sayareyekhiyali.blogfa.com
دهکده امیددهکده امید - نا گفته ها ...
http://sayareyekhiyali.blogfa.com/
دهکده امید - نا گفته ها ...
http://sayareyekhiyali.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.203 sec
SCORE
6.2
دهکده امید | sayareyekhiyali.blogfa.com Reviews
https://sayareyekhiyali.blogfa.com
دهکده امید - نا گفته ها ...
sayareyekhiyali.blogfa.com
دهکده امید - بغض درد
http://www.sayareyekhiyali.blogfa.com/post-14.aspx
نا گفته ها . بغض دردت را به روی شانه هایم گریه کن. دورم از تو صبر کن وقتی میایم گریه کن. در میان گریه چشمان تو غوغا می شود. ای فدای چشمهایت چشمهایم، گریه کن. ابر بی بارانم اما گریه می خواهد دلم. من به جایت بغض کردم تو به جایم گریه کن. شمع خاموشم هزاران شعله در جان منست. روشنم کن بعد بنشین پا به پایم گریه کن. داستانم داستان بی سرانجامیست ، حیف. قطره قطره آب خواهم شد برایم گریه کن. نوشته شده در یکشنبه بیستم آذر ۱۳۹۰ساعت 11:37 توسط .نا امید. احساس تنهایی می کنم و این را بی اغراق می گویم که واقعا تنهاترینم.
دهکده امید
http://www.sayareyekhiyali.blogfa.com/90091.aspx
نا گفته ها . شرمنده از اینکه مدتی نبودم.دسترسی به نت نداشتم . خوشحالم از اینکه دوباره برگشتم پیشتوم . اومدم با دلی پر از دلتنگی . اومدم که بگم این دنیا با آدم هاش چقدر نامردن . چی بگم ، چی بگم که هر چقدر هم بگم چیزی از پیش نمیره. اگه نمیتونم چیزی رو تقییر بیدم عوضش دوستای خوبی مثل شما رو دارم . نوشته شده در شنبه پنجم آذر 1390ساعت 15:30 توسط .نا امید. اين وبلاگ را تقديم مي كنم به همه كساني كه به نوعي در زندگي حرفهايي دارند كه بايد. احساس تنهایی می کنم و این را بی اغراق می گویم که واقعا تنهاترینم. هفته او ...
دهکده امید - من اومدم ...
http://www.sayareyekhiyali.blogfa.com/post-12.aspx
نا گفته ها . شرمنده از اینکه مدتی نبودم.دسترسی به نت نداشتم . خوشحالم از اینکه دوباره برگشتم پیشتوم . اومدم با دلی پر از دلتنگی . اومدم که بگم این دنیا با آدم هاش چقدر نامردن . چی بگم ، چی بگم که هر چقدر هم بگم چیزی از پیش نمیره. اگه نمیتونم چیزی رو تقییر بیدم عوضش دوستای خوبی مثل شما رو دارم . نوشته شده در شنبه پنجم آذر ۱۳۹۰ساعت 15:30 توسط .نا امید. اين وبلاگ را تقديم مي كنم به همه كساني كه به نوعي در زندگي حرفهايي دارند كه بايد. احساس تنهایی می کنم و این را بی اغراق می گویم که واقعا تنهاترینم. هفته او ...
دهکده امید - عشق و زندگی
http://www.sayareyekhiyali.blogfa.com/post-17.aspx
نا گفته ها . براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن . براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير . براي عشق وصال كن ولي فرار نكن . زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن . براي عشق بمير ولي كسي رو نكش . براي عشق خودت باش ولي خوب باش. روزي از عشق خودم را حلق آويز مي كنم و. آخرين آرزوي من اين است در روي طناب اسم تو را حك كنم. تا حداقل در مرگم فكر كنم هميشه در كنارت خواهم بود. به او بگوييد دوستش دارم به او که قلبش به وسعت درياييست. شعرایی که ...
دهکده امید
http://www.sayareyekhiyali.blogfa.com/90101.aspx
نا گفته ها . هنوز زخمیم و رنج می برم. دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم. مردم چه می کنند که لبخند می زنند. غم را نمی شود که به رویم نیاورم. قانون روزگار چگونه ست کین چنین. درگیر جنگ تن به تنی نا برابرم. تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی ست. از فکر دیدن تو ترک می خورد سرم. وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت. از این همیشه ها که ندارند باورم. حال مرا نپرس که هنجار ها مرا. مجبور می کنند بگویم که "بهترم. نوشته شده در پنجشنبه یکم دی 1390ساعت 15:43 توسط .نا امید. متولد30شهریور1363هستم باقیش مهم نیست. دلم گرفته ا...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دل نوشته ها
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/90024.aspx
پيرمرد لاغر و رنجور. صندلی اتوبوس نشسته بود. چشم از گل ها بر نمی داشت. وقتی به ايستگاه رسيدند،. پيرمرد بلند شد، ،. دسته گل را به دختر داد و گفت:. می دانم از اين گل ها خوشت آمده است. به زنم مي گويم كه دادم شان به تو. گمانم او هم خوشحال می شود. و دختر جوان دسته گل را پذيرفت. و پيرمرد را نگاه كرد. كه از پله های اتوبوس پايين می رفت. و وارد قبرستان كوچك شهر می شد. نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1390ساعت 15:44 توسط خدیجه. پنجره اول رو به : بهار. چه کسی می تواند بگوید تمام شد و . خواب دیده ام .
