setayeshgar62.blogfa.com

negarinnegar.persianblog.ir

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت

http://negarinnegar.persianblog.ir/archive

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت. به غمزه مساله آموز صد مدرس شد. عناوین مطالب وبلاگ "نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت". 1777;۳۸۸/۱٢/٢. 1777;۳۸۸/۱٠/۱٩. 1777;۳۸۸/٦/٩. 1777;۳۸۸/٦/۳. 1777;۳۸۸/٥/٢٧. 1777;۳۸٦/٧/٥. 1777;۳۸٦/٧/۳. 1777;۳۸٦/۱/٢۳. 1777;۳۸٥/۱٢/۱٤. 1777;۳۸٥/۱٢/۳. 1777;۳۸٥/۱۱/۱٥. 1777;۳۸٥/۱۱/٢. 1777;۳۸٥/۱٠/۸. 1777;۳۸٥/۱٠/٥. 1777;۳۸٥/٩/۱٩. 1777;۳۸٥/٩/٦. 1777;۳۸٥/۸/٢. آماده ام تا فرا گيرم بندگی ات را. 1777;۳۸٥/٧/٢. 1777;۳۸٥/٦/۱٩. 1777;۳۸٥/٥/٢٤. 1777;۳۸٥/٥/۱٥. آواز هاي زخمي نيايش. هفته وحدت مبارک* *.

negarinnegar.persianblog.ir

negarinnegar - نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت

http://negarinnegar.persianblog.ir/pages/1

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت. به غمزه مساله آموز صد مدرس شد. دلم گرفته. از زمین زمان شاکیم چراشو نمیدونم.شایدم میدونم. دلم میخواد الان یکی پیدا بشه باش یه دعوای حسابی کنمو دق دلم خالی شه. اما بازم فک نکنم فایده داشته باشم دلم از جای پره که فک نکنم اینجوری حل بشه. اخه چرا. اگه اره چرا اینطوری. اگرم نه چرا؟ اصلا چرا حرف زدن اینقد سخته. چرااااااااا؟ شاید هم شنیدن آسون نیست. دلم یه نوای غمگین میخواد که بزنه و بزنه و بزنه. و باید سنگ تمام میزاشتیم . این وسطم من با دستور اکید مامان از روزه محروم شدم.

aliezzati.blogfa.com

...و اما عشق -

http://aliezzati.blogfa.com/post-106.aspx

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست.تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست. نوشته شده در یکشنبه ۱۴ تیر۱۳۸۸ساعت 13:6 توسط علی عزتی. عاشقان را بگذارید بنالند همه. مصلحت نیست که این زمزمه. آیا شود که به آستان جانان سر نهیم؟ من می نویسم بخون عاشقانه. دانا برای حقایق دین. کمال انسانی و عروج روحانی (شاگرد استاد طیب ). بر فراز افق ( احسان). بابی انت و امی یا زهرا. هر که شد محرم دل. مرا دیوانه خواندند و تو. تازه های علمی و آموزشی1! تازه های علمی و آموزشی2! تازه های علمی و آموزشی3! تازه های علمی و آموزشی1!

aliezzati.blogfa.com

...و اما عشق - بسلامتی همه

http://aliezzati.blogfa.com/post-108.aspx

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست.تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست. خاطر " یار" ش. نوشته شده در یکشنبه ۵ مهر۱۳۸۸ساعت 11:12 توسط علی عزتی. عاشقان را بگذارید بنالند همه. مصلحت نیست که این زمزمه. آیا شود که به آستان جانان سر نهیم؟ من می نویسم بخون عاشقانه. دانا برای حقایق دین. کمال انسانی و عروج روحانی (شاگرد استاد طیب ). بر فراز افق ( احسان). بابی انت و امی یا زهرا. هر که شد محرم دل. مرا دیوانه خواندند و تو. تازه های علمی و آموزشی1! تازه های علمی و آموزشی2! تازه های علمی و آموزشی3! تازه های علمی و آموزشی1!

aliezzati.blogfa.com

...و اما عشق - چند جمله زیبا از حاج اقا دولابی

http://aliezzati.blogfa.com/post-110.aspx

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست.تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست. چند جمله زیبا از حاج اقا دولابی. کرده است، یعنی قشنگها. را مخفی کرده است. شما احتیاطا به همهی خلق احترام بگذار، سلام کن، شاید به عبد خدا. هم مخفی است. سه شبی را هم که میگویند شب قدر. است، احتمال گرفتهاند. در تمام شبهای عمرت احتیاطا بسم الله. بخوان، شاید آن شب، شب قدر شما. رضایت خودش را نیز در تمام کارهای خوب. مخفی کرده است. نماز، روزه، محبت. پس ارزش دارد که هر چه کار خوب. است، انجام دهیم. خواستن. عاشقان را بگذارید بنالند همه. تازه های عل...

