shabesokoot.blogfa.com
سكوت شبانهسكوت شبانه -
http://shabesokoot.blogfa.com/
سكوت شبانه -
http://shabesokoot.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.9 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
14
SSL
EXTERNAL LINKS
71
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.936 sec
SCORE
6.2
سكوت شبانه | shabesokoot.blogfa.com Reviews
https://shabesokoot.blogfa.com
سكوت شبانه -
سكوت شبانه
http://www.shabesokoot.blogfa.com/1391/10/1
سگ بفهمه دوسش داری. نوشته شده در سه شنبه ۵ دی۱۳۹۱ساعت 10:26 توسط عسکری. در زندگی از تصور مصیبت های بیشماری رنج بردم که هرگز اتفاق نیفتاد. هفته سوم شهریور ۱۳۹۵. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۵. هفته چهارم بهمن ۱۳۹۴. هفته دوم مهر ۱۳۹۴. هفته او ل مهر ۱۳۹۲. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۲. هفته دوم مرداد ۱۳۹۲. هفته دوم فروردین ۱۳۹۲. هفته سوم بهمن ۱۳۹۱. هفته او ل دی ۱۳۹۱. هفته سوم آبان ۱۳۹۱. هفته سوم مهر ۱۳۹۱. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۱. هفته چهارم تیر ۱۳۹۱. هفته دوم خرداد ۱۳۹۱. هفته سوم فروردین ۱۳۹۱. هفته چهارم اسفند ۱۳۹۰.
سكوت شبانه
http://www.shabesokoot.blogfa.com/posts
چهارشنبه هفدهم شهریور ۱۳۹۵. دوشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۵. جمعه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۴. جمعه دهم مهر ۱۳۹۴. پنجشنبه چهارم مهر ۱۳۹۲. ماه من غصه چرا؟ چهارشنبه سوم مهر ۱۳۹۲. جمعه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۲. اي شور، اي قديم. پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲. شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲. من خودم سیزده ام. دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۱. سه شنبه پنجم دی ۱۳۹۱. سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱. جمعه بیست و یکم مهر ۱۳۹۱. جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۱. شنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۹۱. گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست. جمعه دوازدهم خرداد ۱۳۹۱. چهارشنبه بیس...
سكوت شبانه
http://www.shabesokoot.blogfa.com/1392/06/4
در فراسوي مرزهاي تنت تو را دوست ميدارم. آينهها و شبپرههاي مشتاق را به من بده. روشني و شراب را. آسمان بلند و كمانگشاده پل. پرندهها و قوس و قزح را به من بده. و راه آخرين را. در پرندهئي كه ميزني مكرركن. در فراسوي مرزهاي تنم. تو را دوست ميدارم. در آن دور دست بعيد. كه رسالت اندامها پايان ميپذيرد. و شعله و شور تپشها و خواهشها. و هر معنا قالب لفظ را وا ميگذارد. كه جسد را در پايان سفر،. تا به هجوم كركسهاي پايانس وانهد. تو را دوست ميدارم،. در فراسوهاي پرده و رنگ. با من وعده ديداري بده. هفته سوم شهریور ۱۳۹۵.
سكوت شبانه
http://www.shabesokoot.blogfa.com/1391/11/3
من خودم سیزده ام. تکیه کردم بر وفای او غلط کردم غلط. باختم جان در هوای او غلط کردم غلط. عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم عبث. ساختم جان را فدای او غلط کردم غلط. بر پر و بال دروغ. همه دیوند که بود ابلیس مهترشان. همه دیوند که ابلیس بود مهترشان. همه قلبند و سیه چون بزنی بر سر سنگ. هین چرا غره شدستی تو به سیم و زرشان. شیرمردا تو چه ترسی ز سگ لاغرشان. برکش آن تیغ چو پولاد و بزن بر سرشان. آنقدر که جمشید در او جمشید جام گرفت. آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت. بهرام که گور می گرفتی همه عمر. دیدی که چگونه گور بهرام گرفت.
