zendegiemanto.blogfa.com
زندگي من و تو ؟زندگي من و تو ؟ - یه زمانی اینجوری بود ....عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی ...بی آنکه بفهمی...اما الان دیگه عشقی نیست..
http://zendegiemanto.blogfa.com/
زندگي من و تو ؟ - یه زمانی اینجوری بود ....عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی ...بی آنکه بفهمی...اما الان دیگه عشقی نیست..
http://zendegiemanto.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
62
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.234 sec
SCORE
6.2
زندگي من و تو ؟ | zendegiemanto.blogfa.com Reviews
https://zendegiemanto.blogfa.com
زندگي من و تو ؟ - یه زمانی اینجوری بود ....عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی ...بی آنکه بفهمی...اما الان دیگه عشقی نیست..
zendegiemanto.blogfa.com
زندگي من و تو ؟ -
http://zendegiemanto.blogfa.com/post-273.aspx
زندگي من و تو؟ یه زمانی اینجوری بود .عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .بی آنکه بفهمی.اما الان دیگه عشقی نیست. سبدی هست در اندیشه ی من. که پر از گل بدهم هدیه به تو. غافل از آنکه تو خود ناب ترینی. یک جهان گل بخورد غبطه ی تو. روز همتون مبارک دوستاییییییییییییی من. نوشته شده در سه شنبه سوم خرداد ۱۳۹۰ساعت 12:49 توسط پری. يه زندگي با كلي آرزو ، اميد بود. پاييز بهار زمستون جوني. يك عدد سارا جوني. ني ني راحيل جوني. من و احساسم جوني. خاطرات روزانه يلدا و ياشار جوني. از بخت خوشم دل به تو دادم جوني. شب اويز ذهنم جوني.
زندگي من و تو ؟ -
http://zendegiemanto.blogfa.com/post-283.aspx
زندگي من و تو؟ یه زمانی اینجوری بود .عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .بی آنکه بفهمی.اما الان دیگه عشقی نیست. گاهی فکر می کنم چه حوصله ا ی داشتم.چه اعصابی داشتم. چه اتفاقاتی برای من افتاد؟ خیلی از کارهاش رو دیگه روم نمی شد بیام بگم .تعریف نمی کردم . می دونم گذشت تموم شد . اما بعضی چیزا هیچ وقت از ذهن ادم پاک نمی شه . اثرش تو روح و جون ادم می مونه. اما تلخیم از اینه که من اگه بخوام با هر کسی باشم باید این قصه تلخ رو از نو تعریف کنم .و چه تلخ تره زمانی که تعریفش می کنم . بگذریم خوبم و دلتنگ همه دوستام.
زندگي من و تو ؟ - بسه دیگه
http://zendegiemanto.blogfa.com/post-270.aspx
زندگي من و تو؟ یه زمانی اینجوری بود .عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .بی آنکه بفهمی.اما الان دیگه عشقی نیست. یعنی می خوام همشون رو خفه کنم . اون از اول سال که ۳۳۶ هزار تومن دقیق از حقوق ما کم کردن و الان شدیم دقیقا پایه وزارت کار . بهمون می گم اضافه کار باید بمونید .می مونیم می گن اضافه کار نمی دیم . روز زن و بن کتاب هم که قبلا بود که دیگه هیچه هیچ . هر روز یه چیزی رو کم می کنه .یه چیزی رو حذف می کنه . بره گمشه .بره بمیره . خیلی قاطیه ام .خیلی. يه زندگي با كلي آرزو ، اميد بود. پاييز بهار زمستون جوني.
زندگي من و تو ؟ - كمك
http://zendegiemanto.blogfa.com/post-274.aspx
زندگي من و تو؟ یه زمانی اینجوری بود .عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .بی آنکه بفهمی.اما الان دیگه عشقی نیست. سايت براي آپلود كردن مي خوام. نوشته شده در چهارشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۰ساعت 10:15 توسط پری. يه زندگي با كلي آرزو ، اميد بود. پاييز بهار زمستون جوني. يك عدد سارا جوني. ني ني راحيل جوني. من و احساسم جوني. خاطرات روزانه يلدا و ياشار جوني. از بخت خوشم دل به تو دادم جوني. نمايش يه زندگي جوني. شب اويز ذهنم جوني.
