ghesehyeeshgh.blogfa.com
قصه ی عشققصه ی عشق - اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم.
http://ghesehyeeshgh.blogfa.com/
قصه ی عشق - اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم.
http://ghesehyeeshgh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
132
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.422 sec
SCORE
6.2
قصه ی عشق | ghesehyeeshgh.blogfa.com Reviews
https://ghesehyeeshgh.blogfa.com
قصه ی عشق - اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم.
قصه ی عشق - عاشقت میمانم
http://www.ghesehyeeshgh.blogfa.com/post-26.aspx
اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم. در فصل تگرگ عاشقت مي مانم. با ريزش برگ عاشقت ميمانم. هرچند تبر به ريشه ام مي کوبي. تا لحظه ي مرگ عاشقت مي مانم. فقط به خاطر تو. نوشته شده در سه شنبه ۱۸ خرداد۱۳۸۹ساعت 12:41 توسط سپیده. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. مثل تقدیر پرستوی سراسیمه ی عشق. طراحی قالب : بهاربيست.
قصه ی عشق -
http://www.ghesehyeeshgh.blogfa.com/post-32.aspx
اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم. نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد. نمیخواهم بدانم کوزه گراز خاک اندامم چه خواهد ساخت. ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد. گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش. و او یکریز و پی درپی دم گرم و چموشش را در گلویم سخت بفشارد. وخواب خفتگان را آشفته تر سازد. هردم سکوت مرگبارم را. نوشته شده در چهارشنبه ۶ مرداد۱۳۸۹ساعت 16:30 توسط سپیده. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. مثل تقدیر پرستوی سراسیمه ی عشق. طراحی قالب : بهاربيست.
قصه ی عشق - خدایا نگهدار عشقم باش
http://www.ghesehyeeshgh.blogfa.com/post-40.aspx
اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم. خدایا نگهدار عشقم باش. ازت می خوام که بهش بفهمونی چقدر دوسش دارم. خدایا لحظه به لحظه عشقمو نسبت بهش شدیدتر کن. هر روز عاشقتر از دیروزم کن،. منو تشنۀ عشقش کن. خدایا هم به من و هم به عشقم اعتمادی بده. که هیچ وقت به دوست داشتن هم شک نکنیم. و در آخرم اینکه. همیشه نگهدار عشقم باش. اگه منو تنها گذاشتی اونو نذار. خودت کمکم کن که واسه همیشه دستم تو دستش بمونه. و هیچ وقت ازش جدا نشه. نوشته شده در سه شنبه ۹ آذر۱۳۸۹ساعت 18:49 توسط سپیده. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ.
قصه ی عشق - من تو را به کسی هدیه میدهم که...
http://www.ghesehyeeshgh.blogfa.com/post-41.aspx
اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم. من تو را به کسی هدیه میدهم که. من تو را به کسی هدیه می دهم. که از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر. من تو را به کسی هدیه می دهم. که صدای تو را از دور، در خشم، در مهربانی،در دلتنگی، در خستگی،. در هزار همهمه ی دنیا، یکه و تنها بشناسد. من تو را به کسی هدیه می دهم که. راز معصومیت گل مریم و تمام سخاوت های. عاشقانه این دل معصوم دریایی را بداند و ترنم دلپذیر هر آهنگ، هر نجوای. کوچک، برایش یک خاطره باشد. دلی که من برایش می میرم، سرد و بارانی است.
قصه ی عشق - دل عاشق
http://www.ghesehyeeshgh.blogfa.com/post-5.aspx
اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم. اوني كه يار تو بود. اگه غمخوار تو بود. قلبش رو پس نمي داد. دل به هر كس نمي داد. دل مي گفت مقدسه عشق اون برام بسه. از نگاش نفهميدم كه دروغه وهوسه. به يه قلب بي وفا دل سپردن نداره. آخر قصه چي شد. قلب اون مال كي شد. اون كه از من پر گرفت چي مي خواستيم وچي شد! اوني كه مال تو بود. اگه لايق تو بود. تورو تنها نمي ذاشت. با خودت جا نمي ذاشت. اوني كه يار تو بود. اگه غمخوار تو بود. قلبش رو پس نمي داد. دل به هر كس نمي داد! قالب وبلاگ : قالب وبلاگ.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
.:شب نشین:.
