sokot66.blogfa.com
"سکوت ""سکوت " - سکوت میکنم.... نه اینکه دردی نیست ...گلویی نمانده برای فریاد
http://sokot66.blogfa.com/
"سکوت " - سکوت میکنم.... نه اینکه دردی نیست ...گلویی نمانده برای فریاد
http://sokot66.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
17
SSL
EXTERNAL LINKS
110
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.344 sec
SCORE
6.2
"سکوت " | sokot66.blogfa.com Reviews
https://sokot66.blogfa.com
"سکوت " - سکوت میکنم.... نه اینکه دردی نیست ...گلویی نمانده برای فریاد
"سکوت "
http://www.sokot66.blogfa.com/1391/07
سکوت میکنم. نه اینکه دردی نیست .گلویی نمانده برای فریاد. هروقت دلت گرفت سکوت کن. این روزها هیچ کس معنای. نه اینکه زانو زده باشم . فقط دلتنگی سنگین است. کودک درون م را قربانی کسی کردم. که ارزش ش ک متر از یک گوسفند بود. خدایا امروز که پنجره ای برای تماشا. و حنجره ای برای صدازدن فرشتگان ندارم. امیدم به توست پس بی آنکه نامم را بپرسی. و دفترهای دیروزم را ورق بزنی. به اندازه ی یک دنیا هم هست. سکوتم از بی کسی است/ /. روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند. و نمره ی من باز میشود صفر . هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام.
"سکوت "
http://www.sokot66.blogfa.com/1391/08
سکوت میکنم. نه اینکه دردی نیست .گلویی نمانده برای فریاد. هروقت دلت گرفت سکوت کن. این روزها هیچ کس معنای. نه اینکه زانو زده باشم . فقط دلتنگی سنگین است. کودک درون م را قربانی کسی کردم. که ارزش ش ک متر از یک گوسفند بود. خدایا امروز که پنجره ای برای تماشا. و حنجره ای برای صدازدن فرشتگان ندارم. امیدم به توست پس بی آنکه نامم را بپرسی. و دفترهای دیروزم را ورق بزنی. به اندازه ی یک دنیا هم هست. سکوتم از بی کسی است/ /. روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند. و نمره ی من باز میشود صفر . هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام.
"سکوت "
http://www.sokot66.blogfa.com/1392/03
سکوت میکنم. نه اینکه دردی نیست .گلویی نمانده برای فریاد. هروقت دلت گرفت سکوت کن. این روزها هیچ کس معنای. نه اینکه زانو زده باشم . فقط دلتنگی سنگین است. کودک درون م را قربانی کسی کردم. که ارزش ش ک متر از یک گوسفند بود. خدایا امروز که پنجره ای برای تماشا. و حنجره ای برای صدازدن فرشتگان ندارم. امیدم به توست پس بی آنکه نامم را بپرسی. و دفترهای دیروزم را ورق بزنی. به اندازه ی یک دنیا هم هست. سکوتم از بی کسی است/ /. روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند. و نمره ی من باز میشود صفر . هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام.
"سکوت "
http://www.sokot66.blogfa.com/1391/04
سکوت میکنم. نه اینکه دردی نیست .گلویی نمانده برای فریاد. هروقت دلت گرفت سکوت کن. این روزها هیچ کس معنای. نه اینکه زانو زده باشم . فقط دلتنگی سنگین است. کودک درون م را قربانی کسی کردم. که ارزش ش ک متر از یک گوسفند بود. خدایا امروز که پنجره ای برای تماشا. و حنجره ای برای صدازدن فرشتگان ندارم. امیدم به توست پس بی آنکه نامم را بپرسی. و دفترهای دیروزم را ورق بزنی. به اندازه ی یک دنیا هم هست. سکوتم از بی کسی است/ /. روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند. و نمره ی من باز میشود صفر . هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام.
