somayeh2626.blogsky.com
سمیه آزادلسمیه آزادل - اشعار،مقالات و ترانه ها
http://somayeh2626.blogsky.com/
سمیه آزادل - اشعار،مقالات و ترانه ها
http://somayeh2626.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.3 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
39
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
1.328 sec
SCORE
6.2
سمیه آزادل | somayeh2626.blogsky.com Reviews
https://somayeh2626.blogsky.com
سمیه آزادل - اشعار،مقالات و ترانه ها
somayeh2626.blogsky.com
این روزها - سمیه آزادل
http://www.somayeh2626.blogsky.com/1393/10/21/post-79/این-روزها
یکشنبه 21 دیماه سال 1393. نه تماشای کوچ دسته جمعی لک لک ها. سر حالم می آورد،. و نه بارانی نابهنگام. در نیمه شبی دلگیر! به اتفافی با شکوه تر نیازدارم. برای خوب شدن حالم! اتفاقی شبیه آمدن تو. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. مشخصات مرا به خاطر بسپار. ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد. ترسم آن روز رسی که نمانده ست اثرم. پایان تمام عشق ها خوب نیست. لیست کامل عناوین یادداشتها.
سمیه آزادل
http://www.somayeh2626.blogsky.com/1393/06
چهارشنبه 19 شهریورماه سال 1393. ﮐﻪ ﻋﺎﻗﺒﺘﺸﺎﻥ ﻫﯿﭻ ﻧﯿﺴﺖ،. ﺟﺰ ﺗﻨﯽ ﻏﺮﻕ ﺧﻮﻥ. ﻧﺒﻀﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﻤﯿﺰﻧﺪ ! ﺑﻬﺎﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭ ﺭﺩ ﻧﺖ،. ﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺟﺎﻥ! چهارشنبه 19 شهریورماه سال 1393. فکر ماه دیوانه اش خواهد کرد! چهارشنبه 19 شهریورماه سال 1393. ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ. فاجعه ی ﻧﯿﺎﻣﺪﻧﺖ ﺭﺍ. ترسم آن روز رسی که نمانده ست اثرم. پایان تمام عشق ها خوب نیست. لیست کامل عناوین یادداشتها.
به خانه بازمیگردم - سمیه آزادل
http://www.somayeh2626.blogsky.com/1393/10/21/post-80/به-خانه-بازمیگردم
یکشنبه 21 دیماه سال 1393. با ستاره هایی پنهان در جیبم،. ماه را در چشم های م دفن میکنم،. که تمام زنان جهان. جیب هاشان پر میشود از. دستمال های سفید مچاله شده ای. که حرف های زیادی برای گفتن دارند! برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. مشخصات مرا به خاطر بسپار. ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد. ترسم آن روز رسی که نمانده ست اثرم. پایان تمام عشق ها خوب نیست. لیست کامل عناوین یادداشتها.
خیال پرداز - سمیه آزادل
http://www.somayeh2626.blogsky.com/1393/12/26/post-87/خیال-پرداز
سهشنبه 26 اسفندماه سال 1393. در خواب و بیداری. چراغی روشن می کنم. قاب عکس هامان را. بر دیوارهای خانه ای که هرگز نساختیم،. و خیره در سقفی که بر سرمان نیست. تاصبح سرگرم صحبت با سایه ای می شوم که شباهتی عجیب به من دارد. می بینی! بی در و پیکر است خانه ا مان،. و بی در و پیکرتر رویاهامان! تو سال هاست رفته ای و. همین خیال پردازی ها،. تنها سلاح منند به وقت دلتنگی! یکشنبه 9 فروردینماه سال 1394 ساعت 02:25 ب.ظ. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. مشخصات مرا به خاطر بسپار.
سمیه آزادل
http://www.somayeh2626.blogsky.com/1393/12
سهشنبه 26 اسفندماه سال 1393. در خواب و بیداری. چراغی روشن می کنم. قاب عکس هامان را. بر دیوارهای خانه ای که هرگز نساختیم،. و خیره در سقفی که بر سرمان نیست. تاصبح سرگرم صحبت با سایه ای می شوم که شباهتی عجیب به من دارد. می بینی! بی در و پیکر است خانه ا مان،. و بی در و پیکرتر رویاهامان! تو سال هاست رفته ای و. همین خیال پردازی ها،. تنها سلاح منند به وقت دلتنگی! ترسم آن روز رسی که نمانده ست اثرم. پایان تمام عشق ها خوب نیست. لیست کامل عناوین یادداشتها.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
رنگ خون پرنده ای تنها... - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/post/275
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. رنگ خون پرنده ای تنها. خنده ای قاه قاه کرد و سپس. تیغ بر گردن پرنده گذاشت. التماس پرنده را نشنید. چون به پرواز اعتقاد نداشت. مرغک بی نوا دلش لرزید. رفتن از یک قفس به قربانگاه. در خیال اش چه آرزوها داشت. آه از این بخت بی مروت. آه. آن طرف تر غریبه ای پرسید. کسی از او شکایتی کرده؟ آن یکی گفت: "من چه می دانم؟ لابد او هم جنایتی کرده.". پسری گفت: "من شنیدم که. صوت ناخوش دلیل کشتن اش است". دیگری گفت: "می کشندش چون. چند تا شاخه ی درخت شکست". داد زد پیرمردی آن سو تر:.
