shabneveshtha.wordpress.com
دین چیست؟ | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2015/06/25/دین-چیست؟
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. در آستانه ی تابستان. بند بر آب داده →. تمام فعالین فلسفی در حوزه های مرتبط با دین به نوعی به این پرسش پاسخ داده اند مستقیم یا غیرمستقیم. اما آیا دین مقوله ای فلسفی ست؟ مگر نه این است که شناخت وقتی حاصل میتواند شد (با فرض جزمی امکان حصول شناخت دست کم به معنای فنومنالش) که متعلق شناسایی در دسترس فاعل شناسا قرار گیرد؟ و مگر نه این است که حضور دین نزد کسی بدون ایمان به آن میسر نیست؟ یعنی مگر میتوان بدون ایمان به دین به تجربه ی دینی. پن: نه...
shabneveshtha.wordpress.com
پیش از مهاجرت به اینها هم فکر کنید | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2015/07/19/پیش-از-مهاجرت-به-اینها-هم-فکر-کنید
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. The damn red wire. Die Arbeitssüchtigkeit →. پیش از مهاجرت به اینها هم فکر کنید. پیش از مهاجرت به اینها هم فکر کنید. نوشته شده توسط Amir. در 19 ژوئیه 2015 در دستهبندی نشده. The damn red wire. Die Arbeitssüchtigkeit →. دیدگاهتان را اینجا وارد نمایید. در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی شمایلها کلیک نمایید:. نشانی هرگز عمومی نمیشود). شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. ( بیرون رفتن. درحال اتصال به %s.
shabneveshtha.wordpress.com
مه | 2012 | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2012/05
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. بایگانی ماهانه: مه 2012. خانه ی دلهای ما را عشق خالی کرد و رفت. ناگهان برق محبت اتصالی کرد و رفت. ماجرا این است آری ماجرا تکراری است. زخم ما کهنه ست اما بی نهایت کاری است. نوشته شده توسط Amir. در 30 مه 2012 در از زن. مای لونلیس اند آی. تنهایی هایی هستند که حیات صاحبانشان را تهدید میکنند. آنها گریبانت را میگیرند و مجبورت میکنند که از شرشان خلاص شوی. مای لونلیسن ایز کیلینگ می. Keep yourself away from me, hon! نوشته شده توسط Amir. پایانی ...
shabneveshtha.wordpress.com
ژوئن | 2012 | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2012/06
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. بایگانی ماهانه: ژوئن 2012. Philosophical Progress through Time. نوشته شده توسط Amir. در 12 ژوئن 2012 در اسلوب تفکر. کشف لذتی دیگر در مرگ. به مرگ که فکر میکنم، غالبا آن زمانی را میبینم که مرگ روی داده و من بی جهان. چند وقت پیش اما چیز دیگری در مرگ کشف کردم: درد مرگ. پیش آمده خودت را بسوزانی تا حس کنی زنده ای؟ دست به دامن مثلا وحشتناکهای رده ی سوم هالیود بشوی تا کمی درد و ترس را حس کنی؟ اگر نه، خواندن بقیه ی این را توصیه نمیکنم عزیزم.
shabneveshtha.wordpress.com
ژوئن | 2015 | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2015/06
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. بایگانی ماهانه: ژوئن 2015. تمام فعالین فلسفی در حوزه های مرتبط با دین به نوعی به این پرسش پاسخ داده اند مستقیم یا غیرمستقیم. اما آیا دین مقوله ای فلسفی ست؟ مگر نه این است که شناخت وقتی حاصل میتواند شد (با فرض جزمی امکان حصول شناخت دست کم به معنای فنومنالش) که متعلق شناسایی در دسترس فاعل شناسا قرار گیرد؟ و مگر نه این است که حضور دین نزد کسی بدون ایمان به آن میسر نیست؟ یعنی مگر میتوان بدون ایمان به دین به تجربه ی دینی. پن: نه تنها هیچ غی...
shabneveshtha.wordpress.com
شب-نوشتها | Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein | صفحهٔ 2
https://shabneveshtha.wordpress.com/page/2
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. The damn red wire. کار کردن با بعضی چیزها مثل هندل کردن بمب است یک اشتباه کوچک و انفجار. نوشته شده توسط Amir. در 14 ژوئیه 2015 در دستهبندی نشده. تعلیلش باشد با شما:. نوشته شده توسط Amir. در 10 ژوئیه 2015 در خود کاوی. شب اما این خاصیت را ندارد. شب امتداد روز پیشین است و نه آغازی برای روز بعد. شب ها میتوان به پایان رساند و خلاصه کرد و نتیجه گرفت مقدمه اما نتوان نوشت بر امر در آستانه ی آغاز. نوشته شده توسط Amir. بند بر آب داده. با فرض این...
shabneveshtha.wordpress.com
بند بر آب داده | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2015/07/03/بند-بر-آب-داده
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. بند بر آب داده. این وبلاگ را مدتها بود کاری نداشتم. نه وقت و توان نوشتن بود و نه انگیزه ای. انگیزه اما کمی پیش سر برآورد. از بیرون آمد. آدرس وبلاگم را البته خودش پیدا کرد و شروع به خواندن کرد. با دقت و جدیت. حالا اما دوستی این وبلاگ را میخواند که نباید. گویا وقت ترک این وبلاگ فرا رسیده است. شما بودید چه میکردید؟ راضی میشدید یادداشت های شخصی شما را اطرافیان تان بخوانند؟ دوست عزیزم، نظر تو چیست؟ نوشته شده توسط Amir. درحال اتصال به %s.
shabneveshtha.wordpress.com
آوریل | 2013 | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2013/04
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. بایگانی ماهانه: آوریل 2013. رها میکردم و می رفتم. دوستی تعریف میکرد که در یکی از خیابان های وین مردی را دیده که بی اتکا به عصا یا چیزی در هوا معلق میماند و ساعت ها در همان محل و در همان حال باقی. اگر مطمئن بودم، همه چیز را رها میکردم و به سراغش میرفتم. شاید هم جراتش را ندارم که پیگیر شوم. اصن الان با اون دوستم تماس میگیرم. جالبتر اما اینکه اصلا اهمیت این مساله رو درک نمیکرد. و من این درک نکردنش رو درک نمیکنم. عکس رو برام فرستاد:. پوسته...
shabneveshtha.wordpress.com
اکتبر | 2012 | شب-نوشتها
https://shabneveshtha.wordpress.com/2012/10
Whereof one cannot speak; thereof one must be silent. L.Wittgenstein. بایگانی ماهانه: اکتبر 2012. 1 فکر میکردم مثال آدمیزاده ی تحت فشار روانی، آهنیست که خم میشود و با افزایش فشار از شکل می افتد (to be deformed). اما نه آدمی با فشار پوست می اندازد و نهایتا کرگدن میشود. 2 این بلاگ را ترک میکنم. به جائی دورتر و به جائی نزدیکتر میروم. جائی نامعلوم و جائی معلوم. 3 آدرس جای هویدایش این است:. Http:/ roozneveshtha.blogfa.com/. جمله ی خوبیست. گرچه بی ربط به این پست. نوشته شده توسط Amir. به 138 مشترک دیگر بپیوندید.