manieasal.mihanblog.com
حرفهای گوشهی دلم - یه تماس غیر منتظره!
http://manieasal.mihanblog.com/post/3
یه تماس غیر منتظره! جمعه 13 شهریور 1394 : نویسنده : مانی عسل. گوشیم دست عسل بود که زنگ خورد،اول فکر کردم از قسمت آهنگها زنگ گوشی رو زده که پخش بشه اما وقتی صفحه موبایلو گرفت طرفم دیدم یه شماره ناشناس رو وصل کرده.صدای یه مرد بود، یه مرد مسن. چند ثانیه بیشتر طول نکشید بفهمم کیه اما باورش سخت بود،باور اینکه اصلا چرا این آدم باید بهم زنگ بزنه.گفتم ببخشید شما؟ گفتم آدم وقتی پنج سال ده سال کسی رو نبینه خب نمیشناسه.نمیخواستم باهاش بحث کنم،حتی وقتی بچه بودم هیچوقت حس نکردم این مرد عموی منه و دوستم داره! من که اص...
manieasal.mihanblog.com
حرفهای گوشهی دلم - نمایش آرشیو ها
http://manieasal.mihanblog.com/post/archive
متولد آخرین روزهای تابستون ۱۳۶۳،چهار ساله ازدواج کردم و دو ساله مادر شدم،همسرم تنها دلیل زندگیمه و دختر کوچولوم تمام امیدم. حرفهایی که قورت میدم. یه تماس غیر منتظره! بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :.
manieasal.mihanblog.com
حرفهای گوشهی دلم - حرفهایی که قورت میدم...
http://manieasal.mihanblog.com/post/4
حرفهایی که قورت میدم. سه شنبه 17 شهریور 1394 : نویسنده : مانی عسل. بعضی وقتها دلم میخواد بگم مامان بس کن،حرف نزن توروخدا. ولی لالمونی میگیرم و قورتش میدم. اصلا مگه مادربزرگ نباید مظهر محبت باشه؟ مادربزرگی که اندازهء پدر و مادر بچه رو دعوا میکنه که دیگه مادربزرگ نیست! تا جایی که امکان داره سعی میکنم خونهء مامانم نرم اما اون تقریبا هر روز میاد مثلا عسل رو ببینه،بعدم نیم ساعت از ورودش نگذشته شروع میکنه به تهدید کردن بچه که آیی الان میرم آیی دیگه باهات قهرم اه ولم کن بچهء بد . فقط دلم میخواد خونهء جدید توی ا...
charandneveshte.blogsky.com
عجایب خانواده میم (قسمت دوم) - چرند و پرندهای گاه و بیگاه
http://www.charandneveshte.blogsky.com/1394/04/23/post-36/عجایب-خانواده-میم-قسمت-دوم-
چرند و پرندهای گاه و بیگاه. نمی توان گفت باید نوشت. عجایب خانواده میم (قسمت دوم). سهشنبه 23 تیر 1394 ساعت 12:50. به علت همون روابط حسنه بالا بابام از شب اول ماه رمضون تا همین الان فقط سه شب رو خونه بوده و بقیش افطاری بوده و در همین گشت و گذار در میهمانی خداوند تو ی جایی دیده بود ملت هندوانه هم میدن و اصرار و پافشاری که ماهم هندوانه بدیم خیلی میچسبه و ماهم سر تسلیم رو فرود اوردیم و ده تا هندوانه گردالی هم اضافه شد به افطار. آخه برادر من ی ساعتتتتتتتتتتتتتتتتتت؟ نکته جالبش اینجاست که بههمون وقتی که ماها با...
charandneveshte.blogsky.com
جماعت دهن بین و کف بین و طالع بین - چرند و پرندهای گاه و بیگاه
http://www.charandneveshte.blogsky.com/1394/05/16/post-41/جماعت-دهن-بین-و-کف-بین-و-طالع-بین
چرند و پرندهای گاه و بیگاه. نمی توان گفت باید نوشت. جماعت دهن بین و کف بین و طالع بین. جمعه 16 مرداد 1394 ساعت 10:56. چند روز پیش در گروه تلگرامی ک اجتماع آدم های غریبه است برای تبلیغ و فروش کالا و خدماتشان خانمی پی ام داد که دوستم در شهر شما غریب است کسی فالگیر خوب میشناسه بهش معرفی کنه آخه میخواد بره تهران مونده ک بره یا نه؟ و بین همه این آدمها عاشق اون نفری بودم ک گفت قهوه نگیریا دمده شده برو تاروت بگیر عالییییییییییییییه! و سیل عاشقان تاروت هم سرازیر شد. سرنوشت من و تو و او اگه قراره تو فنجون قهوه با...
