zirenooremahtaab.blogspot.com zirenooremahtaab.blogspot.com

zirenooremahtaab.blogspot.com

زیر نور مهتاب

Thursday, February 5, 2009. بفرمائید چند دقیقه زیر نور مهتاب بنشینید. با شما حرف دارم. از شما سئوال دارم. از شما، از خودم، از همه هم خاکانم. چطور شد که به این جا رسیدیم؟ یادتان هست غروب ها که می رسید مادر و خواهرها حیاط را جارو می زدند، باغچه ها را آب میدادند، فرش ها را روی موزائیک های دم کرده می انداختند، سماورها را روشن می کردند، سفره ها را می انداختند و همه را به خوردن شام دعوت می کردند؟ اگر هست می توانید بگوئید چطور شد که به این جا رسیدیم؟ تا شما فکر کنید و جواب بدهید اجازه میخواهم نظر خودم را بگویم:.

http://zirenooremahtaab.blogspot.com/

WEBSITE DETAILS
SEO
PAGES
SIMILAR SITES

TRAFFIC RANK FOR ZIRENOOREMAHTAAB.BLOGSPOT.COM

TODAY'S RATING

>1,000,000

TRAFFIC RANK - AVERAGE PER MONTH

BEST MONTH

November

AVERAGE PER DAY Of THE WEEK

HIGHEST TRAFFIC ON

Tuesday

TRAFFIC BY CITY

CUSTOMER REVIEWS

Average Rating: 4.6 out of 5 with 13 reviews
5 star
8
4 star
5
3 star
0
2 star
0
1 star
0

Hey there! Start your review of zirenooremahtaab.blogspot.com

AVERAGE USER RATING

Write a Review

WEBSITE PREVIEW

Desktop Preview Tablet Preview Mobile Preview

LOAD TIME

0.5 seconds

FAVICON PREVIEW

  • zirenooremahtaab.blogspot.com

    16x16

  • zirenooremahtaab.blogspot.com

    32x32

  • zirenooremahtaab.blogspot.com

    64x64

  • zirenooremahtaab.blogspot.com

    128x128

CONTACTS AT ZIRENOOREMAHTAAB.BLOGSPOT.COM

Login

TO VIEW CONTACTS

Remove Contacts

FOR PRIVACY ISSUES

CONTENT

SCORE

6.2

PAGE TITLE
زیر نور مهتاب | zirenooremahtaab.blogspot.com Reviews
<META>
DESCRIPTION
Thursday, February 5, 2009. بفرمائید چند دقیقه زیر نور مهتاب بنشینید. با شما حرف دارم. از شما سئوال دارم. از شما، از خودم، از همه هم خاکانم. چطور شد که به این جا رسیدیم؟ یادتان هست غروب ها که می رسید مادر و خواهرها حیاط را جارو می زدند، باغچه ها را آب میدادند، فرش ها را روی موزائیک های دم کرده می انداختند، سماورها را روشن می کردند، سفره ها را می انداختند و همه را به خوردن شام دعوت می کردند؟ اگر هست می توانید بگوئید چطور شد که به این جا رسیدیم؟ تا شما فکر کنید و جواب بدهید اجازه میخواهم نظر خودم را بگویم:.
<META>
KEYWORDS
1 شب شده است
2 0 comments
3 بیرون همیشه برف
4 دزدانه میخزند
5 labels اجتماعی
6 دیگر تمام شد
7 قفل زبان گسست
8 تنهایی کبود
9 وانگاه لب گشود
10 با گریه گفتمش
CONTENT
Page content here
KEYWORDS ON
PAGE
شب شده است,0 comments,بیرون همیشه برف,دزدانه میخزند,labels اجتماعی,دیگر تمام شد,قفل زبان گسست,تنهایی کبود,وانگاه لب گشود,با گریه گفتمش,افراشت قد خوش,لختی نگاه کن,بر خیز,labels شعر,عاشقانه,می ۲۰۰۴,labels سنتی‌,عرفانی,فارسی‌,دردل خسته من,جستجو پايان يافت
SERVER
GSE
CONTENT-TYPE
utf-8
GOOGLE PREVIEW

زیر نور مهتاب | zirenooremahtaab.blogspot.com Reviews

https://zirenooremahtaab.blogspot.com

Thursday, February 5, 2009. بفرمائید چند دقیقه زیر نور مهتاب بنشینید. با شما حرف دارم. از شما سئوال دارم. از شما، از خودم، از همه هم خاکانم. چطور شد که به این جا رسیدیم؟ یادتان هست غروب ها که می رسید مادر و خواهرها حیاط را جارو می زدند، باغچه ها را آب میدادند، فرش ها را روی موزائیک های دم کرده می انداختند، سماورها را روشن می کردند، سفره ها را می انداختند و همه را به خوردن شام دعوت می کردند؟ اگر هست می توانید بگوئید چطور شد که به این جا رسیدیم؟ تا شما فکر کنید و جواب بدهید اجازه میخواهم نظر خودم را بگویم:.

