف تر یه ریزش کو...
تنها نیستم - یادبود
http://yaadbood.persianblog.ir/post/59
یکی بود یکی نبود.یکی که نه ، اصلا هیشکی نبود.ولی خدا بود . این روزا سخت میگذرن.خیلی سخت. حتی گاهی به اجبار باید شب رو هم بیدار موند! به امید نتیجه ای که اگه خدا بخواد به دست میاد! دارم به اونایی فکر می کنم که تنهام گذاشتن. خواسته یا نا خواسته! رفتن و شاید دیگه. پشتشون رو هم نگا نکردن! دارم فکر می کنم به اونایی که تنهام نذاشتن! و اونایی که از. دور ایستادن و فقط تماشا کردن. یه سال داره میگذره و من خیلی عوض شدم! شاید به طور کل مسیر زندگیم عوض شد! اینو می دونستم که خدا خیلی بزرگه! آره هیچوقت تنها نیستم.
زندگی حکمت اوست ... - یادبود
http://yaadbood.persianblog.ir/post/77
زندگی حکمت اوست . Laquo; من برای سالها می نویسم. سالها بعد که تلخ و شیرین های این روزگار برای تو خاطره می شوند. افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود! یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود ! گاهی حس می کنم زندگی یه نوسان عجیبه. یه نوع غوطه ور شدن تو یه دریا. دریایی که امواجش می تونن من رو هر طرف که می خوان ببرن! گاهی دست و پا می زنم و فکر می کنم که دارم شنا می کنم و اختیارم دست خودمه ولی بعد از یه مدت یا خسته می شم یا یه موج بزرگ میاد و منو پرتاب می کنه به هر جا که می خواد! این روزا دلم خیلی بارون می خواد! Laquo;...
من و گنجیشکای خونه - یادبود
http://yaadbood.persianblog.ir/post/74
من و گنجیشکای خونه. ای چراغ هر بهانه از تو روشن، از تو روشن. ای که حرفای قشنگت منو آشتی داده با من. من و گنجیشکای خونه دیدنت عادتمونه. به هوای دیدن تو پر میگیریم از تو لونه. باز میای که مثل هر روز برامون دونه بپاشی. من و گنجیشکا میمیریم اگه تو خونه نباشی. همیشه اسم تو بوده اول و آخر حرفام. بس که اسم تو رو خوندم بوی تو رو داره نفسهام. عطر حرفای قشنگت قد یه صحرا شقایق. تو همون شرمی که از اون سرخ گونه های عاشق. شعر من رنگ چشات رنگ پاک بی ریایی. بهترین رنگی که دیدم رنگ زرد کهربایی. خداحافظ همین حالا .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
41
مـــــســـــــــخ
از یادت رفته است. نوشته شده در دوشنبه ششم تیر 1390ساعت 14:31 توسط shabzade. تو بارونی ترین ابری. تو بارونی ترین ابری من از پاییز لبریزم. چه معصومانه میباری چه مظلومانه میبارم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اسفند 1389ساعت 22:41 توسط shabzade. خبر مرگ مرا با. تو چه كس می. من به خود م. آتش عشق تو خاكستر. نوشته شده در شنبه بیست و نهم آبان 1389ساعت 2:32 توسط shabzade. تو را خواهد شست؟ س سرد ات اقم. می پرد مرغ نگاهم. پر مرغان نگاهم را. نوشته شده در پنجشنبه ششم آبان 1389ساعت 12:26 توسط shabzade.
پیوند
زندگی در جریان است. صبح امروز، حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در بیستمین همایش سراسری فرماندهان ناجا، حضور پیدا کرد و با فرماندهان این نیرو سخن گفت اما برخی از جملاتی که روحانی در این دیدار به زبان آورد، باعث ایجاد برخی حاشیهها شد. احمد بخشایش اردستانی در خصوص این گفته رئیسجمهور کشور اظهار داشت: منظور روحانی این بود که یک تصوری در اجتماع به وجود آمده که دولت در حال حرکت به سوی امنیتی شدن جامعه است و چون نیروی انتظامی و پلیس هستند که معمولا در انظار عمومی با مردم برخورد میکنند و اغلب اوقات با ونه...
سرگشته
شعری برای کودکان غزه. می خواستم شعری برای جنگ بگویم. دیگر قلم ، زبان دلم نیست. تقدیم به کودکان مظلوم غزه. شیر خوارگان غز ه ،سنگ آورده اند. تارویای از فرات تا سینا. اعراب،فقط ج ر زدن بلدند. برای افتتاح مک دونالد. نوشته شده در یکشنبه بیستم بهمن 1387ساعت 6:52 بعد از ظهر توسط زائر سرگشته. چشمم احرام طواف حرمت می بندد. گرچه از خون دل خویش دمی طاهر نیست. از همسرم پرسیدم، اون وقتی که توی قطعه شهدا بودی، زیر لب داشتی چی می گفتی؟ بیا، دل خدا واست تنگ شده! خاطرات یک زائر (6). توصيف لحظه زيباي ديدارمنزل معشوق خيلي ...