ساکت نمی نشینم... - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/post/263
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. من مشت آهنین ام ساکت نمی نشینم. من گوی آتشین ام ساکت نمی نشینم. نه بندی خدایان، نه رام پیشوایان. فارغ ز کفر و دین ام ساکت نمی نشینم. بیزارم از سکوتی کز ترس زاده باشد. فریاد پ رطنین ام ساکت نمی نشینم. دل خسته از شغالان از گربه ها گریزان. با شیرها قرین ام ساکت نمی نشینم. من بابک ام که بیمی از م عتصم ندارم. تا روی این زمین ام ساکت نمی نشینم. نه در دلم هراسی از لعن این جماعت. نه مست آفرین ام ساکت نمی نشینم. حکم ست بر ضمیرم: ظلمی نمی پذیرم. ثبت ست بر جبین ام: ساکت نمی نشینم.
رفاقت مرد می خواهد... - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/post/269
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. رفاقت مرد می خواهد. بدان که شرط ادب نیست قلب یاران را. ندیده گیری و خونین به ضرب تیغ کنی. به یک "سلام" رفاقت چو پا گرفت، رفیق! روا نبود "خداحافظی" دریغ کنی. 1588;نبه ٢٧ اردیبهشت ۱۳٩۳ساعت ٧:٠۳ ب.ظ توسط مرتضى عزیزی نظرات . تگ ها: تک بیت ها / تک بند ها. من: هنوز از خویشتن آگه نی ام من. تک بیت ها / تک بند ها(۱٧). رنگ خون پرنده ای تنها. ربنا - مثنوی افشاری. رفاقت مرد می خواهد. خورشید ساحل - Sun of a beach. من آنچه می گویید را باور ندارم. عاشقانه های بی بهانه.
وقــتــی خبـــــر از غـصـــه ی یک مـرد نداریم... - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/post/264
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. وقتی خبر از غصه ی یک مرد نداریم. باشد گ له از طالع نامرد نداریم. از جور و جفایی که به ما کرد نداریم. آب از سرمان رد شده ما م رده ی عشق ایم. بیم از خطر ت رک ش ولگرد نداریم. در دفتر دارایی خود از همه دنیا. جز سوخته قلبی و ر خی زرد نداریم. لبخند زدیم از سر بی چارگی ، افسوس. پنداشت که ما در دل خود درد نداریم. بیهوده نگوییم که مردان همه سنگ اند. وقتی خبر از غصه ی یک مرد نداریم. وقتی خبر از محنت و از حجم بلایی. که بخت بدش بر سرش آورد نداریم. آری دل خوش از عدد فرد نداریم.
HANGMAN - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/post/262
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. How can we expect the masses to be wise enough. To accept the immorality of capital punishment;. While even for learning vocabulary during childhood. They were obliged to hang a man? Morteza Azizi :( (. Https:/ www.facebook.com/Parizad.Poems. 1662;نجشنبه ۸ اسفند ۱۳٩٢ساعت ۱۱:۱٦ ب.ظ توسط مرتضى عزیزی نظرات . من: هنوز از خویشتن آگه نی ام من. تک بیت ها / تک بند ها(۱٧). رنگ خون پرنده ای تنها. ربنا - مثنوی افشاری. رفاقت مرد می خواهد. خورشید ساحل - Sun of a beach.
ساخلو در تصرف... - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/post/277
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. یک ساخلو چو اسم شب اش فاش می شود. سرباز خصم، مثل خودی هاش می شود. گر محبس است جای جوانمرد، لاج رم. شهر اینچنین قلمرو اوباش می شود. بازار کذب، داغ چو باشد کلام حق. مستوجب اهانت و پرخاش می شود. بال عقاب را که بب رند، آسمان. جولانگه جماعت خفاش می شود. استاد چون که بوم و قلم را نهاد و رفت. هر بی هنر مدرس و نقاش می شود. شاعر چو راه یافت به دربار شیخ و شاه. اشعار هم به نیت پاداش می شود. ای کاش وضع خانه چنین م نقلب نبود. حیف از وطن که بسته به"ای کاش"می شود. رنگ خون پرنده ای تنها.
