sayareyeb612.persianblog.ir
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل! وبلاگ blog
http://sayareyeb612.persianblog.ir/
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل! وبلاگ blog
http://sayareyeb612.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
4.8 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
42
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
4.766 sec
SCORE
6.2
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل! | sayareyeb612.persianblog.ir Reviews
https://sayareyeb612.persianblog.ir
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل! وبلاگ blog
sayareyeb612.persianblog.ir
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!
http://sayareyeb612.persianblog.ir/1385/10
صلت کدام قصیده ای، ای غزل! مسخرهست. بشيني اينجا و كلي درد دل كني، اونوقت سيو نكرده ببندي پنجره رو. دلم گرفته از اينهمه رنگ و لعاب زميني. اومده بودم بگم ياد گل سرخم هستم. اما همش پاك شد. هرچي نوشته بودم پنبه شد انگار! دلم واسه اينجا، واسه حواسپرتيها و دلتنگيهام تنگ شده. دلم واسه يه دل سير گريه كردن هم تنگ شده. دلم واسه يه دل سير به آسمون نگاه كردن هم. واسه يه دل سير پيادهروي بدون دلشوره. پيام هاي ديگران .
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!
http://sayareyeb612.persianblog.ir/1386/1
صلت کدام قصیده ای، ای غزل! مهمان نميخواهي. چمدان بستهام و از زمين كوچ كردهام. شايد هم از دنيا! آمدهام كنار تو و سهمي از غروب بنشينم. آمدهام جايي كه دلدل رفتن در آن نيست. آمدهام تا تنها نگرانيام اين علفهاي نازك و هرز باشد كه اگر زود ريشهكن نشوند، بائوبابهاي تنومندي شوند كه بودنمان را به خطر مياندازند. اينجا هنوز هم با همان يك قدم ميشود به غروب رسيد؟ صدايش نميآيد. هنوز هم توي جعبه خوابيده است. عجب بره تنبلي بود. يادت هست؟ اينجا هم باران ميبارد؟ من شبها از صداي باران غصهام ميگيرد. ياد پادشاه بهخير! و از لبه...
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!
http://sayareyeb612.persianblog.ir/1386/8
صلت کدام قصیده ای، ای غزل! نميدونم كار درستيه دست به قلم نبردنم يا نه؟ نميدونم كار درستيه نشستن يا نه. اما من خستهام. براي ادامهي راه نياز دارم كمي استراحت كنم. استراحت؟ بايد بشينم. نميدونم اسمش چيه. بهت گفته بودم نذار بشينم. نگفته بودم؟ حالا نشستم و نشستنم معلوم نيست تا كي طول بكشه. ديگه نميخوام قبل از اينكه وقتش برسه بلند بشم و دست و پاي الكي بزنم. نياز به سكوت دارم. به آرامشي كه گمش كردم. چه كرم باشي چه پروانه، دنيا همون دنياست. گرم، كثيف و شرجي. پيام هاي ديگران .
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!
http://sayareyeb612.persianblog.ir/1383/12
صلت کدام قصیده ای، ای غزل! آدم بزرگا، واسه دوستي ها هم مرز تعيين مي كنن و اسم مي ذارن. اينكه دختر و پسر بودن توي دوستيشون تأثير داره . اينكه من يه دختر باشم يا يه پسر برات چه فرقي داره؟ چرا فكر مي كني كه اون حرفايي كه با دوست دخترت مي زني، نبايد به دوست پسرت بزني؟ چرا فكر مي كني كه بايد حتما عاشق دوستي بشي كه از نظر جنسيتي مخالف جنس توئه.چرا فكر ميكني كه بايد وقتي با اون هستي همه خودتو آشكار نكني، كه هر وقت يهو حس كردي بودنش خوبه، بهش نگي كه چقدر خوبه كه اينجاست؟ كه بعد بايد با هم ازدواج كنيد؟ يه قسمت از...
