melodie-ghalbha.blogfa.com
ملودی قلب ها - همیـــن...
http://www.melodie-ghalbha.blogfa.com/post-56.aspx
مثل همیشه منم در به در ناز نگاهت / غرقه در عشق تو و فدای اون چشم سیاهت. قانون مدنی سه تعهدات. تو به من هیچ تعهدی نداری. نوشته شده در چهارشنبه بیستم مهر ۱۳۹۰ساعت19:42توسط فرشته کوچولو. هر کجا سازی شنیدی. از دلی رازی شنیدی. شعر و آوازی شنیدی. چون شدی گرم شنیدن. وقت آه از دل کشیدن. در جاده ی تنهایی. حرف های ماسه ای. کافه ای از نوع نوستالژی. روزگردی های یک مارمولک. کابوسهای شیطان در بهشت. دنیا بدون قطب نما گم نمیشود. باران روایت همه دردهای ماست. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin.
bluetooth.blogfa.com
بلوتوســـــ
http://www.bluetooth.blogfa.com/cat-1.aspx
سیاه ، سفید ، خاکستری؟ در اين راه طولاني كه ما بيخبريم. و چون باد ميگذرد. بگذار خرده اختلافهايمان با هم باقي بماند. مخواه كه يكي شويم، مطلقا. مخواه كه هر چه تو دوست داري، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم. و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نيز باشد. مخواه كه هر دو يك آواز را بپسنديم. يك ساز را، يك كتاب را، يك طعم را، يك رنگ را. و يك شيوه نگاه كردن را. مخواه كه انتخابمان يكي باشد، سليقهمان يكي و روياهامان يكي. همسفر بودن و همهدف بودن، ابدا به معني شبيه بودن و شبيه شدن نيست. بيا ح...
melodie-ghalbha.blogfa.com
ملودی قلب ها - ماهان و بهارک...
http://www.melodie-ghalbha.blogfa.com/post-45.aspx
مثل همیشه منم در به در ناز نگاهت / غرقه در عشق تو و فدای اون چشم سیاهت. هیچ شبی رو بدون گفتن. به عزیزانم ،صبح نکنم. تا با آن در میدان سخاوت. خدا نکند که شما این طور باشید. هر دو در اوج غرور. کنار هم آرمیده بودن. وقت درآغوش کشیدن بود. سرش رو از لایه گیسوان موج گون بهارک بیرون آورد. عشق شعله کشید. غرور. نسیم کلمات سحرآمیز، صورت بهارک رو نوازش داد. ساعت پنج بار نواخت. لحظه ی یکی شدن فرا رسید. ماهان با صدایی دلنشین گفت: . سکوت شد.ماهان بیطاقت شد.غمگین شد. بهارک ریز خندید و مغرور. و با شیطنت پرسید: .
melodie-ghalbha.blogfa.com
ملودی قلب ها
http://www.melodie-ghalbha.blogfa.com/9012.aspx
مثل همیشه منم در به در ناز نگاهت / غرقه در عشق تو و فدای اون چشم سیاهت. به اولین نفس قسم. بخوان " بخوان به نام پروردگارت. إقرأإقرأ که لو لاک. هوا را در زمان. تمام زمان را نفس. می گفت " نان. را از هر طرف بنویسی نان است". می خواهم به سادگی. این واژه دل ببندم. خبر بده تو که از اندوخته ها خبر داری. حوالی شهر ما انتهای آن بن بست پشت حلبی ها. به سادگی کدام واژه کدام. مسیح مسیحا نفس من؟ واژه ها را وصله به کجای پیرهنت. کنم که بیت شوند؟ ای بیت ها بیت ال.حرام. شدند واژه هایی که ستایشگر تو نیستند. تو را کجای غزل.
bluetooth.blogfa.com
بلوتوســـــ
http://www.bluetooth.blogfa.com/cat-2.aspx
سیاه ، سفید ، خاکستری؟ دقيقا يادم مياد سال سوم دبستان بود يه كلاس پنج رديف سه نيمكته، نيمكت هاي دو نفره، نيمكتهاي چوبي . زنگ انشاء، اولين بار بود كه همچين زنگي داشتيم! يه چيزايي شنيده بوديم خانم معلم، پاي تخته موضوعي رو نوشت و رو به ما كرد و گفت: در مورد اين موضوع يه انشاء بنويسيد! جو صميمي كلاس سومي ها البته ما يعني من و امير حسين و آرمان از كلاس اول با هم بوديم و صميميت به مراتب بالاتر بود! شروع كرديم به نوشتن، موضوع زياد يادم نيست اما يه توصيف بود مشورت ميكرديم! اونا رو نميدونم اما خيلي ناراحت شدم!
