sormellina.persianblog.ir

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1387/8

سخته که با آدم به خاطر داشتن یه آرزویی که حق طبیعیشه، آرزویی که اما. برآوردنش مقدور نیست مثل حیوون رفتار کنن. تحملش سخته، اونم. کسی که فقط ازش. انتظار مهر و محبت میره یا حداقل تعریف اسمش اینو. دوست داری بزاری و بری. دوست داری برای زندگیت تصمیمای دیوونه وار بگیری، خودتو بدبخت کنی. بشه و دلت خنک بشه. بعضی وقتا نمی دونی چجوری باید رو دل چاک چاکت مرهم بزاری. اما بازم میگی مهم نیست. نمی خوای میدونو خالی کنی. میخوای حقتو از این دنیا و زندگی بگیری. میخوای به حقت برسی. هزار و یکبار عشق / عرفان نظری آهاری. هزار و...

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1385/10

ماندن نه. رفتن رفتن به سوی آیندهای روشن. نه اول یه استراحت تو کوچه پس کوچههای خاطره. کش اومدن مثل یه گربه تو اتاق کودکی. خونه تکونی دفترچه یاد. نگه داشتن همه قرمزها و آبیها و سبزها. بیرون ریختن همه تیرگی. بعد دوباره بلند شدن. پر کردن کولهپشتی از بستههای زیبای امید و آرزو. چشم به افقی روشن. نوشته شده در سه‌شنبه ٢٦ دی ۱۳۸٥ساعت ۱٠:٤٠ ‎ق.ظ توسط Rainy Bird نظرات . گفت: زمین سردش است. چه کسی میتواند زمین را گرم کند؟ خدا شعلهای به اوداد. لیلی شعله را توی سینهاش گذاشت. خدا لبخند زد لیلی هم. فرشته سرش را برگرداند.

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1388/1

عجیبه، امسال حس سال نو نداشتم، یعنی توی دلم بهاری نبود. اما الان کم کم اون ته تهای دلم یه چیزی داره غنج میزنه. دلم یه کم قیری ویری میره. منتظر اتفاقات خوبی هستم که صدای پاشون داره نرم نرم میاد. هیجان گرفتن یه کادو با بسته بندی خیلی قشنگ که نمی دونی توش چیه. و هنوزم اجازه باز کردنش رو نداری. وقتی بازش کردم حتما بهتون خبر میدم. Designed by Tempfa.com. Http:/ RainyBird.persianblog.ir.

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1385/6

لیلی قصه اش را دوباره خواند . برای هزارمین بار و مثل هر بار لیلی قصه باز هم مرد . لیلی گریست و گفت : کاش اینگونه نبود . خدا گفت : هچ کس جز تو قصه ات را تغییر نخواهد داد . لیلی قصه ات را عوض کن. لیلی اما ترسید . لیلی به مردن عادت داشت . تاریخ به مردن لیلی خو کرده بود . خدا گفت : لیلی عشق می ورزد تا نمیرد . دنیا لیلی زنده می خواهد . لیلی آه نیست ، لیلی اشک نیست ، لیلی معشوق مرده در تاریخ نیست ،. لیلی زندگی است . لیلی زندگی کن. اگر لیلی بمیرد چه کسی لیلی بدنیا بیاورد؟ چه کسی گیسوان دختران عاشق را ببافد؟

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1388/3

گر شعله های خشم وطن زین بیشتر بلند شود . گر شعله های خشم وطن / زین بیشتر بلند شود. ترسم به روی سنگ لحد / نامت عجین به گند شود. پر گوی و یاوه ساز شدی، / بی حد زبان دراز شدی. ابرام ژاژخایی ی تو / اسباب ریشخند شود. هرجا دروغ یافته ای / درهم چو رشته بافته ای. ترسم که آنچه تافته ای / بر گردنت کمند شود. باد غرور در سر تو، / کور است چشم باور تو. پیلی که اوفتد به زمین / حاشا دگر بلند شود. بر سر کله گشاد منه، / خاک مرا به باد مده. ابر عبوس اوج - طلب / پابوس آبکند شود. کاری مکن که خلق خدا / گریان و سوگمند شود.

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1385/7

قلبم افتاده آن طرف دیوار. دنیا دیوارهای بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند. نمی شود از دیوارهای دنیا بالا رفت، نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید. اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می دهد. کاش دیوارها پنجره داشت و می شد گاهی به آن طرف نگاه کرد. شاید هم پنجره اش زیادی بالاست و قد من نمی رسد. البته می شود از دیوارها فاصله گرفت واصلا فراموش کرد و قاطی زندگی شد. یا اینکه می شود تیشه ای برداشت و کند وکند . گاهی ساعتها پشت این دیوار می نشینم و گوشم را می چسبانم به آن تا.

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1386/2

تولدی نه چندان شاد. مثل چشم بهم زدنی دومین ماه از فصل بهار هم تموم شد. و من هنوز چشمانتظار. آمدن بهار زندگیم در ابتدای خزان عمرم هستم . به انتظار کشیدن عادت کردم. انقدر که دیگه به لحظه رسیدن فکر نمی کنم . فقط به انتظار فکر میکنم . پنجشنبه گذشته سالگرد تولد وبلاگم بود . نرسیدم بیام اینجا. البته شوقی هم نداشتم. چون سالگرد وبلاگم مقارنه با شروع درد و رنجم. مقارنه با فهمیدن چیزایی که کاش هیچوقت نمیفهمیدم. مقارنه با مرگ اعتمادم به کسی که گمان میکردم عزیزترینمه. مقارنه با درک معنی عشق این دوره. خستم و خواب آلود.

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1386/3

خداحافظ .به یادش گریهکردنها. خداحافظ.به عکسش خیره گشتنها. خداحافظ.به خوابش خواب دیدنها. زرویش بوسه چیدنها.زخواب اما پریدنها. خداحافظ.به دنبالش دویدنها.رسیدنها. به دور از چشم بدبینان برای بوسهای تردیدکردنها. خداحافظ.به وقت بازگشتنها. به هنگام جداییها.خداحافظ شنیدنها. خداحافظ.به شوقش راه را هموار کردنها.ولی او را ندیدنها. سلام اما. به دل کندن.ولی در انتظارش باز ماندنها. اگر آمد درآغوشش کشیدنها. به دور از چشم بدبینان. عجیبه که دیگه خیلی بیتاب نمیشم. عجیبه که شب بعد از یه همچین تلفنی خوابم میبره.

rainybird.persianblog.ir

پرنده بارانی

http://rainybird.persianblog.ir/1385/8

نامه به آنکسی که دوستش دارم. دلم خیلی برات تنگ شده بعضی وقتا واقعا اختیارم رو از دست میدم. اگه فکر میکردم ادامه دادن این وضعیت برامون فایده ای داره . این ده روز کلی به این فکر کردم که بهت زنگ بزنم ولی به سختی دارم. جلوی خودمو میگیرم. دلم برای شنیدن صدات تنگ شده برای دیدنت . کاش کمکم کرده بودی گرچه معلوم بود که تو هم نمی خوای ادامه پیدا. کنه خوب من این یه مدت خیلی حالم بد بود خیلی غمگین بودم بخصوص. میدیدمت. خوب آدم وقتی به عزیزترینش نگاه میکنه و میدونه که. ازش دل بکنه میخوای چه حالی داشته باشه؟ نوشته شده ...