saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب - عظیم....
http://www.saerat.blogfa.com/post-208.aspx
گفتم که گناه من عظیم است عظیم. در حشر چرای من حجیم است حجیم. نا گاه به گوش جان شنیدم از غیب. نومید مشو خدا کریم است کریم. از همه بزرگواران التماس دعا دارم در این شب های پر برکت قدر. نوشته شده در جمعه بیست و هفتم تیر 1393ساعت 9:49 توسط سید مهدی. غریب دهر اسیر بحر. اشک هایم هدیه به او. تو را من چشم در راهم. ساختمان روحم کلنگی بود. واسه تو که بهترینی. امیر پور مقدم.گلم. آوای سوخته.(سید محسن). به جزابروی تو محراب دل حافظ نیست. پایگاه شهدای روستای تیکدر. من میگم می تونیم بهتر باشیم. نقطه چین تا خدا.
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب
http://www.saerat.blogfa.com/9211.aspx
نه آن شدم که خواستی! نه آن شدم که خواستم! تکلیف من این وسط چیست؟ خدایا اشتباهم این بود،. خودم را به خودم سپردم! وای به این اعتماد به نفس! نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم بهمن 1392ساعت 21:30 توسط سید مهدی. در زمستان بهاران آمد . آدم از قعر دوران آمد. بوی دشت شقایق پیچید. بوی عطر شهیدان آمد . تا ابد زنده یاد شهیدان. پیشاپیش سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی رو به همه دوستان تبریک عرض میکنم. نوشته شده در شنبه نوزدهم بهمن 1392ساعت 22:44 توسط سید مهدی. آن بعثی گفت: او اذان گفت. مأمور بعثی گفت: خفه شو! آن مأمور بع...
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب
http://www.saerat.blogfa.com/9212.aspx
در یکی از عملیاتها، رزمندگان اسلام به موانع سیمخاردار برخوردند. و برای عبور از آن و باتوجه به ضیق وقت، نیاز به فردی داشتند که روی سیمهای خاردار بخوابد. تا بقیه از روی او رد شوند. داوطلب زیاد بود، ناچار قرعهکشی کردند. قرعه به نام رزمندهای جوان افتاد. همه اعتراض کردند، به جز یک پیرمرد که میگفت چه کار دارید،. قرعه به نامش درآمده است. همه از پیرمرد بدشان آمد. دوباره قرعه انداختند. این بار هم به نام همان جوان درآمد. جوان رزمنده بیدرنگ خود را روی سیمهای خاردار انداخت و رزمندگان با اکراه از روی او رد شدند.
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب - شفـــــــــــــــا یــــــــا فتـــــــــــن هــــــم لیـــــــــــاقـــــــــــت مـی خواهــــــــــ
http://www.saerat.blogfa.com/post-199.aspx
شفا یا فتن هم لیاقت می خواه. حسینبنمحمد عبدالله از پدرش نقل کرد که گفت:. در مسجد جامع مدینه نماز میخواندم،. مردان غریبی را دیدم که به یک طرف نشسته با هم صحبت میکردند. یکی به دیگری میگفت: هیچ میدانی که بر من چه واقع شده، گفت: نه! مرا مرض داخلی بود که هیچ طبیبی نتوانست آن مرض را تشخیص بدهد تا دیگر ناامید شدم. روزی پیرزنی به نام سلمه که همسایه ما بود به خانه من آمد و گفت:. اگر من تو را مداوا کنم چه میگویی؟ گفتم: به غیر از این آرزویی ندارم! به خانه خود رفته و پیالهای از آب آورد و گفت: بخور تا شفا یابی.
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب
http://www.saerat.blogfa.com/9304.aspx
گفتم که گناه من عظیم است عظیم. در حشر چرای من حجیم است حجیم. نا گاه به گوش جان شنیدم از غیب. نومید مشو خدا کریم است کریم. از همه بزرگواران التماس دعا دارم در این شب های پر برکت قدر. نوشته شده در جمعه بیست و هفتم تیر 1393ساعت 9:49 توسط سید مهدی. غریب دهر اسیر بحر. اشک هایم هدیه به او. تو را من چشم در راهم. ساختمان روحم کلنگی بود. واسه تو که بهترینی. امیر پور مقدم.گلم. آوای سوخته.(سید محسن). به جزابروی تو محراب دل حافظ نیست. پایگاه شهدای روستای تیکدر. من میگم می تونیم بهتر باشیم. نقطه چین تا خدا.
