yaddashthayesarzade.blogfa.com
یادداشتهای سرزدهیادداشتهای سرزده -
http://yaddashthayesarzade.blogfa.com/
یادداشتهای سرزده -
http://yaddashthayesarzade.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.5 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
12
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.516 sec
SCORE
6.2
یادداشتهای سرزده | yaddashthayesarzade.blogfa.com Reviews
https://yaddashthayesarzade.blogfa.com
یادداشتهای سرزده -
yaddashthayesarzade.blogfa.com
یادداشتهای سرزده -
http://www.yaddashthayesarzade.blogfa.com/post-6.aspx
سلام به تمام دوستای همیشگی و گرامیم. ماه رمضون دوباره رسید و مهمون اشنای خدا شدیم . امیدوارم هیشکی از برکات این ماه بی بهره نمونه و دعوت اسمونی رو رد نکنه و الا تا 1 سال دیگه از این فرصت های دلچسب نصیبش نمی شه . این دفعه به نسبت دیرتر آپ کردم که یواش یواش فاصله ها زیادتر هم می شه که اونم به خاطر مشغله هاییه که یه زمانی شاید شما هم. تو سن فعلی من داشتین در کل تا جایی که فرصت بشه به وبلاگم می رسم . می گم حالا اینا به کنار . پایین رو ملاحظ بفرمایین. چشماشو قد یه نخود درشت کرد . دید خانومه مذکور زنشه!
یادداشتهای سرزده
http://www.yaddashthayesarzade.blogfa.com/posts
جمعه بیست و سوم شهریور ۱۳۸۶. از راه رفتن یه نفر تو خواب تا بیخوابی ما. پنجشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۶. پنجشنبه چهارم مرداد ۱۳۸۶. پیرمرد زبر و زرنگ. پنجشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۸۶. یه اشتباه فاحش ( از نوع سرخ و سفیدش). یکشنبه دهم تیر ۱۳۸۶. پنجشنبه سی و یکم خرداد ۱۳۸۶. Powered by BLOGFA.COM.
یادداشتهای سرزده - پیرمرد زبر و زرنگ
http://www.yaddashthayesarzade.blogfa.com/post-3.aspx
پیرمرد زبر و زرنگ. بعد از 10روز دوباره اومدم پیشتون . این دفعه با دفعات قبل فرق می کنه یعنی که این دفعه ماجرا به من برنمی گرده . پس داشته باشین ماجرا رو. پیرمرد تو خونش تنها بود . هیشکی هم نداشت دم پیری پرو بالش و بگیره و کمک دستش باشه . به واقع نون. همسایه دیوار به دیوار پیرمرد بخت برگشته بود که توی یه تصادف بدگواربدجوری از ناحیه حنجره اسیب دید و صدای 2رگه به هم زد. تو یکی از همین روزها که پیرمرد مشغول خیاطی بود یه صدای گوش خراش سوت مانندی ا. ون و از رویای جوونیش کشید بیرون. ولی وقتی از پشت پنجره به حیاط.
یادداشتهای سرزده -
http://www.yaddashthayesarzade.blogfa.com/post-1.aspx
قبل از هر چیز باید. این اولین باریه که می خوام با. به جون این وبلاگ بیفتم. تازه تب گه گاه نویسی به سرم زده . پس اگه یه وقت خدای نکرده . این دختره چقدر بی استعداد. اومد سریع از جاتون بلند شین. یه آب به صورتتون بزنین و بدونین خیالاتی پوچ و بی اساسه. که بی رحمانه خودشونو به دوستای گلم می چسبونن. حالا از روده درازی که بگذریم باید بگم یه جورایی از لحاظ روحی نا میزون ام. از یه طرف خوشحالم که به سلامتی این امتحانای کذائی رو دادم. یه جورایی نگران سال بعدم . باید یه برنامه ریزی توپ کنم. قول بچه ها ". تا تهش برو که.