دل نوشته ها
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/93052.aspx
پنجره اول رو به : بهار. تنم به پیله تنهایی ام نمی گنجید. نمی توانستم دیگر نمی توانستم. صدای پایم از انکار راه برمی خاست. و یاسم از صبوری روحم وسیع تر شده بود. و آن بهار . و آن وهم سبز رنگ. که بر دریچه گذر داشت با دلم می گفت :. تو هیچ گاه پیش نرفتی. تو فرو رفتی.". نوشته شده در سه شنبه چهاردهم مرداد 1393ساعت 21:14 توسط خدیجه. چه کسی می تواند بگوید تمام شد و . هیچ پایانی به راستی پایان نیست. و در هر سرانجام مفهوم یک آغاز نهفته است. چه کسی می تواند بگوید "تمام شد" و دروغ نگفته باشد؟ از شکوفه های نارنج،.
دل نوشته ها - سلام ...
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/post-107.aspx
حال همه ما خوب است! ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور. که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند. عمری اگر باقی بود. طوری از کنار زندگی می گذرم. که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد. و نه این دل ناماندگار بی درمان. حال همه ما خوب است. دلم می خواست شعر جدیدی بنویسم برای بهار در راه. برای سال جدید که قول داده برگ تازه ای برای خوشبختی رو کند. برای اردیبهشت عزیزم که پشت در منتظر است! برای گلدان کوچکم که ساده جوانه هایش را جشن گرفته. برای ماهی قرمز توی تنگ که مثل من دیوانه ی دریاست. روزهای آخر زمستان نفس گیر شده!
دل نوشته ها - زیباترین حرفت را بگو ...
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/post-104.aspx
زیباترین حرفت را بگو . از آخرین نفس شب پر انتظار. همه برگ و بهار. در سر انگشتان توست. در نقره انگشتانت میسوزد. و زلالی چشمه ساران. از باران و خورشید سیرآب میشود. زیباترین حرفت را بگو. شکنجهي پنهان سکوتت را آشکار کن. و هراس مدار از آن که بگویند. حتی بگذار آفتاب نیز برنیاید. به خاطر فردای ما اگر. بر ماش منتی است. بیشترین عشق جهان را به سوی تو میآورم. از معبر فریادها و حماسه ها. چراکه هیچ چیز در کنار. از تو عظیم تر نبوده است. ظریف و کوچک و عاشق است. ای معشوقی که سرشار از زنانگی هستی. و به جنسیت خود غرهای.
دل نوشته ها - من هنوز هم اصالت نگاهت را میخواهم
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/post-101.aspx
من هنوز هم اصالت نگاهت را میخواهم. تو آمدی و ساده ترین سلام را همراه یادگاری هایت کردی و. با پاک ترین لبخند وجودم را به اسارت گرفتی. تو آمدی و عمیق ترین نگاه را از میان چشمان دریاییات. بر ساحل قلبم نشاندی و زیباترین خاطرات را زنده کردی. تو آمدی و گرمی حضوری خورشید وار را بر طلوع آرزوهایم هک کردی. آمدنت همچون قاصدکی بهار را برای هستی خزان زده ام به ارمغان آورد. و رفتنت همچون طوفان قاصدک زندگی ام را به یغما برد. تو رفتی و من در سوگ رفتنت در میان فراموشیها گم شدم. اشک هایم به دست غربت میسپارم. خواب دیده ام .
دل نوشته ها
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/90031.aspx
خوشا از دل نم اشکی فشاندن. به آبی آتش دل را نشاندن. خوشا زان عشقبازان ياد کردن. زبان را زخمه فرياد کردن. خوشا از نی خوشا از سر سرودن. خوشا نی نامه ای ديگر سرودن. نوای نی نوايی آتشين است. بگو از سر بگيرد، دلنشين است. نوای نی نوای بی نوايی است. هوای ناله هايش، نينوايی است. نوای نی دوای هر دل تنگ. شفای خواب گ ل، بيماری سنگ. قلم،تصوير جانکاهی است از نی. علم،تمثيل کوتاهی است از نی. خدا چون دست بر لوح و قلم زد. سر او را به خط نی رقم زد. دل نی ناله ها دارد از آن روز. از آن روز است نی را ناله پرسوز. هزار دفعه اي...
