tavoos.blogsky.com

khalvatneshin.blogsky.com

دنیای مجازی - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1388/12/08/post-73

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. شنبه 8 اسفندماه سال 1388 ساعت 12:28 ق.ظ. روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم. مدتها بود می خواستم برای سیاحت از مکانهای دیدنی به سفر بروم. در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم، چون می خواستم از این فرصت استفاده کنم تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم. فیله ماهی آزاد با کره، سالاد و آب پرتقال سفارش دادم. در انتهای لیست نوشته شده بود: غذای رژیمی می خورید؟ نه نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد:. باشه برات می خرم.

khalvatneshin.blogsky.com

دلتنگی برای یک تکیه گاه ... - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1389/01/22/post-78

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. دلتنگی برای یک تکیه گاه . یکشنبه 22 فروردینماه سال 1389 ساعت 12:53 ق.ظ. تا حالا فکر کردین که چرا یه مدت توی جاده زندگی با یکی هم مسیر می شین، بعد سر یه دو راهی هر کدوم مسیر تازه ای رو انتخاب میکنید؟ قطعا توی این هم مسیری، تنهائی هاتون رو با هم قسمت کردین، شادی هاتون رو هم همینطور. گاهی وقتها هم که تو راه گم شدین، پناه همدیگه بودین . فکر میکنید اگه تو راه بمونین کسی نیست به جلو هولتون بده! کسی نیست زیر بال و پرتون را بگیره! خیلی جاها دلتنگ همراهشون ه...

khalvatneshin.blogsky.com

آرشیو مطالب وبلاگ - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/posts

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. نسیمی از دیار آشتی. دوشنبه 30 فروردینماه سال 1389 توسط LTTF. دلتنگی برای یک تکیه گاه . یکشنبه 22 فروردینماه سال 1389 توسط LTTF. پیامی از سوی خدا. یکشنبه 1 فروردینماه سال 1389 توسط LTTF. یکشنبه 1 فروردینماه سال 1389 توسط LTTF. گفتی که مرا دوست نداری. پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1388 توسط LTTF. شنبه 8 اسفندماه سال 1388 توسط LTTF. شنبه 8 اسفندماه سال 1388 توسط LTTF. جمعه 7 اسفندماه سال 1388 توسط LTTF. عجب صبری خدا دارد! جمعه 7 اسفندماه سال 1388 توسط LTTF.

khalvatneshin.blogsky.com

... - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1389/01/01/post-76

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. یکشنبه 1 فروردینماه سال 1389 ساعت 03:48 ب.ظ. شیشه عطر بهار، لب دیوار شکست و همه جا پر شد از بوی خدا. همه جا آیت اوست. نوشته شده توسط LTTF. یادداشتهای یک متهم فراری. می رویم و سبز می شوم، اما سرخ. روزنامه نگار تازه کار. عنوان آخرین یادداشت ها. نسیمی از دیار آشتی. دلتنگی برای یک تکیه گاه . پیامی از سوی خدا. گفتی که مرا دوست نداری. عجب صبری خدا دارد! مردی که فقط می خواست بگوید سیب. گفت فرق رویا با آرزو چیست؟ دهانت را میبویند مبادا گفته باشی دوستت دارم.

khalvatneshin.blogsky.com

مردی که فقط می خواست بگوید سیب - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1388/12/01/post-67

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. مردی که فقط می خواست بگوید سیب. شنبه 1 اسفندماه سال 1388 ساعت 12:29 ق.ظ. دلش می خواست اگر نمی تواند هیچ کاری بکند فقط بگوید سیب. نوشته شده توسط LTTF. یادداشتهای یک متهم فراری. می رویم و سبز می شوم، اما سرخ. روزنامه نگار تازه کار. عنوان آخرین یادداشت ها. نسیمی از دیار آشتی. دلتنگی برای یک تکیه گاه . پیامی از سوی خدا. گفتی که مرا دوست نداری. عجب صبری خدا دارد! مردی که فقط می خواست بگوید سیب. گفت فرق رویا با آرزو چیست؟ یکنفر بهتنهایی هیچچیز نمیداند.

khalvatneshin.blogsky.com

پیامی از سوی خدا - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1389/01/01/post-77

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. پیامی از سوی خدا. یکشنبه 1 فروردینماه سال 1389 ساعت 04:35 ب.ظ. می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود. همان دلهای بزرگی که جای من در آن است. آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم. دلتنگی هایت را از خودت بپرس. و نگران هیچ چیز نباش! هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است! اما من نمی خواهم تو همان باشی! تو باید در هر زمان بهترین باشی. نگران شکستن دلت نباش! شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند. و جنسش عوض نمی شود . گفت فرق رو...

khalvatneshin.blogsky.com

بهترین دوست - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1388/12/01/post-68

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. شنبه 1 اسفندماه سال 1388 ساعت 12:49 ق.ظ. پیرمرد به من نگاه کرد و پرسید. چند تا دوست داری؟ گفتم چرا بگم ده یا بیست تا. جواب دادم فقط چند تایی. پیرمرد آهسته و به سختی برخاست. ودرحالیکه سرش راتکان می داد گفت:. تو آدم خوشبختی هستی که این همه دوست داری. ولی در مورد آنچه که می گویی خوب فکر کن. خیلی چیزها هست که تو نمی دونی. دوست فقط اون کسی نیست که. توبهش سلام می کنی. دوست دستی است که تو را از تاریکی. و ناامیدی بیرون می کشد. دوست حقیقی کسی است. پیامی از س...

khalvatneshin.blogsky.com

عجب صبری خدا دارد! - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1388/12/07/post-69

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. عجب صبری خدا دارد! جمعه 7 اسفندماه سال 1388 ساعت 01:49 ق.ظ. عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم. همان یک لحظه اول، که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان. جهان را با همه زیبایی و زشتی، به روی یکدگر، ویرانه می کردم. عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم. که در همسایه صدها گرسنه. چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم. نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم، بر لب پیمانه می کردم. عجب صبری خدا دارد! اگر من جای او بودم. زمین و آسمان را واژگون مستانه می کردم.

khalvatneshin.blogsky.com

نسیمی از دیار آشتی - خلوت نشین

http://www.khalvatneshin.blogsky.com/1389/01/30/post-79

شیشه قلبم آنقدر نازک شده که با کوچکترین تلنگری می شکند. نسیمی از دیار آشتی. دوشنبه 30 فروردینماه سال 1389 ساعت 11:50 ب.ظ. باری اگر روزی کسی از من بپرسد. چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟ من می گشایم پیش رویش دفترم را. گریان و خندان بر می افرازم سرم را. آنگاه می گویم که بذری نو فشانده است. تا بشکفد تا بردهد بسیار مانده است. در زیر این نیلی سپهر بیکرانه. چندان که یارا داشتم در هر ترانه. نام بلند عشق را تکرار کردم. با این صدای خسته شاید خفته ای را. در چارسوی این جهان بیدار کردم. من مهربانی را ستودم. اما هنو...