زندگي من و تو ؟ - اخر هفته
http://zendegiemanto.blogfa.com/post-281.aspx
زندگي من و تو؟ یه زمانی اینجوری بود .عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .بی آنکه بفهمی.اما الان دیگه عشقی نیست. اخر هفته خیلی خیلی خوبی داشتم. دوستم از اصفهان اومده بود. کلی حرف زدیم .کلی خندیدیم . نمی دونم اینجا رو می خونه یا نه .اما می دونم نمی دونه که چقدر دوسش دارم و چقدر توی روحیه ام تاثیر گذاره . حیف که زودی تموم شد. پ۱: ووای ادیسه جونم چرا من پیغامتو دیر دیدم .عسیسم من اصلا ۴ شنبه نیومدم تو وب .ببخش من و. این روزها بیشتر از هر روز پر از کینه ام ازت . خدایا کی نوبت من می شه؟ کی روز من می شه؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
کار و درس و کتاب - اینجا قلب زندگی است.
http://ghalb.persianblog.ir/post/314
اینجا قلب زندگی است. کاش من همه بودم.با همه ی دهان ها تو را صدا می زدم. کار و درس و کتاب. 1 روزه تمومش کردم.به دلم نشست .چون جدید بود.تجربه یه بازیگر دوست داشتنی مثل رضا کیانیان از بودنش با مردم. من در خیلی قلب ها خانه ای دارم .هیچ وقت آواره نمی شوم . بی سر پناه نمی مانم .این همه قلب ، این همه خون ، این همه تپش .این همه عشق ، این همه تنهایی و این همه مردم. این مردم نازنین. ". این شلوغ پلوغی رو دوست دارم.باعث میشه احساس تنهایی نکنم.چون همسری صبح میره و غروب میاد. سر من باید یه جوری گرم شه دیگه.
کتاب - اینجا قلب زندگی است.
http://ghalb.persianblog.ir/post/325
اینجا قلب زندگی است. کاش من همه بودم.با همه ی دهان ها تو را صدا می زدم. مهمون من دوشنبه صبح رفت . اینجا دیگه حریم خصوصیه من نیست. دو تا کتابی که این هفته خوندم رو می گم و بعد میرم. رضا امیر خانی رو دوست دارم به خاطر قلم متفاوتی که داره .درسته که هنوز قوی تر از «من او » ننوشته اما همچنان نویسنده ی محبوب منه. خریدن این کتاب رو به همه دهه شصتی ها توصیه می کنم.طرح جلدش منو جذب کرد.کلی خاطره بازی کردم باهاش . تارا هستم متولد 3/4/63 زاده شده در شهر باران. 27 ساله می شویم. از تو برای تو می نویسم. زندگی من و تو.
روزهای گرم تابستون - دنیای کوچک من
http://donyakochakman.persianblog.ir/post/69
سلام دوست جونای مهربون. روزای گرم مردادتون بخیر. خیلی تنبلی کردم که این مدت ننوشتم. کارم خیلی زیاد شده بود همش رو دور تند تو زندگیم بودم. به هر حال امروز تونستم بعد از چند ماه بنویسم. توی این مدت به خیلی از وبلاگها سر زدم و یه سری هم دوستای جدید پیدا کردم. پسری به سلامتی کلاس اولشو گذروند (البته دو تا مون با هم ) خیلی سال تحصیلی سختی بود. همش باید باهاش درس کار می کردم و اون دنبال شیطنت. خدا کنه امسال دیگه اینقدر من درگیر درساش نباشم. چند وقت پیش یه سمیناری دعوت بودم و یه جایزه برنده شدم. نایت اسکین ....
دنیای کوچک من
http://donyakochakman.persianblog.ir/1388/11
امروز برف میباره ولی هرچقدر به آسمون نگاه می کنم که زیادتر بشه و زمینو بپوشونه نه! پسرم امروز میگه دلم می خواد که اونقدر برف بیاد که باهم بریم آدم برفی درست کنیم . منم دعا می کنم که برف اونقدری بباره که بتونم با پسرم آدم برفی درست کنم. برف نیومد هوا هم خوب شد. 1588;نبه ۱٧ بهمن ۱۳۸۸ ٤:٠۱ ب.ظ پریا نظرات . شما خوشه چندم شدید؟ جالبه ما خوشه ٣ شدیم. یعنی چی اونوقت؟ فکر می کنم چیزی که قرار بود در ماه برای گرونیها به خانوارها تعلق بگیره به خوشه ٣ تعلق نگیره چون وضع مالیشون خیلی خوبه. Www night Skin . ir.