ربنا - مثنوی افشاری... - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/post/273
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. ربنا - مثنوی افشاری. در زمان کودکی از مادرم می خواستم. تا که بیدارم کند وقت سحر محض خدا. کاش می شد تا کسی اکنون بخواباند به زور. این "من " غمگین تا وقت سحر بیدار را. ماه رمضان جدای از مسائل اعتقادی ام برایم ماهی پر از خاطرات خوب کودکی ست. این که از مادرم می خواستم سحرها بیدارم کند و سحرهایی که بیدار می شدم. گویا تمام دنیا را به من داده اند. چه حس و حال خوبی داشت. کاش می شد به. هنوز صدای استاد در دو کار " ربنا. و " مثنوی افشاری. مرا به دوران کودکی ام. رنگ خون پرنده ای تنها.
انگلیسی - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/tag/انگلیسی
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. How can we expect the masses to be wise enough. To accept the immorality of capital punishment;. While even for learning vocabulary during childhood. They were obliged to hang a man? Morteza Azizi :( (. Https:/ www.facebook.com/Parizad.Poems. 1662;نجشنبه ۸ اسفند ۱۳٩٢ساعت ۱۱:۱٦ ب.ظ توسط مرتضى عزیزی نظرات . و د رد غم به قدح ما ریختند. تا د رد را مستی کنیم. We kept being silent. And they filled our glasses. Of grief wine lees. To make us besotted. On s’est tu. Morteza Aziz...
طنز - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/tag/طنز
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. خورشید ساحل - Sun of a beach. دختری را شنیدم که روی چون ماه بود و گیسو و دیدگان سیاه بود و بر گونه و چانه چون لبخند می زدی زنخدان چاه. روزی به خیابان در گذر بود گیسوانش نیم در چارقد محبوس و نیم با باد و آفتاب مانوس. از قضا گذرش بر زنی افتاد سراپا سیاهپوش که هیچش با باد و آفتاب انس و الفتی نه. زن به نزد دختر آمد و نصیحت آغاز کرد که ای بی حیا! هیچ از ناموس دانی؟ دختر بی حجاب بی هویت. شرمت از تیپ خود نمی آید؟ گرچه آن صاحب کلید آمد. تا که قفل معاش بگشاید. خرکی گشته مملکت شاید.
نثر - پریزاد
http://parizad.persianblog.ir/tag/نثر
در هوس خیال او همچو خیال گشته ام. خورشید ساحل - Sun of a beach. دختری را شنیدم که روی چون ماه بود و گیسو و دیدگان سیاه بود و بر گونه و چانه چون لبخند می زدی زنخدان چاه. روزی به خیابان در گذر بود گیسوانش نیم در چارقد محبوس و نیم با باد و آفتاب مانوس. از قضا گذرش بر زنی افتاد سراپا سیاهپوش که هیچش با باد و آفتاب انس و الفتی نه. زن به نزد دختر آمد و نصیحت آغاز کرد که ای بی حیا! هیچ از ناموس دانی؟ دختر بی حجاب بی هویت. شرمت از تیپ خود نمی آید؟ گرچه آن صاحب کلید آمد. تا که قفل معاش بگشاید. خرکی گشته مملکت شاید.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
39
خانه دل
پیرانه سرم شور جوانی به سر افتاد/ وان راز که در دل بنهفتم به در افتاد. سه شنبه سی و یکم تیر 1393. سلام به دوستانی که سر زدن به خانه دل و خوش حال می شوم که نظرات و پیشنهادات خود را بنویسید. نوشته شده توسط مهرسا در ساعت 9:28 لینک. Powered By: BLOGFA.COM.
برنامه نویسی
Algorithms C C Pascal. کارکتر از رشته ی دوم را درانتهای رشته ی اول. Str ncat (char [] , char [], int);. Char s1[] = "In The Name";. Char s2[] = " Of God";. Str ncat(s1,s2,n);. S1[] , char. S2[], int n). For (int i = 0; s1[i]! For (int j = 0; (s2[j]! S1[i] = s2[j];. S1[i] = ' 0';. نوشته شده در یکشنبه شانزدهم دی 1386ساعت 1:33 قبل از ظهر توسط سمیه. کارکتر از رشته ی دوم را در رشته ی اول کپی می کند. Void str ncopy (char [] , char [], int);. Char s2[] = "In The Name Of God";. Int n = 11;. Str ncopy(s1,s2,n);.
مدرسه سمیه
تحقیق در باره مدرسه سمیه. نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۴ساعت 11:30 توسط زهرا و مهدیه و آیدا. تاریخچه ی تاسیس مدرسه سمیه. نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۴ساعت 11:29 توسط زهرا و مهدیه و آیدا. نوشته شده در شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۴ساعت 11:21 توسط زهرا و مهدیه و آیدا.