"سکوت "
http://www.sokot66.blogfa.com/1393/08
سکوت میکنم. نه اینکه دردی نیست .گلویی نمانده برای فریاد. هروقت دلت گرفت سکوت کن. این روزها هیچ کس معنای. نه اینکه زانو زده باشم . فقط دلتنگی سنگین است. کودک درون م را قربانی کسی کردم. که ارزش ش ک متر از یک گوسفند بود. خدایا امروز که پنجره ای برای تماشا. و حنجره ای برای صدازدن فرشتگان ندارم. امیدم به توست پس بی آنکه نامم را بپرسی. و دفترهای دیروزم را ورق بزنی. به اندازه ی یک دنیا هم هست. سکوتم از بی کسی است/ /. روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند. و نمره ی من باز میشود صفر . هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
17
تنهاتر از سکوت.. بی سرزمین تر از باد - دلم..
http://www.shaberushan.blogfa.com/post/207
تنهاتر از سکوت. بی سرزمین تر از باد. وقتی سرفه ام میگیرد همه با لیوانی آب به سراغم می آیند. اما وقتی دلم میگیرد. بیخیال بگذریم. دوشنبه 29 مهر1392 23:20 fariba. من همون جزیره بودم. خاکی و صمیمی و گرم. واسه عشق بازی موج ها. قامتم یه بستر نرم. یه عزیز دردونه بودم. پیش چشم خیس موج ها. یه نگین سبز خالص. تا که یک روز تو رسیدی. توی قلبم پا گذاشتی. غصه های عاشقی رو. تو وجودم جا گذاشتی. زیر رگبار نگاهت من دلم انگار. زیر و رو شد. همه جونم آرزو شد. تو نفس کشیدی انگار. نفسم برید تو سینه. ابر و بادو دریا گفتن.
"همسفر تا ته راه با من باش" - سکوووووووووووووت!
http://www.amiromina.blogfa.com/post/26/سکوووووووووووووت-
همسفر تا ته راه با من باش. دلم می خواد بدونی لحظه های زندگیم پر از حضورته! دوباره دلم سنگین شد. از بی عدالتی ها! از قانون برده داری حاکم در کشور اسلامی ما! از کوتاهی دستام که تا سرخودمم نمیرسه چه برسه به عرش خدا! که به نداشته هام نخندند. که به گفتن نداشته هام خرده نگیرن. تا ته دنیا سکوت.". برای سکوت من هیچ جرمی نوشته نمی شه. ولی برای کلامم چرا! می نویسن به اندازه قدرتشون. تنها اجازه دارم بنویسم سکوت. امروزم سیاه شد . نمک به زخمم پاشید. در مورد راه رفتنم بدون اینکه بفمن چ پامه و کجا راه می رم ،قضاوت شد.
"همسفر تا ته راه با من باش" - روزت مبارک مشتی!
http://www.amiromina.blogfa.com/post/29/روزت-مبارک-مشتی-
همسفر تا ته راه با من باش. دلم می خواد بدونی لحظه های زندگیم پر از حضورته! باور کن ماه هاست زیباترین جملات را برای امروز کنارمی گذارم. اما امشب همه جملات را فراموش کرده ام، همینطور بی وزن و بی هوا آمدم بگویم:. ولادت با سعادت حضرت علی (ع) و روز مرد بر تمامی همسران و پدران امروز و آینده مبارک و فرخنده باد. یاد شهدا و پدران از دست رفته را نیز گرامی می داریم. بازهم گل را از باغ نچیدم تا طبیعت زیبا بماند،همسرم را به باغ خواهم برد). نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۵ساعت 22:42 توسط مینا.
تنهاتر از سکوت.. بی سرزمین تر از باد - ازیادم نرود..!
http://www.shaberushan.blogfa.com/post/204
تنهاتر از سکوت. بی سرزمین تر از باد. عادت میکنم به داشتن. به بودن چیزی و سپس نبودنش. شبها زیر دوش آب سرد رها میکنم. درحالی که همه میگویند. پنجشنبه 28 شهریور1392 21:38 fariba. من همون جزیره بودم. خاکی و صمیمی و گرم. واسه عشق بازی موج ها. قامتم یه بستر نرم. یه عزیز دردونه بودم. پیش چشم خیس موج ها. یه نگین سبز خالص. تا که یک روز تو رسیدی. توی قلبم پا گذاشتی. غصه های عاشقی رو. تو وجودم جا گذاشتی. زیر رگبار نگاهت من دلم انگار. زیر و رو شد. همه جونم آرزو شد. تو نفس کشیدی انگار. نفسم برید تو سینه. 6- سراب و ساحل.
"همسفر تا ته راه با من باش"
http://www.amiromina.blogfa.com/1391/09
همسفر تا ته راه با من باش. دلم می خواد بدونی لحظه های زندگیم پر از حضورته! من با عشق شوهرمو انتخاب کردم. یک کیس معمولی با شرایط آندر زیرو! نذاشتم احدی بفهمه چی کمه ،کجا کمه،یا اصلا برای چی کمه. حتی پدرم ،حتی مادرم! گرچه بعد مدت ها فهمیدن! تا نگم نمی فهمید از چی حرف زدم،ولی هر چه بود تمام شد. از منفی نمودار رسیدیم به نزدیکی صفر و شک نکنید از اینجا به بعد برای ما سربالایی صعوده. دوستان مشکل بزرگ و ابتدایی زندگی من و امیر که راه مارا سد کرده بود با دستای من و کمک امیرم حل شد.
