royaye-khakestary.blogfa.com
عشق خاکستریعشق خاکستری -
http://royaye-khakestary.blogfa.com/
عشق خاکستری -
http://royaye-khakestary.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
139
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.204 sec
SCORE
6.2
عشق خاکستری | royaye-khakestary.blogfa.com Reviews
https://royaye-khakestary.blogfa.com
عشق خاکستری -
royaye-khakestary.blogfa.com
عشق خاکستری -
http://www.royaye-khakestary.blogfa.com/post-29.aspx
وقتي واقعيت ها , آدم را فريب بدهند چه کار مي شود کرد؟ روزگاريست که حقيقت هم لباسي از دروغ بر تن کرده است. و راست راست توي خيابان راه مي رود عشق نشسته است کنار خيابان. وکلاهي کشيده بر سر و دارد گدايي مي کند. و مرگ در قالب دخترکي زيبا گلهاي رز زرد مي فروشد. نوشته شده در پنجشنبه سی ام آبان ۱۳۸۷ساعت 15:1 توسط عسل. این تیر بیرحم از کجا آمد؟ که غمگین باغ بی آواز ما را باز. در این محرومی و عریانی پاییز. بدینسان ناگهان محروم و خالی کرد. دست نوشته های محمد گنج. چه آسون من از یاد تو رفتم. چه خواهد کرد با ما عشق؟
عشق خاکستری
http://www.royaye-khakestary.blogfa.com/8710.aspx
خیلی سخته باغبون باغی باشی که مال خودت نیست. واسه گل اون باغ زحمت بکشی و بهش دل ببندی. در نهایت اینکه میدونی دست یه غریبه میچینتش. زندگیتو به پای شکوفایی اون گل بدی. با اینکه میدونی مال تو نیست. ولی همین که وقتتو باهاش میگذرونی خوشحالت می کنه. این روزا خیلی ها باغبون باغی هستن. که میدونن با اومدن یه غریبه باید با گلشون وداع کنن. نوشته شده در یکشنبه یکم دی ۱۳۸۷ساعت 16:30 توسط عسل. این تیر بیرحم از کجا آمد؟ که غمگین باغ بی آواز ما را باز. در این محرومی و عریانی پاییز. بدینسان ناگهان محروم و خالی کرد.
عشق خاکستری -
http://www.royaye-khakestary.blogfa.com/post-27.aspx
باز هم سر بر شانه ام گذاشتی. تا هرم نفست را پشت گوشم احساس کنم. یا باز چهره ی نازت را ناز کنم. سر بر روی سرت بگذارم. و ببویم موهای لختت را. و منتظر بمانم تا چشمانت را ببندی. تا ماه را به خوابت بیاورم. دستم را روی گونه ات بگذارم. و باز نازت کنم. و بوسه ای شیرین از آتش لبانت بگیرم. باز هم دست بر شانه ام می کشم. همان جا که جای سر تو بود! اکنون سرت بر کدام شانه تکیه دارد؟ نوشته شده در سه شنبه هفتم آبان ۱۳۸۷ساعت 21:0 توسط عسل. این تیر بیرحم از کجا آمد؟ که غمگین باغ بی آواز ما را باز. دست نوشته های محمد گنج.
عشق خاکستری -
http://www.royaye-khakestary.blogfa.com/post-26.aspx
ت نها شاهد اشک های شبانه ام. همین صفحه ی سفید و جوهر سیاه است. هرگز نخواستم چشم نا محرم این لحظه های ناآشنا. فرو ریختن اشک را بر گونه هایم ببیند. همیشه بالش سکوت را. زیر سر هق هق تنهایی ام گذاشتم. تا کسی صدایم را نشنود. تو که از گریه های پنهانی من با خبری. گاهی همین گریه های گهگاه. جای خالی تو را. در غربت ترانه هایم پر می کند. نوشته شده در دوشنبه ششم آبان ۱۳۸۷ساعت 17:30 توسط عسل. این تیر بیرحم از کجا آمد؟ که غمگین باغ بی آواز ما را باز. در این محرومی و عریانی پاییز. بدینسان ناگهان محروم و خالی کرد.