INTERNAL PAGES

zirenooremahtaab.blogspot.com zirenooremahtaab.blogspot.com
1

زیر نور مهتاب: ‌شعر: تجربه نیستی

http://zirenooremahtaab.blogspot.com/2008/10/blog-post_12.html

Sunday, October 12, 2008. 8204;شعر: تجربه نیستی. شعر ذیل تجربه رویارویی چند دقیقه ایی با مرگ است که در سال ۹۷ دست داد و روند تفکرم را برای همیشه تغییر داد. برق انديشه به پهنای وجود. دست در گردن هر خاطره ئی. بی نشان از غم و درد سنگين. مغز ميخواست که از خاطره ها باز شود. جان در انديشه که از بند تن آزاد شود. دست ها مشت شده در سينه. سرعتی بی رقم و پيشينه. شعر ناب سهرابگشت همدستانم :. 171; به سراغ من اگر می آ ييد پشت هيچستانم. غزل حافظ دوران سر زد:. 171; عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد. رمز اين آزادی ؟

2

زیر نور مهتاب: مقاله: ‌ای داد بی‌ داد

http://zirenooremahtaab.blogspot.com/2008/10/blog-post_2967.html

Friday, October 10, 2008. مقاله: ‌ای داد بی‌ داد. جمعه شب است. هزارو یک مشغله دارم. بعضی از آنها بسیار جدی اند که باید فکر عاجلی برایشان کرد. زیاد حوصله ندارم. بدنبال. بگذریم، قرار بود برنامه را تماشا کنم و به هیچ چیز نیندیشم. شباهت یکی از این زیبا رویان با یکی از عزیزانم در شهر سن دیگو مرا به ادامه تماشا ترغیب می کند و ناخواسته مرا نیز به سرنوشت وی علاقمند میسازد. بالاخره 10 نفر و سپس 5 نفر انتخاب میشوند و 46 نفر به جمع شکست خوردگان در این مسابقه حیاتی (! دستم را به پوست شیشه ئی شب می کشم. Posted by Zir...

3

زیر نور مهتاب: مقوله فرهنگ: بخش سوم

http://zirenooremahtaab.blogspot.com/2008/12/blog-post.html

Friday, December 12, 2008. مقوله فرهنگ: بخش سوم. هر چند که لفظ عرفان در شرق سالهاست که رایج می‌‌باشد و ما شرقیان کم و بیش بر این باوریم که با فلسفه آن آشنا هستیم ولی باید قبول کنیم که به جز در افکار و آثار چند متفکر بنام ایرانی از جمله حافظ و عطار نیشابوری و مولانا، اکثریت جامعه ایرانی قادر نبوده اند که عرفان را به عنوان یک فلسفه مجزا از مذهب. Posted by Zire noore mahtaab. Subscribe to: Post Comments (Atom). View my complete profile.

4

زیر نور مهتاب

http://zirenooremahtaab.blogspot.com/2008/10/blog-post_30.html

Thursday, October 30, 2008. این سان روایت است. بیرون همیشه شدت سرمای جان گزا. اما درون کلبه آرام دوستی، گویا قیامت است. با آنکه شاخه های دست نسیم سرد. از درز پنجره‌ها و شکاف ها. پت پت کنان زبان محبت ولی مدام. در حال سوختن است و گفت روایت است. از بهر گفتگو، این کلبه راست هزار در به روی دوست. تنها نشسته پنجره، بهر شکایت است. من در کنار پنجره‌اش ایستاده ام. تا بنگرم ز زاویه نفس خویشتن. جولان حرص و طمع و آز خویش را. با آنکه دیده‌ام چمن و باغ و آب را. یا که شنیده‌ام فسانه زاغ و عقاب را.

5

زیر نور مهتاب: شعر: هر بهاری که ميرسد از راه

http://zirenooremahtaab.blogspot.com/2008/10/blog-post_1216.html

Saturday, October 11, 2008. شعر: هر بهاری که ميرسد از راه. هر بهاری که ميرسد از راه. خبرش را نشاط باد سحر. ميرساند به گوش شاخه تر. شاخه با پلک های خواب آلود. می تکاند تن غبار آلود. از سر شوق ميشود لرزان. ميزند بوسه بر لب باران. خواب در چشم شاخه تر گردد. شوق رويش به باغ برگردد. هربهاری که ميرسد از راه. دشت رخت شکوفه ميپوشد. چشمه از شوق ميشود لبريز. اشک در چشم چشمه ميجوشد. تا بگيرد شکوفه را در بر. سر به ديوار صخره ميکوبد. در رگ زلف پر طراوت جوی. ميدود عاشقانه / ميروبد. ميسرايد / ترانه ميگويد.

