shamim12.blogfa.com
ایلیا کوچولوایلیا کوچولو -
http://shamim12.blogfa.com/
ایلیا کوچولو -
http://shamim12.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
42
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.266 sec
SCORE
6.2
ایلیا کوچولو | shamim12.blogfa.com Reviews
https://shamim12.blogfa.com
ایلیا کوچولو -
ایلیا کوچولو -
http://www.shamim12.blogfa.com/post-34.aspx
سلام به همه دوستان خوبی که در این مدت با کامنتها واظهار لطفشون منو شرمنده کردند. وبازم شرمنده ازپسر گلم ایلیا که زیاد نتونستم خاطراتشو بنویسم البته یه کم هم تقصیر خودشه. آخه از وقتی که از سر کار میام تا شب که ایلیا جون مارو بخوابونه بعد بخوابه وقت سر خاروندن هم. ولی از امروز سعی میکنم بیشتر اینجا بیام . راستی امروز از سر کار که برگشتم ایلیا دستشو به مبل گرفته بود تا منو دید دستشو رها کردو. به طرف من اومد اونم ۵ قدم. پسر گلم راه رفتنو خیلی زود وخوب شروع کرد. نی نی نازو مامان و باباش. بزرگ شدن من(آرتین جون).
ایلیا کوچولو -
http://www.shamim12.blogfa.com/post-36.aspx
سلام به همه دوستای خوبم امروز میخوام خودم خاطراتمو بنویسم. آخه مامان فرزانه امانت دار خوبی نیست هرچی که من دلم میخوادرو نمی نویسه. امروز سال تحویله ناهار رفتیم خونه مادر جون ولی من زیاد حال خوبی نداشتم. اصلا هم دلم نمی خواد سبزی پلو با ماهی بخورم از دست مانام فرزانه هم. شاک شاکم چون عیدی منو زودی برداشت واسه خودش. یکی از دلایلی که گفتم امانت دار خوبی نیست). تازه بابا مهدی هم یه ذره خجاقت نمی کشه هی واسه زنش خودشیرینی میکنه. آخه صاحب اون عیدیا که هیچی صاحب همه اموالتون منم اونوقت با با مهدی به مانام.
ایلیا کوچولو -
http://www.shamim12.blogfa.com/post-20.aspx
امروز پسرم چهار ماهه شد. ما هم بردیمش دکتر تا واکسن سه گانه چهار ماهگی رو بزنه. وقتی دکتر حمیدی معاینه اش می کرد حسابی به دکتر می خندید وبا هاش حرف. می زد و خودشو. تا کمر از روی تخت بلند می کرد که یه دفعه با سوزنی که توی پای. کو چولوش رفت غافلگیر شد. و زد زیر گریه. نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۸۷ساعت 16:34 توسط ایلیا با مامان وباباش. نی نی نازو مامان و باباش. بزرگ شدن من(آرتین جون). هدیه تولد مامانی (شایان جون). عکس فیلم و مطالب کودکانه. عمو فیتیله ایها عشق معین الدین. آرشیدا گل مامان وبابا.
ایلیا کوچولو -
http://www.shamim12.blogfa.com/post-33.aspx
نوشته شده در چهارشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 4:57 توسط ایلیا با مامان وباباش. نی نی نازو مامان و باباش. بزرگ شدن من(آرتین جون). هدیه تولد مامانی (شایان جون). عکس فیلم و مطالب کودکانه. عمو فیتیله ایها عشق معین الدین. آرشیدا گل مامان وبابا.
