sokotetalkh-s.blogfa.com
عشق موحش(ترسناک)عشق موحش(ترسناک) - سکوت بالاترین وسیله ی تحقیراست
http://sokotetalkh-s.blogfa.com/
عشق موحش(ترسناک) - سکوت بالاترین وسیله ی تحقیراست
http://sokotetalkh-s.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.3 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
135
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.266 sec
SCORE
6.2
عشق موحش(ترسناک) | sokotetalkh-s.blogfa.com Reviews
https://sokotetalkh-s.blogfa.com
عشق موحش(ترسناک) - سکوت بالاترین وسیله ی تحقیراست
اشک , عشق , باران - خاطرات سربازی (قسمت دوم)
http://www.golestan-love.blogfa.com/post/17
دریافت کد آمارگیر سایت. اشک , عشق , باران. نامه های عاشقانه . خاطرات جاودانه. خاطرات سربازی (قسمت دوم). و ا ما ب عد في ح کایات السربازیة. اعصابم خورد شده بود ، دیگه حوصله وایستادن اونجا رو نداشتم . همه تو سالن ایستاده بودن و در مورد محل خدمتشون با هم صحبت میکردن و فکر کنم من اولین نفری بودم که از سپاه اومدم بیرون. دیگه به نامه نگاه نکردم با نهایت ناراحتی و اعصاب خوردی ماشینو سوار شدم و تخته گاز اومدم خونه.خونه که رسیدم مادرم بهم گفت چرا ناراحتی؟ منو به مافوقم معرفی کرد که اسمش سرگرد نجفعلی کوهساریان بود&...
" خاطرات من و عشقم " - " یازدهمین خاطره "
http://www.badgel.blogfa.com/post/12
خاطرات من و عشقم. دیشب تا ۴بیدار بودم ودرس میخوندم صبح ۹ونیم پاشدم. سردرد داشتم بزور نشستم پای جزوه. هیچی یادم نمونده بود هیچی. تاساعت ۱درس خوندم خیلی اعصابم داغون بود. ساعت ۱ ونیم منو رسوند دم دانشگاه. دوستام همه بودن باحال گرفته. رفتیم سرجلسه. همش تشریحی بود کمترش برنامه. من چندتاشو تقلب همرام بود. همه رو جواب دادم. مراقب که برگمو دید آدم خوبی بود گفت قایمش کن نبینن. ازجلسه بیرون اومدیم گفتن که زبان ماشین۳ نفر افتاده داشتیم.یکیش ۱خانم بود. عروسی داداش دوستش دعوت بودیم رفتم خونه حاضر شدم شوهری نیم ساعت.
" خاطرات من و عشقم " - " هفتمین خاطره "
http://www.badgel.blogfa.com/post/8
خاطرات من و عشقم. امروز حدودای ساعت ۹ بود که از خواب پاشدم بدگل که دیشبو اینجا. موند ساعت ۸ پاشد رفت دنبال کار و درساش. ۱ خرده خونه رو مرتب کردم وکمی درس خوندم آخه قراربود بعدظهر برم. خونه دوستم ۱ خرده باهم درس بخونیم. ساعت ۱۲ بود خیلی خوابم میومد دراز کشیدم و به آجیم گفتم که۱ و نیم. بیدارم کنه ولی قربونش برم نذاشت اصلا بخوابم کلم داشت میترکید. پاشدم ناهار خوردم وبه شوهری زنگیدم که بیاد منو برسونه خونه دوستم. ساعت۳ اودم دنبالم منو رسوند و رفت. سمیرا جون یکی دیگه از دوستامون هم اومد. عقد من وعشقم: 17/1/90.
" خاطرات من و عشقم " - " پنجمین خاطره "
http://www.badgel.blogfa.com/post/6
خاطرات من و عشقم. سلام بازم اومدم ولی با تاخیر. چندروز نبودم مشغول درس خوندن بودم راستش. حسابی سختن درسا البته ناگفته نماند اولین باره. که لای جزوه هامو باز میکنم بقول خودمون (شب امتحانیم). شوهری که همش پیشمه شبا هم تا دیرقت باهم درس میخونیم. البته وسطای درس خوندن میبینی میگه: خانمی گرسنمه ۱چیزی بیار بخوریم. ومن حرصم درمیاد آقا از جزوه ۸۰ صفحه ای که فردا امتحانشه ۴ صفحه. بعد بفکر شکمشه واااای خدا.از دست این بدگل. امروز ۲تامون امتحان داشتیم خوب بود ۱۷ میگیرم. وقت خواب چند تا اس عشقولانه دادیم وطبق معمول.