http://www.night-silence70.blogfa.com/9012.aspx
کم کم داشت غروب میشد. خونه همسایه واسه عروسی پسرش دعوت بودیم. من مامان داشتیم آماده میشیدیم. گفتم مامان بشین خودم آرایشت کنم می خوام از همیشه زیباتر بشی. آهنگ شاد هم گذاشته بودم. وسطای آرایش کردنش پا می شدم با حرکات موزون و شکلک همچین ذوق زده می گفتم وای مامان کی میشی مجتبی داماد شه که حسابی سنگ تموم بزارم. توی مجلس عروسی بودیم داشتم بلوتوث بازی می کردم چند نفر اونورتر داشتن پچ پچ می کردن زیرچشمی نگام می کردن. یکیشون صدام زد و تو چشمام زل زد گفت راسته که می گن مجتبی فلانی تیر خورده؟ دنیا دور سرم چرخید.
.:شب نشین:.
http://www.night-silence70.blogfa.com/9007.aspx
نمی دونم چمه . فقط انگاری یه بغض نشکسته توی گلومه . حس کودکی و دارم که ایستاده و با حسرت چشم دوخته به چرخ و فلک. فقط نظاره گر شادی های دیگرونه که وقتی به اوج میرسن فریاد شادیشون تا پایین میرسه. یا اونایی که در حال اوج رسیدنن، اما کودک حتی آرزو می کنه فقط سوارش کنن تا امید. اما باز هم امیدوار توی دور بعدی سوار بشه! انگار غریب افتادم توی این دنیا. همین که دوس ت دارم کافیه . نوشته شده در شنبه نهم مهر ۱۳۹۰ساعت 12:30 توسط حکیمه. نمی دانم دلم گرفته. دل گرفتگی به سراغم آمده. Design By : Mihantheme.
.:شب نشین:. - جاده
http://www.night-silence70.blogfa.com/post-17.aspx
پشیمونی رو چه سود وقتی زدی لهش کردی. غرورش خورد کردی. تحقیرش کردی. ای کاش چسبی وجود داشت که تیکه های خورد شده رو بهم بچسبونی اما مگه میشه. به شکل روز اول درش اورد؟ اما یه چیز هست این وسط تا خطایی و که ازت سر زده جبران نکنی بی خیال. ماجرا نمشی و فقط آرزو داری بخشیده شی و جاده رو بگیری و تا جایی که. میره فقط سرت و بندازی پایین و به راهت ادامه بدی. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۰ساعت 15:28 توسط حکیمه. Design By : Mihantheme. بانک جامع قالب های فارسی. به که باید دل بست. محفل ادبی با تو. اینم.
.:شب نشین:. - .:شب نشین:.
http://www.night-silence70.blogfa.com/post-19.aspx
دارم آتیش می گیرم. خودت آرومم کن خدا. نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۰ساعت 19:34 توسط حکیمه. Design By : Mihantheme. بانک جامع قالب های فارسی. به که باید دل بست. محفل ادبی با تو. اینم. دل نوشتههای بی سر و ته. روزنامه نگار شهر خاکستری. دل نوشته های شخصی خودم. این صفحه سفید کفن حرفهایست ناگفته. شیشه دل شکستن احتیاجش سنگ نیست. I cant See MY Dream. قالب های مهین تم.
.:شب نشین:.
http://www.night-silence70.blogfa.com/9006.aspx
دلم داره میسوزه . انگاری شعله آتیش درونش روشن کردن . کسی جز دوای چهل گیاه برای سوزش دل! چیز دیگه ای سراغ نداره؟ گاهی وقتا آرزو می کنم یه ربات بودم! هر چند که ربات هم کمی درد را احساس می کند! نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۰ساعت 10:53 توسط حکیمه. دارم آتیش می گیرم. خودت آرومم کن خدا. نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۰ساعت 19:34 توسط حکیمه. گاهی حجم دلتنگی هایم آنقدر زیاد می شود كه دنیابا تمام وسعتش. برایم تنگ می شود.دلتنگم.دلتنگ كسی كه گردش روزگارش به من كه. كه مدتهاست گم كرده ام. ما توا...