یادداشتهای سرزده - از راه رفتن یه نفر تو خواب تا بیخوابی ما
http://www.yaddashthayesarzade.blogfa.com/post-5.aspx
از راه رفتن یه نفر تو خواب تا بیخوابی ما. همین چند روز پیش بود که. دختر خاله کوچولو و فنقول من پا به سن گذاشت. نه بابا مونده تا مسن شه. فقط یه ذره گنده تر از قبلش شده . اخه نمی دونین این کوچولو. البته از لحاظ سنی). نه هیکلا چون تقریبا منو رو انگشتش می چرخونه چقدر ما فراتر از ذهنش. رو می فهمه . پوست کنده بکم. زیادی بیشتر از سنش می فهمه توجه کنین زیادی . اخه این. قاعده شامل حال خودمم بود ولی نه به این زیادی. کلا ما نسل جدید. ترکوندیم تو کنجکاوی و. کله کردن تو همه چی و رفع ابهامات از ذهن تو در تو مون. نرگس ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
12
بگو مگو - مردم ما
http://bahareghermez.blogfa.com/post-99.aspx
مردم ما ، زندگاني را. از صداي باد مي گيرند. مهرباني و محبت را. از پرستوياد مي گيرند. مردم ما ، با صداي آب. غصه را از قلب مي شويند. چشمه را وقتي که مي بينند. يک سلام گرم مي گويند. مردم ما ، شاپرک ها را. مثل گل ها دوست مي دارند. روي سنگ کوه ها هم حتي. دانه هاي عشق مي کارند. مردم ما ، دوستي ها را. مثل بوي ياس مي دانند. با گروه کبک ها در کوه. هم صدا ، آوازمي خوانند. مردم ما ، مهربان هستند. در ده ما زندگي زيباست. مثل شبنم روي يک گلبرگ. آسمان در چشمشان پيداست. هفته دوم خرداد ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹.
بگو مگو - تأثير حرف ديگران بر ما
http://bahareghermez.blogfa.com/post-94.aspx
تأثير حرف ديگران بر ما. مردي در کنار جاده، دکه اي درست کرد و در آن ساندويچ مي فروخت. چون گوشش سنگين بود، راديو نداشت. چشمش هم ضعيف بود، بنابراين روزنامه هم نمي خواند. او تابلويي بالاي سر خود گذاشته بود و محاسن ساندويچ هاي خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش مي ايستاد و مردم را به خريدن ساندويچ تشويق مي کرد و مردم هم مي خريدند. گاهي اوقات ما اونقدر به افکار ديگران توجه مي کنيم و به اونها اعتماد بي خودي مي کنيم که نه تنها زندگي خودمون رو خراب مي کنيم بلکه حتي ديگه چيز ديگه اي رو نمي بينيم و چشمامون به...
بگو مگو - قانون و میوه
http://bahareghermez.blogfa.com/post-91.aspx
در صحرا میوه كم بود . خداوند یكی از پیامبران را فراخواند و گفت : هر كس در روز تنها می تواند یك میوه بخورد . اما در حقیقت ، آن ها نمی فهمیدند كه دنیا عوض شده و باید همراه با دنیا تغییر كنند. از کتاب: "پدران، فرزندان، نوه ها". نوشته شده در شنبه یکم اسفند ۱۳۸۸ساعت 8:37 توسط کیوان. هفته دوم خرداد ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته چهارم فروردین ۱۳۸۹. هفته سوم فروردین ۱۳۸۹. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۸. هفته سوم اسفند ۱۳۸۸. هفته دوم اسفند ۱۳۸۸. هفته او ل اسفند ۱۳۸۸.
بگو مگو - مادر
http://bahareghermez.blogfa.com/post-101.aspx
بهر يک لحظهء خيلی کوتاه. صاحب رفعت ديگر گردی. گفت نی نی هرگز. من برای اين کار. مه وخورشيد به پهنای زمان کم دارم. آسمانی شوی وخرمن اخترگردی. گفت نی نی هرگز. من برای اين کار. در دلم گنج نهان کم دارم. اين جهان را گفتم. هستی کون ومکان را گفتم. بهر يک ثانيه بستر گردی. گفت نی نی هرگز. من برای اين کار. رفعت وشوکت وشان کم دارم. عزت ونام ونشان کم دارم. لحظه يی دامن مادر باشی. مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی. گفت نی نی هرگز. من برای اين کار. باغ رنگين جنان کم دارم. آنچه در سينهء مادر بود آن کم دارم. روی کردم با بحر.