دنیای کوچک من
http://donyakochakman.persianblog.ir/1388/10
چرا دیگه خورشید گرمایی نداره. چرا دیگه شبا ستاره نداره. چرا ماهی تنگ بلورم آب نداره. چرا گنجشکک باغ من صدا نداره. 1588;نبه ۱٢ دی ۱۳۸۸ ٤:٤۱ ب.ظ پریا نظرات . Www night Skin . ir. من پریا هستم. یه پسر دارم و یه همسر گل که عاشقشونم. و تو زندگیم سعی می کنم به آینده امیدوار باشم. خاطرات زندگی ما (دخملی جون). زایمان شیرین ترین سختی دنیا. عروسک ملوس (عسلی مژگان). هوای تاره مژگان جونم. من و عزیزترین (شقایقی). قالب های نایت اسکین. نایت اسکین . آی آر.
دنیای کوچک من
http://donyakochakman.persianblog.ir/1389/9
تاسوعا و عاشورای حسینی به همه شیعیان تسلیت باد. 1740;کشنبه ٢۱ آذر ۱۳۸٩ ٩:۱٠ ق.ظ پریا نظرات . کاش هنوز آغوشت برام باز بود. امروز دلم خیلی هواتو کرده. دلم می خواد یک لحظه هم که شده صداتو می شنیدم. دیشب یه فیلم خانوادگیمونو دیدیم. من و خواهر ا با هم . بابای گلم چقدر سرحال بودی اون وقتا . چقدر خوشحال بودی. کلی اشک ریختیم هر سه تامون . بی خجالت . بی صدا. بی آنکه بهم توضیح بدیم اشکهامون واسه چیه.(چون همه دلتنگش بودیم). خدای بزرگم ازت می خوام کمکم کنی انسان خوبی باشم. Www night Skin . ir. هوای تاره مژگان جونم.
دنیای کوچک من
http://donyakochakman.persianblog.ir/1389/4
چطورین با گرمای هوا؟ نمی دونم چرا وقتی هوا گرم میشه آدم اشتهاش هم کم میشه . البته من نهارا اشتهام کمه ولی شام. محاله که بگذرم. مخصوصا روزایی که عصر خونه باشم و جای برای رفتن نباشه. یه بار عصرونه یه بار لقمه هایی از غذایی که برای شام پختم و بعد شام همراه همسری. و می دونم که این خیلی بده. چیکار کنم خوب دلم می خواد. نمی دونم براتون پیش اومده که نتونین بگین نه! محبت کردن به کسی تبدیل به وظیفه بشه؟ همسری من سعی می کنه به همه کمک کنه حالا در هر زمینه ای که باشه (مهربونه دیگه). جمعه رفتیم خواستگاری برای داداشیم...
27 ساله می شویم - اینجا قلب زندگی است.
http://ghalb.persianblog.ir/post/322
اینجا قلب زندگی است. کاش من همه بودم.با همه ی دهان ها تو را صدا می زدم. 27 ساله می شویم. من روز تولدمو خیلی دوست دارم. نمیدونم چرا ولی اگه مشکل داشته باشم یا هر ناراحتی باشه تو روز تولدم شاد شادم. بعد اونایی که منو میشناسن میدونن که چقدررررررررررررر امام حسین رو دوست دارم. و چقدررررررررررررر آرزو دارم برم کربلا. و چقدرررررررررررررر خوشحالم که روز تولدم با روز تولد امام حسین یکی شده . امسال سال توئه تارا! بامسال سال شانسته:* از خدا برات بهترین ها رو می خوام دوستت دااارررم عزیییزم. ". 1777;۳٩...طعم عشق ر...
دنیای کوچک من
http://donyakochakman.persianblog.ir/1389/3
امروز بیستمین سالگرد زلزله است. دو دهه از زلزله گیلان گذشت. درست اون زمان هم مسابقات جام جهانی بود. و من دختر بچه ای بودم که به هیچ چیز جز بازی فکر نمی کردم. شبای بعد زلزله با همسایه های تو کوچه و تو حیاط خونه ها می خوابیدیم و چه خوش می گذشت شبای زلزله. وحالا که فکر می کنم می بینم چقدر سخته استرس زلزله. چقدر سخته نتونی شبا زیر سقف خونت بخوابی از ترس اینکه صبح آوار تو سرت نریخته باشه. و حالا آرزو می کنم هیچ وقت زلزله نیاد. روز همتون بخیر دوست جون جونیا. آرنیکا گلم: بیشتر ما ادما دلمون می خواد تو سختی و بی...