.:شب نشین:.
http://www.night-silence70.blogfa.com/9004.aspx
صدای تلفن که در میاد خوشحال میشم که مشتری هسش و می خواد سفارش بده. صحبت های اولیه رد و بدل شد و به قیمت ها که میرسه واسشون توضیح میدم آخر سر هم می گه ببخشید آگهی 7.8 تومنی ندارین؟ از تعجب خداییش زبونمون قفل می کنه که چی باید بگیم! آخه عزیز دل من مگه جنس هسش؟ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۰ساعت 19:17 توسط حکیمه. یه مدتی بود قصد داشتم قالب وبلاگ و تغییر بدم و یه چیز شاد باشه که با دیدنش یه حس آرامش بهم دست بده، دیدم هیچی بهتر از لبخند کودک واقعا ته دلم و شاد نمی کنه و به همین دلیل این قالب و انتخاب کردم.
.:شب نشین:. - مه
http://www.night-silence70.blogfa.com/post-24.aspx
از غروب پنج شنبه و روزهای جمعه متنفرم. عقربه های ساعت هر چه بیشتر به جلو حرکت می کنند. هر چه به غروب خورشید نزدیکتر میشم. انگاری یه مه غلیظ از گرد و غبار و سرما رو دلم میشینه. نوشته شده در پنجشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۰ساعت 13:13 توسط حکیمه. Design By : Mihantheme. بانک جامع قالب های فارسی. به که باید دل بست. محفل ادبی با تو. اینم. دل نوشتههای بی سر و ته. روزنامه نگار شهر خاکستری. دل نوشته های شخصی خودم. این صفحه سفید کفن حرفهایست ناگفته. شیشه دل شکستن احتیاجش سنگ نیست. I cant See MY Dream. قالب های مهین تم.
.:شب نشین:.
http://www.night-silence70.blogfa.com/9003.aspx
تیک تاک . تیک تاک . تیک تاک . آخرین دقایق امروز هم چقدر زود به پایان رسید! انگار همین دیروز بود، مامان از چند روز قبل به فکر این بود که روز تولدت غذای مورد علاقت رو بپزه و فضای خونه رو با مهربونیاش پر از شور و نشاط کنه. نمی دونم باید بیست و چهارمین بهار زندگی دنیویت و بهت تبریک بگم یا سی و پنج روز دیگه تولد چهار سالگیت توی یه دنیای دیگه؟ ای کاش می شد به آغوش بکشمت و با بوسه ای تولدت و تبریک بگم و خدا رو صدهزار مرتبه شکرگذار باشم که برادری به مهربونی تو رو بهم داد. مجتبی جان تولدت مبارک. به که باید دل بست.
.:شب نشین:. -
http://www.night-silence70.blogfa.com/post-25.aspx
کم کم داشت غروب میشد. خونه همسایه واسه عروسی پسرش دعوت بودیم. من مامان داشتیم آماده میشیدیم. گفتم مامان بشین خودم آرایشت کنم می خوام از همیشه زیباتر بشی. آهنگ شاد هم گذاشته بودم. وسطای آرایش کردنش پا می شدم با حرکات موزون و شکلک همچین ذوق زده می گفتم وای مامان کی میشی مجتبی داماد شه که حسابی سنگ تموم بزارم. توی مجلس عروسی بودیم داشتم بلوتوث بازی می کردم چند نفر اونورتر داشتن پچ پچ می کردن زیرچشمی نگام می کردن. یکیشون صدام زد و تو چشمام زل زد گفت راسته که می گن مجتبی فلانی تیر خورده؟ دنیا دور سرم چرخید.
.:شب نشین:. - چرخ و فلک
http://www.night-silence70.blogfa.com/post-22.aspx
نمی دونم چمه . فقط انگاری یه بغض نشکسته توی گلومه . حس کودکی و دارم که ایستاده و با حسرت چشم دوخته به چرخ و فلک. فقط نظاره گر شادی های دیگرونه که وقتی به اوج میرسن فریاد شادیشون تا پایین میرسه. یا اونایی که در حال اوج رسیدنن، اما کودک حتی آرزو می کنه فقط سوارش کنن تا امید. اما باز هم امیدوار توی دور بعدی سوار بشه! انگار غریب افتادم توی این دنیا. همین که دوس ت دارم کافیه . نوشته شده در شنبه نهم مهر ۱۳۹۰ساعت 12:30 توسط حکیمه. Design By : Mihantheme. بانک جامع قالب های فارسی. به که باید دل بست.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
132
این سایت موقتا غیرفعال میباشد
Shayad Daram Rah Ro Eshtebah Miram. In Site Suspend Mibashad . Pas Az Raf Moshkel Site Baz Mishavad .