♥ تمنـــای دل ♥
فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است. جمعه پنجم تیر ۱۳۹۴ 14:25 سمیه. تو همه دنیای منی *. داد بزن بگو "دوستت دارم". تا همه دنیا بدونن دوستم داری. پرسیدم چرا در گوشم گفتی؟ تو همه دنیای منی" *. آهنگ وبم تقدیم به همسری که خیلی این آهنگ رو دوست داره. یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۴ 17:45 سمیه. عامل خوشبختی و عاقبت به خیری پسرااااا مبارک. شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۴ 18:32 سمیه. پنج شنبه و جمعه تو شهر ما اولین جشنواره کباب بناب برگزار شد. کباب بناب شهرت جهانی داره. قدم به قدم فدای...
سمیه آزادل
پنجشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1394. خواستم تا بی تفاوت رد شوم اما نشد. در دلم آن حجم از اندوه و حسرت جا نشد. دیدن عکسی قدیمی لای یک کهنه کتاب،. جمع ما.من.تو.همان مایی که هرگز ما نشد. ریخت از اندوه این تصویر یک کوه از درون. شانه ای مردانه وقت هق هقم پیدا نشد. بارها دست فراموشی سپردم عشق را. بارها گفتم فراموشت کنم اما نشد. جز تو در فکرم کسی حتی قدم هم برنداشت! حرف این دیوانه بعد ازرفتنت دوتا نشد. چند سال آزگار ازعشق یک بت ساختم. چند سال آزگار امروز من فردا نشد. چون کلافی پر گره پیچید در هم زندگی. و من هم ،.
!زندگی...همین
از روز 9 شهریور که مصادف با روز 31 آگوست (روز جهانی وبلاگ نویسی ) است تا 16 شهریور که اولین وبلاگ فارسی متولد شد تو وبلاگهایمان این هفته رو جشن میگیریم. یک بلاگر همیشه بلاگر است حتی اگه عضو دهها شبکه اجتماعی باشد. نوشته شده در یکشنبه دوازدهم شهریور 1391ساعت 12:10 بعد از ظهر توسط سمیه. یه ارباب رجوعم داریم کلیمیه. دیروز گفت اونهفته عید داریم گفتم چه جالب و اینا. فک کرد من میخوام برم کلیمی بشم! دو ساعت که از دینشون توضیح داد. بعدشم میگه شماره ی منو داشته باشین اگه بازم سوالی داشتین در خدمتم. ميگه:اره ديگه ...
آشوغ
شاید باری دیگر عاشقانه. گاهی رمیده که می شوی از تشویش زمانه،غوغای قهرمانی گمشده. در داستان زندگی ات یا شیرینی شوخناک گرمی دوباره خورشید یا. شاید غمزه ی دل انگیز نسیمی فرحبخش،دوباره تو را به زمانه ای دعوت. می کند که اینبار آرام است نه مشوش.گل خنده می زند و ایوان خانه به. آب و آیینه آراسته می شود وقتی نزول می کنی به منزلی که. صاحبش،دل رمیده بود.حکایت من و یافتن تو،حکایت همان تصویر آغوش. غزل پوش عاشقی است که کولی وش و پریشان،ترانه مهرانه. معشوقش را با اشک نرم و پر شتابش آواز می دهد.که من تو را در همه. نوشته...
" آرامش درون..."
آرامش زمانیست که بدانی خدا دست تو را در هر زمانی خواهد گرفت. دخترم روی دفترم هرروز. می کشم از نجابتت یک سیب. می نویسم هزار فانوس است. زیر آن چشم های ناز و نجیب. لحظه های عبور تو در شهر. کوچه ها ،گوشه گوشه می بالند. دستهایت پر است از مهتاب. شاخه هایت بسوی خورشیدند. مثل رودی زلال و رمز آلود. می سرایی شعر دریا را. این نگاهت همیشه پر می کردد. وسعت آسمان و دنیا را. زیر چتر ستاره ها هر شب. می چکد قطره هایی از گوهر. آسمان پر زشور می گردد. چادرش را چو می کند بر سر. باز فصل درو می آید. خوشه های رشید گندم زار.
یک مشت شقایق
دوست داشتن از دیدگاه معلم اخلاق دکتر علی شریعتی. غريب است دوست داشتن. وعجيب تر از آن است دوست داشته شدن. وقتي ميدانيم کسي با جان و دل دوستمان دارد . ونفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ريشه دوانده به بازيش ميگيريم. هر چه او عاشقتر ، ما سرخوشتر،هر چه او دل نازکتر ، ما بي رحم تر . تقصير از ما نيست تمامي قصه هاي عاشقانه، اينگونه به گوشمان خوانده شدهاند. وقتي که ديگر نبود من به بودنش نيازمند شدم، وقتي که ديگر رفت من به انتظارآمدنش نشستم،. وقتي که ديگر نمي توانست مرا دوست داشته باشد من او را دوست داشتم،.