عشق خاکستری
http://www.royaye-khakestary.blogfa.com/8807.aspx
تو مرا می شکنی! تو مرا می شکنی! و من باز لبخند می زنم! برای اطمینان ، آخرین تکه های غرورم را لای شیار کفش هایت لگد می کنی تا دیگر اثری از غرور سرکش دخترانه ام باقی نماند! نگین خواب های من! خرد کن ، بشکن و لگد مال کن! اشک مجالم نمی دهد! باز این اشک های بی موقع رازم را فاش کردند و این را خنده ی آشنای تو به من گوشزد می کند! شکوفه های پشت پنجره زمزمه می کنند :. آرام تر . چرا هوار می کشید؟ ولی من به حرفشان گوش نمی دهم زیرا می دانم که تو دوستم داری ولی غرور مردانه ات مانع از ابراز می شود! فدای غرور یاسی رنگت!
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
عاشق کوچولو
http://www.i-you-love.blogfa.com/post-66.aspx
اي همه وجود من .نبود تو نبود من. نوشته شده در تاريخ سه شنبه پانزدهم دی ۱۳۸۸ توسط صابر. امشب به يادت ماه را در خانه مهمان مي كنم. هر درد پر اندوه را مستانه درمان مي كنم. يا در خودم سوزم و آتش به هستي مي زنم. يا هر چه هست و نيست را در سينه پنهان مي كنم. امشب به يادت تا سحر مست و غزلخوان مي شوم. پيمانه اي مي نوشم و همرنگ مستان مي شوم. در طرح خود نقش تو را همچون مسيحا مي كشم. نام تو را مي گويم و همراه باران مي شوم. امشب بيادت مرغ دل در سينه غوغا مي كند. زخم هزاران آه را با ناله سودا مي كند. 3 / 3 / 1386.
بوی گندم - روزی که می گفتی ......
http://www.sagheyegandom-m.blogfa.com/post-55.aspx
روزی که می گفتی . روزی که می گفتی من با تو می مانم. روزی که دانستی من بی تو می میرم. روزی که با عشقت بستی به زنجیرم. بازنده من بودم این بوده تقدیرم. باور نمی کردم هرگز جدایی را. ان آمدن با عشق این بی وفایی را. عاشق نبودی تو من عاشقت بودم. در قبله گاه عشق بودی تو معبودم. آرام وآسوده در خواب خوش بودی. یک لحظه من بی تو هر گز نیاسودم. عشق تو چون برگی در دست طوفان بود. دل کندن و رفتن پیش تو آسان بود. روزی به من گفتی دیگر نمی مانم. گفتم که می میرم گفتی که می دانم. باور نمی کردم هرگز جدایی را. زخمی تر از همیشه.
بلور خاکستری
http://www.bolorekhakestari.blogfa.com/86024.aspx
اشک موهبتی است که روح را پاکیزه می کند. کاش می شد در سکوت خاکستری لحظه ها انحلال یافت. کاش می شد فردا را دید اما افسوس که حاصل این آرزوی محال فقط آه است و دریغ. رنج بوجود آمد تا استوار شویم اما گاهی آنقدر رنج می بریم که از استواری چون سنگ می شویم. دیگر می خواهم بهانه خانه خاکستری خودم را هم نداشته باشم به نظرم می رسد که دیگر حتی بهانه هم برایم بی فایده باشد. این نوشتن های بیهوده در گذار لحظه چه فایده . من می روم بی آنکه حتی در خم لحظه های شما مانده باشم. حتما تو هم داخل گردونه دوستان مهربانم هستی :.
بلور خاکستری - مَن ِمن
http://www.bolorekhakestari.blogfa.com/post-33.aspx
اشک موهبتی است که روح را پاکیزه می کند. ساکت و آرام، تاریک و بی روح، بی انتظار و خسته، غرق در پچ پچ ساعت نادان:. این اتاق من است در صبح جمعه. او هم رفته تا دانشگاه، برمی گردد! اما غروب، و این منم در هجوم خانه ای دلگیر،. می دانم وقت تنگ است اما حوصله خواندن ندارم می خواهم بنویسم اما حوصله نوشتن هم ندارم. اتاقم را جمع و جور نمی کنم، موهایم را شانه نمی زنم، اس ام اس جواب نمی دهم، ناهار نمی خورم،. من از م ن من بدم می آید، بی هیچ گناهی! دلم برای خودم می سوزد. حجم کوچک اتاق مرا. وقتی غروب پر می کند. هفته سوم د...