ایلیا کوچولو -
http://www.shamim12.blogfa.com/post-19.aspx
امروز ایلیا تونست با دستای کوچولوش عروسک قور قوریشو که خیلی. در ضمن چند روزیه خیلی بد شیر می خوره. نوشته شده در شنبه شانزدهم شهریور ۱۳۸۷ساعت 16:30 توسط ایلیا با مامان وباباش. نی نی نازو مامان و باباش. بزرگ شدن من(آرتین جون). هدیه تولد مامانی (شایان جون). عکس فیلم و مطالب کودکانه. عمو فیتیله ایها عشق معین الدین. آرشیدا گل مامان وبابا.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
ساحل آرامش
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/8807.aspx
سلام به بچه های گل. اول اینکه با اجازه شماها اینجانب قراره که از این به بعد بیام.(کلی ذوقیدم). همچین بگی نگی یه کوچمولو سرم خلوت شده. گفتم زودی یه پست بزنم و ببینم کی میاد و بهم سر میزنه و میفهمه من اومدم. راستی فردا امتحان کمربند دارم.خدا کنه قبول بشممممم. الان حسام رو بغلمه و نمیزاره ساعت هم از ۳ گذشته. ۳ شب هااااا.این بلگفا هم امشب حسابی قاطی داره .نمیزاره یه دلی از عذا در بیارم. فقط تونستم برم اپ های مستانه رو بخونم.واسه کسی هم نظر نمیزارم ببینم معرفت کی زیاده. بعد چند روز میام و از همتون دیدن میکنم.
ساحل آرامش
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/8812.aspx
انگار بازم اومدنم طول کشید. اما خوب این دفعه دیگه واقعا دست من نبود. جریان از این قراره که ما هر پنجشنبه میریم خونه خالم و شب هم همونجا میخوابیم و. فردا شبش میاییم خونه خودمون.این پنجشنبه هم مثل بقیه روزا رفتیم اونجا. تا ساعت ۱۲ شب که همه چی خوب پیش میرفت.داشتم رختخواب حسام و پهن. میکردم که بخوابه.اونم عادت داره همیشه میره تو کمد دیواری خاله اینا که. چند متر هم روش رختخوابه.تا به خودم اومدم حسام از اونجا یهو رو دستش افتاد پایین. چه صحنه بدی بود.دستش کامل به پشتش چرخیده بود. دکتر هم فرستادش واسه عکس.
ساحل آرامش -
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/post-39.aspx
با چندین و جند روز تاخیر عیدتون مبارک. امیدوارم تو سال جدید هر کی جاری نداره به این بدبختی دچار بشه و مثل من جاری دار بشه. و از اقایون هم ایشالا باجناق دار بشن.چندتا چندتا. خوب یه عالمه نوشته بودم که حسام اومد و طبق معمول خراب کاری کرد و زد همه چی رو خراب کرد. دیگه حس نوشتنش نیست.فقط دلم میخواد بشینم و فوش بدممممممممممم. این پست بعد حذف میشه.فقط یه تخلیه تقریبا روانی بود. در اصل خواستم بگم که من هنوز هستم و بعدا سر فرصت میام. اقا حسام تقاضای غذا داره! ای خداااااااااا کشته منو.من برم بهش غذا بدم. پت و مت ...
ساحل آرامش
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/8809.aspx
همچنان در منزل پدر جان و مادر جانم هستم و اجازه صادر نميكنن كه به منزل خويش برگرديم. فقط اومدم بگم كه امروز تولد حسام بود و جاتون خالي كلي خوش گذشت. وقت اپ كامل ندارم. نوشته شده در پنجشنبه پنجم آذر ۱۳۸۸ساعت توسط سارا. سلام من سارا هستم متولد سال 12/5/1364 . متاهلم . در حال حاضر یه پسر به اسم حسام دارم که متولد 5/9/1386 هستش . دخمل عمو کوچمولو گندم. دختری با دمپایی پلاستیکی. خالی با سرکش ( نیاز جون ). دریای اسمانی( ابجی ساحل جون جون جون جونمممممم). مامان فرزانه جون(ایلیا کوچولو). اقا رامین(شهر من ازادشهر).
ساحل آرامش
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/8712.aspx
میبینم که بازم بی خبر اومدم. بازم شرمنده.این دفعه دیگه تقصیر من نبود.میخواستم بیام و همتون رو خبر کنم. اما صفحه نظرات باز نمیشد. خوب تقصیر من چیه؟ راستش وقت ندارم این دفعه از این شکلک ها بزارم.اما دیشب یه ماجرای جالب اتفاق افتاد. که شنیدنش خالی از لطف نیست. دیشب اینجا یه جشن بزرگ اجرا شد.از طرف کارخونه صباح و به مدیریت بابای بنده. خلاصه یه ۴۰۰۰ نفری اومده بودن تو سالن المپیک.مثلا مراسم از ساعت ۷ شروع میشد. اما بابام ساعت ۶ زنگ زد و گفت زود بیایین که جاهای خوب داره پر میشه. بالاخره برنامه اجرا شد. فرقی ند...
