sepidehye-digar.blogfa.com

sahar-r.persianblog.ir

این روزها - سحر نامه

http://sahar-r.persianblog.ir/post/58

اینجا دفترچه خاطرات منه. میخوام همراه دوستان بنویسم و بخونم. این روزها درگیری های ذهنیم زیاد شده. از آدمهایی که اطرافم هستن تعجب میکنم! ولی بعد فکر میکنم شاید تعجبی هم نداره! در عجبم از آدمهایی که فکر میکنن با یه بنگاه کاری کوچیک زدن و یه حقوقی به یه عده دادن (که حالا گاها میدن و نمیدن! فکر میکنن خیلی مهم شدن. فکر میکنن دیگه حق دارن هر جوری رفتار کنن، هرجوری حرف بزنن، هرجوری عمل کنن! چون اسمشون شده رییس! فکر میکنن شخصیت آدمها در سلطه اوناست و هروقت و هرجور که بخوان میتونن باهاش بازی کنن! چی کار کنم بهتره؟

sahar-r.persianblog.ir

سلام ... سلام - سحر نامه

http://sahar-r.persianblog.ir/post/67

اینجا دفترچه خاطرات منه. میخوام همراه دوستان بنویسم و بخونم. مدتهای مدیدی هست که ننوشتم. میتونم خیلی بهانه ها بیارم، اما شما به حساب همون تنبلی بذارین! تابستون امسال خیلی خیلی انرژی من رو تحلیل بردخ. حالا نمیدونم واقعا گرما زیاد شده یا مشکل از منه یا مشکل افزایش سن و سال هست! از اول خرداد اومدم محل کار جدید. اینجا مثلا اینترنت داره اما یه چیزی در مایه های اینترانته بیشتر تا اینترنت! یک بخش حراست هم داره که 1-2 روز پیش به منم گیر داد که خانم رضایی حجابتون عقبه! به جز اینا مشکل دیگه ای نیست و اوضاع خوبه!

sahar-r.persianblog.ir

آنچه گذشت... - سحر نامه

http://sahar-r.persianblog.ir/post/61

اینجا دفترچه خاطرات منه. میخوام همراه دوستان بنویسم و بخونم. یه مدتی نبودم. از اینترنت شرکت استفاده نمیکنم چون جدیدا تعبیر به سو استفاده از امکانات شرکت شده! خونه هم اینترنت ذغالی بود و اعصاب آدم دچار اختلال میشد هنگام کار کردن باهاش! لذا ما بر آن شدیم تا یک اینترنت درست و حسابی از برای منزل ابتیاع نماییم. الان خوشحالیم از داشتن اینترنت پر سرعت و خوب در خانه! چون روی پله اول پام گیر کرد و زمین خوردم و از نواحی دست، پا و انگشت دچار کوفتگی شدم! اما یه وقت فکر نکنین از رو رفتم و نمایشگاه روبیخیال شدم ها!

hezaardastaan.persianblog.ir

هزار دستان

http://hezaardastaan.persianblog.ir/post/14

وقتی یک نفر که عاشق نوشتن است مدت زیادی را ننویسد یعنی که درد بزرگی دارد . درد دیدن و نگفتن! یعنی که آنقدر با خودش کلنجار رفته که این را ننویسد و آن را ننویسد که آخر سر حالش از اینهمه خودسانسوری بهم خورده و کلا عشقی نوشتن هایش را برای چند وقت بی خیال شده و شاید هم به این نتیجه رسیده که ول کن! ساعت ۱۱:٠٦ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٠/٥/۱٦. شاخه های مهربونی . چه اسفندها . آه! چه اسفندها دود کردیم / برای تو ای روز اردیبهشتی / که گفتند این روزها می رسی / از همین راه . مثبت هایی که باید تقسیم کرد! خدا خوشحال بود یا نبود؟

hezaardastaan.persianblog.ir

هزار دستان

http://hezaardastaan.persianblog.ir/1390/7

مثبت هایی که باید تقسیم کرد! امروز حال من خوب است و. مشکلی با پیرزن همسایه روبرویی ندارم که هر دفعه مرا می بیند یک عالم حرف می زند و. اصلا از دزد نمی ترسد و در ساختمان را برای همه باز می کند و دخترهایش که دور هم. جمع می شوند با صدای بلند می خندند و تمرکزم را از درس و کتاب می گیرند . امروز حال من خوب است و. از اینکه تا چند وقت دیگر مرخصی بدون حقوقم تمام می شود و من. باید تصمیمم را به طور جدی بگیرم ناراحت نیستم که یا دوباره کارمند رسمی دولت. امروز حال من خوب است و. امروز حال من خوب است و. خواهم برای چیزهای...

