sepid71.blogfa.com
***خیلی دیر کردم ******خیلی دیر کردم *** -
http://sepid71.blogfa.com/
***خیلی دیر کردم *** -
http://sepid71.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.7 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.672 sec
SCORE
6.2
***خیلی دیر کردم *** | sepid71.blogfa.com Reviews
https://sepid71.blogfa.com
***خیلی دیر کردم *** -
***خیلی دیر کردم ***
http://www.sepid71.blogfa.com/1392/09
خیلی دیر کردم * *. چقدر تو دنیا رو پیشونیم مهر فاحشگی زدن فقط به خاطر جنسیت و آفرینش . خدایا ازت متنفرم . این آفرینش کثیف تو هست. من هیچوقت فاحشگی نکردم فقط کارهایی رو که واسه مردان مجاز دونستی ولی واسه زن هیچ انجام دادم . نوشته شده در جمعه ۲۹ آذر۱۳۹۲ساعت 23:29 توسط سپیده. از اتفاقایی که برام افتاده و خونه نشینم ناراضی نیستم . هر چی یادم میاد از خانواده ام بدم میود . دوستشون نداشتم و ندارم . تنها راه فرار غرق شدن در تنهایی خودم بود . خودم و ذهن خودم. از مادرم همیشه متنفر بودم . این جمله حال این روزای منه .
***خیلی دیر کردم ***
http://www.sepid71.blogfa.com/1392/12
خیلی دیر کردم * *. خیلی شبها شده تا صبح نخوابیدم . کار خاصی هم انجام ندادم . تو تاریکی اتاق زانوهامو بغل کردم وفکر کردم . امشب هم از اون شبهاست . نوشته شده در جمعه ۲ اسفند۱۳۹۲ساعت 0:40 توسط سپیده. حالا که فرصت موقتی دارم و تمام تواناییام الان برگشته میخوام چند کار رو انجام بدم . خوابم هم حسابی کم و تنظیم شده و فقط ۴ ساعت میخوابم . اگه کار درست و ماندگاری رو توی زندگی ۲۱ ساله ام انجام داده باشم . اون دفترچه ۲۰۰ برگه ای که خودم نوشتم . خیلی جالبه که اولش قرار بود تا قبل مرگم کتاب رو کسی نخونه . خب غیر از ا...
***خیلی دیر کردم *** - فقط مینویسم !
http://www.sepid71.blogfa.com/post/45/فقط-مینویسم-
خیلی دیر کردم * *. این دو سه روزه نبودم و چیزی ننوشتم مغزم پر شده . باید خالیش کنم. خیلی چیزا میخوام بنویسم و تماما واگویه های مغزمه . شاید مرتب ننویسم . همیشه دلم میخواست جرات داشته باشم . هیچ آدمی رو تو طول عمرم ندیدم که جرات واقعی و کافی داشته باشه . هیچ کس. جرات واسه جدا شدن از عادی بودن . جرات تغییر اساسی . جرات متفاوت بودن . جرات اینکه مثل یک انسان واقعی زندگی کردن. منم درگیرم . کمی فراتر از بقیه چون خیلی واسه پایانم دیر نیست و دارم زوال خودم رو حس میکنم . نفرت قدرت عجیبی داره . مرد شرقی دنبال ننه.
پروفایل سپیده ف
http://www.sepid71.blogfa.com/Profile
خیلی دیر کردم * *. هوشبری -دانشجو در حال گذران مرخصی. نقاشی و طراحی از طبیعت زنده. 6 اکتاو صدا و حنجره خوانندگی. تراش چوب و منبت. درس خوندن در هر رشته ای. زبان انگلیسی و ترجمه. عاشق فیلم و تئاتر و آهنگ ( غرق میشم توشون ). در مقابل از آشپزی و ورزش بدم میاد. گستره محبت ( دخترا از این کتاب خوششون نمیاد چون اصلا رمانتیک نیست ولی حقیقت جامعه ما و مردای ایرانی رو در حد تیم ملی به تصویر کشیده ). هنر پیشه ( THE ARTIST ). آهنگ های گروه کیپسیکینگ. خواننده : سیرین عبدالنور . ایمی لی.