دل نوشته ها - نامه ...
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/post-102.aspx
یگانه ترین دوست من سلام. هم صدای دقایق دور من. داستان خوب به یاد مانده ام سلام. چقدر دوریم از هم. یک سال نوری یا یک نیم کره یا هیچ؟ به یاد آوردن تو. مرا می برد تا ژرفای حس خوب آرامش. و باراني که تا آمدن تو میبارید. جاده های پر پیچ و خم. روزهایی که مخفیانه رفتیم. تویی که برای پر کردن لحظات یخ زده من. گرمای وجودت را به میان آوردی. برای گفتن دلتنگیهایی که بین من و تو گذشت. بگو از کجا واژه پیدا کنم؟ راستی که تو هیچ گاه نفهمیدی. چقدر به روز های بودنت که قدر ندانستم افسوس خوردم! تو را دوست دارم،. خواب دیده ام .
دل نوشته ها - من آرزومند دهانت هستم.. صدایت.. مویت...
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/post-105.aspx
من آرزومند دهانت هستم. صدایت. مویت. چونان انتظار در ایستگاهی خالی. در حالی كه قطارها در جایی دیگر به خواب رفته اند. چرا كه قطره های كوچک دلتنگی. به سوی هم خواهند دوید. به جستجوی آشیانه ای. در اندرون من انباشته می شود. تا نفس بر قلب شكست خورده ام ببندد. خدا نكند كه رد پایت بر ساحل محو شود. و پلكانت در خلا پرپر زنند. حتی ثانیه ای تركم نكن، دلبندترین. چرا كه همان دم. آنقدر دور می شوی. كه آواره جهان شوم، سرگشته. تا بپرسم كه باز خواهی آمد. یا اینكه رهایم می كنی. پنجره اول رو به : بهار. خواب دیده ام .
دل نوشته ها
http://www.shabgardesharghi.blogfa.com/90043.aspx
عجب صبری خدا دارد . عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم. همان يك لحظه اول. كه اول ظلم را مي ديدم از مخلوق بي وجدان. جهان را با همه زيبايي و زشتي. بروي يكدگر ويرانه ميكردم . عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم. كه در همسايه صدها گرسته ، چند بزمي گرم عيش و نوش ميديدم. نخستين نعره مستانه را اموش آندم. بر لب پيمانه ميكردم. عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم. كه ميديدم يكي عريان و لرزان، ديگري پوشيده از صد جامه رنگين. زمين و آسمان را. واژگون ، مستانه ميكردم. عجب صبري خدا دارد! اگر من جاي او بودم. چه کس...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
سیاره ی آشپزها
تزئین کیک با فوندانت. کیک فنجانی با طعم قوتو. زرشک پلو با مرغ. تزیین کیک با خامه. زندگی زیبای من(گلی جونم). ایده های زیبا(شاپرک جونم). آشپزخانه مجازی (قناد باشی جونم). ایده های لازیکا(آرزو جونم). لذت 1001 (سیما جونم). کاردستی و چیدمان سپیده(سپیده جونم). یه زندگی،رنگ خدا(زری جونم). این وبلاگ به سایت. پنجشنبه بیست و دوم فروردین 1392 ] [ 11:34 ] [ سر آشپز ]. من ژله دوس ندارم ولی خدایی این یکی شکلش خیلی ناز! طرز تهیه . ". دوشنبه دوازدهم تیر 1391 ] [ 20:15 ] [ سر آشپز ]. این کیک اسفنجی ساده ست با 3 تخم مرغ!
به راستی! صلت کدام قصیده ای، ای غزل!
صلت کدام قصیده ای، ای غزل! برسد به دست من! نامهات رسيد. وقتي كه باران ميباريد. من هم دلتنگت بودم اما عادت كردهام تو با من حرف بزني. شنيدن حرفهايت خوب است. خيلي خوب. و حتي خواندنشان هم خوب است. از باران و بهار و ويراني و . من براي گل سرخ تو است كه ميبارم. سيرابش ميكنم. براي سرخ ماندنش، براي تازه ماندنش. اينطور نگاهم نكن. خودت ميداني و گفته بودي كه من سرشار از ديگريام. يادت هست؟ حالا انگار اين او است كه دارد لب ميگزد و بيقراري ميكند در مقابل سكوت تو، در مقابل اينهمه بيتفاوتي تو به دنيا. پيام هاي ديگران .