فریاد زیرآب
http://www.deltange-too.blogfa.com/8701.aspx
توی این اتاق تاریک دل من بد جوری تنگه. یه نفر داره می خونه گریه کن گریه قشنگه. حالا یه گوشه نشستم رد اشکم روی گونه س. دارم از تو می نویسم نامه هام پر از بهونس. رفتی و تو خاطراتم من و تنها جا گذاشتی. تو یه فریاد شدی اما من و بی صدا گذاشتی. خیلی ساده تو رو داشتم زندگی غم تو دلم کاشت. مث برگ خشک و زردی باد پاییز تو رو برداشت. بازم امشب یاده چشمات دلم و دیونه کرده. فاله حافظ هم گرفتم در امد بر نمی گردی. نوشته شده در جمعه شانزدهم فروردین ۱۳۸۷ساعت 1:50 توسط فرزاد. سال نو رو برای همه دوستانم تبریک عرض می کنم.
فریاد زیرآب - حرف.....
http://www.deltange-too.blogfa.com/post-42.aspx
به که گویم غم این قصه ی ویرانی خویش. غم شب های سکوت و دل بارانی خویش. گله از هیچ ندارم نکنم شکوه از او. که شدم بنده ی پا بسته و سودایی خویش. به کدامین گنه مجازات شدم. همه دم نالم و سوزم زپشیمانی خویش. من از این پس شده ام راوی و گویم همه شب. غزل چشم تو و قصه ی نادانی خویش. تو چه دانی که پس هر نگاه ساده من. چه جنونی چه نیازی چه غمیست. نگاه تو پر عصمت و ناز. چه عذاب و ستمی است بر من. خدایا کفر می گویم پریشانم. تو چه می خواهی از جانم نمی دانم. مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی. مرا به آن حکمی که آغاز کردی.
فریاد زیرآب
http://www.deltange-too.blogfa.com/8611.aspx
حالا که بود و نبودم واسه اون فرقی نداره. اونو به خدا سپردم تا نگه دوستم نداره. هیشه به یاد اونم گر چه اون دوستم نداره. پس بزار این رو بدونه این دلم به یاد اونه. ای خدا خودت گواهی که چقدر دوسش می داشتم. ولی اون من و نمی خواست چاره ای جز این نداشتم. حالا که من تنها و خسته با دلی آسون شکسته. توی این عذاب روحم که یارم ازم گذشته. در غریبی ناله کردم کسی یادم نکرد. در قفس جان دادم و صیاد آزادم نکرد. زخم زبان مردم چنان از زندگی سیرم نمود. آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد. جان و جسمم همه ايرانم. بوی گندم).* *.
فریاد زیرآب
http://www.deltange-too.blogfa.com/8603.aspx
اونی که دوسش داری بهش نگو. ی که دوسش داری بهش نگو دوسش داری. میره و تنهات می زاره. اگه باور نداری بهش بگو دوسش داری. میره رو دلت پا می زاره. آره می دونم عاشقشی عاشق اون نگاهش. آره می دونم دربه دری تا ببینیش باز دوباره. منم یه روزی مثل تو عاشق بودم تا پای جون. عشقمو فریاد زدمو دربه دری شدم نگو. رفتش و تنهام بزاره روی دلم پا بزاره. قلب منو سوزوندو رفت . رفتو با دیگری نشست،رفتو با دیگری نشست. نوشته شده در چهارشنبه سی ام خرداد ۱۳۸۶ساعت 16:38 توسط فرزاد. جان و جسمم همه ايرانم. از تو باید می گذشتم . با یاد خدا...
فریاد زیرآب - خسته.....
http://www.deltange-too.blogfa.com/post-43.aspx
ای زندگی من خسته ام تا کی سکوت تا کی اسیر. ای مرگ تلخ این دست من دستم بگیردستم بگیر. در سینه ام ای آرزو محض خدا دیگر بمیر. ای لحظه ها من از شما سر خورده ام ترکم کنید. ای روز و شب من آ دمی دل مرده ام ترکم کنید ترکم کنید. من تا گلو در حسرتم افسرده ام ترکم کنید. از وحشت فردای خود آزرده ام ترکم کنید. ای اشک گرم آروم بریز بر گونه بیمار من. لذت ببر ای غم تو هم از این همه آزار من. در لحظه بیداد غم کی میشود غمخوار من. ای لحظه پایان این امشب و فردا نکن. درد بزرگ بودنم را ای زمان حاشا نکن. جان و جسمم همه ايرانم.