***خیلی دیر کردم *** - آی آدمکها
http://www.sepid71.blogfa.com/post/46/آی-آدمکها-
خیلی دیر کردم * *. آدمها . همونایی که اطرافتن . همونایی که هر روز میبینی . همونایی که فقط یه بار میبینیشون . همونایی که نزدیکتن . همونایی که تو خیابون از کنارشون رد میشی . آره همونها. همشون غریبه هستن . همشون. هیچ کس آشنا نیست . هیچکس نمیتونه واقعا کمکت کنه . همه یه خنجر دارن . پشت کمرشون بستن . باهات دست میدن . اگه قابل ترحم باشی جوری باهات رفتار میکنن که فکر میکنی چقدر فرشته هستن! اگه اگه . فقط اگه خودت باشی اون موقعست که رنگ خنجر و خون خودت رو روی خنجرشون میبینی . مرد شرقی دنبال ننه. الان بیکارم تا شب!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
بیتِ گمشده - هی...
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-44.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. من همین امشب و همین امشب فهمیدم که رسما نمی تونم بنویسم دیگه. نه شعر نه داستان نه. ای داد ای بیداد. اصلا اعصاب ندارم انگار! وااااااااااااای دلم می خواد ی جماعتیو خفه منم! اصلا دلم می خواد برم ی جایی که فکر و خیال نباشه و با خودمم نگه آخه بچه تو رو چه به فکر و خیال! شدم ی پاره استخون! از بس حرص می خورم به مولا؟ نمی دونین که. اون وقت کاش حرصا درست حسابی بود! اصلا و ابدا نمی تونم ی خط بنویسم! گفتم دوتا داستان مونده من تموم نکردم از قدیم یکیشو چند صفحه بنویسم نشد! بی خیال همه چی.
بیتِ گمشده - خاطرات
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-40.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. ماه رمضون شد و تموم خاطرات سال گذشته رو واسم زنده کرد. پارسال ماه رمضون چه حالی داشتم و امسال چه حالی! پارسال دو تا دست مهربون و گرم بود و دو تا چشم گیرا که از سیاهی به شب می موند. دو تا دست گرم که همیشه سردی دستامو می گرفت. دو تا چشم گیرا که برقشون دنیامو عوض کرد. عطر تنش که هوش از سرم می برد و مستم می کرد. صداش که هنوزم قلبمو می لرزونه. لبخندی که با یه شیطونی خاصی همراه بود و واسم شادی آورد. آغوش پر مهرش که غمامو ازم گرفت. امسال دیگه هیچ کدوم از اینا نیست. هم آغوشی ( عاطفه جون)*.
بیتِ گمشده -
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-51.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. از اون روزا تا امروز یه عمره که می گردم. دنبال اون کسی که تو اون روزا گم کردم! خیلی تلاش می کنم بنویسم! نوشته شده در جمعه ششم خرداد ۱۳۹۰ساعت 2:24 توسط سپیده. مث پوپک، مث ابر، نرم و بارونی و خیس. مث بیت گمشده توی برگ چکنویس. پیش 2 ریاضی البرز (تخته سیاه). من ار آن روز که در بند توام آزادم (مجید). چشم هایم فدایت ( باران جون). هم آغوشی ( عاطفه جون)*. میم کیوان(پیامبر بدون وحی). نا گفته هایم (باران جون)*. طلوع خندن خورشید ( هلن جون). روز های قشنگ من و دوستام. مرا در شعرهایم جستجو کن.
بیتِ گمشده - یک شعر
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-39.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. و آنگاه که به حضور پروردگار باز رسید،. دست و پایش را گم کرده بود،. با اشعار نبمه تمامش و کار نیمه کاره رهاشده اش،. چه کس می داند که پاهای کبودش چه جاده هایی طی کرده بودند؟ و از چه تپه های آرامش یا دردی بالا رفته بود؟ ای کاش پروردگار لبخند برلب دستش را گرفته باشد. و به او گفته باشد:. ای طفلک گریز پا، ای نادان! کتاب زندگی را سخت می توان درک کرد،. چرا نماندی که تمامش کنی! نوشته شده در چهارشنبه ششم مرداد ۱۳۸۹ساعت 15:39 توسط غزاله. مث پوپک، مث ابر، نرم و بارونی و خیس.