سكوت شبانه
http://www.shabesokoot.blogfa.com/1391/05/4
یک وقت هایی باید. روی یک تکه کاغذ بنویسی. و بچسبانی پشت شیشهی افکارت. باید به خودت استراحت بدهی. دست هایت را زیر سرت بگذاری. به آسمان خیره شوی. و بی خیال سوت بزنی. در دلت بخندی به تمام افکاری که. پشت شیشهی ذهنت صف کشیده اند. آن وقت با خودت بگویی:. نوشته شده در جمعه ۲۷ مرداد۱۳۹۱ساعت 16:3 توسط عسکری. در زندگی از تصور مصیبت های بیشماری رنج بردم که هرگز اتفاق نیفتاد. هفته سوم شهریور ۱۳۹۵. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۵. هفته چهارم بهمن ۱۳۹۴. هفته دوم مهر ۱۳۹۴. هفته او ل مهر ۱۳۹۲. هفته چهارم شهریور ۱۳۹۲.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
14
نبض پاییز - نیمه شب...
http://www.nabze-paeez.blogfa.com/post-2.aspx
من از مصاحبت آفتاب می آیم ، کجاست سایه؟ نیمه شب بود و غمی تازه نفس. ره خوابم زد و ماندم بیدار. ریخت از پرتو لغزنده ی شمع. سایه ی دسته گلی بر دیوار. همه گل بود ولی روح نداشت . سایه ای مضطرب و لرزان بود. چهره ای سرد و غم انگیز و سیاه. گوئیا مرده ی سر گردان بود . خاموش شد از سایه ی باد. اثر از سایه به دیوار نماند . که د می چند در اینجا گذراند . این منم خسته در این کلبه ی تنگ. جسم درمانده ام از روح جداست . اگر سایه ی خویشم. روح آواره ی من کیست؟ نوشته شده در دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۸۵ساعت 15:15 توسط مهین.
نقاب شب -
http://www.negab.blogfa.com/post-34.aspx
به تماشای یک لبخند. از نشیب و فراز های قرن ها. از آن سوی آخرین نفس ها. از این سوی اولین نفس ها. یا در نور چراغی که راه مینماید از دور. یا در جاده های سرد و زمستا نی. چه شب ها ست. که طوفان میوزد اندرون این اتاق سرد و گاه گرم. روی احساسم حک میشود. میروم سوی میز تحریرم. و گل سرخی را که مدت هاست در لیوانی بلوری خشک شده. برای ادامه اش کمی محبت تقدیمش میکنم. لبخند میزنم و راهی میشوم. لبخند از هشیاری باشد. نوشته شده در چهارشنبه ۱۴ دی۱۳۹۰ 15:27 توسط نعيم. آسمان امشب جوابم کرده است. ظلمت شب را نقابم کرده است.
نبض پاییز - من و پاییز...
http://www.nabze-paeez.blogfa.com/post-5.aspx
من از مصاحبت آفتاب می آیم ، کجاست سایه؟ هواي باغ پاييزم شكفتن رفته از يادم چنان بيگانه. با خویشم كه حتي ، سايه ام نمي ايدبه دنبالم! نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۸۵ساعت 20:43 توسط مهین. زیر یک درخت . مردم. برگهایش مرا پوشاند . وهزاران قلب یک درخت . گورستان . قلب من. یه گیتار شکسته همدم من . دل من گیتار ( علی). ساده مثل سایه ( امیر).
نقاب شب
http://www.negab.blogfa.com/90102.aspx
به تماشای یک لبخند. از نشیب و فراز های قرن ها. از آن سوی آخرین نفس ها. از این سوی اولین نفس ها. یا در نور چراغی که راه مینماید از دور. یا در جاده های سرد و زمستا نی. چه شب ها ست. که طوفان میوزد اندرون این اتاق سرد و گاه گرم. روی احساسم حک میشود. میروم سوی میز تحریرم. و گل سرخی را که مدت هاست در لیوانی بلوری خشک شده. برای ادامه اش کمی محبت تقدیمش میکنم. لبخند میزنم و راهی میشوم. لبخند از هشیاری باشد. نوشته شده در چهارشنبه ۱۴ دی۱۳۹۰ 15:27 توسط نعيم. آسمان امشب جوابم کرده است. ظلمت شب را نقابم کرده است.