ساحل آرامش
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/8902.aspx
سلام برو بچ باحال. این ادرس جدید منه.خوشحال میشم اونجا ببینمتون. Http:/ www.pofaknamakii.persianblog.ir/. نوشته شده در یکشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت توسط سارا. میبینم که من نباشم هیچکی هم اینجا نمیاد و سر نمیزنه. راستی محمد جان هم به خونه جدیدش اسباب کشی کرد.مبارکش باشه. خوب از خودمون براتون بگم که گچ دست حسام و باز کردیم.خداروشکر خوب جوش خورده. فک میکردیم تا یه مدت دستشو از ترس تکون نده.اما زهی خیال باطل. تا رسیدیم تو ماشین بهش گفتم پسر گلم.قند عسلم. دستتو بزار رو دست مامان ببینم. خوب دیگه انگار زیاد...
ساحل آرامش
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/8804.aspx
سلام به دوستای گلم. به نظر میاد که حال همگی خوب باشه.اخه اومدم به بیشترتون سر زدم. اما نتونستم امشب نظر بدم. خودمو کشتم تا تونستم واسه تاتا جونم یه ۲ تا نظر بدم. الان هم اعصابم خط خطی هستش.در حد دفتر نقاشی بچه ۲ ساله. امشب سرعتم خیلی پایینه. جاتون خالی رفتیم مشهد.اینقده شلوغ بوددددددددددددددد که دیگه به جورابم گیر ندادن. اخه من همیشه سر این موضوع مشکل دارم.هر وقت که میرفتیم مشهد من جوراب نداشتم. یعنی داشتمااااااا اما تو جیبم.اخه تابستون با دمپایی کی جوراب میپوشه؟ چقد خنده دارم میشه ادم. که ضرباتم همچین ی...
..... -
http://www.zeynab12.blogfa.com/post-48.aspx
تاريخ سه شنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۸۷ساعت 0:14 نويسنده زیبا. هستی شیرینی زندگی مامان و با با. تصاویرو فیلم های جالب ودیدنی. همه چیز درباره بازی های رایانه ای.
ساحل آرامش - بدون شرح
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/post-37.aspx
فردی در مسابقه اطلاعات عمومی شرکت کردهاست و سعی در بردن جایزه. یک میلیون دلاری آن دارد. سوالات را بخوانید:(تا آخر). 1- جنگ صد ساله چقدر طول کشید؟ او نمی تواند به سوال جواب دهد. 2- کلاههای پاناما در چه کشوری تولید می شوند؟ حالا او با خجالت از دانشجویان تماشاگر درخواست کمک میکند. 3- روسها در چه ماهی انقلاب اکتبر را جشن می گیرند؟ بقیه حضار باید به دادش برسند. 4- اسم شاه جرج ششم چه بود؟ این بار هم شرکت کننده درمانده تقاضای فرصت میکند. 5- نام جزایر قناری در اقیانوس آرام از کدام حیوان گرفته شده است؟ دخمل عمو گ...
ساحل آرامش -
http://www.pofaknamaki87.blogfa.com/post-41.aspx
سلام برو بچ باحال. این ادرس جدید منه.خوشحال میشم اونجا ببینمتون. Http:/ www.pofaknamakii.persianblog.ir/. نوشته شده در یکشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت توسط سارا. سلام من سارا هستم متولد سال 12/5/1364 . متاهلم . در حال حاضر یه پسر به اسم حسام دارم که متولد 5/9/1386 هستش . دخمل عمو کوچمولو گندم. دختری با دمپایی پلاستیکی. خالی با سرکش ( نیاز جون ). دریای اسمانی( ابجی ساحل جون جون جون جونمممممم). مامان فرزانه جون(ایلیا کوچولو). مامان جونی(دلنوشته های یک مادر). اقا رامین(شهر من ازادشهر). دخمل عمو گندم کوچمولو.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
42
شميم گل نرگس
عاشقونه
مهم نیست که تو با من چه میکنی بیا ببین برای تو من با خودم چه میکنم! وقتی خداحافظی میکنیم چه انرژی عظیمی می خواهد. کنترل اولین قطره ی اشک برای نچکیدن . نوشته شده در یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 3:17 توسط شمیم. نگران نباش عشق من. یارانه ام را به حسابم ریخته اند. ومن دیگر آنقدر ثروتمند شده ام. که می توانم تورا تا هر کجا که بخواهی برسانم. هنوز هم اهل پیاده روی هستی؟ می نویسم: د ی د ا ر. تو اگر بی من و دلتنگ منی. فاصله ها را بردار. می آیی عاشق می کنی. تا فراموشت می کنم. تازه می کنی خاطرات را. به خاطر بیاور که.