بیتِ گمشده - تولد آبجیم
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-49.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. تولد تولد تولد جیگرم مبارک. غزال جون می دونی که دارم از سرگیجه حالت تهوع می میرم اما دلم نیمد. نیامو برا تولدت آپ نکنم! خلاصه که زندگیتو عاشقیتو با تو هواتو. خیلی ازین حرفای خوب دارم باهاتو. قبون آبجی ایشالله صدساله شی. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 21:49 توسط سپیده. مث پوپک، مث ابر، نرم و بارونی و خیس. مث بیت گمشده توی برگ چکنویس. پیش 2 ریاضی البرز (تخته سیاه). من ار آن روز که در بند توام آزادم (مجید). چشم هایم فدایت ( باران جون). هم آغوشی ( عاطفه جون)*.
بیتِ گمشده - ای بابا
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-45.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. سلام بر دوستان خودم. به بیت محقر ما خوش اومدین. گفتم بعد از عمری بیام روشن کنم چراغ این کلبه رو که همه جاش رو هم خاک گرفته. خسته و کوفته، جسد متحرکی بیش نیستیم هیچی بابا! ساعت 5 از خواب بیدار میشم، 6:30 از خونه میزنم بیرون که راس 8:00 سر کلاس حاضز باشم 8 شب هم میرسم خونه بعد توقع دارن آدم بیدار و شاد و شنگول هم باشه! هی میگن تو چقد زاری، چرا اینقدر خسته به نظر میای؟ خر رو هم ایقدر کار می کشیدن می مرد حالا ما زنده هم هستیم ( مثلا) خلاصه که اینطوری. خب دست خودمان که نمی باشد.
بیتِ گمشده - ادبی
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-54.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر. به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر. در آفاق گشاده ست ولیکن بسته ست. از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر. من نظر باز گرفتن نتوانم همه عمر. از من ای خسروخوبان تو نظر باز نگیر. در دلم بود که جان بر تو فشانم روزی. باز در خاطرم آمد که متاعی ست حقیر. گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست. رنگ رخسار خبر می دهد از سر ضمیر. عشق پیرانه سر من عجبت می دارد. چه جوانی تو که از دست ببردی دل پیر. عجب از عقل کسانی که مرا پند دهند. برو ای خواجه که عاشق نبود پندپذیر.
بیتِ گمشده - صداقت
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-52.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. آن شب که صداقت مرد، من کنار بسترش بودم! تو صدا می زد که دورش انداخته بودی. و آرام جان باخت. من صداقت را به گور خاطرات سپردم و بر سنگ مزارش آرام گریستم. و امروز تو از صداقتت برای من سخن می گویی! نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۰ساعت 13:4 توسط غزاله. مث پوپک، مث ابر، نرم و بارونی و خیس. مث بیت گمشده توی برگ چکنویس. پیش 2 ریاضی البرز (تخته سیاه). من ار آن روز که در بند توام آزادم (مجید). چشم هایم فدایت ( باران جون). هم آغوشی ( عاطفه جون)*. میم کیوان(پیامبر بدون وحی).
بیتِ گمشده - اتاق من
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-41.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. باورم کن گرچه سخته این خود شکسته رو. این که کنج یه اتاقه این من گسسته رو. باورم کن اگه حتی باورش سخت برات. رویاهام سیاه شدن.مرده همه خاطرات. باورش کن که دیگه نیست.اون می خواد عوض بشه. حالا که بیرون از اینجا همه لحظه هاش خوشه. من و دیوارای خونه-خونه نه اتاق من. با غم هم خو گرفتیم.هر دوتامون .تن به تن. باورش کن اون کسی رو که نمی دونست غم و. که نمی خورد غصه رو که نمیشناخت ماتم و. باورش کن-باورم کن اگه حتی سایه ای نیست. اگه از اون همه پرواز دیگه هیچ پروانه ای نسیت. نوشته های یک سیگاری.