charandneveshte.blogsky.com
چرند و پرندهای گاه و بیگاه
http://www.charandneveshte.blogsky.com/page/2
چرند و پرندهای گاه و بیگاه. نمی توان گفت باید نوشت. اس ام اس های ارسالی را آنجور که آدم ها را می شناسید بخوانید. چهارشنبه 11 فروردین 1395 ساعت 20:26. نوشته سلام و میخونم سلام خیلی شرمندم از اینکه نمیتونم سر قولم بمونم و دوباره بهت اس دادم بهت ک گفته بودم. نوشته خوابتو دیدم و نگرانت شدم و من میخونم دلم برات تنگ شده بود ولی میترسم که بگم. نوشته سال نو مبارک و میخونم ببخشید که دیر شد خیلی دلم میخواست زودتر بت تبریک بگم ولی نمیخواستمم زنگ بزنم. پن:الان سردرگمم خدا نشونه رو فرستاد یا کسی پیام رو میشناخت.
charandneveshte.blogsky.com
چرند و پرندهای گاه و بیگاه
http://www.charandneveshte.blogsky.com/1394/03
چرند و پرندهای گاه و بیگاه. نمی توان گفت باید نوشت. در اندرون دل خسته من. شنبه 23 خرداد 1394 ساعت 19:38. خیلی ی جوریم این روزا پر از حس های خوب و بد. خواهرم کنکور ریاضی رو داد و تموم شد با چشمانی به شدت اشکبار برگست خونه خواهر نازنین من ی سال تمام درس خونده بود ی سال بی وقفه زحمت کشیده بود درسته معدلش 12.75 بود درسته فیزیک سوم رو 8 گرفت ولی این ی سال هرچی توان داشت بدون بازیگوشی خوند سختمه ببینم انقدر گریه میکنه. خدایا مامانم از همون وقت ک کنکور کارشناسی دادیم دوست داشت من تک رقمی شم میشه واسه ارشد این آ...
charandneveshte.blogsky.com
چرند و پرندهای گاه و بیگاه
http://www.charandneveshte.blogsky.com/page/8
چرند و پرندهای گاه و بیگاه. نمی توان گفت باید نوشت. صنعت از چیزی که فکر میکنیم بی رحمتر و کارگر از چیزی که فکر میکنیم مظلوم تر است. دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 08:53. شاید برای همه جالب باشد آدمی مثل من که الویت اول انتخاب رشته اش در کنکور فرصت شغلی بود و گشت و گشت و گشت تا رسید به این رشته چرا الان با وجود پیشنهادات کاری خوب بیکار است؟ چرا وقتی همه دوستاش به جای یک جا دو یا حتی سه جا سرکار میرن من ترجیح میدم مقاله بخونم فقط؟ چرا وقتی انقدر با توجه به ساعت کاری رشتمون حقوق خوبی هست من صرف نظر میکنم ازش؟
charandneveshte.blogsky.com
چرند و پرندهای گاه و بیگاه
http://www.charandneveshte.blogsky.com/1394/05
چرند و پرندهای گاه و بیگاه. نمی توان گفت باید نوشت. روزهای بغض و سکوت. جمعه 30 مرداد 1394 ساعت 23:57. سر تمام چیزهای دنیا بغض دارم و اشک.تمام اتفاقات خوب و بدش. خیلی خیلی اتفاقات حرفها و خبرهای خوبی شنیده ام این روزها. خیلی خیلی اتفاقات تلخ ناراحت کننده داشتم و شنیده ام این روزها. سر همشان هم بغض کردم انقدر ک حس میکنم این روزها گلویم بترکد. به همین روزها به تفصیل خواهم نوشت برای یک یکشان. نوشته شده توسط نون.میم. جماعت دهن بین و کف بین و طالع بین. جمعه 16 مرداد 1394 ساعت 10:56. و من گوشی به دست خودم رو در...
charandneveshte.blogsky.com
مرگ - چرند و پرندهای گاه و بیگاه
http://www.charandneveshte.blogsky.com/1394/04/20/post-33/مرگ
چرند و پرندهای گاه و بیگاه. نمی توان گفت باید نوشت. شنبه 20 تیر 1394 ساعت 15:44. حتما که نباید بمیرم و یکی برایم فاتحه بخواند که مرده حساب شم. همین که در بهترین روزهایم و در اوج جوانی در وبلاگی که مخصوص چرند و پرند و روزنوشت است هیچ چیز جدیدی برای نوشتن ندارم مرده حساب می شوم. وقتی که مردم روح شاد به دردم نمیخورد خواهشا الان برای شادی روحم دعا کنید. نوشته شده توسط نون.میم. یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 12:12. به آرامی آغاز به مردن میکنی. اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،. اگر از خودت قدردانی نکنی. و ما ادریک ما مری...