roozno2011.persianblog.ir

khaterateyas.persianblog.ir

نقاط کور تاریخ - آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی

http://khaterateyas.persianblog.ir/tag/نقاط_کور_تاریخ

آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. فریمان ونقبی به گذشته. ساعت ٦:۱٧ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٩/٦/۱٢. تا اینجا که امدم یک مرتبه احساس کردم ورود به. دبیرستان ،اغاز نوجوانی و رها گشتن از گذشته و. ایام کودکیهاست و حیفم امد همانگونه که هرگز تا. به حال حاضر نشدم از لاک طفولیت بیرون بیایم. باز هم گریزی بر همان دوران دیرین نزنم. ما همه ی زیبایی ها و زشتی ها ،بازی ها و. حکایات و قصه ها را لابلای رگه های طلایی. گذشته جا گذاشتیم و پا به جهان نوجوانی نهادیم به. همین منظور که دل کندن از ایام کودکی سخت و.

khaterateyas.persianblog.ir

تسلیم - آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی

http://khaterateyas.persianblog.ir/tag/تسلیم

آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. ادامه مسافرت به مشهد( تپه ی سلام ). ساعت ٥:٤٦ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٠/٢/٢٧. با اینکه صدای عجیب و غریب و نکره ی راننده بلند می شد. کسی جا نمونه مسافران که قبلا. کرده بودند و در جای خود. به انتظار نشسته بودند. در رکاب می کرد صدای صلوات برای. می شد و از نیش تا بناگوشش غرور می. این صلوات و ذکر مخصوصا در مسیر راه ،جایی که. تپه و تل و. بود بیشتر کاربرد داشت و هر گاه که از تپه. سلامتی تمام انبیا و اولیا. و من نمی دانستم. چرا در مواقعی که. اتوبوس مشکلی نداشت این.

khaterateyas.persianblog.ir

تپه ی سلام - آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی

http://khaterateyas.persianblog.ir/tag/تپه_ی_سلام

آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. ادامه مسافرت به مشهد( تپه ی سلام ). ساعت ٥:٤٦ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٠/٢/٢٧. با اینکه صدای عجیب و غریب و نکره ی راننده بلند می شد. کسی جا نمونه مسافران که قبلا. کرده بودند و در جای خود. به انتظار نشسته بودند. در رکاب می کرد صدای صلوات برای. می شد و از نیش تا بناگوشش غرور می. این صلوات و ذکر مخصوصا در مسیر راه ،جایی که. تپه و تل و. بود بیشتر کاربرد داشت و هر گاه که از تپه. سلامتی تمام انبیا و اولیا. و من نمی دانستم. چرا در مواقعی که. اتوبوس مشکلی نداشت این.

khaterateyas.persianblog.ir

لاک طفولیت - آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی

http://khaterateyas.persianblog.ir/tag/لاک_طفولیت

آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. فریمان ونقبی به گذشته. ساعت ٦:۱٧ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٩/٦/۱٢. تا اینجا که امدم یک مرتبه احساس کردم ورود به. دبیرستان ،اغاز نوجوانی و رها گشتن از گذشته و. ایام کودکیهاست و حیفم امد همانگونه که هرگز تا. به حال حاضر نشدم از لاک طفولیت بیرون بیایم. باز هم گریزی بر همان دوران دیرین نزنم. ما همه ی زیبایی ها و زشتی ها ،بازی ها و. حکایات و قصه ها را لابلای رگه های طلایی. گذشته جا گذاشتیم و پا به جهان نوجوانی نهادیم به. همین منظور که دل کندن از ایام کودکی سخت و.

khaterateyas.persianblog.ir

اداره عوارض - آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی

http://khaterateyas.persianblog.ir/tag/اداره_عوارض

آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. ادامه مسافرت فریمان به مشهد. ساعت ۱۱:٤٧ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٩/۱٠/۳٠. درست است که لباسهای عجیب و پاره و پوره و پر از پینه بر تن داشتیم. روح ما صفا و جلای خاصی داشت تا روز موعود که فرا می. بلند می شد که اول سوار شید تا بعدا کیسه های گندم. را وسط اتوبوس بگذاریم. این مسافرت با فاصله ی 75 کیلومتر حداقل 5. الی 6 ساعت(ان هم اگر اتفاق غیر. مترقبه ای نمی افتاد)توی راه بودیم و. حال تصور کنید تحمل این مسافرت. مخصوصا که ما هم به عنوان بچه. طفره می رفتند و جای ما.