بیتِ گمشده - saying I love you
http://www.beyte-gomshode.blogfa.com/post-38.aspx
عطر تو در نفسم جامانده. Saying I love you. نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم تیر ۱۳۸۹ساعت 21:37 توسط غزاله. مث پوپک، مث ابر، نرم و بارونی و خیس. مث بیت گمشده توی برگ چکنویس. پیش 2 ریاضی البرز (تخته سیاه). من ار آن روز که در بند توام آزادم (مجید). چشم هایم فدایت ( باران جون). هم آغوشی ( عاطفه جون)*. میم کیوان(پیامبر بدون وحی). نا گفته هایم (باران جون)*. طلوع خندن خورشید ( هلن جون). روز های قشنگ من و دوستام. مرا در شعرهایم جستجو کن. نوشته های یک سیگاری. Design by : Night Skin.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
ستاره سبز
مداد سفيد جعبه مداد رنگي. بكر مي ماند و نا پيدا. نه دستي به سويش دراز ،. و نه ، چشمي خريدار زيبايي پنهانش. زيبا و با اصالت. فخر مي فروشد به سياه لكه دار. سبز لجني ، و. قهوه اي سوخته ي دست خورده . همرنگ آب ، جاري. روان و سرزنده . تا ابد خواهد ماند ،. ميان قلمهاي رنگي جعبه. و ، سپيدي . وه كه تا چه حد زيباست ! مهدي مرادي . 29 / 8 / 1393. نوشته شده در سه شنبه چهارم آذر 1393ساعت 17:12 توسط مهدي مرادي. لحظه ها ، بي قرار در گذرند. چشمها دو دو ميزند. اندكي پلك برهم نه. شوق به نهايت رسيده. و بار به منزل نزديك.
...((در شانه های پاییز))...
در شانه های پاییز) . جایی خیلی دور خیلی نزدیک. آنسوی پنجره خانه من سیاه است. و درختانش پیرمردهای خسته ای هستند که. به گون های آنسوی بیابانها چشم دوخته اند. آنسوی پنجره سیاه است. پنجره را باز می کنم. کودکی ام از سرمای نگاه کوچه می لرزد. کوچه ای که خواهرناتنی چادرهای شهر است! نفس عمیقی می کشم. سالهاست قطره های اشک. به همان جایی که عادت کرده بودند می ریزند. به روسری سیاهی که در آن. خفاش ها جفت می شوند! باد با پرده های خانه بازی می کند. و من دکمه های پیراهنم را. یکی یکی باز می کنم. روی سینه هایم می نشینند!
مهندسیار72
آرزویم . یک پنجره است. به سمت دلت. هر شب بیخبر.نا آشنا. وقتی در خوابی. آرام بیایم.و تمام اندوه تو را.با خود ببرم.و هر بامداد.قلب مهربان تو. .عاری از تمام غمها.باشد. نوشته شده در شنبه بیست و یکم تیر 1393ساعت 19:49 توسط نینا.
یه عاشــــق
به چشم بی نیاز پر امیدان زندگی زیباست. سلام به همه ی دوستای خوبم. عزیزای دلم اگه از ولاگم خوشتون اومده میشه خواهش کنم. روی لوگوی زیر کلیک کنید. و به وبلاگم امتیاز بدین. خیلی ازتون ممنونم دوستون دارم خیلی زیاد. نوشته شده در 90/11/03. امروز خیلی دلم برای عشقم تنگ شده. نوشته شده در 90/11/02. خدا از پشت ابر ها بیاد بیرون. گوشم رو محکم بگیره و داد بزنه. . . بشین سر جات اینقده غر نزن. بعد یه چشمک می زد. و آروم توی گوشم میگفت. همه چی درست میشه. نوشته شده در 90/11/02. بعضیا دور عشق خط میکشند ، بعضیا روی آن را .
چشم به راه
کسی که خویشتن را نشناسد، از راه نجات دور افتد و در گمراهی ونادانیها درافتد . [امام علی علیه السلام]. پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ.