" خاطرات من و عشقم " - " دوازدهمین خاطره "
http://www.badgel.blogfa.com/post/13
خاطرات من و عشقم. سلام دوستای گلم عذر میخوام که بهتون سر نمیزنم. خصوصا دوستای خوبم که همیشه همراهمون هستن ( گلنار سکوت تلخ. خانم غرغرو ابر پاییزی آرزو. الی وعشقش مهرساو. بهاره جون). و همه ی کسایی که اسمشونو از. این چند هفته کمتر وقت میکنم سر بزنم آخه درگیر کلی کاریم من و عشقم. ولی شما بیاین و سر بزنید حتما جبران میکنم هروقت. چون زود دلم واستون تنگ میشه. دعا کنین واسه من و بدگلم. تاريخ سه شنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۲ساعت 0:5 نويسنده { من و عشقم }. امیدوارم اینجا لحظات خوشی رو بگذرونین. نظر یادتون نره.
" خاطرات من و عشقم " - " هشتمین خاطره "
http://www.badgel.blogfa.com/post/9
خاطرات من و عشقم. صبح که پاشدم سردرد بدی داشتم نگا کردم نزدیک ۱۱ ونیم بود. دیشبو دیر خوابیدم همونطور که گفتم دنبال کارای تقلبیم بودم.ههههه. پاشدم ۱چایی خوردم و جزومو باز کردم ۱ دور سرسری خوندمش. ساعت ۲ امتحان داشتم راستش عجیب استرس داشتم خدای من. خلاصه ۱ ونیم شوهری منو رسوند دم دانشگاه. رفتیم سر جلسه.منو دوستم فاطی تو۱ کلاس. بودیم چه خوب. راستش من چندتا. برگه تقلبی بام بود. که برگه سوالارو دادن هرچی که. توش بود رو سریع کپی زدم رو برگه. ی انگار خودم سوالارو. هرچی تقلب بردم همه رو برا امتحان اورده بود.
کوچه سار افکار... -
http://www.loveislandfa.blogfa.com/post/39
بگذار تا فرو بروم توی منجلاب. عاصی شدم ، بریده ام از اینهمه عذاب. از گریه های هرشبه ام روی رختخواب. ده سال می شود که برایم غریبه ای. ده سال می شود که خرابم.فقط خراب. شاید تو هم شبیه دلم درد می کشی. شاید تو هم همیشه خودت را زدی به خواب. از من چه دیده ای که رهایم نمی کنی؟ جز بیقراری و غم و اندوه و اعتصاب؟ جز فکرهای منفی و تصمیم های بد. جز قرصهای صورتی ضد اضطراب؟ اصلا تو بهترین بشری! بگذار تا فرو بروم توی منجلاب. شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲ 15:0. قالب های ای ک س. ای کاش سرنوشت جز این مینوشت. بغض های نهفته گلویم.
کوچه سار افکار... -
http://www.loveislandfa.blogfa.com/post/31
چهارشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۲ 13:58. قالب های ای ک س. ای کاش سرنوشت جز این مینوشت. نوشته های یک شاعر گمنام. دگرها شنیدستی این هم شنو. بغض های نهفته گلویم. 68;esigned by : x-themes.
کوچه سار افکار... - شعر عاشقانه
http://www.loveislandfa.blogfa.com/tag/شعر-عاشقانه
بگذار تا فرو بروم توی منجلاب. عاصی شدم ، بریده ام از اینهمه عذاب. از گریه های هرشبه ام روی رختخواب. ده سال می شود که برایم غریبه ای. ده سال می شود که خرابم.فقط خراب. شاید تو هم شبیه دلم درد می کشی. شاید تو هم همیشه خودت را زدی به خواب. از من چه دیده ای که رهایم نمی کنی؟ جز بیقراری و غم و اندوه و اعتصاب؟ جز فکرهای منفی و تصمیم های بد. جز قرصهای صورتی ضد اضطراب؟ اصلا تو بهترین بشری! بگذار تا فرو بروم توی منجلاب. شنبه دهم فروردین ۱۳۹۲ 15:0. پنجشنبه هشتم فروردین ۱۳۹۲ 23:26. قالب های ای ک س.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
135
Sokote siah
دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۹ ه.ش. This is a test post from. A fancy photo sharing thing. ارسال شده توسط Sokote Siah. دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۸۸ ه.ش. می میرم ای آیینه می میرم رهایم کن. ای خواب زنگاری بیا از خود جدایم کن. در کوچه های سرد و سنگین باد می آید. از باد می ترسم به سرداب آشنایم کن. اینجا غریبم همچو آب و ارغوان ای مرگ. از پشت خواب سبز بارانها صدایم کن. از تشنگی زنجیر بر پا زخم بر گردن. چون سایه در ابهام ماندم جابجایم کن. چون سایه ای همسایه همراهی اگر با من. خود را شریک وحشت بی انتهایم کن. پنج شنبه : یکی از دوسته...
