talkh-o-shirin.blogsky.com
تلخ و شیرینتلخ و شیرین
http://talkh-o-shirin.blogsky.com/
تلخ و شیرین
http://talkh-o-shirin.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.415 sec
SCORE
6.2
تلخ و شیرین | talkh-o-shirin.blogsky.com Reviews
https://talkh-o-shirin.blogsky.com
تلخ و شیرین
تلخ و شیرین
http://www.talkh-o-shirin.blogsky.com/1388/08/23/post-289
شنبه 23 آبانماه سال 1388 ساعت 10:53 ب.ظ. از وقتی گوسفندهایم مرده اند،. دیگر هیچ آیه ای بر من نازل نمی شود. Http:/ daam.blogsky.com. بلاخره این باران مبارک سیاست خیست کرد! هنوز همانطوری می نویسی که فقط خود دانی! چهارشنبه 27 آبانماه سال 1388 ساعت 01:41 ب.ظ. خوشحالم دوباره اینجایی خیلی خوشحالم نه اینکه دلم بخواد همیشه اینجا بمونی نه لیاقت تو بیشتر از این جاست تو که اینجایی نیستی لایقت اینجا باشه. از وقتی گوسفندهایم مرده اند،. دیگر هیچ آیه ای بر من نازل نمی شود. پنجشنبه 28 آبانماه سال 1388 ساعت 01:08 ب.ظ.
تلخ و شیرین
http://www.talkh-o-shirin.blogsky.com/1391/02/24/post-293
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ. و خدایی که در این نزدیکیست؟ سرما خوردیم برو یکم اونورتر سرما میخوریااااا. از ما گفتن بود :دی. سهشنبه 9 خردادماه سال 1391 ساعت 03:28 ب.ظ. تا همیشه بی انتهای بی تا. پنجشنبه 16 شهریورماه سال 1391 ساعت 12:49 ق.ظ. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. عدم نمایش ایمیل بعد از درج. مشخصات مرا به خاطر بسپار. ارسال پیغام به مدیر. لیست کامل عناوین یادداشتها.
تلخ و شیرین
http://www.talkh-o-shirin.blogsky.com/1388/02/07/post-284
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1388 ساعت 05:38 ب.ظ. من همان پیغمبر کذابم که جزوه می گفت. برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com. ثبت نام کنید. ( راهنما. عدم نمایش ایمیل بعد از درج. مشخصات مرا به خاطر بسپار. ارسال پیغام به مدیر. لیست کامل عناوین یادداشتها.
آرشیو مطالب وبلاگ - تلخ و شیرین
http://www.talkh-o-shirin.blogsky.com/posts
پنجشنبه 10 بهمنماه سال 1392 01:20). دانه را که خاک کردم، آسمان وسوسه رعد گرفت و باران سبزش کرد و باد نوازشش کرد و در آخرین لحظه نور،نگاه سبزت جوانه زد . دوشنبه 1 آبانماه سال 1391 17:00). به خدا اعتقاد داری؟ نهولی ازش می ترسم! یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 11:02). و خدایی که در این نزدیکیست؟ چهارشنبه 31 فروردینماه سال 1390 16:11). GOD, Don't eat me! شنبه 11 دیماه سال 1389 16:12). یکشنبه 14 شهریورماه سال 1389 11:39). گاهی هم برای زندگی کردن باید عاشق پیاز شد! شنبه 23 آبانماه سال 1388 22:53). سهشنبه 1 اردی...
تلخ و شیرین
http://www.talkh-o-shirin.blogsky.com/1388/02/10/post-286
پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1388 ساعت 09:53 ب.ظ. این دیوان حافظ عزیزترین عیدی بود که تا حالا گرفتم. برات باز کردم این اومد:. از من جدا مشو که توام نور دیدهای آرام جان و مونس قلب رمیدهای. از دامن تو دست ندارند عاشقان پیراهن صبوری ایشان دریدهای. از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک در دلبری به غایت خوبی رسیدهای. منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان معذور دارمت که تو او را ندیدهای. آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا. بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدها. پنجشنبه 10 اردیبهشتماه سال 1388 ساعت 10:57 ب.ظ. مشخصات مرا به خاطر بسپار.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/1393/4
ساعت ۸:٠٧ ب.ظ روز ۱۳٩۳/٤/۸. بعضی وقتا حس میکنی باید نباشی، بودن دردی رو دوا نمیکنه –هرچند نبودن هم دوا نکنه- باید بری و تو گرد و خاک زندگی محو شی. این مدت گذشته حسی شبیه به همین داشتم. و همین میشه که اولین پست سال جدید رو تو تیر ماهش مینویسم. دیگران و نظراتشون چه اهمیتی دارن؟ همین چند وقت پیش بود که با کسی بحث میکردم سر همین موضوعات. میگفت اگه فلان کار رو میکنی، چرا بهمان کار رو نمیکنی؟ یا اگه فلان کار رو نمیکنی، پس چطور بهمان کار رو میکنی؟ بازگشت در کوتاهترین شب سال با پست شماره 500.