بگو مگو - خودکشی
http://bahareghermez.blogfa.com/post-90.aspx
پریدم پایین فهمیدم . زوج خوشبخت طبقه 10 رو دیدم که باهم زد و خورد می کردن. پیتر" محکم و قوی رو توی طبقه 9 دیدم که داره گریه می کنه. طبقه 8، "آمی" نامزدش رو می دید که با بهترین دوستش خوابیده. طبقه 7، "دن" قرصای روزانه ضدافسردگیش رو می خوره. طبقه 6، "هنگ" بیکار هنوز هفت تا روزنامه در روز می خره تا یه کار پیدا کنه. آقای خیلی محترم "وانگ" در طبقه 5 سعی میکنه لباسای زیر خانومش رو بپوشه. طبقه 4 "رز" دوباره داره با دوست پسرش دعوا میکنه. طبقه 2، "لیلی" هنوز به عکس شوهرش که از شش ماه پیش گم شده خیره میشه. هفته او...
بگو مگو
http://bahareghermez.blogfa.com/89023.aspx
مردم ما ، زندگاني را. از صداي باد مي گيرند. مهرباني و محبت را. از پرستوياد مي گيرند. مردم ما ، با صداي آب. غصه را از قلب مي شويند. چشمه را وقتي که مي بينند. يک سلام گرم مي گويند. مردم ما ، شاپرک ها را. مثل گل ها دوست مي دارند. روي سنگ کوه ها هم حتي. دانه هاي عشق مي کارند. مردم ما ، دوستي ها را. مثل بوي ياس مي دانند. با گروه کبک ها در کوه. هم صدا ، آوازمي خوانند. مردم ما ، مهربان هستند. در ده ما زندگي زيباست. مثل شبنم روي يک گلبرگ. آسمان در چشمشان پيداست. هفته دوم خرداد ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹.
بگو مگو - قلم
http://bahareghermez.blogfa.com/post-95.aspx
قلمي از قلمدان قاضي افتاد. شخصي که آنجا حضور داشت گفت: جناب قاضي کلنگ خود را برداريد. قاضي خشمگين پاسخ داد: مردک اين قلم است نه کلنگ. تو هنوز کلنگ و قلم را از هم باز نشناسي؟ مرد گفت: هر چه هست باشد، تو خانه مرا با آن ويران کردي. نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۸ساعت 8:1 توسط کیوان. هفته دوم خرداد ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته چهارم فروردین ۱۳۸۹. هفته سوم فروردین ۱۳۸۹. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۸. هفته سوم اسفند ۱۳۸۸. هفته دوم اسفند ۱۳۸۸.
بگو مگو -
http://bahareghermez.blogfa.com/post-88.aspx
ماجرای کشیش و پسرش. کشيشى يک پسر نوجوان داشت و کمکم وقتش رسيده بود که فکرى در مورد شغل آيندهاش بکند . پسر هم مثل تقريبا بقيه همسن و. سالانش واقعا نميدانست که چه چيزى از زندگى ميخواهد و ظاهرا خيلى هم اين موضوع برايش اهميت نداشت . يک روز که پسر به مدرسه رفته بود ، پدرش تصميم گرفت آزمايشى براى او ترتيب دهد . به اتاق پسرش رفت و سه چيز را روى ميز او قرار داد : يک کتاب مقدس، يک سکه طلا و يک بطرى مشروب . کشيش که از پشت در ناظر اين ماجرا بود زير لب گفت : خداى من! پسرم سياستمدار خواهد شد. هفته دوم خرداد ۱۳۸۹.
