meshki-bash.blogfa.com

pink-love.blogfa.com

Pink Love

http://pink-love.blogfa.com/87091.aspx

عشق من عشق صورتیه. عشق تو چه رنگیه؟ ای وای ازین فاصله ها! از نرسیدن ها ملول و از دیرها خسته و از انتظار بیزارم. و تو انگار از آسمان هم بلندتر و بالاتری. نگرانم و. هر شب نرسیدنت را گریه میکنم. دلواپس میشوم وقتی که فکر می کنم مرا جا بگذاری و من ثانیه ثانیه. نرسیدنت را بشمارم . کاش کمی نزدیکتر می شدی و فاصله ها را که خسته ام کرده کم می کردی. مگذار فاصله ها بیس از این تو را گم کند و امدنت را پیدا نکنم. میخواستم سطر به سطر خاطره هایم را به یاد اورم تا فراموشی از یادم برود. میخواستم به تمام تنهاییها.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - سیب/ توی سفره هفت سین..واسش بخند

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-50.aspx

دلغک ها نمی خندند. سیب/ توی سفره هفت سین.واسش بخند. از ته دل بگو سيب. بيا يك ماه گذشت. باد توي موهاي باران بازي مي كنه. باران هي از من دور مي شه. هي به من نزديك مي شه. يه مرد به دخترش مي گه. بسه ديگه تاب بازي. ولي ما تازه اومديم پارك. من تازه اين دفترو خريدم.يك ماه نداشتمش.اشكالي نداره اخه چند روزي هست. صبح از خواب پاشي صبحونه بخوري.بعد دوباره بخوابي تا ظهر. به پايان نزديكه.جرات داري ورق بزن تا ماه سوم شروع بشه. بعضيا چون هستن زنده ان. بعضيا هستن چون زنده ان. بعضيا زنده ان چون هستن. مي خوام يه اسب بخرم.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - 1

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-42.aspx

دلغک ها نمی خندند. اين روزها انگار مدام اواره ام.مي دانم که مي فهمي چه مي گويم. هر وقت دلم تنگ مي شود.هروقت دلم بهانه مي گيرد. بهانهء شانه به شانه در حالو هواي با هم بودن.توي يک عصر پاييزي. و هر وقت که تو بهانه مي گيري.مي نشينم روي اين صندلي. و انگار که واژه ها ته مغزم قلقلکم مي دهند. خوشم مي ايد از اين سياهيه واژه ها.که من بعضي وقتها. شيطنت مي کنم. و به انها رنگ بنفش مي زنم. خوشم مي ايد که. اين واژه ها را بريزم اينجا.و خودم خالي شوم.از بهانه از .از. من اینجا.خيلي راحت لبخند مي زنم.گريه مي کنم.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - ت مثل / یک اشتباه

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-43.aspx

دلغک ها نمی خندند. ت مثل / یک اشتباه. حال و روزمان خوش نیست.انگار گیر افتاده ام توی یک اسانسور. هیچ کس هم دادو فریاد هایم را نمی شنود.ارام و ساکت. نشسته ام یک کنار و زانوهایم را بغل کرده ام و خیره شده ام. به تصویرم که از خودم بیچاره ترست و افتاده است توی اینه. اگاهانه کم اورده ام.هم خودم هم نفس هایم. کاملا احمق نشسته ام خدا یک معجزه ای چیزی.از سقف. اسانسور پرت کند پایین.تازه می ترسم خدا حواسش نباشدو. یک شاه کلید مشتی پرت کند طرف ما.حالا ما می مانیم. اخه خدا جان اسانسور با کلید باز می شود؟ خدا فکر می کند.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - و من تکه تکه/پازل یک ساله را می چینم

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-51.aspx

دلغک ها نمی خندند. و من تکه تکه/پازل یک ساله را می چینم. ک ی بود که سرازیر شدی توی قلبم و من حس کردم زندگی یعنی. اینکه تو باشی که دیدم بدون تو نمی شود. که بدون تو باید زندگی را قاب کنم بگذارم توی طاقچه برای یادگاری. کز کرده ای همین دورو بر ها. حالو هوای چشمانت دم کرده است. توی یکی از همین بعد از ظهر های دوشنبه ای. که باران نمی بارد. ان روز هر چه می رفتم. به خانه یمان نمی رسیدم. جاده ها راهشان را گم کرده بودند. دنبال قدمهای تو می گشتند. می بینی سر گردانی کوچه ها و روزها را؟ بگذار خانه یمان را پیدا کنم.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - قربانی شماره یک