عشق،پرنده ای آزاد و رها
عشق،پرنده ای آزاد و رها. بار الهی چه عملی از بندگانت بیش از همه تو را به تعجب وا میدارد؟ اینكه شما تمام كودكی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر میبرید و دوران پس از آن را نیز در حسرت بازگشت به كودكی میگذرانید. اینكه شما سلامتی خود را فدای مالاندوزی میكنید و سپس تمام دارایی خود را صرف بازیابی سلامتی مینمایید. اینكه شما به قدری نگران آیندهاید كه حال را فراموش میكنید، در حالی كه نه حال را دارید و نه آینده را. سكوت كردم و اندیشیدم،. در خانه چنین گشوده، چه میطلبیدم؟ بیاموزید كه در برابر خطای خود فقط به عفو و بخش...
** •.¸¸.• * * •.¸¸.•
زندگي دفتري از خاطره هاست يک نفر در دل شب ، يک نفر در دل خاک يک نفر همدم خوشبختي هاست ، يک نفر همسفر سختي هاست ،چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد ما همه همسفريم. تاریخ شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۲. ایستادن اجبار کوه بود،رفتن سرنوشت آب. افتادن تقدیر برگ و صبر پاداش آدمی. پس بی هیچ چشم داشتی حراج محبت کنیم. که همه ی ما خاطره ایم. تاریخ شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۲. آنهاییکه ما را از دوستی با جنس مخالف با آتش جهنم میهراسانند. نمازشان را به امید همخوابی با حوریان بهشتی میخوانند. تاریخ شنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۲. کنارت هس...
sargashteha
خوب دوستان آخرين قسمت هبوط در کوير رو هم نوشتم . نميدونم اينجا رو کسی ميخوند يا نه ولی طبق اطلاعاتی که داشتم دو سه نفری اينجا سر ميزدن . بازم تشکر از وقتی که صرف کردين و اينجا سر زدين . اميدوارم يه روز اينجا با مطالب بقيه دوستان يکی از بهترين و پر خواننده ترين وبلاگها بشه . سلامت شاد و سرفراز باشين . آدرس وبلاگ اصليم اگه خواستين سر بزنين اينه :. Http:/ forbiddennotebook.blogspot.com/. پيام هاي ديگران . من رنگهای این سرزمین را بیگانه می بینم. رنگهای این سرزمین مرا می آزارند. آهوان این صحرا گرگان هار من اند.
سرگشته ترین
دانش، بالاترین رستگاری است . [امام علی علیه السلام]. یادداشت ثابت - یکشنبه 93 تیر 23 ساعت 6:44 عصر ). این بنده رو سیه است در قفای درت. باز مانده از نعمت کرامت درگهت. یه حسی بدی دارم. وقتی همه رو دعوت می کنی و من بی دعوت می مونم. دلم از خودم می گیره که چقد خطا کردم. بر خود جفا کردم. بدترین عذاب اینه که خودتو ازم بگیری. یا انقدر کوردل شدم که حضورت را نمی بینم. ای وای بر من. از تو که دور می شوم به سرعت اسب سرکش زین می شود. آنچنان که نجات از منجلاب شوربختی برایم سرابی بیش نیست. تو که همه حال پناهمی. در عشق ش...
sargashteyedell
ღ♥ღگنبدمیناღ♥ღ
خدایابه چه گناهی دارم مجازات میشم. طاقت این امتحان سخت راندارم میگن بنده های که دوستشون داری امتحانشون میکنی باشه قبوله هرچی توبخوایی اماکمکم کن ردنشم بهم صبربده خدایامن که جزتوکسی راندارم که بهش پناه ببرم به کی تکیه کنم که پشتم روخالی نکنه تواین دنیای نامردی که نزدیکترین آدم بهت پشت میکنه من به کی اعتمادکنم من به کی تکیه کنم من جزتوکی رادارم خدایامنابه خودم رهانکن تورابه مهدی تورابه فاطمه زهرات قسم بسه دیگه طاقت ندارم. کمکم کن،کمکم کن خدایا. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۸۹ساعت 17:15 توسط مینا.
Sargas Business Solutions
BPO and Contact Center Services. Call Center and BPO Services. Call Center Solutions for Limousine Services. Call Center Solutions for Limousine, Taxi and Coach Hire Services. Off Hours Customer Support and Answering Services. BPO and Contact Center Services. Proudly powered by WordPress.
Sargasm (Julian) - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Deviant for 12 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 198 weeks ago. This is the place where you can personalize your profile! But th...