aliezzati.blogfa.com

...و اما عشق - طلب حضور

http://aliezzati.blogfa.com/post-101.aspx

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست.تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست. این آفتاب سایه تو خانه خانه نیست. آواره می کنی که تو را جستجو کنم. دست تمنایم همیشه بر درگاهت کشیده است. و پیشانیم بر آستانت ساییده. و می دانی که:. درحسرت دیدارتو آواره ترینم.هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست). دلم تنگ شده ، به همین سادگی! حضور تو را میطلبم بدون محدودیت. همچون رمضانت. اما نه برای یک ماه. بلکه برای همیشه و در تداوم زمان. ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش بر در دل روز و شب منتطر یار باش. عاشقان را بگذارید بنالند همه. تازه ه...

aliezzati.blogfa.com

...و اما عشق - چشیدن لذت زندگی

http://aliezzati.blogfa.com/post-98.aspx

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست.تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست. با عشق تو ای دوست وضو ساخته بودم دنبال نگاهت گره انداخته بودم. بستم پی قد قامت تو قامت خود را آنگه که به خود آمده دلباخته بودم. در فصل خزان بهار کردی ای عشق مرا شکار کردی. آن لحظه شیرین نگه درنگه تو دیدم گل من چه کار کردی. به دل هیچ کسی نیست این عشق به دل خورده گره راهوسی نیست. باید که لب قند تو را زود چشیدن اکنون که میان من و تو جز نفسی نیست. نوشته شده در چهارشنبه ۱۲ فروردین۱۳۸۸ساعت 8:30 توسط علی عزتی. عاشقان را بگذارید بنالند همه.

aliezzati.blogfa.com

...و اما عشق - عشق

http://aliezzati.blogfa.com/post-107.aspx

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست.تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست. روزی که به قرعه ای به نامم کردند محتاج به آب و تکه نانم کردند. از درد و گرفتاری دل پیر شدم با جرعه ای از عشق جوانم کرد. نوشته شده در شنبه ۲۴ مرداد۱۳۸۸ساعت 12:59 توسط علی عزتی. عاشقان را بگذارید بنالند همه. مصلحت نیست که این زمزمه. آیا شود که به آستان جانان سر نهیم؟ من می نویسم بخون عاشقانه. دانا برای حقایق دین. کمال انسانی و عروج روحانی (شاگرد استاد طیب ). بر فراز افق ( احسان). بابی انت و امی یا زهرا. هر که شد محرم دل.

aliezzati.blogfa.com

...و اما عشق - مستی

http://aliezzati.blogfa.com/post-102.aspx

عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست.تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست. الا یا ایهالساقی ادر کاسا و ناولها. ای ساقی جام را به گردش درآور که بی خود شویم. گویند حجاب عاشق همان هوشیاری وی است و به همین دلیل است که در نزد. رمز بی خودی و مستی و بی خودی ، رمز معرفت انسان است. غزالی می گوید: وصال عاشق و معشوق فراهم نیاید الا به شرط فنا. در همین. حال مستی و بی خبریست که انسان خود را ندیده و در نتیجه ، معشوق یگانه می. شود عقل و هوشیاری و توجه به خود حجاب است و خود بینی. مست تو و بی دل و دینم. مصلحت نیست که این زمزمه.

negarinnegar.persianblog.ir

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت

http://negarinnegar.persianblog.ir/1385/5

نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشت. به غمزه مساله آموز صد مدرس شد. غمي به وسعت پاييز در دلم پداست. دلم حكايت باد و باران و پنجره هاست. به خوشه خوشه ي گندم قسم ،تو باور كن. كه كوچه كوچه صدا در گلوي من تنهاست. شكسته با دل آيينه باز مي خوانم. ببين که عالم تنهاييم پر از غوغاست. امروز خبر بدي به دستم رسيد خيلي سخته كسي رو كه دوستش داري و محبتشو تو دلت. جا دادي بعد يه مدت بي خبري بفهمي كه مريض بوده ، همه اين مدتي كه تو ازش بيخبر. بودي اون داشته درد مي كشيده. و از همه بدتر اينكه بهت بگن تا حدي حالش بده كه ممكنه.