ypk4.persianblog.ir

nina124.blogfa.com

ღღ یک تصمیم جدی ღღ

http://www.nina124.blogfa.com/9007.aspx

ღღ یک تصمیم جدی ღღ. اره من می تونم. به همتون ثابت می کنم. من می تونم من وزن کم می کنم خواهید دید. ويراسته شده در شنبه سی ام مهر ۱۳۹۰ساعت 14:33 توسط نینا. خجالت می کشم بگم دوباره برگشتم و وزن قبل و بیشتر هم شدم از ۷۶۷۷ شدم ۷۹ ولی م خواهم دوباره شروع کنم مشکلات وزنی برای من ژیش اومده تو پاهام احساس درد دارم تا وزنم کم نشه درست نمیشه هنوزم هدفم رو دارم میخواهم دوباره شروع کنم خدا کمکم کنه یک دوست خوب شاید منو نشناسه ولی اون باعث شد دوباره بخودم بیام اسمش من. است این وبلاگش است. استارت روز شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۰.

nina124.blogfa.com

ღღ یک تصمیم جدی ღღ

http://www.nina124.blogfa.com/9112.aspx

ღღ یک تصمیم جدی ღღ. وزن ۳/۱۲/۹۱= ۷۷.۳۰۰. ويراسته شده در پنجشنبه سوم اسفند ۱۳۹۱ساعت 10:48 توسط نینا. خیلی دوست دارم که لاغر بشم ایندفعه دیگه تصمیمم جدی است. وزن شروع :(30/07/90) :79 kg(شروع رژیم). 28/9/90 ) = 800/71 کیلوگرم. وزن شروع :(12/11/91) : 82 kg ( شروع رژیم مجدد ). 3/12/91) = 800/77 کیلوگرم. هدف اول : 68kg/تثبیت نشده/. هدف دوم :63kg/تثبیت نشده/. هدف سوم :55kg/تثبیت نشده/. پیش به سوی لاغری. برای تازه بودن هیچوقت دیر نیست. دوباره ثابت می کنم. زندگی با طعم آلبالو. من تا عروسیم لاغر خواهم شد.

nina124.blogfa.com

ღღ یک تصمیم جدی ღღ

http://www.nina124.blogfa.com/9101.aspx

ღღ یک تصمیم جدی ღღ. خجالت می کشیدم بیام اینجا اخه دوباره وزن کم کرده رو اضافه کردم ولی دوباره شروع می کنم. وزن اولیه ۷۶ کیلو و ۳۰۰. ويراسته شده در شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۱ساعت 15:0 توسط نینا. خیلی دوست دارم که لاغر بشم ایندفعه دیگه تصمیمم جدی است. وزن شروع :(30/07/90) :79 kg(شروع رژیم). 28/9/90 ) = 800/71 کیلوگرم. وزن شروع :(12/11/91) : 82 kg ( شروع رژیم مجدد ). 3/12/91) = 800/77 کیلوگرم. هدف اول : 68kg/تثبیت نشده/. هدف دوم :63kg/تثبیت نشده/. هدف سوم :55kg/تثبیت نشده/. پیش به سوی لاغری. فقط من فقط تو*.

honey84.blogfa.com

عشق من - تولد آوا

http://www.honey84.blogfa.com/post-161.aspx

سلام به همه دوستای خوبم . ۱ سال مثل باد گذشت .روزای شیرین درکنارت بودن دختر نازنینم. چند روزی مشغول تدارک تولد بودیم .خیلی سخته که دست تنها بخوای از ۷۵ نفر پذیرایی کنی .ولی مهمونی به خوبی برگزار شد .چند تا عکس از مهمونی تولد ۱ سالگی اوا روز یکشنبه ۳۱ اردیبهشت (با دو روز تاخیر ). همه غذاها و دسرها رو خودم درست کردم .البته دوستام هم کمکم کردن دستشون درد نکنه . روز 1 شنبه ساعت 1 رفتیم محل جشن رو تزئیین کنیم . میزها رو بچینیم .اخه اونجا خالیه و باید به. میز تنقلات .از میز چاییو قهوه عکس ندارم . کادوی خودمون ...