گرگ و ميش
گوشهایتان به کلام آیت الله معظم خامنه ای کبیرباشد زیراایشان گوشش به کلام حضرت حجت بن الحسن ع میباشد. تبیین شرایط گذشته و حال انقلاب، نقاط آسیبپذیری و تهدیدهای احتمالی در آینده. کوتاه سخن اینکه دوستان در شرایط بسیار حساس و خاصی زندگی میکنیم بهتراست این جمله را بگویم در عاشورا مهم این بود که هرکس صدا و ندا را شنید، خودش را به صحنه برساند. بله! ها خود را موظف میدانستند که اگر حضرت آقا در نوفل لوشاتو یا نجف پیامی داد، به سرعت تکثیر شود و به دست مخاطبین برسد. بر دایره حکمت کامل حرکت می کند! در یک جای دیگر از ...
سکوت سرخ
این م ن حآوی تنهائی د ل خراشی ا ست . نوشته شده در شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 23:25 توسط ساکت. خآطره . . . / . نوشته شده در دوشنبه هفدهم آذر ۱۳۹۳ساعت 10:42 توسط ساکت. ڪ سے ڪه بآ آهنگآش. آروҐ میش Ґ פ وش ص בآتریט. ب رآے س لآمتیش ב عآ. نوشته شده در شنبه هفدهم آبان ۱۳۹۳ساعت 12:10 توسط ساکت. بعב از سڪوت موسیقے. بهتریט وسیلہ براے بیاט ناگفتہ هاست ! نوشته شده در دوشنبه ششم مرداد ۱۳۹۳ساعت 23:27 توسط ساکت. کلاهے ڪہ سرم گذاشتے. از سر ڪے برבاشتے؟ نوشته شده در دوشنبه ششم مرداد ۱۳۹۳ساعت 23:24 توسط ساکت. و بﮮ صבا شکست.
آخرین پک تنهایی
من و این ساعت خواب سبزه زرد. من و این سیب پلاسیده این سکه غایب. کاشکی یکی از شما خوانندگان گرامی. مثلا سیامک باشد و سارا. سروش باشد و سیروس و سوسن. سیاوش یا اصلا سعید مثل همین عید. تا سال سیاه بعدی را. با لبخند های چسبیده تان بر این سفره تهی دست تحویل بگیرم ! نوشته شده در دوشنبه 1390/12/29. اين روزها كه دلم تند تند ميگيرد. تنها نام توست كه به من آرامش مي دهد. تنها ياد توست كه به من جرئت مي دهد تا در ميان آدم ها نفس بكشم . فكر كنم . قدم بزنم. پ ن 1 : من شكوفایی گل های امیدم را در رویاها میبینم. مي دانم كه...
اندر احوالات من
مينوسيم تا خودمو پيدا كنم. اندر احوالات من مينوسيم تا خودمو پيدا كنم. Target=" blank" قالب وبلاگ. مينوسيم تا خودمو پيدا كنم. حسبودن. هر چي كه فكرشو بكني. چراشو كه خودم خواستم ولي. خالي بودن بده.بد. درد بي دردي بده .بد. تاريخ : جمعه هشتم مرداد ۱۳۹۵ 20:17 نویسنده : صحرا. تاريخ : دوشنبه سی ام فروردین ۱۳۹۵ 23:44 نویسنده : صحرا. يه بار ديگه بهش فكر ميكنم. يه بار ديگه بهش فكر ميكنم. و تو نميفهمي كه چرا. الان دقيقا تو مود دپرشنمم. نميخوام حال كسي ديگه رو خراب كنم. بايد راهي باشه كه حال خودم خوب شه. واي از اين .
عشق موحش(ترسناک)
سکوت بالاترین وسیله ی تحقیراست. خدایایادته دستشوگرفتم اووردم پیشت! بهترازاین وجودنداره من اینومیخوام! اخه قول اینوبه یکی دیگه دادم)! نوشته شده در Tue 24 Apr 2012. به سلامتیه پسری که وقتی به دوست دخترش گفت:. به سلامتیه دختری که بخاطرعشقش که توزندونه. نوشته شده در Sat 23 Nov 2013. الان که کلی حرف واسه گفتن داریم! دیگه زنگ انشا نداریم! نوشته شده در Thu 21 Nov 2013. ای کاش یکی بود! که مال یکی بود! نوشته شده در Tue 15 Oct 2013. احساسی که هرادمی دوس داره باهاش روبه روبشه. بهترین لحظه ی زندگیت. آدم گاهی م جبوره!