آسمان آبی: 01/01/2011 - 02/01/2011
http://fara.blogspot.com/2011_01_01_archive.html
شنبه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۹. مدتی توی وبلاگم.یا دارم از مریضی ها می نالم.یا یه ماجرای تاکسی. دارمیا در حال غر زدن از محل کارم هستم.من شرمنده شما خواننده عزیزم.نمی دونم چه اصراریه می آم هی غر می زنم.اما نمی دونم.فکر می کنم اگه بنویسم بهتره. اما ماجرا تاکسی امروز. به نظرم اومد آدم مثبتیه.شاید واسه همین.حس خوبی توی ماشینش داشتم.من که روم نشد.چیزی بهش بگم. ولی اینجا می نویسم.مرسی که اینقد توی تاکسی ات خوب بود.ممنون بابت حس خوبی که توی تاکسی ریخته بودی. تا چه پیش آید. دوشنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۹. به مقدار متنابهی قرص می خورم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
62
تا آخرین نفس با توأم
تا آخرین نفس با توأم. دلنوشته های من برای اولین و آخرین عشق من. نبودنت برام پایان زندگیه. می خوام بگم تو دنیای منی . می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره . می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت! می خوام بگم شدی لیلی عشقم می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم! می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم . می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه! می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه! سه شنبه چهارم آذر 1393 ] [ 12:44 ] [ نازنین ] . جز تو کی می تونه عزیز من باشه. جز تو کی می تونه عزیز من باشه.
زندگی من بانو
زنگ در تمام دفاتر قبول آگهی را. به منظور ارسال پیام تبریکی. به تو تبریک بگویند که گم شده ام. نمیدونم چرا ولی حس بدی پیدا کردم.شاید دوستی ساده ی ما خیلی هم ساده نبود. اشتباه کردم.واین حقیقت متاسفم کرد. دوستانی که کامنت منو دریافت نکردن پیام بذارن.ممنون. نوشته شده در دوشنبه چهاردهم بهمن 1392ساعت 1:28 توسط بهار.
웃 유 مــنــوعــشـقــــم مجید웃 유
웃 유 منوعشقم مجید웃 유. نوشته شده در چهارشنبه ششم مهر 1390ساعت 20:49 توسط عاشقm. نوشته شده در چهارشنبه ششم مهر 1390ساعت 19:35 توسط عاشقm. پرسید چقدر مرا دوست داری؟ سکوتی کردم . چند لحظه به چشم هایش خیره شدم . گفتم : دوستت دارم به آن اندازه ای که عاشقتم . عاشق یک عشق واقعی . عاشق تو . عاشقی که برای رسیدن به تو لحظه شماری می کند . به عشق این لحظه های انتظار * دوستت دارم * . به اندازه ی تمام لحظات زندگیم تا آخر عمر عاشقتم . به عشق اینکه تو را تا آخرین نفس دارم * دوستت دارم * . پرسیدم : به جواب این سوال رسیدی؟
زندگی من...
مگه عمرما چقده که یک شب یک شب با انتظار باید سرشه؟ این دلاویزترین حرف جهان را همه وقت. نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو. را از من بسیار بپرس. را با من بسیار بگو. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۴ساعت 15:59 توسط asemoon. یه شب اینو واست فرستادم یادته؟ به روی شط وحشت برگی لرزانم. ریشه ات را بیاویز. من از صدا ها گذشتم. روشنی را رها کردم. رویای کلید از دستم افتاد. کنار راه زمان دراز کشیدم. در سردی رگ هایم لرزیدند. علف ها ریزش رویا ها رادر چشمانم شنیدند. میان دو دوست تمنایم روییدی. خاموشیمان م...
زندگی2نفره
آرزو کن با من . ﺁﺭﺯﻭ ﮐﻦ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺑﺮﻭﺩ ﮔﺮﻣﯽ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﻦ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺎ ﯼ ﻣﺎ ﻣﻦ ﻧﺸﻮﺩ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ ﮐﻢ ﻧﺸﻮﺩ . . . نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۵ ساعت 16:3 توسط مریم. برای عشق زندگی کن. براي عشق تمنا كن ولي خار نشو. براي عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده. براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن . براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير. و تو را دوست بدارد هر آن اندازه که دلت مي.