شازده کوچولو
من درسیاره ام گلی دارم* هرکس باید مراقب گل خویشتن باشد* وخدا مراقب من است. شهریار کوچولو گفت:بیا بامن بازی کن نمیدونی چقدر دلم گرفته. روباه گفت نمیتوانم هنوز اهلیم نکرده اند اخر. شازده کوچولو فکری کرد و گفت:اهلی کردن چیست؟ روباه گفت چیزی است که پاک فراموش شد ه یعنی ایجاد علاقه کردن. اگر تو منو اهلی میکردی هم من به تو احتیاج داشتم هم تو. تو واسه من بین همه عالم یگانه ای میشدی من واسه تو. کم کم داره دستگیرم میشه. که گمانم مرا اهلی کرده باشد. ۹۰/۰۵/۳۱ - - ثنابانو. ۹۳/۱۲/۲۸ - - ثنابانو. ۹۳/۱۱/۰۷ - - ثنابانو.
نیلا عسلی
مامان با عشق تو مغرور میشه. ازم دوری اما دلت با منه ، ازت دورم اما دلم روشنه چاپ. تاریخ : شنبه 20 شهریور 1395 در ساعت 14:35. کلمات مخصوص سرآشپز چاپ. تاریخ : شنبه 25 اردیبهشت 1395 در ساعت 10:32. دیشب میهمان بودیم . و تو دست پارسا کوچولوی تپل را می گرفتی و مدام صدایش می زدی خاله. مربای مامان پسر ها خاله نیستند و تمام مردها بابا نیستند . نمی دانم چطور این درک غلط تو نسبت به جنس مذکر را درست کنم! نیلای من مبارزه کن چاپ. تاریخ : یکشنبه 5 اردیبهشت 1395 در ساعت 13:53. این خاطره توسط نویسنده رمزگذاری شده است.
فراموشم کردی؟؟؟؟؟؟؟
گفتی مرا دوست داری ، اما دوست داشتنت دو روز است ، دیروز گذشت و آخرش امروز است. سر بذارم رو سینت. صدای تاپ تاپ قلبتو بشنوم. واقا واسه من میزنه؟ واقعا واسه من می تپه؟ واقعا این قلب ماله منه؟ عشقه من تو این قلبه؟ من گوشه ای از این قلب جا دارم؟ اون موقس ک تاپ تاپش شدت میگیره. زیر چشمی به صورتش نگا میکنم. که چقد فرم مردونه ی این صورتو دوس دارم. ک چقد صاحب این صورت برام عزیزه. چقد عاشقه صاحبه این چشام ک اینقد نافذ نگام میکنن. نوشته شده در دوشنبه دوازدهم فروردین 1392ساعت 12:29 توسط maryam. دختر:تو باز گفتے ضعیفﮧ.
دهکده امید
نا گفته ها . پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد. او پس از اینکه جواب تلفن را داد. بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد. او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود . به محض دیدن دکتر ، پدر داد زد :. چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟ پدر با عصبانیت گفت : آرام باشم؟ اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟ پدر زمزمه کرد :. پرستار د...
پروانه ات خواهم ماند
پروانه ات خواهم ماند. خوابم یا بیدارم لمس تنت خواب نیست این روشنی از توست بگو از آفتاب نیست. برچسبها: چقدر این روزا رو دوست دارم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم فروردین 1393ساعت 23:26 توسط ناهید گلی. چه سال تحویل غریبی بود. پر غربت وبی کسی. چقدر سخته هیچکس برا وجود خودت نخوادت. برا شریط و جسمت بخوانت. برچسبها: چقدر سخته تو شهر خودت غریب باشی. نوشته شده در چهارشنبه ششم فروردین 1393ساعت 16:1 توسط ناهید گلی. بالاتراز رنجیدن هم جایی هست؟ من ان را میشناسم اشنای غریبی است. خدایا خودت برمن اگاهی. چقدر این رو...
سیاره ی رنج
AZER AZRAM
Apologies, but no results were found for the requested archive. Perhaps searching will help find a related post. Blog at WordPress.com.
SaYaRe ZoHrE
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور. سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد براى اولین بار همسرش را سوار. موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا. بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: مرا بغل کن. زن پرسید: چه کار کنم؟ و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر. شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به. نامی ک...
شعروادب
ادب عربی در عهد مغول و عثمانی. العاشقون رفاق(الشاب الظریف) عصر الانحطاط .أو الازدهار و الانبهار لدکتور فرهاد. محمود سامی البارودی(أین أیام لذتی و شبابی). ای امام ای مهدی (عج) ادرکنی. چه خوب است زندانی که زندان بانش تو باشی. مادر جان روزت مبارک. در بت خانه کجاست؟ من از آن دورترم. از دیروز .تا امروز با برداشتی از نوشته های دکتر علی شریعتی. شطرنج بازی این دنیا شاعر: زاریه خراخونی (شاعر ارمنی 1926استانبول). مختار پسر ابو عبیده ثقفی. بخوان به نام گل سرخ. بخوان به نام گل سرخ "محمد رضا شفیعی کدکنی". منظره ی اوج...
