thefagflow.blogspot.com

khunbazi.blogsky.com

خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/1390/05

29 - مردادماه - 1390 ساعت 07:04 ب.ظ. مسکنی به اسم آسمون. ماه تو یه آسمون آبی روشن! مات زده شده بودم، خیلی زیبا بود با خودم گفتم خدا.بیخیال! واقعا زیبا بود. تو همین فکرا بودم، غافل از قطرات خونی که از دهنم، برای چند دقیقه انگار نه انگار که یه زخم بزرگ دارم. 16 - مردادماه - 1390 ساعت 03:53 ق.ظ. خواب 3 / گم شدم! تو همین گیرو دار پیدا کردن گمشده بودم، که موبایلم زنگ زد،گوشی جواب دادم، از کلانتری نمی دونم فلان منطقه شیراز بود، گفت شما آقای * * * (اسم و فامیل خودم) میشناسید؟ گفتمآره، آره .خودم هستم، اونجاس؟

khunbazi.blogsky.com

خاک بر فـــرقُم نشست - خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/1390/06/12/post-26

12 - شهریورماه - 1390 ساعت 01:03 ق.ظ. خاک بر فرق م نشست. دقیقا نمی دونم چرا.اما این روزا خیلی این شعر زیر لب زمزمه می کنم. یک نظر بر ابر کرد م.ابر باریدن گرفت. یک نظر بر یار کرد م.یار نالیدن گرفت. تکیه بر دیوار کرد م.خاک بر فرق م نشست. خاک بر فرقش نشیند.آن که یار از من گرفت. هرچی که تا الان رو کردم. وبلاگ عکس کیارنگ علایی. روزنوشت های طنز یک گیچ علی. خواب 5 / خودزنی با توهم. خاک بر فرق م نشست. آدم که نیستی، حداقل دروغگوی خوبی باش. تو حال بده،قول میدم همیشه بعدش غسل کنم. مسکنی به اسم آسمون.

khunbazi.blogsky.com

خواب 1 / جنگ انگشت ها - خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/1390/05/04/post-19

4 - مردادماه - 1390 ساعت 02:13 ق.ظ. خواب 1 / جنگ انگشت ها. هرچی که تا الان رو کردم. وبلاگ عکس کیارنگ علایی. روزنوشت های طنز یک گیچ علی. خواب 5 / خودزنی با توهم. خاک بر فرق م نشست. آدم که نیستی، حداقل دروغگوی خوبی باش. تو حال بده،قول میدم همیشه بعدش غسل کنم. مسکنی به اسم آسمون. خواب 3 / گم شدم! خواب 2 / فانفار مرگ. خواب 1 / جنگ انگشت ها. افسوس و صد افسوس! هرچیزی که گیر دارد و سخت است، اگر ش ل و آرام با آن رفتار کنی، می. شهوت، گاف خدا بود. اولین روز کاری من،بعد از اخراج از کار قبلی.

khunbazi.blogsky.com

خواب 3 - خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/1390/06/15/post-27

15 - شهریورماه - 1390 ساعت 04:19 ق.ظ. ترسم از گناه ریخت. نمی دونم چرا باید با زمزمه ی این جمله از خواب بپرم. هرچی که تا الان رو کردم. وبلاگ عکس کیارنگ علایی. روزنوشت های طنز یک گیچ علی. خواب 5 / خودزنی با توهم. خاک بر فرق م نشست. آدم که نیستی، حداقل دروغگوی خوبی باش. تو حال بده،قول میدم همیشه بعدش غسل کنم. مسکنی به اسم آسمون. خواب 3 / گم شدم! خواب 2 / فانفار مرگ. خواب 1 / جنگ انگشت ها. افسوس و صد افسوس! هرچیزی که گیر دارد و سخت است، اگر ش ل و آرام با آن رفتار کنی، می. شهوت، گاف خدا بود.

khunbazi.blogsky.com

مسکنی به اسم آسمون - خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/1390/05/29/post-23