ܓ✿چند لحظه با خداܓ✿
ܓ چند لحظه با خداܓ. زنگ بعدی زنگ حساب با خداست! به خدا عشق به رسوا شدنش میارزد. و به مجنون و به لیلا شدنش. دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس. سند عشق ،به امضا شدنش. گرچه من تجربهای از نرسیدنهایم. کوشش رود به دریا شدنش. باز همان آتش سردی که هنوز. حتم دارد که به احیا شدنش. با دو دست تو فرو ریختن دم به دمم. به همان لحظهی بر پا شدنش. دل من در سبدی، عشق، به نیل تو سپرد. نگهش دار، به موسی شدنش. سالها گرچه که در پیله بماند غزلم. صبر این کرم به زیبا شدنش. جمعه بیست و دوم آذر ۱۳۹۲ ] [ 10:39 ] [! باز باران با ترانه.
شمیم چت-چت روم-جردن چت
شمیم چت-چت روم-جردن چت. یه لحظه گوش کن خدا! نه بچه بازی نه ادا اطوار. حالم اصلا خوب نیست. اس ام اس ماه محرم. مه، بارقه اى ست در شبستان حسین. شب، حادثه اى ز درد پنهان حسین. هر صبح، ز دامن افق، خون آلود. خورشید برآید از گریبان حسین . . . برچسبها: اس ام اس ماه محرم. جدیدترین اس ام اس های ماه محرم برای آبان ماه. اس ام اس ماه محرم. شش ماهه على به دوش بابش دادند / یک جام از آن باده نابش دادند. چون با لب تشنه حاجت آب نمود / با تیر سه شعبه اى جوابش دادند . . . اس ام اس محرم. اس ام اس تسلیت محرم. اس ام اس لب تشنه.
ܓܨدلـــم بهــونتــو میــگــیـره.ܓܨ
ܓܨدلم بهونتو میگیره.ܓܨ. دستانت بوی نجابت میگیرند وقتی مرتب می کنی چادرت را. دخترك از گذشته اش پشيما לּ. خسته از نگآه هاي. خجالت مے كشيد برگردد. مے ترسيد از همهمه ها و پچ پچ ها. بگذار من به تو بگويم: خواهرم! از يكجايے بايد همه پلهاي پشت سرت را خراب كنے. از يكجايے به بعد بايد براي خودش باشے. يك جاهايے بايد سرت را بيندازي پايي לּ. و فقط به خودش توكل كنے. آيا او براي تو كافے نيست؟ 1 و ع ل ى الل ه ف ل ي ت و ك ل ال م ؤ م ن ون :. و مؤمنان باید تنها بر خدا توک ل کنند و بس {آل عمران / ١٢٢}. در روزگاري كه :. قرآن در...
ایلیا کوچولو
بعد این همه وقت با دوتا عکس از ایلیا اومدم که بگم پسرم دیگه برای خودش مردی شده. عکسها برای روز پنج شنبه خونه مامان جون(مامان مامان بزرگ ایلیا). که آش دندونیه نازنین زهرا. بود واونجا جمع بودیم. باور میکنید این همون ایلیا کوچولو باشه. نوشته شده در جمعه سوم دی ۱۳۸۹ساعت 0:44 توسط ایلیا با مامان وباباش. نوشته شده در سه شنبه ششم مرداد ۱۳۸۸ساعت 21:12 توسط ایلیا با مامان وباباش. نوشته شده در دوشنبه پنجم مرداد ۱۳۸۸ساعت 19:41 توسط ایلیا با مامان وباباش. اسباب بازی خوگشل دادن ونشقه های مامان فرزانه رو نشق بر آب کردن.