غروب تنهایی
http://www.khayam-a.blogfa.com/post-53.aspx
یا مقلب القلوب و الابصار. یا مدبر الليل والنهار. يا محول الحول و الاحوال. حول حالنا الي احسن الحال. الی پر از عشق و محبت. شفای همه انسانهای در بند بیماری. رسیدن همه عاشق ها به معشوقشون. پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۸۷. پریسا ما مان نازنین. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته او ل بهمن ۱۳۸۸. هفته سوم بهمن ۱۳۸۷. هفته چهارم آبان ۱۳۸۷. هفته او ل آبان ۱۳۸۷. هفته چهارم مرداد ۱۳۸۷. هفته سوم تیر ۱۳۸۷. هفته سوم خرداد ۱۳۸۷. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۸۷. هفته او ل فروردین ۱۳۸۷. هفته سوم اسفند ۱۳۸۶. هفته او ل اسفند ۱۳۸۶.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
139
♥ ▪ رؤيآى عشق ▪ ♥
ببخشیم این لحظات آخر را تا بخشیده شویم. خیلی وقته نه درستم نه حسابی. نه شادم که دنیا رو به رقص بگیرم. نه عصبانی که فحش های زمینی رو تا آسمون کش بدم . . . فقط خیره ام . . . خیرگی به حرکت دسته جمعی مورچه ها یا تنهایی دسته جمعی آدما. اینجوری میشه جزام داشت و زندگی کرد و واسه کسی خطر نداشت . . . میشه درد کشید و تنها بود و باز خندید . . . میشه وسط عکس یادگاری ها شکل دلقک گرفت و وقت برگشتن به اتاقت. خورده شیشه ها رو راحت از روحت بیرون کشید . . . نوشته شده در شنبه یکم آذر ۱۳۹۳ساعت 22:25 توسط zahra. ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺗﺎ ﺍ...
:: BLOGFA ::
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
رویای گمشده
رویای با تو بودن. بهترین قسمت داستان زندگی من این است که :. زندگی من قسمت خوب ندارد. تنها درد است و درد. آنقدر که دیگر احساسش نمیکنم . نوشته شده در دهم شهریور ۱۳۹۰ساعت ۱۰ قبل از ظهر توسط Nefrin Shode. خدایا نامردی و بی معرفتی تا چه حد؟ خدایا تا کی باید سختی بکشم؟ خدایا چقدر تحمل کنم؟ نوشته شده در هفتم فروردین ۱۳۹۰ساعت ۲۳ بعد از ظهر توسط Nefrin Shode. خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم. نماز عشق را آخر به خون دل وضو کردم. دلم دیگر به جان آمد. در این شبهای تنهایی بیا بشنو تو فریادی که پنهان در گلو کردم.
...تک بیتی تا کربلا...
تک بیتی تا کربلا. تک بیتی تا کربلا. تک بیتی تا کربلا. یک بغض کهنه در گلو باز هم زیارت دیر شد/ارباب من این سینه زن بی کربلات پیر شد. مرحوم حاج شیخ احمد کافی خراسانی. God speaks with sweet words. بیا تو پشیمون نمیشی. ي ا أ ي ه ا ال ذ ين آم ن وا. فدایی که کم نمی آورد. عمریست که من منتظر دیدارم. در زمین عشقی نیست. هیئت زوار العباس شیراز. تک بیتی تا کربلا. یک بغض کهنه در گلو باز هم زیارت دیر شد/ارباب من این سینه زن بی کربلات پیر شد. تک بیتی تا کربلا. تک بیتی تا کربلا. تک بیتی تا کربلا. آخرين نوشته هاي من.
رویای خاکستری
سر به زانو می گذارم تا نبینم رفتنت را. جوهری از جنس خاک. یک جهان نا پاکی اما ذات پاک. نوری از افاق دور. پر ز معنی پر زشور. سایه ای از جنس مرگ. چون درختی سست ریشه پر ز برگ. موج یک دریای غم. موجی از اندیشه بیش از فهم کم. راهی از بیراهه ها. راهی از افسانه ها اسطوره ها. گاه چون یک بره گاهی همچون گرگ. سنبل پیروزی و بازندگی. وا ژه ای از سوز عشق. گاه پر مکر است و گه لبریز صدق. نوشته شده در یکشنبه ششم بهمن ۱۳۸۷ساعت 14:5 توسط شادی. هیچ دفتر خاطره ای دوباره نوشته نمی شود. این بار می دانم چگونه بنویسم. زمزمه هاي شب...