نقاب شب -
http://www.negab.blogfa.com/post-39.aspx
وا می رهانم خود را. از بیهوده های خوب. گرم میشود تنم در اتاقی. با هیزم هایی از جنس آگاهی. معبدی از گ ل. در هیجان های خود. به خون آغشته در مسافت خویش با من. تکیه میدهم دست ها به زیر چانه ام. و خیره به رشته کوه های از دور پیدا. کودکی گم شده است. نوشته شده در دوشنبه ۲۸ فروردین۱۳۹۱ 15:1 توسط نعيم. آسمان امشب جوابم کرده است. ظلمت شب را نقابم کرده است. همچو شمعی اتش افروزد دلم. سوزش این دل کبابم کرده است. در پناه بیکران دریای عشق. دلبرم همچون حبابم کرده است. این دل یک شرحه را خون میکنم. من به افلاک محبت جسته ام.
...نقطه سر خط
http://www.hopelake.blogfa.com/9210.aspx
دوباره سیب بچین حوا من خسته ام! بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند. بعضى چيزها خوب است به دست فراموشى سپرده شود. به كودكم زبان محبت نخواهم آموخت. نميخواهم با زبانى منسوخ در ميان انسانهاى مدرن تنها بماند. نميخواهم بغض كند وزار بزند. نميخواهم ساعتها به دوردست خيره شود وپلك نزند. و دوست داشته شود. نوشته شده در سوم دی ۱۳۹۲ساعت 0:34 توسط نرگس. Design By : Night Melody. با توام، همانی که اول امتحان می گیرد. و بعد یاد می دهد. سلام ای سخت گیر همیشگی! دارم با لبخند تو را نگاه می کنم. با تو هستم ،. ستاره ي نيلي (نيما).
...نقطه سر خط - شک
http://www.hopelake.blogfa.com/post-96.aspx
دوباره سیب بچین حوا من خسته ام! بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند. اگر روزی بین ماندن و رفتن شک کردی، حتما برو، بی معطلی! چون نمی بایست کار به شک می کشید، که بیاندیشی یا نیاندیشی. همان لحظه ی شک کار تمام است! نوشته شده در نوزدهم آبان ۱۳۹۲ساعت 6:24 توسط نرگس. Design By : Night Melody. با توام، همانی که اول امتحان می گیرد. و بعد یاد می دهد. سلام ای سخت گیر همیشگی! دارم با لبخند تو را نگاه می کنم. تو به کارت برس، می خواهم بدانم تا کجا می توانی ادامه دهی و من تا کجا می توانم لبخند بزنم! با تو هستم ،.
...نقطه سر خط
http://www.hopelake.blogfa.com/9209.aspx
دوباره سیب بچین حوا من خسته ام! بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند. یه طبلی بود که میزدیم بهش، دقیقا همون زدن از دست من برنمیاد. به آخرش فکر می کنم. پن: دلم گوی بلورین میخوادو یه استاد پیشگویی درجه یک! نوشته شده در چهاردهم آذر ۱۳۹۲ساعت 0:12 توسط نرگس. انتظاری نیست چرا که : نرود میخ آهنین در سنگ! مردم دارند سر نان دعوا می کنند و حرف حرف شکم است! مردم بی حتی لحظه ای درنگ برای اینکه بفهمند چه برسان آمده،. لابه لای بی کسی های دو کودک و خون پدران شهیدشان،. تنها دنبال نان میگردند! اینجا ابدا ایران نیست. فصل فاصله...
··▪▪••●● کلبه ی شیشه ای ●●••▪▪·· - مرگ رنگ...
http://mamimath.blogfa.com/post-39.aspx
کلبه ی شیشه ای. واي باران.باران.شیشه پنجره را باران شست از دل من اما.چه کسی نقش تو را خواهد شست. جهان، آلوده خواب است. فرو بسته است وحشت در به روي هر تپش، هر بانگ. چنان كه من به روي خويش. در اين خلوت كه نقش دلپذيرش نيست. و ديوارش فرو مي خواندم در گوش:. ميان اين همه انگار. چه پنهان رنگ ها دارد فريب زيست! شب از وحشت گرانبار است. جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بيدار:. چه ديگر طرح مي ريزد فريب زيست. در اين خلوت كه حيرت نقش ديوار است؟ به رود زمزه گر گوش كن كه ميخواند .سرود رفتن و رفتن و برنگشتن ها. هفته ...