khaterateyas.persianblog.ir

کفترای امام رضا - آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی

http://khaterateyas.persianblog.ir/tag/کفترای_امام_رضا

آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. فریمان به مشهد (مسافرت دوران کودکی). ساعت ٩:٥۳ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٩/۸/۱٦. زیارت و سیاحت تقریبا از ارزوهای. 30تا37 فقط ارزوها و خیال ما می. پروانه های اندیشه را به مشهد ببرد وضعیت. از طرفی و عدم وجود. امکانات حمل و نقل مناسب ،این. به صورت رویاهای دست نیافتنی در اورده. یکی دو تا اتوبوس کهنه و قدیمی که. بگمانم قبل از جنگ دوم. انحصار تردد و حمل و نقل از فریمان به. در اختیار داشتند و ما. چون موتور جلو بودند اصطلاحا. می گفتیم که رانندگان. انها هم فقط به زحمت.

sash84.persianblog.ir

زیر یک سقف با همسرم

http://sash84.persianblog.ir/1391/6/18

زیر یک سقف با همسرم. بعد از مدتها برگشتم! سال ۹۲، سال ما خواهد بود! جمعه ای که دلم نگرفت! یکشنبه ٢٧ اسفند ۱۳٩۱. روزهای خوب زندگی مشترک ما. روزهای ابری زندگی من. هر کاری می کنی بکن فقط نا امید نشو. زندگی هر کاری کرد تا ناراحتت کنه بهش بگو من هنوز می خندم و نا امید نشدم پس شکست نخوردم فقط یاد گرفتم چطور به هدفم نرسم.دوست دخترت ولت کرده؟ عیب نداره بگو خودش ضرر کرد که پسر خوبی مثل من و از دست داد.دوست پسرت بهت خیانت کرد یا بهت گفت زشتی؟ از ناتوانی جسمی رنج میبری؟ خیلیها پس چرا تو نجات پیدا نکنی؟

sash84.persianblog.ir

سالِ ۹۲، سالِ ما خواهد بود! - زیر یک سقف با همسرم

http://sash84.persianblog.ir/post/60

زیر یک سقف با همسرم. بعد از مدتها برگشتم! سال ۹۲، سال ما خواهد بود! جمعه ای که دلم نگرفت! یکشنبه ٢٧ اسفند ۱۳٩۱. روزهای خوب زندگی مشترک ما. روزهای ابری زندگی من. سال ۹۲، سال ما خواهد بود! چند روز پیش بهترین خبر‌ی که توی عمرم شنیده بودم رو گرفتم! چیزی که خیلی‌. وقته منتظرش بودم.توی یه زمانی‌ که فکرش رو نمیکنی‌! خوابش رو هم نمیبینی.درست وقتی‌ که از همه جای و همه کس ناامید شودی.و همه درها رو به روی خودت بسته میبینی‌. اما یهو بعد از اون دوران سخت خدا بهت نظری میندازه.شاید پیش خودش. نمی‌شدمرخصی بگیرم، تلف...

khaterateyas.persianblog.ir

مشهد - آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی

http://khaterateyas.persianblog.ir/tag/مشهد

آوار خاطرات غلامرضا گرجی فریمانی. خاطرات فریمان از کودکی تا. فریمان به مشهد (مسافرت دوران کودکی). ساعت ٩:٥۳ ‎ق.ظ روز ۱۳۸٩/۸/۱٦. زیارت و سیاحت تقریبا از ارزوهای. 30تا37 فقط ارزوها و خیال ما می. پروانه های اندیشه را به مشهد ببرد وضعیت. از طرفی و عدم وجود. امکانات حمل و نقل مناسب ،این. به صورت رویاهای دست نیافتنی در اورده. یکی دو تا اتوبوس کهنه و قدیمی که. بگمانم قبل از جنگ دوم. انحصار تردد و حمل و نقل از فریمان به. در اختیار داشتند و ما. چون موتور جلو بودند اصطلاحا. می گفتیم که رانندگان. انها هم فقط به زحمت.