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!
http://sayareyeb612.persianblog.ir/1386/5
صلت کدام قصیده ای، ای غزل! به برهای که در جعبه خوابيده است. بيا نزديكتر. بايد بغلت كنم. بايد نوازشت كنم. بايد حواسم به تو باشد. تو آخر تسمه نداري. اگر روزي هوس كني مثل من بروي جايي دور. تو هم اگر روزي. بيا خوب نگاهت كنم. چقدر ساكتي تو. نكند براي گلسرخ است؟ گل سرخ جايش خوب است. كجا را دارد امنتر از دل من. فقط اينكه ديگر نميبينمش. پيام هاي ديگران . 1587;ه‌شنبه ۱٦ امرداد ،۱۳۸٦ - شازده کوچولو. سلام سيارهي تنهاي من! من برگشتهام. چرا اينطور نگاهم ميكني؟ حالا فقط خودم ميبينمش. ديگر دست كسي به آن نميرسد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
یادگاری - چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/post/585
ابروهای کشیده دوست داشت و موهای بلند. به بلندی موها و کشیدگی ابروهایم نگاه می کنم. جای او که نیست. واژه کلیدی : زندگی. نویسنده : شازده کوچولو. ساعت ۱:۳٧ ق.ظ روز ۳ مهر ۱۳٩۱. پروفایل مدیر : شازده کوچولو. تا دانه - يوسف عليخاني. قصهي كرمان-وبلاگ شخصي علياكبر كرمانينژاد. خوابگريز - مهساترين دنيا. روزگار ما - عليرضا دهقاني. كدامين سو - زهره. رزهای وحشی - زانتین الهی. شب دلتنگي - آتوسا. قطعهاي براي آواز دونفره - شيما. سياره آفتاب گردان ها. كه زن نبودي-ميثم يوسفي. تصويري از من- تنهاي سابق. دل مشغولی های محمد.
چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/1392/1
نمی گویم دلتنگ نمی شوم،. نمی گویم کاش بودی به زبانم نمی آید،. نمی گویم یعنی حالا کجاست و چه میکند به فکرم نمی آید،. اما می گویم که هرجا هست الهی رضایت توی دلش باشد و لبخند روی لبش را همیشه میگویم. نویسنده : شازده کوچولو. ساعت ۱:٥۳ ب.ظ روز ۳ فروردین ۱۳٩٢. برای دنیایت آرامشی را آرزومندم که مثل چادر نماز مادربزرگها به آرامی روی زندگی ات پهن شود. نویسنده : شازده کوچولو. پروفایل مدیر : شازده کوچولو. تا دانه - يوسف عليخاني. قصهي كرمان-وبلاگ شخصي علياكبر كرمانينژاد. خوابگريز - مهساترين دنيا. كدامين سو - زهره.
چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/1393/10
حالا که گذشت، اما. مشکل از همانجایی شروع شد که همه چیز را خلاصه کردیم و به اختصار نوشتیم. از شب خوش آخر وقت گرفته تا تبریک تولد. دوستت دارم که بماند. ما حرف زدن را فراموش کردیم. نویسنده : شازده کوچولو. ساعت ۱٢:٢٦ ب.ظ روز ۱٢ دی ۱۳٩۳. پروفایل مدیر : شازده کوچولو. تا دانه - يوسف عليخاني. قصهي كرمان-وبلاگ شخصي علياكبر كرمانينژاد. خوابگريز - مهساترين دنيا. روزگار ما - عليرضا دهقاني. كدامين سو - زهره. رزهای وحشی - زانتین الهی. شب دلتنگي - آتوسا. قطعهاي براي آواز دونفره - شيما. سياره آفتاب گردان ها.
من یک همسفر هستم - چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/post/586
من یک همسفر هستم. تنم تیر می کشد. دارم ترک می کنم. واژه کلیدی : زندگی. و واژه کلیدی : شعرهایم. نویسنده : شازده کوچولو. ساعت ۱٢:٥۱ ق.ظ روز ٧ مهر ۱۳٩۱. پروفایل مدیر : شازده کوچولو. تا دانه - يوسف عليخاني. قصهي كرمان-وبلاگ شخصي علياكبر كرمانينژاد. خوابگريز - مهساترين دنيا. روزگار ما - عليرضا دهقاني. كدامين سو - زهره. رزهای وحشی - زانتین الهی. شب دلتنگي - آتوسا. قطعهاي براي آواز دونفره - شيما. سياره آفتاب گردان ها. كه زن نبودي-ميثم يوسفي. تصويري از من- تنهاي سابق. دل مشغولی های محمد. واهمه هاي بي نام و نشان.