عشق خاکستری
اگر به خانه ی من آمدی. برایم مداد بیاور مداد سیاه. می خواهم روی چهره ام خط بکشم. تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم. یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم. یک مداد پاک کن بده برای محو لب ها. نمی خواهم کسی به هوای سرخیشان ، سیاهم کند. یک بیلچه، تا تمام غرایز زنانه را از ریشه در آورم. شخم بزنم وجودم را .بدون اینها راحت تر به بهشت می روم گویا. یک تیغ بده موهایم را از ته بتراشم سرم هوایی بخورد. و بی واسطه روسری کمی بیاندیشم. نخ و سوزن هم بده، برای زبانم. می خواهم . بدوزمش به سق. اینگونه فریادم بی صداتر است.
♥رویاهای خیس♥
در یکشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت: 11:54. در مسلک ما معنی پرواز. با بال شکسته به هوای "او". در سه شنبه پنجم شهریور ۱۳۹۲ ساعت: 13:35. این قصه از ابتدا هم سر آمده بود. فقط در میان قصه ما کلاغی آواره شد.". ساده میگویم عزیزم دل بریدن ساده نیست. چشمهای مهربانت را ندیدین ساده نیست. من همه ی قصه هام قصه ی توست. اگه غمگینه اونم از. در دوشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۲ ساعت: 10:11. زیباترین آغاز را با تو تجربه کردم پس تا زیباترین پایان. روزی که یادت نکنم،روز خدا نیست. سوگندبه اسمت که دلم ازتوجدانیست. یا از چه وقت!
[ستـــاره شب]
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران /تو به اندازه تنهایی من شاد بمان. دل هوس آب ندارد /امشب به خدا دیدهی ما خواب ندارد. نفس نفسم ذکر کربلاست ،کربلا می خوام ابوالفضل. عشق من فقط گنبد طلاست ،کربلا می خوام ابوالفضل. قسمتم بکن تا بیام حرم، کربلا می خوام ابوالفضل. چهارشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۴۵ قبل از ظهر عادله. هربار که کودکانه دست کسی رو گرفتم. ترس من از گم شدن نیست . ترسم از گرفتن دستی ست که بی بهانه رهایم کند! جمعه دوازدهم مهر ۱۳۹۲ ۱۶:۴۹ بعد از ظهر عادله. همه سیاه پوش شدند.
[ستـــاره شب]
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران /تو به اندازه تنهایی من شاد بمان. تاریخ:شنبه 17 تیر 1391-03:26 ب.ظ. به دیدار دور از انتظار یك آشنای قدیمی. پا به پا متر می كنم. تا كمی دیر تر به خانه بروم. تا كمی دیرتر سلام كنم. به قاب عكسی كه جای تو را گرفت. فریادم را سنگسار کرد. امین و مهشید و خدای مهربون. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. LOGCOM . created by: ThemeBox.
عاشق کسی باش که لیاقت توراداشته باشد
عاشق کسی باش که لیاقت توراداشته باشد. خوبها هرگزتنها نیستند و تو بهترینی. هر که بر ما می رسد گوید که یارت یار نیست. ناز عشقش را مکش زیرا که یارت یار نیست. از سر بالین من برخیز ای نادان طبیب! دردمند عشقم و درمان به جز دیدار نیست. ناخدا در کشتی ما گر نمی باشی مباش. تا خدا در کار باشد ناخدا را کار نیست. مطربا تا کی مخالف میزنی این چنگ را. یا که من مست شرابم یا که تارت تار نیست! هرکه هرچه میخواهد بزار بگوید عشقم تویی همین و بس. دوستت دارم تا ابد ای نفس. هر چه هستم با تمام وجود دوستت دارم. دلم بين اميد و نا ا...
royaye-khis-siyavash.blogfa.com
عشق بی دست و پا
عشق بی دست و پا. که خوش ا۳ت زندگی بنوی۳ که روزی خواهند دان۳ت م۳له موج ا۳ت زندگی. وخاطره هایش ازآن باقیست. بنوی۳ ای دل تنگم هر چه میخواهی. بنوی۳ برای باقی ماندگان راه. بنوی۳ تا بماند دردفتره خاطره ها. بنوی۳ که چقدر پست است روزگار. بنوی۳ تا درس عبرت بشه برای عاشقا. بنوی۳ که هرگز دل نبندن به نگاهه گربه ها. نوشته شده در شنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۸۹ساعت 19:58 توسط سیاوش. دنیا واس من همیشه غم داشت گلهای حسرت تو دلم کاشت. اون غریبه دلشو تو دلم جا کذاشت. حتی خبر از حالم نداشت که دیوونه شدم تو این وادیه دنیا.