بگو مگو - بهار
http://bahareghermez.blogfa.com/post-96.aspx
نوشته شده در یکشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۸۹ساعت 7:31 توسط کیوان. هفته دوم خرداد ۱۳۸۹. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته چهارم فروردین ۱۳۸۹. هفته سوم فروردین ۱۳۸۹. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۸. هفته سوم اسفند ۱۳۸۸. هفته دوم اسفند ۱۳۸۸. هفته او ل اسفند ۱۳۸۸. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۸. هفته سوم بهمن ۱۳۸۸. هفته دوم بهمن ۱۳۸۸. هفته سوم دی ۱۳۸۸. هفته دوم دی ۱۳۸۸. هفته او ل دی ۱۳۸۸. هفته چهارم آذر ۱۳۸۸. هفته سوم آذر ۱۳۸۸. هفته او ل آذر ۱۳۸۸. هفته سوم آبان ۱۳۸۸. هفته دوم آبان ۱۳۸۸.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
yaddashthayememaraneh.persianblog.ir
تجربه_ یادداشت های معمارانه
تجربه یادداشت های معمارانه. ماییم و موج سودا. به بهانه کتاب مبنای طراحی معماری. واژه باید خود باران باشد. ایا من میتوانم آن حس و حال متراکم حضور، آسودگی، رضایت ، هماهنگی، و زیبایی را در بناهایی که طراحی می کنم بیافرینم؟ آیا من میتوانم به آن جوهری دست یابم که در لحظه ای خاص، جادوی امر واقعی را پدید می اورد، جادویی که موجب میشود من چیزی را تجربه کنم که جز ازان طریق نمیتوانستم به آن کیفیت تجربه اش کنم؟ معماری اندیشی پیتر زومتور). در حال خواندن کتابی هستم از پیتر زومتور به اسم معماری اندیشی. و هر جایی می ایس...
yaddashthayenakhoda.mihanblog.com
عشق من ! فوتبال
چه كسی گفته است فوتبال ورزش مرگ و زندگی است؟ مطمئن باشید كه مهم تر است. پند جناب مدیر عامل آبی ها. پنجشنبه 30 اردیبهشت 1389 04:15 ب.ظ. پیش بود كه مدیر عامل باشگاه استقلال در مصاحبه ای اعلام كرد كه منتقدانش زور زیادی نزنند! زیرا من گوشم به انتقادهائی كه از روی بغض و حسادت است ( هستند )بدهكار نیست. كه اگر چنین بود این فصل مرفاوی را اخراج می كردم چون منتقدین اهداف خاصی را دنبال می كنند . از جناب مدیر عامل می پرسیم شما كه داعیه اخلاق مداری. دارید باید از این گونه ادبیات استفاده كنید؟ و سر مربی این تیم. اجرا ...
yaddashthayeparakand.blogfa.com
یادداشت های پراکنده
نوشته هایی که رودلم موندن.(مکانی برای چرت وپرت نویسی! هرچیزی که دوست دارین برای شروع یک پایان.این وبلاگ دیگه آپ نمیشه.دورانش تموم شد.اگرچه زیادبه. هدفی که داشتم نرسیدم،تااینجاش هم راضیم.وبم حذف نمیشه.یعنی دلم نمیادحذفش کنم.بالاخره. هرشروعی یه پایانی داره.وپایان این وبلاگ هم شروع مدرسه هاست.واقعاحیف شدکلی برنامه برای. اینجاداشتم.علت اینکه می خوام اینجاروتعطیل کنم این نیست که موضوع به ذهنم نمیرسه.اتفاقامیرسه خیلی. داشت پامی گرفت.خودمونیما،حسرت ه دلم موندنظرات تاییدیم بیشتراز12تابشه! اول که شروع کردم اینجاچی.
یادداشتهای پراکنده
اینجا وبلاگ اصلی من نیست. اینجا جاییست برای چرکنویسهای مغزم که در وبلاگ اصلیم جایی برای آنها نیست. چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۱۷ ق.ظ. دوستی دارم که هوافضای شریف تموم کرده. نزدیکای سحر به پیام زد تو گروه تلگرامی که داریم با دوستامون:. ویزای انگلیس دو مرحله ای هست. یعنی اول باید اطلاعات تحصیلی و شخصیت رو توی سایتشون اپلود کنی که از نظر سلاح کشتار جمعی و امنیتی و موشک و این چیزا بررسی ت کنن اگه رشته ت بحرانی باشه. بعد که تاییدت کردن بری وقت سفارت بگیری و الباقی. سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۵۰ ق.ظ. تو یه فروم کا...