به وقت بهشت - چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/tag/به_وقت_بهشت
حواست هست که تمام قصه های من رنگ واقعیت می گیرد؟ حواست هست که از تمام پروانگی بهشتی شده ی من فقط ترلان و باران واقعی نشدند؟ حواست نیست وگرنه می پرسیدی چرا؟ حواست نیست وگرنه می فهمیدی چرا؟ واژه کلیدی : به وقت بهشت. و واژه کلیدی : زمستان. نویسنده : شازده کوچولو. ساعت ۱۱:٠٧ ب.ظ روز ٩ آذر ۱۳٩۱. هم ترلان دلتنگ باران است،. واژه کلیدی : زندگی. و واژه کلیدی : به وقت بهشت. نویسنده : شازده کوچولو. پروفایل مدیر : شازده کوچولو. تا دانه - يوسف عليخاني. قصهي كرمان-وبلاگ شخصي علياكبر كرمانينژاد. كدامين سو - زهره.
چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/1394/1
مثل آدمهای نزدیکی که مدتی از هم دور مانده اند، یک جور خنده داری معذبم. هم آنقدر نزدیکم که بتوانم همه روزهای گذشته را تعریف کنم، هم آنقدر راه طی شده که دلم غریبی می کند و نمی داند از کجا شروع کند. حواست که نباشد نگاهت می کنم و تا نگاهم کنی، نگاه از نگاهت می دزدم و لبخند خجالت داری می زنم. دستم را دور فنجان می گیرم و با گرمایش آرام می گیرم. تو داری نگاهم می کنی. سنگینی نگاهت را هنوز می فهمم. موهایم را از روی صورتم می برم پشت گوشم. تو می گویی: تعریف کن. آممم هرچه بود گذشت. چشم هایت قانع نمی شود. اگه يه روز ...
خواب - چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/post/594
خواب دیدم برگشته است. مثل خواب همان سالهای دور. توی دلم می گفتم دیدی گفتم می آید. از پس آنهمه آدم و رنگ. خودش است که آخرش برمی گردد. خواب دیدم مثل خواب همان سالهای دور سپید پوشیده بودی. هی به خودم می گفتم برگشته است و چیزی توی دلم کتمان می کرد. داشتیم می رفتیم سر سفره عقد و عجیب بود که من تو را لحظه ای هم ندیده بودم. سفره عقد را هم دیدم. همه چیز توردار سفید بود. فقط تو را ندیدم. چیزهایی هست که دلمان هنوز گیرش است. هرقدر که اعلام کنیم:. من درهای باز گذشته را بسته ام. واژه کلیدی : فصل نو. كدامين سو - زهره.
حالا که گذشت، اما.. - چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/post/592
حالا که گذشت، اما. مشکل از همانجایی شروع شد که همه چیز را خلاصه کردیم و به اختصار نوشتیم. از شب خوش آخر وقت گرفته تا تبریک تولد. دوستت دارم که بماند. ما حرف زدن را فراموش کردیم. نویسنده : شازده کوچولو. ساعت ۱٢:٢٦ ب.ظ روز ۱٢ دی ۱۳٩۳. پروفایل مدیر : شازده کوچولو. تا دانه - يوسف عليخاني. قصهي كرمان-وبلاگ شخصي علياكبر كرمانينژاد. خوابگريز - مهساترين دنيا. روزگار ما - عليرضا دهقاني. كدامين سو - زهره. رزهای وحشی - زانتین الهی. شب دلتنگي - آتوسا. قطعهاي براي آواز دونفره - شيما. سياره آفتاب گردان ها.
شعرهایم - چه بی تابانه می خواهمت.. ای دوریت آزموون سخت زنده بگوری!
http://na1223.persianblog.ir/tag/شعرهایم
من یک همسفر هستم. تنم تیر می کشد. دارم ترک می کنم. واژه کلیدی : زندگی. و واژه کلیدی : شعرهایم. نویسنده : شازده کوچولو. ساعت ۱٢:٥۱ ق.ظ روز ٧ مهر ۱۳٩۱. پروفایل مدیر : شازده کوچولو. تا دانه - يوسف عليخاني. قصهي كرمان-وبلاگ شخصي علياكبر كرمانينژاد. خوابگريز - مهساترين دنيا. روزگار ما - عليرضا دهقاني. كدامين سو - زهره. رزهای وحشی - زانتین الهی. شب دلتنگي - آتوسا. قطعهاي براي آواز دونفره - شيما. سياره آفتاب گردان ها. كه زن نبودي-ميثم يوسفي. تصويري از من- تنهاي سابق. دل مشغولی های محمد. واهمه هاي بي نام و نشان.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
42
Saya Review - Review Wisata, Bisnis, dan Produk
Resto Makanan Halal Di Bandara Hong Kong. Pengalaman Menginap Di Hotel Harris Ciumbuleuit Bandung. Yuk Tampil Menarik Sekaligus Syar’i di Acara Pengajian. Membeli Tiket Disneyland Hong Kong Murah. Hotel Di Wan Chai Hongkong Untuk Keluarga. Apa yang Menarik di Bugis Waterpark Antang? Tips Padu Padan Fashion Muslim Untuk Datang Ke Pesta. Destinasi Garut yang Wajib Dikunjungi. Fashion Cardigan Bagi Para Hijabers. Makan Malam Romantis di Jimbaran Ancol. Resto Makanan Halal Di Bandara Hong Kong. Ada satu lagi...