honey84.blogfa.com

عشق من - روزانه +عکس

http://www.honey84.blogfa.com/post-164.aspx

اینم اوا و مربیها و هم کلاسهای مهدش .۹ تا بچه با ۳ تا مربی توی هر بخش هستن .اینها هر روز با هم هستن .خدایش خیلی راضی هستم از مهدش .خیلی به بچه ها میرسن و مراقب هستن چون تعداد هم زیاد نیست خیلی خوبه. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۱ساعت 22:55 توسط سارا. من 28 ساله و همسرم32 ساله .7 ساله ازدواج کردیم و ثمره ی این عشقمون یه دخملی نازه.آوای عزیز که 29 اردیبهشت 1390 قدم به این دنیا گذاشت و با ورودش زندگی ما رو شاد کرد . جسمم آمریکاست روحم ایران! زهرا و مهرزاد (زهرا جون). غزل زندگی من( غزل جون ).

zendegimahtab.blogfa.com

آخه تو چقدر صبوری پسر - مرد ندیدم این قدر صبور

http://www.zendegimahtab.blogfa.com/post-78.aspx

آ مار بازديد :. مرد ندیدم این قدر صبور. نوشته شده در یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۳ و ساعت ۱:۳ قبل از ظهر. مرد ندیدم این قدر صبور. علی تو خیلی صبوری. وقتی تقریبا هرشب من موقع خواب مطالعه می کنم و وقتی خوابم می گیره تو رو صدا می کنم که برقو خامدوش کنی هیچ وقت بهم نمیگی چرا بیدارم کردی. وقتی نصفه شبا که تشنه ام می شه تو رو بیدار می کنم که برام آب بیاری تا حالا نشده بهم بگی چرا خودت نمی ری آب بخوری. وقتی خونه نامرتبه بهانه گیری نمی کنی .هیچ وقت از غذا ایراد نمی گیری. نمی دونم خدا رو چه حسابی من و تو رو سر راه...

zendegimahtab.blogfa.com

آخه تو چقدر صبوری پسر - پدر و دختر

http://www.zendegimahtab.blogfa.com/post-63.aspx

آ مار بازديد :. نوشته شده در پنجشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ و ساعت ۱۲:۲۵ بعد از ظهر. علی :مهتاب چرا موز نخوردی؟ دارن خراب می شن. من که نگفتم موز بگیر. می دونی دوست ندارم. علی : دخترم که دوست داره. من : اما به من چیز ی نگفته. علی : به من گفته. بعضی حرفا فقط بین پدر و دختره. همون طور که اکثریت حدس زده بودید، ني ني دختره. نوشته شده توسط مهتاب. کسی هنوز اینجا رو می خونه؟ مرد ندیدم این قدر صبور. باورم نمی شه این من بودم. عاشقمت عشق ابدی من. برای صبا دعا کنید. علی می خواد بره. این همه کرم ریختی اما چی بهت رسید؟

zendegimahtab.blogfa.com

آخه تو چقدر صبوری پسر

http://www.zendegimahtab.blogfa.com/post-80.aspx

آخه تو چقدر صبوری پسر. مهتابم 25 ساله.7 ساله که بامهربون ترین مرد روی زمین ازدواج کردم. کسی هنوز اینجا رو می خونه؟ می دونم خیلی وقته نبودم. کلا هم کم میام. اما حالا می خوام یه توضیح راجع به مدتی که نبودم بدم. هرچی هست زیر سر همین قضیه است. نمی گم علی کجا می ره .فرقی هم نمی کنه.مهم اینه که یقین دارم داره درست ترین کار ممکن رو انجام می ده و توی راهی هست که راه امام زمانه. البته فکر می کنم مشخص باشه. بعد از نوشتن اون پست اون موقع اون م ا م و ریت خود به خود کنسل شد.و من هم دیگه چیزی به علی نگفتم. البته صحبت ...

zendegimahtab.blogfa.com

آخه تو چقدر صبوری پسر - علی می خواد بره

http://zendegimahtab.blogfa.com/post-70.aspx

آ مار بازديد :. علی می خواد بره. نوشته شده در چهارشنبه چهارم مرداد ۱۳۹۱ و ساعت ۱۲:۱۶ بعد از ظهر. علی مهربون من می خواد بره. شاید درست نباشه این جا بنویسم.اصلا شاید کسی نفهمه چی می گم. اما دلم داره می ترکه. می تونم توی دفترم بنویسم بازم اما نیاز دارم که با کسی حرف بزنم و جواب بشنوم. علی رفتنی هست و من می دونستم. اگر کسی متوجه نشد چی می گم یا حرفام رو قبول نداشت لطفا چیزی نگه .چون صد در صد به کاری که می کنم ایمان دارم اما به هرحال این چیزی از سختی کار و مشکلاتش کم نمی کنه.پس لطفا نمک به زخمم نپاشید. خدایا ...