UPGRADE TO PREMIUM TO VIEW 14 MORE

TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE

19

OTHER SITES

zirenoorekhaterat.blogfa.com zirenoorekhaterat.blogfa.com

زیر نور خاطرات

چهارگاه بابا برای نازلی. خورشيد كلاه،ماه پيشوني، عزيز دل. امروز همه نوشته هاي وبلاگت را پرينت گرفتم و خواندم و با جان و دل نيوش كردم.آخر ما پا به سن گذاشته ها با كاغذها عهدي ديگر داريم.گويي درخشش صفحه مانيتور. ظرافت انديشه و حس و حال درك زيبايي ها را از ما مسن ترها مي گيرد.آخر ما عادت داريم كه نوشته ها را با بال كبوترهاي سپيد كاغذ به قلب و روحمان بنشانيم.ما دستمان به دكمه هاي بي روح كيبورد. آشنا نيست و زمزمه و گريه قلم بر صفحات پاك كاغذ آرام بخش آلام و دردهايمان است. در اندرون من خسته دل ندانم كيست؟

zirenooremah.blogfa.com zirenooremah.blogfa.com

زير نور ماه

پیامبری، از کنار خانه ی ما رد شد. پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد. باران گرفت. مادرم گفت : چه بارانی میآید. پدرم گفت : بهار است. و ما نمیدانستیم، باران و بهار نام دیگر آن پیامبر است. پیامبری از کنار خانه ما رد شد. لباسهای ما خاکی بود . او خاک روی لباسهایمان را به اشارتی تکانید. لباس ما از جنس ابریشم و نور شد و ما قلبهامان را از زیر لباسمان دیدیم. پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد. آسمان حیاط ما پر از عادت و دود بود. پیامبر کنارشان زد. خورشید را نشانمان داد و تکه ای از آن را توی دستهایمان گذاشت. خدا گفت: بر...

zirenooremah.persianblog.ir zirenooremah.persianblog.ir

زیر نـــور مـــــاه

ساعت ۱۱:٠۱ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٠/۱۱/٢٧. چقدر روح محتاج فرصت هاییست که در آن هیچکس نباشد. ساعت ۱٢:٠٩ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٠/۱۱/۱۸. حرف ها بسار زده شده و گفته ها و ناگفته ها بسیار مکرر،اما امروز تنها به احترام کسانی که بر عقیده ای استوار و راسخ جان شیرین خود را فدای عقیده خود کردند،فدای اندیشه ای آرمانی،فدای آیندگان.قلم میرانم. ای شهیدان راه خدا. ای کرده بهره احیای حق جان فدا. کز قطره قطره ی خون پاک شما. میروید تا ابد در وطن لاله ها. ماه نوشت: بدون شرح. آغاز به یاد تو. به زمانی که خود در نرسیده بود-. دور دست امیدی نمی آموخت.

zirenooremah2.blogfa.com zirenooremah2.blogfa.com

برنامۀ رادیویی زیر نور ماه

برنامۀ رادیویی زیر نور ماه. نویسنده : زیر نور ماه روز پنجشنبه 3 تیر1389. بیست و ششم بهمن هشتاد و پنج. گفتیم و در جاده جوانی، زیر نور ماه قدم زدن را آغاز کردیم. چهارم تیر هشتاد و نه. می گوئیم و آخرین قدمها را زیر نور ماه می زنیم. سلام آخر ما زیر نور ماه در ویژه برنامه ای است به مناسبت میلاد امیر مهربانیها - امام علی علیه السلام. و در آخر مهم نیست که چه کسی باشیم، کجا باشیم، چرا باشیم یا چطور باشیم. مهم این است که با هم، به یاد هم و برای هم زیر نور ماه باشیم و به یاد داشته باشیم که :. جمعه - 22 تا 23:30.

zirenooremahh.blogfa.com zirenooremahh.blogfa.com

زیر نور ماه

همه شب به آستانت شده کار من گدایی,به خدا که این گدایی ندهم به پادشاهی. سلام دوستان همونطور که در جریانید بلاگفا یه مدت طولانی خراب بود. کلا نظراتی که توی این چند ماه اخیر برام گذاشتین پریده. ان شاالله در اولین فرصت بروز می کنم وبم رو. یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ ] [ 20:55 ] [ زلیخا رخشانی ]. یک شب به خواب من بیا بابا. بابا دلم برایت تنگ شده برای عطر چفیه ات و لبخند مهربانت. چه می شد یک شب به خواب من می آمدی؟ Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA. Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-nam...