باران
جمعه دوازدهم دی 1393. قشنگترین لحظات را کسی به تو می دهد. که بتواند غمگین ترین لحظات را از تو بگیرد . نوشته شده در 21:40 توسط سارا. جمعه دوازدهم دی 1393. دلتنگ که می شوم. تنها پناهم عکسهای توست. چقدر خوب نگاهم می کنی . نوشته شده در 21:35 توسط سارا. جمعه دوازدهم دی 1393. نوشته شده در 21:33 توسط سارا. دوشنبه دوازدهم خرداد 1393. نوشته شده در 11:45 توسط سارا. دوشنبه دوازدهم خرداد 1393. میکرد و لبخند میزد و این کار با هر دفعه رعد و برق تکرار میشد. چرا همینطور بین راه میایستی؟ نوشته شده در 11:35 توسط سارا.
صادق♥وندا
ابزار و قالب وبلاگ. كد هاي زيبا سازي. ابزار و قالب وبلاگ. كد هاي زيبا سازي. ابزار و قالب وبلاگ. كد هاي زيبا سازي. نوشته شده در شنبه ششم مهر 1392ساعت 17:5 توسط صادق وندا. نمی تونم فراموشت کنم. شاید فراموشت شدم،شاید دلت تنگه برام. شاید بیداری مثل من،به فکر اون خاطره ها. شاید تو هم شب که می شه،می ری به سمت جاده ها. بگو تو هم خسته شدی،مثل من از فاصله ها. با هر قدم برداشتنت، فاصله بینمون نشست. لحظه ای که بستی در رو،شنیدی ، قلب من شکست. یادت بیاد که من کی ام،همون که می میره برات. در برزخ بودن یا نبودن. اما برا...
sayareyeashofteh.persianblog.ir
شعر - استاد آشفته شهرضایی
شعر - استاد آشفته شهرضایی. غم آلودم نشاط روزگار از من چه می خواهی؟ ز پا افتاده ام گشت و گذار از من چه می خواهی؟ امیدم رنگ می بازد به گل از من چه می پرسی؟ خزانم برگ میریزد بهار از من چه می خواهی؟ شتاب-ان گرد باد دشت خاک آلود دورانم. شکیب از من چه می جویی؟ قرار از من چه می خواهی؟ ره کوی سلامت راسراغ از من چه می گیری؟ میان عشق و سوز و انتظار از منت چه می خواهی؟ جهان آشفته ایای زندگی در محنت آبادم. مرا گم کرده طوفان در غبار از من چه می خواهی؟ گنج تو آبروست ای درویش. خویش را خرد از نیاز مکن. مست و مشتاق و خری...
سیاره ی آشپزها
تزئین کیک با فوندانت. کیک فنجانی با طعم قوتو. زرشک پلو با مرغ. تزیین کیک با خامه. زندگی زیبای من(گلی جونم). ایده های زیبا(شاپرک جونم). آشپزخانه مجازی (قناد باشی جونم). ایده های لازیکا(آرزو جونم). لذت 1001 (سیما جونم). کاردستی و چیدمان سپیده(سپیده جونم). یه زندگی،رنگ خدا(زری جونم). این وبلاگ به سایت. پنجشنبه بیست و دوم فروردین 1392 ] [ 11:34 ] [ سر آشپز ]. من ژله دوس ندارم ولی خدایی این یکی شکلش خیلی ناز! طرز تهیه . ". دوشنبه دوازدهم تیر 1391 ] [ 20:15 ] [ سر آشپز ]. این کیک اسفنجی ساده ست با 3 تخم مرغ!
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!