"همسفر تا ته راه با من باش"
http://www.amiromina.blogfa.com/1391/02
همسفر تا ته راه با من باش. دلم می خواد بدونی لحظه های زندگیم پر از حضورته! مینای من در اوج تنهایی با تو هستم! از طرف مینای تو. این پست رو قصد دارم برای خودم بنویسم. آقای گامبو که چند وقته به پستام جواب نمیده! شاید حوصله نداشته چون بعدش زنگ به گوشیم زده و تشکر کرده و نظرشو با ا س ام اس بم گفته. سخت بش نمیگیرم هر جور راحته. ولی این پست من مال خودمه. یعنی خیلی وقته دلم گرفته. همش فکر می کنم چرا همیشه سختا بد هاشو به من میده؟ یعنی چی تو حکمت خداییشه که! راحته مال آن یکی! بیشتر مال آن یکی! زودتر مال آن یکی!
"همسفر تا ته راه با من باش" - یه دعا برای من و امیر یه دعا برای فاطی و پرویز
http://www.amiromina.blogfa.com/post/32/یه-دعا-برای-من-و-امیر-یه-دعا-برای-فاطی-و-پرویز
همسفر تا ته راه با من باش. دلم می خواد بدونی لحظه های زندگیم پر از حضورته! یه دعا برای من و امیر یه دعا برای فاطی و پرویز. روزامونو به انتظار می گذرونیم. منتظر آن روز کزایی و رسیدن به آن آرزوی کزایی! یعنی دیگه روز شمار شده. همه روزای تقویمم علامت خورده. بالاخره من باعث یه وصلت شدم. از هر کسی اینجا رو خوند می خوام یه صلوات برای خوشبختی آن دختر و پسر در آستانه ازدواج بفرستید. همه مراحل کار انجام شده و انشاا. بعد ماه رمضان بله برون و عقدشونه. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۱/۰۴/۲۵ساعت 1:21 توسط مینا.
"همسفر تا ته راه با من باش"
http://www.amiromina.blogfa.com/1391/03
همسفر تا ته راه با من باش. دلم می خواد بدونی لحظه های زندگیم پر از حضورته! به همه آدما عشق می ورزم. باید که عشق ورزید. باید ک مهربان بود. زیرا که زنده ماندن. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۶ساعت 17:14 توسط مینا. باور کن ماه هاست زیباترین جملات را برای امروز کنارمی گذارم. اما امشب همه جملات را فراموش کرده ام، همینطور بی وزن و بی هوا آمدم بگویم:. ولادت با سعادت حضرت علی (ع) و روز مرد بر تمامی همسران و پدران امروز و آینده مبارک و فرخنده باد. یاد شهدا و پدران از دست رفته را نیز گرامی می داریم. چه نیاز به دعاس!
"همسفر تا ته راه با من باش" - بالاخره تمام شد
http://www.amiromina.blogfa.com/post/35/بالاخره-تمام-شد
همسفر تا ته راه با من باش. دلم می خواد بدونی لحظه های زندگیم پر از حضورته! من با عشق شوهرمو انتخاب کردم. یک کیس معمولی با شرایط آندر زیرو! نذاشتم احدی بفهمه چی کمه ،کجا کمه،یا اصلا برای چی کمه. حتی پدرم ،حتی مادرم! گرچه بعد مدت ها فهمیدن! تا نگم نمی فهمید از چی حرف زدم،ولی هر چه بود تمام شد. از منفی نمودار رسیدیم به نزدیکی صفر و شک نکنید از اینجا به بعد برای ما سربالایی صعوده. دوستان مشکل بزرگ و ابتدایی زندگی من و امیر که راه مارا سد کرده بود با دستای من و کمک امیرم حل شد.