***خیلی دیر کردم ***
خیلی دیر کردم * *. خیلی شبها شده تا صبح نخوابیدم . کار خاصی هم انجام ندادم . تو تاریکی اتاق زانوهامو بغل کردم وفکر کردم . امشب هم از اون شبهاست . نوشته شده در جمعه ۲ اسفند۱۳۹۲ساعت 0:40 توسط سپیده. حالا که فرصت موقتی دارم و تمام تواناییام الان برگشته میخوام چند کار رو انجام بدم . خوابم هم حسابی کم و تنظیم شده و فقط ۴ ساعت میخوابم . اگه کار درست و ماندگاری رو توی زندگی ۲۱ ساله ام انجام داده باشم . اون دفترچه ۲۰۰ برگه ای که خودم نوشتم . خیلی جالبه که اولش قرار بود تا قبل مرگم کتاب رو کسی نخونه . خب غیر از ا...
شهید مطهر
کد دعای فرج امام زمان (عج). نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۱ساعت 21:35 توسط سپیده کاوه. شرح مختصر زندگاني مولف شهيد. استاد شهيد آيت الله مطهري در 13 بهمن 1298 هجري شمسي در فريمان واقع در 75 کيلومتري شهر مقدس مشهد در يک خانواده اصيل روحاني چشم به جهان مي گشايد. پس از طي دوران طفوليت به. مکتبخانه رفته و به فراگيري دروس ابتدايي. در سال 1331 در حالي که از مدرسين معروف و از. سنگينتر مي شود. در اين زمان وي به تأليف کتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنراني در دانشگاهها، انجمن اسلامي.
فرش سپید
ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن ارزوهایت سخن میگویند. از کسانیکه از من متنفرند ممنونم ، آنها مرا قویتر می کنند. از کسانیکه مرا دوست دارند ممنونم ، آنها قلب مرا. ا ز کسانیکه مرا ترک می کنند ، ممنونم آنان به من می آموزند هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست . از کسانی که با من می مانند ممنونم ، آنان به من معنای دوستی را نشان می دهند. نوشته شده در جمعه دهم آبان 1392ساعت 1:51 توسط فرناز. به من میگن فرناز. بعد بگید فرناز اونجوری فرناز اینجوری فرناز اینجا فرناز اونجا. و برنامه شروع شد. هی یادش بخیر چه روزایی بود. حدودا...
صفیر دوست
اگه کسی دلتو شکست صداشو در نیار / یه روز دلش میشکنه صداش در میاد. دختر تاب نمي آورد. انگار دنيا برايش زندان است. و سر دختر را به دامان بگيريد. دختر سر بابا را به دامان گرفت. نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم آبان 1392ساعت 8:46 بعد از ظهر توسط مریم. روزتولد توستاره ها دمیدند. پرستوهای عاشق به خونشون رسیدند. روزتولد توبخت من ازراه رسید. نیمه جونی،جون گرفت تشنه به دریا رسید. تکرارحرفهای منی مثل سرود زندگی. عشقت شده برای من بود ونبود زندگی. نوشته شده در جمعه بیستم اردیبهشت 1392ساعت 10:42 بعد از ظهر توسط مریم.
BLOGFA.COM
این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است. محتوای وبلاگ محفوظ است. تنها از نمایش عمومی آن جلوگیری شده است. جهت اطلاعات بیشتر بخش ر اهنمای پیگیری جهت رفع فیلتر وبلاگهای مسدود شده توسط کارگروه.
سپیدا
نوشته شده در یکشنبه دوازدهم تیر 1390ساعت 7:29 توسط سپیدا. حنجره ها روزه ی سکوت گرفتند. پنجره ها تار عنکبوت گرفتند. عقده ی فریاد بود و بغض گلوگیر. هت فصیح مرا سکوت گرفتند. نعره زدم : عاشقان گرسنه ی مرگند. درد مرا قوت لایموت گرفتند. چون پر پروانه تا که دست گشودم. دست مرا لحظه ی قنوت گرفتند. خط خطا بر سرود صبح کشیدند. روشنی صفحه را خطوط گرفتند. زنده یاد قیصر امین پور. نوشته شده در یکشنبه هشتم خرداد 1390ساعت 7:29 توسط سپیدا. جايگاه روابط عمومي در اسلام و قرآن. چرا سر از مجلس ختم. زنده یاد امین پور. سالها، هج...