سد میشه - آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/post/504
ساعت ٢:٤۸ ق.ظ روز ۱۳٩٢/۱۱/٢٦. بعضی وقتا هم هست که تو میخوای روتو اونور کنی، اما روزگار نمیذاره. مثل چند هفته پیش که با یه تیم رصدی رفته بودیم کویر مصر و اون شب مسئول تیم از آندرومدا و جبار شروع کرد و رسید به دب اکبر و دب اصغر و همونجاها بود که دنیا واسهی من تموم شد. یا همین امشب تو کنسرت رضا یزدانی که وقتی آهنگ نوستالژی رو میخوند، بعد از چند دقیقه دیگه چیزی نمیشنیدم. بازگشت در کوتاهترین شب سال با پست شماره 500. خیلی وقتا هم کبک درون. تموم شدنی بود، تا حالا شده بود. حالی که خوب نمیشود.
آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/1393/10
ساعت ۸:٥٤ ب.ظ روز ۱۳٩۳/۱٠/۸. احساس میکنم ذرات منفک نابود شدهای هستم که در طول زمان پراکنده شدهم. صادقانه اعتراف کنم ذرهای حس خوشایند، امید، یا مفهوم قشنگ دیگهای شبیه به این ندارم. دلم برای روزهایی که انرژی یا روحیه یا چیزی از این دست داشتم، تنگ شده. نه به نظرم هیچ زشت نیست که آدمی مثل من، حرفهایی مثل این بزنه. یکی از درسهای اخیر زندگی بهم، این بوده که خود سانسوری از مهلکترین آفات زندگی آدمهاست. پن از سختترین کارای دنیا برقراری ارتباط با دوست قدیمیایه که هیچ راه ارتباطی باهاش نداری. حالا اینکه...
حالنگاری - آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/post/512
ساعت ۸:٥٤ ب.ظ روز ۱۳٩۳/۱٠/۸. احساس میکنم ذرات منفک نابود شدهای هستم که در طول زمان پراکنده شدهم. صادقانه اعتراف کنم ذرهای حس خوشایند، امید، یا مفهوم قشنگ دیگهای شبیه به این ندارم. دلم برای روزهایی که انرژی یا روحیه یا چیزی از این دست داشتم، تنگ شده. نه به نظرم هیچ زشت نیست که آدمی مثل من، حرفهایی مثل این بزنه. یکی از درسهای اخیر زندگی بهم، این بوده که خود سانسوری از مهلکترین آفات زندگی آدمهاست. پن از سختترین کارای دنیا برقراری ارتباط با دوست قدیمیایه که هیچ راه ارتباطی باهاش نداری.
حالی که خوب نمیشود - آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/post/507
حالی که خوب نمیشود. ساعت ۱٢:۳٤ ق.ظ روز ۱۳٩۳/٥/٩. هیچوقت به قسمت اعتقاد نداشتم، اما به تقدیر چرا. امشب، خستهتر و داغونتر از هر وقت دیگهایام. بالاخره خوبه آدم یه وقتایی هم اعتراف بکنه. به اینکه خسته شدم از بس که سعی کردم وا ندم. به اینکه تمام مدت سعی کردم به خودم بقبولونم که میتونم برگردم و نتونستم. به اینکه نمیدونم چرا، ولی همیشه یه چیزی شبیه به یه امید واهی تو وجودم سوسو میزنه و من نمیفهممش. و سخته که بخوای باور کنی برخلاف اون چیزی که بقیه میبینن، روال زندگیت اونی نیست که میخواستی.
آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/archive
عناوین مطالب وبلاگ آرامگاه. 1777;۳٩٤/۱٠/۱٧. بازگشت در کوتاهترین شب سال با پست شماره 500. 1777;۳٩٤/٤/۱. 1777;۳٩۳/۱٠/۸. خیلی وقتا هم کبک درون. 1777;۳٩۳/۱٠/٦. 1777;۳٩۳/۸/۸. 1777;۳٩۳/٧/٢٤. تموم شدنی بود، تا حالا شده بود. 1777;۳٩۳/٦/٢٥. حالی که خوب نمیشود. 1777;۳٩۳/٥/٩. 1777;۳٩۳/٤/۸. 1777;۳٩٢/۱٢/٢٩. 1777;۳٩٢/۱۱/٢٦. و شخصا کماکان تنهایی دور و برم پرسه میزنه. 1777;۳٩٢/۱٠/۱٩. من فکر میشم میرم تو کلهت. 1777;۳٩٢/۱٠/۱٥. 1777;۳٩٢/۱٠/۱. 1777;۳٩٢/٩/٢٩. ماییم همچون سنگی غلطان در بستر رودخانهی زندگی. من زهر تنهایی چشان.
آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/1393/6
تموم شدنی بود، تا حالا شده بود. ساعت ٢:٥٧ ق.ظ روز ۱۳٩۳/٦/٢٥. بعضی حرفا و فکرا تمومی ندارن. ته ندارن. نقطه آخر ندارن. هر چی گفته بشن، بازم هستن، عین روز اول. انگار نه انگار که روزها و هفتهها و ماهها گذشته و همه چی همونیه که بوده. انگار نه انگار که آب پاکی ریخته شده رو دستم و من مدتهاست که خیره به دستمم. انگار نه انگار که خیلی وقته تیر خلاص شلیک شده. هنوزم افسار افکارم که قبلا در موردش گفته بودم از دستم در میره و بدو بدو میره همونجا که میدونه. همون افکار مازوخیستو میگم. خیلی وقتا هم کبک درون.
آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/1393/5
حالی که خوب نمیشود. ساعت ۱٢:۳٤ ق.ظ روز ۱۳٩۳/٥/٩. هیچوقت به قسمت اعتقاد نداشتم، اما به تقدیر چرا. امشب، خستهتر و داغونتر از هر وقت دیگهایام. بالاخره خوبه آدم یه وقتایی هم اعتراف بکنه. به اینکه خسته شدم از بس که سعی کردم وا ندم. به اینکه تمام مدت سعی کردم به خودم بقبولونم که میتونم برگردم و نتونستم. به اینکه نمیدونم چرا، ولی همیشه یه چیزی شبیه به یه امید واهی تو وجودم سوسو میزنه و من نمیفهممش. و سخته که بخوای باور کنی برخلاف اون چیزی که بقیه میبینن، روال زندگیت اونی نیست که میخواستی.
یادبود - آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/post/506
ساعت ۸:٠٧ ب.ظ روز ۱۳٩۳/٤/۸. بعضی وقتا حس میکنی باید نباشی، بودن دردی رو دوا نمیکنه –هرچند نبودن هم دوا نکنه- باید بری و تو گرد و خاک زندگی محو شی. این مدت گذشته حسی شبیه به همین داشتم. و همین میشه که اولین پست سال جدید رو تو تیر ماهش مینویسم. دیگران و نظراتشون چه اهمیتی دارن؟ همین چند وقت پیش بود که با کسی بحث میکردم سر همین موضوعات. میگفت اگه فلان کار رو میکنی، چرا بهمان کار رو نمیکنی؟ یا اگه فلان کار رو نمیکنی، پس چطور بهمان کار رو میکنی؟ بازگشت در کوتاهترین شب سال با پست شماره 500.