زندگي من و تو ؟
زندگي من و تو؟ یه زمانی اینجوری بود .عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی .بی آنکه بفهمی.اما الان دیگه عشقی نیست. از اینجا می روم . باشد که با رفتنم همه خاطرات تلخ این دوسال از ذهن و روحم پاک بشه . اگه دوست دارید همچنان همراه من باشید. Http:/ zendeganieman.blogfa.com/. نوشته شده در شنبه بیست و پنجم تیر 1390ساعت 14:1 توسط پری. یاد دارم در غروبی سرد سرد. می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد. داد می زد : کهنه قالی می خرم. دسته دوم جنس عالی می خرم. کاسه و ظرف سفالی می خرم. گر نداری کوزه خالی می خرم. اینم خیلی دوست دارم.
زندگی من و عشقم
زندگی من و عشقم. دلنوشته هاي 1دل عاشق که به عشق همسرش می زنه. می دانم هر از گاهی دلت تنگ میشود. برگشتم تا به مناسبت 5بهمن وبلاگمو آپ کنم .الان میگید 5بهمن مگه چه خبره؟ پن 1:وبلاگ با رمز جدید آپدیت میشه. پن2:قول قول تو این 4روزه 1پست پر و پیمون براتون میذارم. پن3:دلم برای همتون تنگ شده هوارتاااااا. نوشته شده در چهارشنبه 1 بهمن1393ساعت 11:44 توسط غزاله. آخرین پست این وبلاگ تا اطلاع ثانوی. خیلی وقته که دوست داشتم بیام و وبلاگم رو آپ کنم. ولی حقیقتش دل و دماغی نبود واسه نوشتن. دل تکونی از خونه تکونی واجب تر ه.
زندگینامه ی مینیوس
جمعه 30 تیر 1391 11:08 ق.ظ. در تاریخ آمده است كه شخص مینیوس در یك خوانواده ی بزرگ در یكی از شهر های روم متولد شده است. خانواده ای كه در آن زمان برای ایشان احترام زیادی زیادی قائل بوده اند.مدتی بود كه جنگ های زیادی در آن شهر رخ می داد كه خان سیستان باعث و بانی این جنگ ها بود.در این زمان مینیوس دوازده سال بیش نداشت كه. شاهزاده ی سیستان معروف به امیر خان زند كه آدمی نا جوانمرد و خونخوار بود با حمله ای وحشیانه به این شهر. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل مطالب :. آخرین بروز رسانی :.
زندگینامه ی میرکاه(لعنه الله علیه)
زندگینامه ی میرکاه(لعنه الله علیه). پنجشنبه 5 مرداد 1391 02:52 ب.ظ. 1575;بزار نظر سنجی. 1575;بزار امتیاز دهی. 1575;بزار وبمستر. 1575;بزار وبلاگ. 1605;ترجم سایت. ابزار هدایت به بالای صفحه. ابزار و قالب وبلاگ. ابزار معرفی وبلاگ به دوستان. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل مطالب :. آخرین بروز رسانی :.
زندگي مجردي
۹۳/۱۱/۲۰ ] [ 18:42 PM. شيطون بلا ] . پسر پسر قند عسل . اینم از پسر من. خودتونو کنترل کنید ، فعلا قصد ازدواج نداره . ۹۳/۰۹/۲۴ ] [ 21:30 PM. شيطون بلا ] . این متن برای تقریبا یک ماه پیشه ولی انقد گرفتار و مشغول بودم که اصلا وقت نداشتم بازنویسی کنم و ادامشو تایپ کنم ،ولی گفتنش خالی از لطف نیست. ولی خب بدم نیست درکل شلوغی متعادل رو ترجیح میدم به جاهای سوت و کور! بامزه شد، خوب بود خوش گذشت. گفت نه باباااا ولی شبیهشه! ای جونم انقد با ادب و محترمانه خندید و گفت نه فقط شبیهشم. منم که عاشقش بودم بیشتر مجذوبش شدم.
زندگی مثبت
نوشته شده در سه شنبه چهارم آذر 1393ساعت 19:24 توسط الهام. داستان آموزنده عشق و نفرت. داستان آموزنده عشق و نفرت. زن و شوهر جوانی که تازه ازدواج کرده بودند برای تبرک و گرفتن نصیحتی از پیر دانا نزد او رفتند. پیرمرد دانا به حرمت زوج جوان از جا برخاست و آنها را کنار خود نشاند او از مرد پرسید: تو چقدر همسرت را دوست داری! مرد جوان لبخندی زد و گفت: تا سرحد مرگ او را می پرستم! و تا ابد هم چنین خواهم بود! و از همسرش نیز پرسید: تو چطور! به همسرت تا چه اندازه علاقه داری! احساس می کنم که کشتی من. آنجا درعمق آبها به چ...