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب - بهمن خونین جاویدان.....!!
http://www.saerat.blogfa.com/post-201.aspx
در زمستان بهاران آمد . آدم از قعر دوران آمد. بوی دشت شقایق پیچید. بوی عطر شهیدان آمد . تا ابد زنده یاد شهیدان. پیشاپیش سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی رو به همه دوستان تبریک عرض میکنم. نوشته شده در شنبه نوزدهم بهمن 1392ساعت 22:44 توسط سید مهدی. غریب دهر اسیر بحر. اشک هایم هدیه به او. تو را من چشم در راهم. ساختمان روحم کلنگی بود. واسه تو که بهترینی. امیر پور مقدم.گلم. آوای سوخته.(سید محسن). به جزابروی تو محراب دل حافظ نیست. پایگاه شهدای روستای تیکدر. من میگم می تونیم بهتر باشیم. نقطه چین تا خدا.
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب
http://www.saerat.blogfa.com/9308.aspx
روزگاریست به رویای حرم دلبستم. جقدر صحن تو زیباست مرا هم در یاب. دست من نیست که این بیت شده ورد لبم. حرمت قبله دلهاست مرا هم در یاب. از غم و هجر حرم پیر شدم میداتی. عشق من گنبد سقاست مرا هم دریاب! نوشته شده در شنبه سوم آبان 1393ساعت 18:54 توسط سید مهدی. غریب دهر اسیر بحر. اشک هایم هدیه به او. تو را من چشم در راهم. ساختمان روحم کلنگی بود. واسه تو که بهترینی. امیر پور مقدم.گلم. آوای سوخته.(سید محسن). به جزابروی تو محراب دل حافظ نیست. پایگاه شهدای روستای تیکدر. من میگم می تونیم بهتر باشیم. نقطه چین تا خدا.
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب - نجـــــــــــــوا....!!
http://www.saerat.blogfa.com/post-202.aspx
نه آن شدم که خواستی! نه آن شدم که خواستم! تکلیف من این وسط چیست؟ خدایا اشتباهم این بود،. خودم را به خودم سپردم! وای به این اعتماد به نفس! نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم بهمن 1392ساعت 21:30 توسط سید مهدی. غریب دهر اسیر بحر. اشک هایم هدیه به او. تو را من چشم در راهم. ساختمان روحم کلنگی بود. واسه تو که بهترینی. امیر پور مقدم.گلم. آوای سوخته.(سید محسن). به جزابروی تو محراب دل حافظ نیست. پایگاه شهدای روستای تیکدر. من میگم می تونیم بهتر باشیم. نقطه چین تا خدا. خدا جونم سلام به روی ماهت. هستیم تا پای جان.
saerat.blogfa.com
مشـــــتاق آفــــــــــــتاب - ......و لاله ها در بهار میرویند...!!
http://www.saerat.blogfa.com/post-205.aspx
و لاله ها در بهار میرویند! شبها وقتی منورها دل آسمان را می شکست فکر می کردند که بر آنها در ساعات و روزها و ماه های گذشته،. چه گذشته است. حساب اعمالشان را می کردند قبل از اینکه، ناظر شاهد بر اعمالشان رسیدگی کند . شبهای عید بهترین زمان برای محاسبه بود. مثل من و تو می نشستند پای سفره هفت سینی که سیب و سماق و سکه ای هم در کار نبود و برایشان. اهمیتی نداشت. مهم سفره دلشان بود که ستاره هایش را وقتی یا محول الحول و الاحوال می خواندند،. نوروز در جبهه همیشه در میان گلوله ها با گل و بوسه توام می شد. نقطه چین تا خدا.