خیلی وقتا هم کبکِ درون - آرامگاه
http://aramgah.persianblog.ir/post/511
خیلی وقتا هم کبک درون. ساعت ۱٢:۱٥ ق.ظ روز ۱۳٩۳/۱٠/٦. دوستی تعریف میکرد که وقتی نوجوون و نادون بودم، شب امتحان، شب امتحانی که سخت بود و هیچی بلد نبودم، یهو بیست سی صفحه از کتاب رو رد میکردم و میگفتم مثلا من اینا رو ندیدم. دوباره چند صفحه میخوندم و باز همون کار و به همین ترتیب کتاب چندین و چند صفحهای اون درس سخت رو تو یه ساعت تموم میکردم و میرفتم میخوابیدم. بازگشت در کوتاهترین شب سال با پست شماره 500. خیلی وقتا هم کبک درون. تموم شدنی بود، تا حالا شده بود. حالی که خوب نمیشود. آمریکایی که من شناختم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
Talkh-Chikher.MN - Талх-Чихэр ХК
Эрхэм зорилго, үнэт зүйл. Эрхэм зорилго, үнэт зүйл. Манай жолооч нар ОНЦ ТЭЭВЭРЧИН цол тэмдгээр шагнууллаа. Талх Чихэр" ХК-ийн Автопаркын жолооч Н.Эрдэнэбилэг, С.Алтансүх, О.Түмэндэмбэрэл нарыг Монгол улсын төр засгаас ОНЦ ТЭЭВЭРЧИН цол тэмдэгээр шагналаа. Компанидаа тасралтгүй үнэнчээр олон жил зүтгэсэн Ахмад жолооч нартаа баяр хүргэе. БАЯР НААДМЫГ ТОХИОЛДУУЛАН ТӨРӨӨС "ТАЛХ ЧИХЭР" ХК АЖИЛЧИДЫГ ШАГНАЖ УРАМШУУЛЛАА. Талхны үйлдвэр нь Европын орчин үеийн тэргүүлэх техник технологи бүхий БНЧех Улсын J4, Topo...
.....تلخون
طبيعت را چه ترس از رفتن ماست.در اين دنياي جنون ديوانه اي كم. حس وحال آدم هایی رو دارم که بزرگ شدن. داشتم وبلاگ ترانه رو می خوندم. با خودم فکر می کردم چه روزایی میونمون بود و گذشت. انگار شدم یه آدم دیگه. تموم وبو زیر و رو کردم.اما جایی پیدا نکردم که حرف بزنم. که بیام بگم سلااام.من اومدم. که مثه اون روزا یه طومار واسش حرف بزنم. آآخر همه ی خوشی ها و ناخوشی هایی منم که انگار همین صفحه ی سیاه خره. :). کاشکی زندگی بر میگشت پشت همین صفحه ی سیاه باز. کاشکی میشد تصمیم بگیرم. انتخاب کنم و پاش وایسم. دلم می خواد نا...
دل دردهای یک پسر بچه
دل دردهای یک پسر بچه. ناپلئون هم عاشقت بود در. جنگ های تن به تن به تن. بتن این کرم پیله سخت سست عشقم را به دلت! به دامن تو خورده شود بهتر از. یاد تو اینجا باشد هم میکشد! تر و ترانه ی غم بخواند و. و رد کنی عشقش را و بگذاری به دست. باداباد عمرش در خاطر بماند به هیچ. هیچ ندارد بهانه است و بهانه کرم است بر ریشه ی. رخت برنکشی از حیاط و. که حیات میدهم از دست که اگر دست بماند به زیر. بر و ساقه نمیشناسد دیگر! که خشک میشود اگر درخت باشد و میمرد اگر عابر باشد از پاییز زود. این تن به قربان شما آقا یا خانم سلمانی!
تلخ نویس
سه پایه عکاسی دوربین موبایل. سلام محمد عزیز این وبو برا شما درس کردم امیدوارم خوشت بیاد برا تشکره. اگه دوس داشتی میتونی این پست رو پاک کنی. اینکه هیچوقت فراموش نمیشی. خوش حال میشم افتخار بدی و به وبم سر بزنی. از بابت همه چی ممنون. خوب بنویس. . ان شاالله به عشق واقعی برسی. خوشبخت ترین بشیو هر وقت شدی بهم خبر بده. مواظب خودت باش خیلییییییییی زیاد. منو همیشه یه گوشه ذهنت داشته باش. نویسنده وبت کردم خودمو تا به اسم خودم پست بشه این پست. خواستی میتونی ورم داری. Weblog Themes By Pichak.
تلخ و شیرین
پنجشنبه نهم خرداد 1392. ای بابا بازم که یادم رفت نوشته هام رو بدون عنوان ثبت کردم :P. پنجشنبه نهم خرداد 1392. یادم رفت خودم رو معرفی کنم دنیا هستم :).
تلخ و شیرین
پنجشنبه 10 بهمنماه سال 1392 ساعت 01:20 ق.ظ. دانه را که خاک کردم،. آسمان وسوسه رعد گرفت. و باران سبزش کرد. و باد نوازشش کرد. و در آخرین لحظه نور،نگاه سبزت جوانه زد . دوشنبه 1 آبانماه سال 1391 ساعت 05:00 ب.ظ. به خدا اعتقاد داری؟ نهولی ازش می ترسم! یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ. و خدایی که در این نزدیکیست؟ چهارشنبه 31 فروردینماه سال 1390 ساعت 04:11 ب.ظ. شنبه 11 دیماه سال 1389 ساعت 04:12 ب.ظ. من این جزیره سرگردان را. از انقلاب اقیانوس و انفجار کوه گذر داده ام،. و تکه تکه شدن،. به هرچی هم میرس...