hezaardastaan.persianblog.ir

اینها پول ندارند ! - هزار دستان

http://hezaardastaan.persianblog.ir/post/16

فیلم ، مادر خانواده را نشان می دهد که دارد حساب صد تومان تکی را هم از دخترش می گیرد که دقیقا امروز با آن چه خرجی کرده و بعد هی صحنه هایی را نشان می دهد که انگار می خواهد تاکید کند که اینها پول ندارند . اینها پول ندارند. می گویم : " دیگر شورش را در آورده اند . فیلم زیادی اغراق دارد.". می گوید: " نگو اغراق! واقعا آدم هایی هستند توی شهر که اینگونه اند . ". راست می گفت . من خودم صد تا از این آدم ها را توی قسمت وصول مطالبات بانک خودمان دیده بودم . ناگهان چقدر زود آدم یادش می رود! شاخه های مهربونی .

harfhaye-elahe.blogfa.com

عکس ها و دست نوشته های الهه طاهری

http://www.harfhaye-elahe.blogfa.com/8905.aspx

عکس ها و دست نوشته های الهه طاهری. چه حالی می شوی وقتی. الف: وقتی در حال جا یابی غرفه های نمایشگاه صنایع غذایی باشی و از زیر پایت 2 عدد موش به اندازه ی پدر راتاتویل در فیلم موش سر آشپز رد شود؟ وقتی سعی کنی این راز فقط میان خودتان بماند و غرفه داران چیزی نفهمند و دقیقا همان موقع جناب موش از زیر موکت ها بیرون بیاید و از جلوی چشم صاحب غرفه ی برنج. و او هم نانجیبانه فریاد بکشد : موش موش موش! بزند و بگویی این خودکار عشق من است! و جناب غرفه دار قد بلند سبزه نمکی چشم هایش از حدقه بیرون بیاید و لبخند بزند؟ مرتبط...

harfhaye-elahe.blogfa.com

عکس ها و دست نوشته های الهه طاهری

http://www.harfhaye-elahe.blogfa.com/8906.aspx

عکس ها و دست نوشته های الهه طاهری. برنج،شیرینی،ماکارونی،ایستک،. که بخوری، دچار پهن شدگی حاد می شی و باید مخ خانم باشگاهی رو بیاری پایین تا به وضع آدمیزاد برگردی! پسته،فندق،شکلات،بستی شکلاتی،. که بخوری، رو صورتت پستی بلتدی ایجاد می شه در حد رشته کوه های هیمالیا! که با کلی خرج به جاده های ایران تغییر وضعیت می ده! خربزه مشهدی،انگور،زعفرون،دارچین،. که بخوری، انقد عطسه می کنی که تکونی دیگه خواهرت دمبتو می گیره و از پنجره می ندازتت بیرون! دماغتم مثل بچه گداها آویزون می شه! بهتر از هر کس می دانی چه قدر محکمم!

badoghasedak.blogfa.com

قاصدک - غربت یه شب پاییزی

http://www.badoghasedak.blogfa.com/post-17.aspx

قاصدک شعر مرا از بر کن. غربت یه شب پاییزی. چند کیلو محبت.کلام خوش و دلخوشی.به کیلو هم نرسید ایرادی ندارد.بگو چند؟ کاش می شد کند و رفت. کاش هیچ وابستگی حتی به قدر نخی نبود به اینجا و می شد کند و رفت. که اگر غریبیم کاش مملکت دیگری بود .نه این همه همزبون و این همه غربت. نوشته شده در شنبه سوم مهر ۱۳۸۹ساعت 20:15 توسط مائده. قاصدک شعر مرا از بر کن. برو آن گوشه ی باغ ،سمت آن نرگس مست ،که ز تنهایی خود دلتنگ است. بنشین روی نسیمی کز احساس برون می آید. و بخوان در گوشش شعرم را. یک نفر خواب تو را می بیند.

badoghasedak.blogfa.com

قاصدک -

http://www.badoghasedak.blogfa.com/post-8.aspx

قاصدک شعر مرا از بر کن. کاش وقتی می دانستم همه روحم بیمار است که هنوز بیمار است. کاش راهت نداده بودیم به این جنون. به این روح بیمار. نوشته شده در شنبه بیستم شهریور ۱۳۸۹ساعت 0:41 توسط مائده. قاصدک شعر مرا از بر کن. برو آن گوشه ی باغ ،سمت آن نرگس مست ،که ز تنهایی خود دلتنگ است. بنشین روی نسیمی کز احساس برون می آید. و بخوان در گوشش شعرم را. یک نفر خواب تو را می بیند. یک نفر لحظه ای تو را از یاد نخواهد برد. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹. هفته او ل مهر ۱۳۸۹. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۹. هفته سوم شهریور ۱۳۸۹.