zirenooremahtaab.blogspot.com zirenooremahtaab.blogspot.com

زیر نور مهتاب

Thursday, February 5, 2009. بفرمائید چند دقیقه زیر نور مهتاب بنشینید. با شما حرف دارم. از شما سئوال دارم. از شما، از خودم، از همه هم خاکانم. چطور شد که به این جا رسیدیم؟ یادتان هست غروب ها که می رسید مادر و خواهرها حیاط را جارو می زدند، باغچه ها را آب میدادند، فرش ها را روی موزائیک های دم کرده می انداختند، سماورها را روشن می کردند، سفره ها را می انداختند و همه را به خوردن شام دعوت می کردند؟ اگر هست می توانید بگوئید چطور شد که به این جا رسیدیم؟ تا شما فکر کنید و جواب بدهید اجازه میخواهم نظر خودم را بگویم:.

zirenooremahtab.blogfa.com zirenooremahtab.blogfa.com

...شاید

من می خندم تا نفهمی که چقدر ساده شکستم میشکنم اما می دونی که هنوز عاشقت هستم. این منم اینترن خسته در اتاقی که. سرگرم این تشخیص های افتراقی که. هی سقط میشه از سرم رفرنس دنفورثم. از دست این سلول های جفت یاغی که. سلام،رسما میشه گفت یک ونیم ساله نیومدم تو خلوت گاه همیشگیم،دلم براش تنگ شده بود.در مورد حال و روزم بگم که خوشم که میگذره. شعر جدیدی ندارم،کلی کار ناقص،کلی ایده .بهانه ی خوبیه برای کم کار کردن،البته توجیه بهتری هم دارم:-)ه. حرف دیگه ای فعلا نیست. نوشته شده در پنجشنبه 31 مرداد1392ساعت 2:37 توسط حامد.

zirenoremah.blogfa.com zirenoremah.blogfa.com

تنهایی های یک زن

تنهایی های یک زن. این روزها زندگی هم ،زندگی کردن براش سخت شده. این روزها که گردون و فلک ایامو گم کردن و ابرو باد و بارون و برف سردرگم شدن. این روزها که یکی از سیری و چپوندن غذای اضافه به حلقش خفه می شه و یکی. از زور گرسنگی پوستش میچسبه به استخونش. این روزها از زندگی کردن از بودن از خودم و دلمو عشقو درسو کتاب و کار خسته ام. از دوستی های ودوست داشته شدن های دروغی خسته ام. میفهمی حال این روزهای منو؟ کی میفهمه . جز دلم که هنوز امید رو میشناسه هنوز چشماش برق میزنه از. شاید نمیدونه مدتهاست دیگه دست خوبی نمیاد .

zirenoremahtab.blogfa.com zirenoremahtab.blogfa.com

احساس مهتابی

کاغذ سفید را هر چه قدر هم که تمیز و زیبا باشد کسی قاب نمی گیرد ،. برای ماندگاری در ذهن ها باید حرفی برای گفتن داشت. سلام به وبلاگ من خوش اومدین امیدوارم ازوبلاگم خوشتون بیاد لطفانظریادتون نره. ودیگه اینکه ازیه پستی به بعدنوشته های خودمو نوشتم (دل نوشته)لطفاکپی نکنیدواگه خواستین برا وبتون به عنوان پست استفاده کنین ذکرمنبع یادتون نره مرسی. لیست وبلاگ های بروزشده. مطالب باحال و جالب. دختر ها فریاد نمیزنند! حرف های رنگین کمانی. قلب من.قلب تو.حرف من.حرف تو. تنهاترین تنها-سکوت بی پایان من. همه جوره . * . تاريخ...

zirenoremahtab.persianblog.ir zirenoremahtab.persianblog.ir

زیر نور مهتاب

آهنگ زیبای لحد از علیرضا آذر. 1587;ه‌شنبه ٢۳ آذر ۱۳٩٥ ] [ ۱۱:٢٦ ‎ب.ظ ] [ faezeh ]. یه دلنوشت .شایدم. بعضی اوقات تو اون کنکاش عجیب غریب یه چیزایی رو میخونی و میبینی که برت میگردونه به روز هایی که ممکنه از توی صفحه ی خاطراتت پاک هم شده باشند. روز هایی که حتی دوست داری واسه یه لحظه فقط یه لحظه دوباره تجربه کردنشون ، برگردی و مجداداتوی اون موقعیت قرار بگیری و دوباره اون همه اتفاق خوبو لمس کنی. بعد میبینی چقدر زود اون همه خاطرات خوب گذشت و چقدر زود یه عالمه خاطره ی خوبه دیگه جاشو گرفت. گل ها پژمرده اند. 1583;...

zirenouremahtab.persianblog.ir zirenouremahtab.persianblog.ir

404 - Blog not found

وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.