29 - مردادماه - 1390 ساعت 07:04 ب.ظ. مسکنی به اسم آسمون. ماه تو یه آسمون آبی روشن! مات زده شده بودم، خیلی زیبا بود با خودم گفتم خدا.بیخیال! واقعا زیبا بود. تو همین فکرا بودم، غافل از قطرات خونی که از دهنم، برای چند دقیقه انگار نه انگار که یه زخم بزرگ دارم. هرچی که تا الان رو کردم. وبلاگ عکس کیارنگ علایی. روزنوشت های طنز یک گیچ علی. خواب 5 / خودزنی با توهم. خاک بر فرق م نشست. آدم که نیستی، حداقل دروغگوی خوبی باش. تو حال بده،قول میدم همیشه بعدش غسل کنم. مسکنی به اسم آسمون. خواب 3 / گم شدم! افسوس و صد افسوس!

liveindark.wordpress.com

...Live iN Dark ... | …My Cursed Life…iN Inferno … | صفحهٔ 2

https://liveindark.wordpress.com/page/2

8230;Live iN Dark …. 8230;My Cursed Life…iN Inferno …. On 02/09/2011 by alone kurt. رودخانه ماه تمام شد…. یه حس خیلی بدی دارم…درست همون حسی که وقتی جومونگ تموم شد داشتم…از تموم شدن یانگوم اصلا هیچ حسی نداشتم! ولی جومونگ و ایلجیما فرق دارن! شاید چون اینها پسر بودند! جومونگ رو تمام و کمال از اول تا آخر دیدم. جومونگ قهرمان اون حس آرمانگرایی رو که در ملت ایران نهفته است -و در وجود من هم به زور چپیده! یه جورایی قلقلک داد. ولی از جومونگ دو خیلی خوشم نیومد. دیگه لوس و بیمزه شده بود. چرا آخه تموم شد؟ کم کم گرمای...

khunbazi.blogsky.com

خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/1390/06

15 - شهریورماه - 1390 ساعت 04:33 ق.ظ. خواب 5 / خودزنی با توهم. دو سال رفاقت تنگاتنگ با یک توهم، تجسم کن یکی که خیلی به رفاقتش دلبسته ای، همیشه همه جا کنارت هست، ناغافل بعد از دو سال بفهمی که هیچکس اونو نمی بینه و تویی که باید اینو هضم کنی که اون آدم یه توهم بوده، واقعی نیست! بلافاصله از پشت دوچرخه میپری پایین و اون به راهش ادامه میده. با خودت فکر میکنی که ای وای.کاش نمپریدی، کاش باش میرفتی، حالا هرچی که بود.مجبور نبودی تو این جهنم قاطی این همه دشمن قرار بگیری. میلاد / فندک / آتیش / خودسوزی / فرار. آدم که...

khunbazi.blogsky.com

خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/page/3

17 - اردیبهشتماه - 1390 ساعت 09:57 ق.ظ. من یه یادگاری بنویس. اون دقیقا کدوم یادگاری ها؟ من از همونایی که مثلا بعد از چند سال که دیدمش یاد خوبی هات بیفتم. اون خوبی افسانه است میلاد خوب من، نمی دونستی؟ من پس تو افسانه ای؟ اون افسانه یه دروغ بزرگه، شاید فقط یک دروغ بزرگم لابه لای نگاه تو. من پس دروغگوی خیلی خوبی هستی، رویا چی؟ شبیه این پاکت سیگار، محتویاتش دود میشه و قالبش میمونه فقط، قالب خالب، فقط یه خاطره است. اون از سیگار خلاصی در کار نیست! من ولی خب بلاخره چی؟ اون شبیه درد، موضعی و مقطعی! به خوردم می د...

khunbazi.blogsky.com

آرشیو مطالب وبلاگ - خون بازی

http://www.khunbazi.blogsky.com/posts

خواب 5 / خودزنی با توهم. 15 - شهریورماه - 1390 توسط خواب زده. 15 - شهریورماه - 1390 توسط خواب زده. خاک بر فرق م نشست. 12 - شهریورماه - 1390 توسط خواب زده. آدم که نیستی، حداقل دروغگوی خوبی باش. 7 - شهریورماه - 1390 توسط خواب زده. تو حال بده،قول میدم همیشه بعدش غسل کنم. 5 - شهریورماه - 1390 توسط خواب زده. مسکنی به اسم آسمون. 29 - مردادماه - 1390 توسط خواب زده. خواب 3 / گم شدم! 16 - مردادماه - 1390 توسط خواب زده. 15 - مردادماه - 1390 توسط خواب زده. خواب 2 / فانفار مرگ. 4 - مردادماه - 1390 توسط خواب زده.