··▪▪••●● کلبه ی شیشه ای ●●••▪▪·· - ...::آبي خاکستري سياه::... ادامه....
http://mamimath.blogfa.com/post-32.aspx
کلبه ی شیشه ای. واي باران.باران.شیشه پنجره را باران شست از دل من اما.چه کسی نقش تو را خواهد شست. آبي خاکستري سياه: . ادامه. مي تواني تو به من زندگاني بخشي. يا بگيري از من آنچه را مي بخشي. من به بي ساماني. باد را مي مانم. ابر را مي مانم. من به آراستگي خنديدم. من ژوليده به آراستگي خنديدم. خواب نوشين کبوتر ها را. در لانه مي آشفت. قصه بي سروساماني من. با برگ درختان مي گفت. باد با من مي گفت. چه تهي دستي مرد. ابر باور مي کرد. من آيينه رخ خود ديدم. و به تو حق دادم. تو به اندازه تنهايي من خوشبختي. بي تو من چيستم؟
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
71
Nice
♥.♥.♥.♥.♥.کاغذ مچاله.♥.♥.♥.♥.♥
کاغذ مچاله. . . . . این وب تعطیل شد.دیگه نمیام.ینی حوصله ندارم که بیام. دوس داشتین آدرساتونو بزارین واسم. نوشته شده در ساعت 8:56 توسط دختر کاغذی. سلام به همه دوستای گلم. به کلبه ی من خوش اومدید.امیدوارم خوشتون بیاد. درضمن واسه دوستای قدیم باید بگم من وب قبلیو به دلیل بی حواسی خودم و فراموش کردن رمز عبور از دست دادم. اینم آدرسش بود:sepideh1376.blogfa.com. درضمن من عاشق نیستم و هویجولی مطبت عاشقانه میزارم.بخدا نه عاشق کسیم نه کسی عاشقمه. پروفایل هم فعاله خواستی برو ببین. من اگر عاشقانه می نویسم ،.
شبای سیاه یلدا
ميتوني نگاهم نكني اما نميتوني جلو چشامو بگيري . ميتوني بگي دوستت ندارم اما. نميتوني بگي دوستم نداشته باش . ميتوني از پيشم بري اما نميتوني بگي دنبالم نيا. پس نگاهت ميكنم ، دوستت دارم ،تا ابد به دنبالت ميام. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۹/۰۷/۲۱ساعت 19:29 PM. توسط tired boy behnam. دو نفر که همدیگر را خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی توانستند از هم. جدا باشند ، با خواندن یک جمله معروف از هم جدا می شوند تا یکدیگر رو. امتحان کنند و هر کدام در انتظار دیگری همدیگر را نمی بینند . چون هر دو به. هم مال تو نبود . ".
شــــــب سِیــــــــــــــــــــــاه
میریم تا ته تهش. تو که مخت با 4تا عکس اتلیه ای و فتوشاپ زده میشه! باید رید تو سلول های خاکستری مغزت. یکشنبه پانزدهم تیر 1393 21:9 کیمیا. چهارشنبه چهاردهم خرداد 1393 16:33 کیمیا. دنیای ما جایی است. اگر میشد روزی بدون. کشیدن رفت و برنگشت. مرا هم خبر کنید. چهارشنبه چهاردهم خرداد 1393 16:28 کیمیا. سگ گله ام را با گرگ دیدم. هرگز از سمت جلو به یک گاو واز سمت عقب به یک اسب . واز هیچ سمتی به یک احمق نزدیک نشوید؟ یکشنبه چهارم خرداد 1393 20:28 کیمیا. به "سگ" استخون بدی . واست دم تکون میده! لحاف را بکشم رویش!
سكوت شبانه
کنار تیرک راه بند. عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد. روزگار غریبی است نازنین. آنکه بر در می کوبد شباهنگام. به کشتن چراغ آمده است. نور را در پستوی خانه نهان باید کرد. نوشته شده در جمعه ۴ اردیبهشت۱۳۹۴ساعت 16:2 توسط عسکری. تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم. شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم. تو چیستی که من از موج هر تبسم تو. بسان قایق سرگشته روی کردابم. تو در کدام سحر بر کدام اسب سپید. تو را کدام جهان. تو از کدام ترانه تو از کدام صدف. تو در کدام چمن همره کدام نسیم. تو از کدام سبو. به رقص می آیند. من گره خو...