تلخ و شیرین
آمدم ای شاه ، پناهم بده. خط امانی ز گناهم بده. ای حرمت ملجأ در ماندگان. دور مران از در و راهم بده. ای گل بی خار گلستان عشق. قرب مکانی چو گیاهم بده. لایق وصل تو که من نیستم. ا ذن به یک لحظه نگاهم بده. ای که ح ریمت به م ث ل کهرباست. شوق وسبک خیزی کاهم بده. تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع. گرمی جان سوز به آهم بده. لشگرشیطان به کمین من است. بی کسم ای شاه، پناهم بده. از صف مژگان نگهی کن به من. با نظری ، یار و سپاهم بده. در شب اول که به قبرم نهند. نور بدان شام سیاهم بده. ای که عطا بخش همه عالمی. توسط : گیل مرد.
تلخ اما گاهی شیرین
تلخ اما گاهی شیرین. تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی! یکی دیروز و یکی فردا. نوشته شده در دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت توسط setayesh. بچه که بودیم، بچه بودیم. بزرگ که شدیم، بزرگ که نشدیم هیچ دیگه همون بچه هه هم نیستیم. نوشته شده در یکشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت توسط setayesh. بنویس برای بغض گلو گیر کرده این دختر گل فروش بنویس. بنویس براش که گلاشو که نخریدن هیچ دلشم شکستن. براش یه خط بنویس که فکر نکنه همه آدمها از جنس هم هستن. نوشته شده در یکشنبه هشتم دی ۱۳۹۲ ساعت توسط setayesh. می ش کن م.
talkh-shirin-zendegi.blogfa.com
تلخ ، شیرین ، زندگی
تلخ ، شیرین ، زندگی. هر که دلارام دید از دلش آرام رفت . . . چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت. کتاب پالتویی های شعر نشر مشکی. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۰/۰۶/۰۳ساعت ۰:۵۱ قبل از ظهر توسط فاضل. این کتاب را هم بخوانید . می دونم کمی دیر شد اما دیدید که اومدم و فکر می کنم هر 15 روز یکبار بتوانم اینجا را با تاره های کتاب به روز کنم . سعی می کنم در معرفی کتاب ها هم به کتاب های جدید و هم به کتاب های قدیمی که گاهی بی توجه از کنارشون می گذریم بپردازم . از پیشنهادات و انتقادات شما استقبال می کنم . با تشکر و احترام.
talkh_shirin
تاريخ : چهارشنبه سیزدهم فروردین 1393 16:48 نویسنده : abolfazl arab. از هنگام جدایی در رسید. سینه ها لرزان شد و دلها شکست. خنده ها در لرزش لب ها گریخت. اشکها بر روی رویاها نشست. چشم جان من به ناکامی گریست. برق اشکی در نگاه او دوید. نسترن ها سر به زیر انداختند. ماه را ابری به کام خود کشید. اقایون خانوما توجه توجه. تاريخ : پنجشنبه بیست و نهم اسفند 1392 18:14 نویسنده : abolfazl arab. یه خورده با ادب تر000000000. تاريخ : پنجشنبه بیست و نهم اسفند 1392 18:12 نویسنده : abolfazl arab. اینم شده حاله بعضی ها. ﻫﯿﭽﯽ ...
همه چی در اینجا
همه چی در اینجا. گلچین قالب های وبلاگ. دستگاه پلمپ کیسه های فریزر. دیگر نگران خراب و فاسد شدن مواد در یخچال نباشید. دیگر نگران بو گرفتن سبزیجات و مواد پروتئینی در فریزر خود نباشید. بدون اینکه دغدغه ای داشته باشید مواد غذایی بخرید. داشتن مواد غذایی سالم حق شماست. مواد غذایی تازه تر از همیشه. هدیه مناسب برای زندگی سالم. قیمت : 9,500. بیگودی فر کننده جادویی. آيا از موهاي بي حالت خود خسته شده ايد؟ آيا از مواد شيميايي مخصوص فر. كه به موهاي شما آسيب ميرساند ناراضي هستيد؟ از شر موهای لخت و بی حالت خود راحت شوید.