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-35.aspx

دلغک ها نمی خندند. شده ام مثل اين ادم هاي زنداني از نوع قاتل بيگناهش که هيچکس. حرفش را باور نمي کند.از اين هايي که يک جفت دمپايي پلاستيکي. خاکستري مي پوشند.و ک لش ک لش.کف زندان راه مي روند. روزهاي زوج هم ملاقاتيهايش مي ايند و به زور يک لبخند تحويلش ميدهند. و هي دلداريش مي دهند.که همه چيز درست مي شود. چشم هاي من خيلي وقتي مي شود که د گر به اين مردم. م لت م سانه نگاه نمي کنند.من نه نجات مي خواهم? تاريخ چهارشنبه یکم آبان ۱۳۸۷ساعت 11:58 نويسنده دخترک.ح وا. و این چیزی را. به یاد من نمی اورد. و من برای خودم.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - 1

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-34.aspx

دلغک ها نمی خندند. اين روزها يك جورهايي شده ام.ه م ش فکر می کنم که.یک نفر. یک دفعه.از یک جایی توی زندگی م می پرد بیرون.و به من می گوید:. شما در برابر دوربین مخفی هستید.لطفا لبخند بزنید". و من در حالی که یک بغض گنده راه گلویم را بسته است.مجبورم. فقط بخندم.یک جوری که.دندانهایم هم پیدا شود. می خواهم بلند تر از همیشه بگویم.بی خیااااااال. تاريخ شنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۸۷ساعت 19:51 نويسنده دخترک.ح وا. و این چیزی را. به یاد من نمی اورد. و من برای خودم. حقم را از این ثانیه های. بی تو بودن می گیرم.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - کاش کمی کودکی داشتم

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-31.aspx

دلغک ها نمی خندند. کاش کمی کودکی داشتم. این بود که چرا پسر عمویش. اورا ک تک می زند. و الاغ اسباب بازیش را. به او نمی دهد. تاريخ دوشنبه بیست و دوم مهر ۱۳۸۷ساعت 20:34 نويسنده دخترک.ح وا. و این چیزی را. به یاد من نمی اورد. و من برای خودم. حقم را از این ثانیه های. بی تو بودن می گیرم. کپی نشه لطفا.هیچی. دل تنگی هام کاملا شخصیه.

dalghak-man.blogfa.com

دلغک ها نمی خندند - باران/ سیب و حوا..

http://www.dalghak-man.blogfa.com/post-41.aspx

دلغک ها نمی خندند. باران/ سیب و حوا. بهشت ت مال خودت. یک دانگ از همین جهنمت. بزن به نام من. من به همین جهنم. چیدن یک سیب است. خدا گناه کار است. من به دستان بی گناه حو ا. اطلاع خیلی ثانویم به همین جا ختم شد. ادم است دیگر.حساب و کتاب ندارد. مخصوصا یک چنین ادم گندی مثل من. که خدا قصد ندارد ادمش کند.حالا حالا هااا. وقتی به رانندهء جوانی که توی هر کدام از انگشتانش. سه تا انگشتر کرده است.یک دستمال هم پیچیده است. دور دستش.و از این نوارهای دوران ماقبل تاریخی مثل. ای قشنگ تر از پریا تنها تو کوچه نریا" توی ماشینش.

up2day.blogfa.com

لبخند خدا - انواع انسانها

http://www.up2day.blogfa.com/post-28.aspx

صفاي ما پا برهنه ها ميدوني چيه . اينه كه ريگي به كفشمون نيست. ١ آناني که وقتی هستند، هستند و وقتی که نيستند هم نيستند. عمده آدمها حضورشان مبتنی به فيزيک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم ميشوند. بنابراين اينان تنها هويت جسمی دارند. ٢ آنانی که وقتی هستند، نيستند و وقتی که نيستند هم نيستند. مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هويتشان را به ازای چيزی فانی واگذاشتهاند. بیشخصيتاند و بیاعتبار. هرگز به چشم نمیآيند. مرده و زندهشان يکی است. ٣ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نيستند هم هستند.