عشق یعنی سکوت دو نگاه -
http://www.lovestori7.blogfa.com/post-3.aspx
عشق یعنی سکوت دو نگاه. شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برام. شاید بیداری مثه من به فکر اون خاطره ها. شاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده ها. بگو تو هم خسته شدی مثه من از فاصله ها. باهرقدم برداشتنت فاصله بینموننشست. لحظه ای که بستی درو شنیدی قلب من شکست. یادت بیاد که من کیم همون که میمیره برات. همونی که دل نداره سنگی بیفته سر رات. نمیتونم دورت کنم لحظه ای ازتو رویاهام. تو مثه خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام. از کی داری تو دورمیشی از من که میمیرم برات! نوشته شده در پنجشنبه ۲۷ مرداد۱۳۹۰ساعت 22:13 توسط مطهره.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
110
Say to him I miss him
Say to him I miss him. قلبتون برای کی میتپه؟ جمعه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۲. ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم. بجز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم. جمعه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۲. پر از اشکم ولی میخندم به سختی. به قول فروغ که میگفت :. شهامت میخواهد سرد باشی و گرم بخندی! پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۲. به سلامتی کسایی که. به پای هم پیر شدن ولی از هم سیر نشدن . . . سنگشون ب سر بعضیا. پنجشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۲. این روزها آنقدر زمین خورده ام که رنگ آسمان را فراموش کرده ام ، بوی خاک گرفته تمام آرزوهایم!
روز نوشته های یک تبعیدی
روز نوشته های یک تبعیدی. هر حسی است به خاطر هوای توست زادگاهم هلیله. چشمانت مرا در سحرگاهی با تابش نگاهی حماسه بار رویین کرد ، ابرویت به من شیوه شمشیرزنی آموخت ، آری من آن پروانه ام که تنها در نسیم گیسوی تو لب به پرواز می گشاید و آن پروانه ای که تقدیرش آسمان آبی نگاه توست . اکنون گامی بیشتر به سحر نمانده است ، من در فرسنگها دورتر از خود هستم و جسمم را در کنار آن چشمه کهن در آورده ام و ذرات زمینی ام را به بادهای بی پایان سپرده ام ، اینک تو را از آن سوی اصوات صدا می زنم . در کدامین بی سوئی ای ملکه من!
دختر تنها
سلام به وبم خوش اومدید. تاريخ چهارشنبه هفتم خرداد 1393ساعت 10:44 نويسنده سکوت. بسلامت . فقط از کنار برو قاطی آدما نشی! به بعضیا باید گفت: عزیزم،تو رو پاهات نمی تونی وایسی. چه برسه به حرفات! بہ بعضیام بایב گفت : اگہ حس میڪنے פ یلے بارتہ واست گارے بگیرم! ما، نسلے هستیم ڪﮧ، بهتریל פرفهاے زنבگیماל را نگفتیم تایپ ڪرבیم. خنده هآیזּ را جدﮮ نگیرید. بیشتر از تماזּ مرﬤم ایטּ شﮩر. هזּ آغوشﮯ گریﮧ را میکنזּ. پر هیاهو تریטּ دقایق زندگیזּ هستند. ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺻﺎﻓ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺧﻮﺑ ﻧﯿﺲ! ﺁﺩﻣﺎ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺻﺎﻓ ﺑﯿﺸﺘﺮﻟﺎﯾ ﯽ ﻣﯿﮑﺸﻦ . دارم یاد میگیرم .
کلبه زبان
I was stuck in ELEVATOR for 3 hrs. Due to electric failure. I was stuck on ESCALATOR for 5 hrs. از زمانی که برق رفت من تو آسانسور 3 ساعت گیرکردم. من هم همین طور! من 5 ساعت رو پله برقی گیرکردم. نوشته شده در جمعه ششم اردیبهشت 1392ساعت 14:40 توسط کلاس پیش ادبیات شهرستان سامان. داستان و شعر انگلیسی با ترجمه فارسی. The cat and the bell. Then the old mouse asked :" Who will put the bell on the cat? Http:/ istory.blogfa.com/. نوشته شده در جمعه ششم اردیبهشت 1392ساعت 14:23 توسط کلاس پیش ادبیات شهرستان سامان.
BLOGFA
این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است. محتوای وبلاگ محفوظ است و تنها از نمایش عمومی آن جلوگیری شده است. جهت اطلاعات بیشتر بخش راهنمای پیگیری جهت رفع فیلتر وبلاگهای مسدود شده توسط کارگروه. را مطالعه کنید. [BLOGFA.COM].
"سکوت "
سکوت میکنم. نه اینکه دردی نیست .گلویی نمانده برای فریاد. هروقت دلت گرفت سکوت کن. این روزها هیچ کس معنای. نه اینکه زانو زده باشم . فقط دلتنگی سنگین است. کودک درون م را قربانی کسی کردم. که ارزش ش ک متر از یک گوسفند بود. خدایا امروز که پنجره ای برای تماشا. و حنجره ای برای صدازدن فرشتگان ندارم. امیدم به توست پس بی آنکه نامم را بپرسی. و دفترهای دیروزم را ورق بزنی. به اندازه ی یک دنیا هم هست. سکوتم از بی کسی است/ /. روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند. و نمره ی من باز میشود صفر . هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام.