ღღ هزار و یک شب ღღ
ღღ هزار و یک شب ღღ. ღ ღ هزار و یک شب ღ ღ - دختر شاه پریون. سخنگوی وزارت خارجه از حضور وزیر خارجه ایران در اجلاس بازنگری معاهده NPT در نیویورک خبر داد و همچنین گفت که نشست ایران و 1 5 چهارشنبه هفته آینده در سطح معاونان و کارشناسان برگزار میشود. وی اضافه کرد: هر یک از هیأتها با چرکنویسی که دارند برای مباحث عادی آماده شدهاند. افخم درباره انتشار فکتشیت ایرانی نیز عنوان کرد: متنی به صورت پیشنویس آماده شده و در دست تدوین است و انتشار آن با صلاحدید مسئولان عالی صورت خواهد گرفت. جک , جک جديد. زندگی هر یک از شما ...
...
الهي به حق همين شب هاي عزيز اون كسي كه وب مارو هك كرده خدا خودش هكش كنه. يه لينك داشتم توش دسترسي داشت به مقاله هاي Sciencedirect .به خاطر همون لينكم كه شده ايشالا انفولانزاي گاوي بگيري تو همين گرما. خاك توسر اون رشته ايي كه من توش درس مي خونم .كه يه چيز بدرد بخور ياد ما ندادن .كه الان من اجداد تو رو جلوي چشم وچالت بيارم. يعني گاو مش حسن از من بيشتر از تكنولوژي سر در مي اره . خاك بر سر لهستان . تاريخ جمعه دوازدهم تیر ۱۳۹۴ساعت 16:16 نويسنده.
قصه گو
او را به استقبال پدر. 1777;۳٩٠/۳/۱۱. صحبت از نادر و سیمین است و آن سوتر غذاهایی که منتظرند تا خورده شوند. کمی دورتر صفی است برای دیدن اخراجیها. اقبال آن از این بود. نه اقبال این از آن. 1777;۳٩٠/۳/۱٠. ارغوان ه . ا . سایه ( هوشنگ ابتهاج ). شاخه ی هم خون جدا مانده ی من. آسمان تو چه رنگ ست امروز؟ یا گرفته ست هنوز؟ که از دنیا بیرون ست. آسمانی به سرم نیست. از بهاران خبرم نیست. که چو بر می کشم از سینه نفس. نفسم را بر می گرداند. در همین یک قدمی می ماند. کور سویی ز چراغی رنجور. قصه پرداز شب ظلمانی ست. و شب ها نما...
قصه شب کودک
قصه های هزار و یک شب خاله فریبا برای بچه های خوب ایران. نوشته شده در شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۱ساعت 20:40 توسط فریبا و فریار. 9- جوجه اردک زشت. نوشته شده در شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۱ساعت 20:13 توسط فریبا و فریار. 8- دانه خوش شانس. نوشته شده در جمعه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۱ساعت 14:56 توسط فریبا و فریار. 7- مورچه و کبوتر. نوشته شده در شنبه هفتم بهمن ۱۳۹۱ساعت 22:4 توسط فریبا و فریار. قصه 6 - حسنی پسر خوب محله. حسنی پسر خوب محله. نوشته شده در شنبه شانزدهم دی ۱۳۹۱ساعت 20:7 توسط فریبا و فریار. بز زنگوله پا لینک 2.
قصه ی عشق
اگر دل سردن به دستت خطاست,به تکرار باران خطا میکنم. در كویر خلوت دلم با لبانی تشنه راه دشواری را در پیش گرفتم. می دانم كه نیاز به جرعه آبی دارم تا خود را با آن سیراب نمایم. در قلبم غوغایی است غوغای عشق تو. نگاهت برایم همچون رودخانه ایی است كه هرگز درآن ركودی نیست. می خواهم كه مرا به حال خود وا مگذاری. و مرا همیشه با خود همراه سازی. بگذار تا از احساسات شیرینت لبریز شوم. بگذار تا به وسعت قلب پرمهرت دست یابم. زلالی عشقت را از من مگیر، انشای چشمت را برایم بخوان. تا با شنیدن آن سرشار از شادی شوم. بریدن از چه ...