لحظه ها عریانند
این منم .شمیم. به امید ارزونی چن ساله مرگ هم نخریدیم .چشمون چار تا شد تا توافق شه.اما بازار اصن انگاار نه انگارش. ای دلار کوفتی.مرگ بگیره این ریال. والا چن وقته میخام قاشق چنگالامو گسترش بدم یه سرویس دیگه هم بخرم هی میگم بذار تحریمها رو وردارن قاشق جنس خوب بیاد.اما دریغاااااااااااا.این خرجای اضافه مسخره تخصیر مهمونای درد گرفته مونه میذارن 40 تا 40 میان خونمون. اصن حالا مثلا قاشق خیلی واجبه حتمن جنس خوب باشه.خب مگه چیه؟ انگار همه مشکلاتم حل شده یه قاشق خارجیم کمه! از این مبحث حیاتی بگذریم. ب من چه .من...
آسمان مال من است ...
آسمان مال من است . خاطرات شمیم و علی. دوشنبه 1 تیر 1394 ساعت 12:22. 5 دیقه بعد از تماس اونها زندایی جووووووون به خونمون زنگ زد و برگشت بهم گفت: پسره رو زودتر بفرستید بیاد خونه کارش دارم. خیلی به چس دونیم برخورد.ولی سرکار خانم و رو ره جادو یه عمره همین افعی بوده.یه خورده جلو پسرداییم خوش و خندون از ننه افعیش بد گفتیم و خندیدیم.الهی بگردم پسردایی هام از ما خجالت کشیدن .بعد ک رفتن هم خودمون دو ساعت داشتیم به زندایی افعیه دری وری میگفتیم! نمیتونم ک چیزی بهش بگم! به من میرسه حرف مفت کشی تجویز میکنه! حرفهای شس...
لحظه ها عریانند
شمیم فراری از بلاگفا اومدم اینجا پناه گرفتم. بازگشت همه بسوی اوست. نویسنده: shamim - ۱۳٩٥/٥/۱٢. یادتونه بلاگفا عن بازی دراورد چند ماه خراب بودش مجبور شدیم کاسه کوزمونو جم کنیم اواره بلاگهای دیگه شیم. اون کامنتایی ک شما میگید نیستش رو من چک میکنم تو میزکارم جواب دادم و تائید شده ولی از نظرها انگاری پنهون مونده. شمیم خجل از اینهمه دربدری با دلی شاد و قلبی امیدوار برمیگرده بلاگفا. فال گیر.مامان.حبه انگول در ده ماه و نیمگی. نویسنده: shamim - ۱۳٩٥/٥/۱۱. منم داد و هوار کردم که چطور زمون من بپ ا بودی یه ثانیه ی...
شميم
چگونه یگ طرح تحقیق بنویسیم ودر آن چه نکاتی را رعایت کنیم؟ تاريخ : چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ۹:۴۴ قبل از ظهر نویسنده : سهراب محمودي. اجزاء تشكيل دهنده طرح تحقيق. نخستين گام در انجام تحقيق، تعيين عنوان تحقيق است. هيچ پژوهشگري نمي تواند بدون مشخص شدن عنوان تحقيق، پژوهش را آغاز كند. عنوان به منزله مقصد و طرح نهايي انجام پژوهش است و لذا در تعيين و انتخاب آن توجه به نكات زير ضروري است:. 1- بهتر است عنوان تحقيق نه خيلي كوتاه، نه خيلي طولاني، بلكه مختصر، جامع، رسا و غير سئوالي باشد. 2-اصطلاحات و واژه ها.
سرزمین تنهایی من
من خیلی تنهام . جلسه ی خواستگاري. بعد از نيم ساعت سكوت. منو این دستای خالی. می خوام فراموشت کنم! نویسنده: شمیم - شنبه سی ام بهمن 1389. یک شب است و پشیمانی. پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکرده ام. جلسه ی خواستگاري. بعد از نيم ساعت سكوت. نویسنده: شمیم - پنجشنبه بیست و هشتم بهمن 1389. مادر داماد : ببخشين ، كبريت دارين؟ خانواده عروس : كبريت؟ مادر داماد : والا پسرم مي خواست سيگار بكشه. خانواده عروس : پس داماد سيگاريه! مادر داماد : سيگاري كه نه. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سيگار مي چسبه. خانواده ي عروس : زنش!