...
واسه آبنبات چوبیم که مهنوش پارسال داده بود و من نگهش داشتم اما دیروزدیدم خوراک موچه ها شده. واسه شنبه هایی که همش میخوام آغاز زندگی جدیدم باشه اما تا به خودم میام میبینم جمعه شده. واسه شکستن عروسک سهراب. واسه این دنیایی که میگن بی ارزشه. واسه آرزوهای به گل نشستم. امروز مجبور شدم تنهایی از رو پل رد بشم. وااااااااااای تنها.میترسم آخه.از ارتفاع میترسم. چند لحظه واستادم تا یکی بیاد و پشت سرش برم بالا و رد بشم.اما از شانس بدم کسی. ی لحظه واستادم سرجام. ادامه بدم اونور خیابون رو نگاه کردم و گفتم.اه لعنتی.
هر قطره اشک قصه یک درد است
هر قطره اشک قصه یک درد است. Each tear is a story of a pain. کار امروز نیست که بغض میکنم. به حرف هایی که نمی فهممشان. لج میکنم با خاطره هایی که نمی خواهمشان.و میشکنم! زیر بار نگاه هایی که نمی شناسمشان. تومیدانی چرا فاصله این همه دوره. و گریه این همه فراوان و خانه این همه سوت و کور است. تو میدانی چه شد که راه دریا را گم کردیم؟ چه شد که نفس هایمان بوی غربت گرفت؟ از من نپرس.من سال هاست تنها چشمان تو را میخوانم. با من از دریا.از باران.از خواب خوش کبوتران مهاجر. با من از هر أنچه در سینه داری سخن بگو. چه زيبا ت...
ღ❤ღ گریه بی صدا ღ❤ღ
ღ ღ گریه بی صدا ღ ღ. راه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت :. صداقت ، مهربانی ، زیاد به تو توجه داشتن و خیلی حماقت های دیگر. این روزها هرچه خائن تر باشی دوست داشتنی تری! تاريخ دوشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 3:25 نويسنده ღsepidehღ. حکایت ما آدم ها. حکایت کفش هاییه که. هر چقدر شیک باشند. هر چقدر هم نو باشند. لنگه به لنگه اند. خدا وقتی آدم ها رو می آفرید. جفت هر کس رو باهاش می آفرید. تا این همه آدم های لنگه به لنگه زیر این سقف ها. به اجبار، خودشون رو جفت نشون نمی دادند. In haghe man nabod. اونایی که با یه.
گـــُــــــلِ نــــــــآز
تقدیم ب او ک نبود ولی ح س بودنش ب من شوق زیستن را داد. دلم را مبتلایت کرده بودم. خودم را خاک پایت کرده بودم. ندانستم بی وفایی و گر نه. همان روز اول رهایت کرده بودم. نوشته شده در دوشنبه ۱۹ تیر۱۳۹۱ساعت 21:6 توسط س ح ر. به آسمون سپردم چشم از تو بر نداره،. مراقب تو باشه، بلا سرت نیاره،. تا تو نخوای نتابه، دلت گرفت بباره،. سپردم با تو باشه هرگز تنهات نذاره،. نوشته شده در دوشنبه ۱۹ تیر۱۳۹۱ساعت 20:59 توسط س ح ر. مرغ شب خواب است و از عشق تو بیدارم هنوز. دیده نابینا شد و مشتاق دیدارم هنوز. عشق فراموش کردن نیست.
گیتار
جمعه یکم فروردین 1393 2:36 حسام. دل غریب من از گردش زمانه گرفت. به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت. شبانه بغض گلوگیر من کنار بقیع. شکست و دیده ز دل اشک دانه دانه گرفت. شنبه بیست و چهارم اسفند 1392 7:13 حسام. نه حوصله ی دوست داشتن دارم. نه می خواهم کسی دوستم داشته باشد. این روزها س ردم . مثل دی , مثل بهمن, مثل اسفند. امیدم زیر بهمن سرد احساساتم دفن شده. نه به آمدن ی دل خوشم و نه از رفتن ی غمگین. این روزها پ ر از سکوتم. تا می توانی از من فاصله بگیر . ! اص ن برو و ته ته دنیا بایست . ! ایستادی . ؟ سکوت می کنم ،.