افسانه تلخ
به نام انکه عشق را افرید تا شهر عاشقان اتش نگیرد. سراغی از ما نگیری. نپرسی که چه حالیم. رفتم شاید که رفتنم فکرتو کمتر بکنه. نبودنم کنار تو حالتو بهتر بکنه. لج کردم با خودم اخه. حست به من عالی نبود. احساس من فرق داشت با تو. دوست داشتن خالی نبود. تواین نم نم بارون. چشام خیره به نور چراغ توخیابون. خاطرات گذشته منو میکشه اروم. چه حالی دارم امشب. به یاد تو زیر بارون. تواین نم نم بارون. چشام خیره به نور چراغ توخیابون. خاطرات گذشته منو میکشه اسون. چه حالی داریم امشب. به یاد تو من و بارون. باختن تواین بازی واسم.
در برابر خدا
چون امروزی از مادر زاده شدم. مثل امروزی ، بیست سال پیش ، سکوت . مرا در آغوش این هستی پر فریاد و نزاع و جدال گذاشت. تا امروز بیست بار دور خورشید گشته ام. نمی دانم ماه چند بار گرد من گشته است . اما هنوز اسرار نور را نیافته ام. و زوایای تاریکی را نشناخته ام. بیست سال است که دست زمان مرا چون کلمه ای. در کتاب شگرف و مهیب این جهان نگاشته است. اکنون کلمه ای هستم مبهم، پوشیده معنا. گاهی به عدم می مانم. و گاهی به وجود. امروز معنای روزگار گذشته ام پیش چشمم تجسم می یابد. در آن می نگرم. مثل آیینه ی زنگار گرفته ای است.
سکوت شب...
آری این منم که در سکوت شب نامه های عاشقانه پاره می کنم. باز آمد ماه ماتم. باز آمد ماه خون خدا. باز آمد صدای کاروان عشق. دوباره فرصتی شد برای بندگی. دوباره فرصتی شد برای پاک شدن. دوباره فرصتی شد برای عاشق شدن. دوباره فرصتی شد برای سبک شدن از دردهای دل. و دوباره فرصتی شد، اشک هایمان را خرج کسی کنیم که خریدارش، مرهم تمام زخم هاست. نوشته شده در یکشنبه چهارم آبان 1393ساعت 20:55 توسط نیاز. خورشید چراغکی ز رخسار علیست. مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست. هرکس که فرستد به محمد صلوات. همسایه دیوار به دیوار علیست. شبی كه...
یکی بود یکی نبود
یکی بود یکی نبود. به نام خدای حکیم. روزگاري كه نبودي انتظارت مزه ي شيرين همان آبنباتي را مي داد كه مادر مرا به داشتن آن وعده مي داد تا اندكي آرام باشم و در نبود او بي قراري نكنم ومن چه قدر شاد بودم .چه قدر مسرورو چه قدر اميدوار. ولي حالا كه هستي، حالا كه كنارمي ،حالا كه دستهايت را محكم در دست دارم كودكي را مي مانم كه دستهاي مادرش را گرفته و قلب كوچكش از ترس گم شدن و جدايي هر لحظه تند تر و تند تر مي زند. آري راست گفته اند كه :. در فراق شوق وصال است و. در وصال بيم فراق. شهرزاد قصه گو (سارا). افتادم و باید ...
به همین سادگی
غروری که فاصله ها را مشخص میکند! وقتی نگاهم میکرد تمام وجودم می لرزید تنها کسی بود که مرا اینگونه عاشق کرد دلم می خواست بدونه که چقدر دوستش دارم اما او همیشه بامن سردو رسمی بود. به خاطرش به علاقه خیلی ها پشت کردم اما بازهم. یک روز به هم برخورد کردیم ازم دعوت کرد احساس خوبی داشتم اونروز خیلی حرف زدیم اما اینبار هم سردو رسمی. سالها گذشت درسمان هم تمام شد اخرین باری بود که می دیدمش یعنی میدانستم که این اخرین بار است اخرین حرف ما فقط یه نگاه بود . و دراخر گفت خدانگهدار. نوشته شده در یکشنبه هفدهم شهریور 1392س...