اي هستــي امـ از تــــــو
اي هستي ام از تو. بوی ماه می دهی! آنها ڪہ از دور. می گویند :تو چہ ک. و من باراט اشکهایم. را در ابر چشمانم پنهاט میڪنم. پوچے بہ نشانہ تایید سر تڪاט مے دهم. اما خود میدانم ڪہ هر گاه درون. بہ یک غم بزرگ. و آن غم نبودن. من در ڪنار همہ تو. نوشته شده در شنبه 4 آبان1392ساعت 21:22 توسط دختر اسفند. از هر چه بود گذشتند. امروز از هر چه بوديم گذشتيم. آنجا پشت خاكريز بودند و اينجا پشت ميز. ديروز دنبال گمنامي بودندو امروز مواظبيم ناممان گم نشود. جبهه بوي ايمان ميداد و اينجا ايمانمان بو ميدهد! فرماندهي از آن توست.
شــــب
وقسم به روزی که دلت رابشکنند! وجزخدایت مرهمی نخواهی یافت. خدایا داری چیکار میکنی. این روزها همه آدم ها درد دارند. این روزها چقدر یادمان میرود. دوشنبه دوازدهم خرداد 1393 ] [ 23:5 ] [ فاطمه ] . باز باران با ترانه، می خورد بر بام خانه. خانه ام کو، خانه ات کو؟ آن دل ویرانه ات کو؟ فصل خوب سادگی کو؟ یادت آید روز باران، گردش یک روز دیرین؟ پس چه شد دیگر کجا رفت، خاطرات خوب و رنگین؟ در پس آن کوی بن بست، در دل تو آرزو هست؟ کودک خوشحال دیروز، غرق در غمهای امروز. یاد باران رفته از یاد، آرزوها رفته از باد. ه م ندار م!
دل شیدا
ز تمام بودنی ها تو یکی از آن من باش که به غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد. اين اول كار يه چي بهت بگم هرگز فراموش نكن به هيچكي اعتماد نكن. به ادامه مطلب برو يه چي بهت بگم بد كارت و انجام بده.مرسي. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم آبان ۱۳۸۹ساعت 4:21 توسط شیدا(آدیش)ومعین. سلام به تمام دوستان گل خودم مخصوصا دخترخانم هاي عسيسم. كه ديروز روزشون بوده روزدخمل. تمام دختراي ايران زمين تبريك ميگم. البته ببخشيدكه ديراومدم آخه ديروز خيلي كارداشتم بجاش. خيلي باحال بودبه ما كه كلي خوش گذشت خوب ديگه پسرا دلشون نسوزه. نوشته ش...
...تمام ناتمام من با تو تمام می شود...
تمام ناتمام من با تو تمام می شود. نمیدانم چرا، کجا، تا کی، برای چه، ولی رفتی. بی آنکه به فکر غربت چشمان من باشی. سه شنبه بیستم دی ۱۳۹۰. دو دریچه.دو نگاه.دو پنجره. دو رفیق.دو همنشین.دوحنجره. دو مسافر تو مسیر زندگی.دو عزیز.دو همدم همیشگی. با هم از غروب و سایه رد شدیم.قصه ی عاشقی رو بلد شدیم. فکر میکردیم آخر قصه اینه.جز خدا هیشکی مارو نمیبینه. دو غریبه.دو تا قلب در به در.دو تا دلواپس این چشمای تر. دو تا اسم.دو خاطره.دونقطه چین. دو تا دور افتاده ی تنها نشین. عاقبت جدا شدن دستای ما. گم شدیم تو غربت غریبه ها.
سکوت تنها....
دله دیونه منو کسی نمی تونه ببینه که شده در به درو. دله دیونه منو کسی نمی تونه ببینه زده به سیم اخرو. از تو گذشتم چون نمی تونم ببینم اشک تو. از تو گذشتم چون نمی تونم بمونم پیشه تو. از تو گذشتم چون نمی خواستم باشم مدیون تو. از تو گذشتم چون نمی تونم بمونم پای تو. نوشته شده در جمعه شانزدهم شهریور 1386ساعت 23:14 توسط پرستو and كلاغ. رفته بودم روی بوم خونمون به اسمون نگاه میکردم. ولی اسمون امشب با شب های دیگه فرق میکرد. توش ستاره نبود.مثل اسمون دل من که توش هیچ ستاره ای نبود. تاریک. بهش گفتم توکه اون بالایی.