صلت کدام قصیده ای، ای غزل! برسد به دست من! نامهات رسيد. وقتي كه باران ميباريد. من هم دلتنگت بودم اما عادت كردهام تو با من حرف بزني. شنيدن حرفهايت خوب است. خيلي خوب. و حتي خواندنشان هم خوب است. از باران و بهار و ويراني و . من براي گل سرخ تو است كه ميبارم. سيرابش ميكنم. براي سرخ ماندنش، براي تازه ماندنش. اينطور نگاهم نكن. خودت ميداني و گفته بودي كه من سرشار از ديگريام. يادت هست؟ حالا انگار اين او است كه دارد لب ميگزد و بيقراري ميكند در مقابل سكوت تو، در مقابل اينهمه بيتفاوتي تو به دنيا. پيام هاي ديگران .
شازده کوچولو
من درسیاره ام گلی دارم* هرکس باید مراقب گل خویشتن باشد* وخدا مراقب من است. شهریار کوچولو گفت:بیا بامن بازی کن نمیدونی چقدر دلم گرفته. روباه گفت نمیتوانم هنوز اهلیم نکرده اند اخر. شازده کوچولو فکری کرد و گفت:اهلی کردن چیست؟ روباه گفت چیزی است که پاک فراموش شد ه یعنی ایجاد علاقه کردن. اگر تو منو اهلی میکردی هم من به تو احتیاج داشتم هم تو. تو واسه من بین همه عالم یگانه ای میشدی من واسه تو. کم کم داره دستگیرم میشه. که گمانم مرا اهلی کرده باشد. ۹۰/۰۵/۳۱ - - ثنابانو. ۹۳/۱۲/۲۸ - - ثنابانو. ۹۳/۱۱/۰۷ - - ثنابانو.
نیلا عسلی
مامان با عشق تو مغرور میشه. ازم دوری اما دلت با منه ، ازت دورم اما دلم روشنه چاپ. تاریخ : شنبه 20 شهریور 1395 در ساعت 14:35. کلمات مخصوص سرآشپز چاپ. تاریخ : شنبه 25 اردیبهشت 1395 در ساعت 10:32. دیشب میهمان بودیم . و تو دست پارسا کوچولوی تپل را می گرفتی و مدام صدایش می زدی خاله. مربای مامان پسر ها خاله نیستند و تمام مردها بابا نیستند . نمی دانم چطور این درک غلط تو نسبت به جنس مذکر را درست کنم! نیلای من مبارزه کن چاپ. تاریخ : یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 در ساعت 13:53. این خاطره توسط نویسنده رمزگذاری شده است.
فراموشم کردی؟؟؟؟؟؟؟
گفتی مرا دوست داری ، اما دوست داشتنت دو روز است ، دیروز گذشت و آخرش امروز است. سر بذارم رو سینت. صدای تاپ تاپ قلبتو بشنوم. واقا واسه من میزنه؟ واقعا واسه من می تپه؟ واقعا این قلب ماله منه؟ عشقه من تو این قلبه؟ من گوشه ای از این قلب جا دارم؟ اون موقس ک تاپ تاپش شدت میگیره. زیر چشمی به صورتش نگا میکنم. که چقد فرم مردونه ی این صورتو دوس دارم. ک چقد صاحب این صورت برام عزیزه. چقد عاشقه صاحبه این چشام ک اینقد نافذ نگام میکنن. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم فروردین 1392ساعت 12:29 توسط maryam. دختر:تو باز گفتے ضعیفﮧ.
دهکده امید
نا گفته ها . پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد. او پس از اینکه جواب تلفن را داد. بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد. او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود . به محض دیدن دکتر ، پدر داد زد :. چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟ پدر با عصبانیت گفت : آرام باشم؟ اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟ پدر زمزمه کرد :. پرستار د...
پروانه ات خواهم ماند
پروانه ات خواهم ماند. خوابم یا بیدارم لمس تنت خواب نیست این روشنی از توست بگو از آفتاب نیست. برچسبها: چقدر این روزا رو دوست دارم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم فروردین 1393ساعت 23:26 توسط ناهید گلی. چه سال تحویل غریبی بود. پر غربت وبی کسی. چقدر سخته هیچکس برا وجود خودت نخوادت. برا شریط و جسمت بخوانت. برچسبها: چقدر سخته تو شهر خودت غریب باشی. نوشته شده در چهارشنبه ششم فروردین 1393ساعت 16:1 توسط ناهید گلی. بالاتراز رنجیدن هم جایی هست؟ من ان را میشناسم اشنای غریبی است. خدایا خودت برمن اگاهی. چقدر این رو...