yaddashthayesarzade.blogfa.com
یادداشتهای سرزده
سلام به تمام دوستای همیشگی و گرامیم. ماه رمضون دوباره رسید و مهمون اشنای خدا شدیم . امیدوارم هیشکی از برکات این ماه بی بهره نمونه و دعوت اسمونی رو رد نکنه و الا تا 1 سال دیگه از این فرصت های دلچسب نصیبش نمی شه . این دفعه به نسبت دیرتر آپ کردم که یواش یواش فاصله ها زیادتر هم می شه که اونم به خاطر مشغله هاییه که یه زمانی شاید شما هم. تو سن فعلی من داشتین در کل تا جایی که فرصت بشه به وبلاگم می رسم . می گم حالا اینا به کنار . پایین رو ملاحظ بفرمایین. چشماشو قد یه نخود درشت کرد . دید خانومه مذکور زنشه! ترکوند...
yaddashthayeshab.persianblog.ir
الدورادو El2r~2
خدایا ، هرگز نمیگویم دست مرا بگیر ، عمریست گرفته ای مبادا رها کنی. Eldorado el2r 2 الدورادو. داستان غریبیست داستان این روزها. داستان دویدن ها و نرسیدن ها. داستان رسیدن های بی حاصل. داستان عشق عشاق تنها. داستان یاران رفته از دست. داستان دوست ها و دشمن ها. داستان عشاق جان بر کف. داستان لیلی ها و مجنون ها. داستان عشق من و شیرینم. داستان این روزها و این سالها. Eldorado el2r 2 الدورادو. 22 مرداد سالگرد ازدواجمون بود. همین متاسفانه کادو هم نگرفتم. Eldorado el2r 2 الدورادو. چه خبر بشه امروز :دی. 1777;۱...
yaddashthayetanhayy.blogfa.com
یادداشت های تنهایی
بي خوابي همراه صداي تنفس. گاهي پيش مياد به گذشته فكر ميكنم و باورم نميشه كه با چه عقلي اين كار رو كردم. هر چه قدر از خطاي ديگران بدونم باز هم به اندازه اونچه از خودم مي دونم نميشه به خاطر همين از سرزنش ديگران احساس گناه پيدا ميكنم. امشب خيلي سرزنش كرديم سنگين شدم خوابم نميبره. خوشبختانه بالا و پايين شدن صداي تنفسش نميذاره تو دنياي خودم غرق شم. نوشته شده در دوشنبه ۱۷ فروردین۱۳۹۴ساعت ۱ قبل از ظهر توسط ساغر. نوشته شده در جمعه ۹ خرداد۱۳۹۳ساعت ۱۵ بعد از ظهر توسط ساغر. یه بار از کابوس معمولم نوشتم که تو خواب م...
yaddashthayetaraneh.blogfa.com
دخترِ بارانی
نوشته شده در شنبه ۲۶ فروردین۱۳۹۱ساعت توسط ترانه. نوشته شده در شنبه ۲۶ فروردین۱۳۹۱ساعت توسط ترانه. آن کس که تو را می جوید. تو را می یابد. پس به دنبالش نگرد. البته یه احتمالم هست که اونم این فکر رو پیش خودش کنه و دنبالت نگرده! پس بگررررررررررررررد:) ) ) ) ) ). نوشته شده در شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۰ساعت توسط ترانه. زندگی رو دوست دارم. نفس کشیدن رو دوست دارم. دوس دارم شاد باشم و زندگی کنم. و همیشه خوشبخت باشم. الهی آمین.:) ) ). نوشته شده در شنبه ۲۱ خرداد۱۳۹۰ساعت توسط ترانه. زیر بارون قدم بزنم. غرق حس عاشقی شم.
دفترچه یادداشت
دست نوشته هایی از سردلتنگی. تاریخ : دوشنبه 16 بهمنماه سال 1391 در ساعت 02:40 ق.ظ. من درکشوری زندگی میکنم که دویدن سهم کسانی است که هرگز نمی رسند ورسیدن سهم کسانی که هزگز نمی دوند.ارزش مردگانش چندین برابرزندگانش است.درسرزمین من مردمانش بانفرت بیشتری به بوسیدن دوعاشق نگاه می کنند تاصحنه ی اعدام یک انسان. درسرزمین من. نه نه توبی غم ومستی چاپ. تاریخ : پنجشنبه 28 دیماه سال 1391 در ساعت 11:11 ب.ظ. ای شاه بی خیال مست. باتوام آیابامن مسکین حواست هست. روزگاری دامنت میگیردآه این فقیران تهیدست. نه نه توبی غم ومستی.