شب سکوت کویر
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما در این سر بی سامان غم های جهان با ما. اینجا هم خداحافظی سخت است. گاهی از خودم خوشم میاید.دیدی که.حتما تو هم یک جاهایی از خودت خوشت امده.همه مان. اما عجب تجربه ی خوبی بود. این سیم اخر هم که فکرش را هم نکن.همان یک سالی که رفتم هم.میدانم یک چندتایی از گناهنم را صاف کرده است. اما خب دنبال کار و زندگی که میگردیم. چه قئدر حال میدهد.چه قدر خوب خیالت راحت میشود.وقتی سند چشم انداز را روی کاغذ پیاده میکنی.اصلا ارام میشوی. تو رو میبره به جایی که فقط قصه هست و قصه.وقتی میبینم...
حوض شب سکوت
شب حرفهایش را بر دل ماه نهاد و نقش آن بر حوض شب سکوت افتاد. همین اکنون بی گذر. اگر کمی آرام بگیرد . شاید بتوان هجی کرد . هجی کرد از شمال تا جنوب نگاه را. و از شرق تا غرب دل را. بیا در تانگو بپیچانیم فریادهایمان را. و موزون کنیم ضرب آهنگ خواستن ها را . بیا بی صبرانه جام های لبالب از سرخی شراب را. باید مست تر شد. دارد به گمانم طلوع دیر می شود. نوشته شده در چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:26 توسط فرشته. دخترک پاییز .بیقرار سکوت، موسیقی، کتاب ،شعر ، پیاده روی و .
شب سکوت
اگر شبی فانوس نفسهای من خاموش شد،. اگر به حجله آشنایی،. در حوالی خیابان خاطره برخوردی. و عده ای به تو گفتند،. كبوترت در حسرت پر كشیدن پرپر زد! تو حرفشان را باور نكن! تمام این سالها كنار من بودی! در گلدان چینی اتاقم! تو با من نبودی و من با تو بودم! مگر نه كه با هم بودن،. همین علاقه ساده سرودن فاصله است؟ من هم هر شب،. شعرهای نو سروده باران و بسه را. هر شب، شب بخیری به تو گفتم. و جواب تو را،. از آنسوی سكوت خوابهایم شنیدم! تازه همین عكس طاقچه نشین تو،. همصحبت تمام دقایق تنهایی من بود! چند فانوس ستاره باشد،.
پسری ، در شب سکوتش میشکند
پسری ، در شب سکوتش میشکند. بسه دیگه تمومش کن! اره با توام با خودت اره خداجون تمومش کن. همیشه خودت باش ، کسی که تو را دوست داشته باشد ، با تو میماند ، برای داشتنت میجنگد . اما اگر دوستت نداشته باشد به بهانه ای میرود . نوشته شده در سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲ساعت 22:2 توسط بهنام صفایی. بزرگترین اشتباه یک مرد اینه که به مرد دیگه ای فرصت ایجاد لبخند روی لبهای زن مورد علاقه اش رو بده. نوشته شده در سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲ساعت 22:0 توسط بهنام صفایی. از من به من نصیحت. اونیکه یبار تنهات گذاشته بازم تنهات میذاره. به یا...
شب سکوت
من نه عاشق بودم،و نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن،من خودم بودم و یک حس غریب،که به صد عشق و هوس می ارزید. این وبلاگ منتقل شد به. نوشته شده در شنبه ۱۵ خرداد۱۳۸۹ساعت 12:30 PM. هرزه پوی و دله دو. شب درین دشت زمستان زده ی بی همه. می دوم ، برده ز هر باد گرو. چشمهایم چو دو کانون شرار. صف تاریکی شب را شکند. همه بی رحمی و فرمان فرار. گرگ هاری شده ام ، خون مرا ظلمت زهر. کرده چون شعله ی چشم تو سیاه. تو چه آسوده و بی باک خرامی به. آه ، می ترسم ، آه. آه ، می ترسم از آن لحظه ی پر لذت. که تو خود را نگری. پس ازین دره ی ژرف.