bluetooth.blogfa.com
بلوتوســـــ
http://www.bluetooth.blogfa.com/post-208.aspx
سیاه ، سفید ، خاکستری؟ زندگی در و با محیط مجازی. سبک زندگی در این دوره باید چطور باشد؟ زندگی در و با محیط مجازی؟ راهکارهای بهتر زیستن با این همه هجمهی فرهنگی چیست؟ یه دورهای دوستیها مخفیانه بود! تلفنهای یواشکی و قرارهای لحظهای! هر کی نداشت، مقام داشت! یه دورهای دوستیها و داشتن دوست مدال داشت، درجه داشت، مقام و منزلت و افتخار داشت! هر کی نداشت، نداشت! دورهی فعلی هم که دوستیها در و پیکر نداره، هر کی هم نداره، نداری؟ این بخشی از هجمهی فرهنگی بود که سوال کردی! از چه روشی استفاده میکنی؟ خدايا، با ياد تو.
samfonie-baran.blogfa.com
سمفوني باران -
http://www.samfonie-baran.blogfa.com/post-83.aspx
باریدن که می گیرد. سرت را رو به آسمان می گیری. حسادت می کنم به شبنمی. که بر لبانت نازل می شود. نوشته شده در یکشنبه دوم مرداد ۱۳۹۰ 1:1 توسط سمفوني باران. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. بهار کار خودش را کرد. می رقصم با سمفونی باران. و خیس می کنم. تمام خاطرات پدر را. با سرعتی عجیب کز کرده. فکر می کنم همین الان. با یک جعبه گل میمون. از راه می رسی / باران بندآمد. به خانه بر می گردم. باید گل یا پوچ را با نیچه تمام کنم. باران از موهایم می بارد. رنگ شکوفه های آلبالو. از خواب پروانه پریده است. بر دارازای درختان باغ.
samfonie-baran.blogfa.com
سمفوني باران - ای مـــــن 3
http://www.samfonie-baran.blogfa.com/post-80.aspx
آخخخنگو که دلم می گیرد. می نشینی رو به رویم دستان همیشه یخم را می فشاری پیشانی ات را می چسبانی به دست هام موهات را می کشم جیغ یواش می کشی.سر بلند می کنی زل می زنی توی چشم هام.آن برق های عجیب و غریب چشم هات را هیچوقت نفهمیدم.سردم است.دماغم را می کشم بالا.دماغ قرمزم را که.تو می دانی حتمن.می گویمت ها؟ می گویی ام.می دانی از شب یلدام بلندتر بلند تر است؟ می دانم چه را می گویی.میپرسم چه؟ می گویی ام.سیاهی شب .شب یلدای . چشمانم را می بندم دستانت را فشار می دهم می گویم هیسسسس. DESIGN BY : NIGHT SILENCE. ستاره زد&#...
samfonie-baran.blogfa.com
سمفوني باران
http://www.samfonie-baran.blogfa.com/9003.aspx
به تو از هر دقیقه برخوردم. پانزده بار برای فرشته هات نامه بنویسم موشکشان کنم پرت کنم توی هوا یا. برای خدای مورچه ها نامه بنویسم توی لانه یشان بگذارم؟ و مگر درمان است؟ درمان من جز صدای ترتیل تو چیز دیگری نیست. جز حضرت بانو گفتن هات نیست. جز بهاری که بباری. و فقط بنشین برایم حرف بزن حرف بزن حرف بزن من،. خسته ام از گفتن های بی پایان و نشنیدن های مکرر. به خدا روحم درد می کند. و خودم را توی دنیای کودکانه ای غرق کرده ام و زده ام به راهی که تو تویش نیستی. و حواسم نیست که چه می کنم. من اسیر شده ام. و خیس می کنم.